دیدگاه صدرایی به مسئله "حرکت از آینده به گذشته"

دیدگاه صدرایی به مسئله "حرکت از آینده به گذشته"

دیدگاه صدرایی نسبت به زمان، آینده را به‌عنوان بالقوه موجود می‌داند. همچنین به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی نسبت آینده با حال، نسبت وجود با وجود است، نه عدم با وجود. این دیدگاه می‌تواند مسائل نظریه حرکت از آینده به گذشته را به شکلی واقع‌گرایانه شرح دهد.

خبرگزاری تسنیم - مریم مرتضوی، حکمت متعالیه به عنوان چارچوبی فلسفی برای تفسیر نظریات علمی و فیزیکی، به دنبال ارائه نگاهی یکپارچه به جهان است که بین فیزیک و متافیزیک ارتباط برقرار کند. این نگاه بر اصول موضوعی همچون اصالت وجود، تشکیک وجود و وحدت وجود استوار است و تلاش دارد تا تمامی ابعاد جهان را بر اساس این اصول به یک منظومه واحد تبدیل کند. این یکپارچگی می‌تواند در تحلیل نظریات مدرن فیزیک، همچون نظریه کوانتوم و نسبیت، ظرفیت‌های جدیدی را برای ما فراهم کند.

ارتباط فیزیک و متافیزیک

حکمت متعالیه در تلاش است که جهان را نه به صورت جزیره‌ای از اجزای منفصل، بلکه به شکل یک کل منسجم درک کند. این دیدگاه که در کلام امام صادق (ع) در حدیث «اتصال التدبیر و تمام الصنع» نیز تأکید شده، بر پیوند واحد در تدبیر الهی در جهان دلالت دارد. ملاصدرا در شرح اصول کافی این مفهوم را گسترش داده و تصریح می‌کند که باید به جهان به چشم یک واحد یکپارچه نگریست.

مقایسه نظریه نسبیت و نظریه کوانتوم

نظریه نسبیت انیشتین با ارائه چارچوبی متافیزیکی، توانست تناقضات و مسائل موجود در فیزیک را به شکلی منضبط جمع‌بندی کند. از سوی دیگر، نظریه کوانتوم با ارائه تفسیری غیررئالیستی از جهان، برخی اصول بنیادی فیزیک کلاسیک را به چالش کشید.

آزمایشاتی که توسط انیشتین و همکارانش برای نشان دادن ناکامل بودن نظریه کوانتوم انجام شد، در نهایت به نتیجه‌گیری‌هایی منجر شد که علیه دیدگاه‌های او تمام شد و مفهوم نقض لوکالیتی را معرفی کرد. با این حال، این مسئله در چارچوب حکمت متعالیه و با بهره‌گیری از مفاهیمی همچون تشکیک وجود و حرکت جوهری قابل تبیین است.

 

 

حکمت صدرایی نیز تأکید می‌کند که جهان یک حقیقت واحد است که در لایه‌های مختلف ظهور می‌کند. این دیدگاه به ما اجازه می‌دهد تا پدیده‌هایی همچون ارتباطات فوق نوری در مقیاس کوانتومی را توضیح دهیم. بر اساس حرکت جوهری، اجزای جهان در عین جدایی ظاهری، به واسطه یک روح واحد به یکدیگر مرتبط هستند.

دیدگاه صدرایی نسبت به زمان، آینده را به‌عنوان بالقوه موجود می‌داند. این نگاه امکان توضیح بسیاری از مسائل فلسفی و فیزیکی مرتبط با عدم قطعیت را فراهم می‌کند. به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی، نسبت آینده با حال، نسبت وجود با وجود است، نه عدم با وجود. این دیدگاه می‌تواند مسائل نظریه‌هایی همچون حرکت از آینده به گذشته را که در برخی مدل‌های فیزیکی مطرح می‌شوند، به شکلی واقع‌گرایانه توضیح دهد.

ظرفیت‌های حکمت متعالیه برای فیزیک جدید

تونل‌زنی کوانتومی: حکمت متعالیه پیش‌بینی می‌کند که پدیده‌هایی همچون تونل‌زنی کوانتومی که در ابعاد کوچک مشاهده شده‌اند، می‌توانند در مقیاس ماکرو نیز رخ دهند. این نگاه ظرفیت توضیح وقایعی همچون انتقال تخت بلقیس را فراهم می‌کند، که در آن حقیقت واحد در مکان‌های مختلف ظهور می‌کند.

یکپارچگی قوانین طبیعت: حکمت متعالیه بر این باور است که قوانین طبیعت باید یک‌دست باشند. نظریه‌های موجود همچون گرانش کوانتومی می‌توانند بر اساس این دیدگاه، به‌سمت اتحاد بین نظریه نسبیت و نظریه کوانتوم حرکت کنند.

آینده‌خوانی: این نگاه امکان آینده‌خوانی از وضعیت موجود را فراهم می‌کند، که تأثیراتی در ابعاد فرهنگی، سیاسی، نظامی و تمدنی خواهد داشت.

نسبیت و حرکت‌شناسی: اصولی همچون حرکت در حرکت و اتحاد حرکت و زمان در حکمت متعالیه، امکان حل مسائل مرتبط با نسبیت و چهار بعدگرایی را فراهم می‌کند.

حکمت متعالیه با ارائه چارچوبی منسجم و یکپارچه، ظرفیت‌های قابل‌توجهی برای تبیین مسائل علمی و فلسفی جهان دارد. این چارچوب می‌تواند در پیشبرد علوم جدید، از جمله نظریه گرانش کوانتومی و شناخت بیشتر از قوانین طبیعت، نقشی اساسی ایفا کند. دیدگاه صدرایی در مورد یک‌دستی و وحدت قوانین جهان، نه تنها با فطرت انسانی و حس زیبایی‌شناختی هماهنگ است، بلکه راهگشای بسیاری از مسائل پیچیده علمی و فلسفی نیز خواهد بود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon