روایتی ناگفته از ساختمان وزارت نفت


روایتی ناگفته از ساختمان وزارت نفت

خبرگزاری تسنیم: ماجرای دودستگی در انتقال مرکزیت مدیریت نفت از جنوب به تهران که به غلبه تلقی سیاسی از نفت بر مسائل اقتصادی ختم شد، در روایتی ناگفته از ساختمان وزارت نفت شنیدنی است.

داستان های متفاوتی در باره چگونگی ساخت بنای شرکت ملی نفت در خیابان طالقانی وجود دارد که فارغ از این که کدام یک از نظر صحت و سقم قابل اعتماد است، می توان گفت که کار ساخت این بنای مجلل در آن برهه از زمان، مخالفان و موافقان بسیاری داشت و حتی کار را به استعا و تهدید کشاند. در تهیه گزارش پیش رو، منابع معتبری مانند کتاب «30 سال نفت ایران» نوشته قباد فخیمی و «خون و نفت» نوشته منوچهر فرمانفرمائیان به کار گرفته شده است و کمترین دخل و تصرفی در محتوا صورت گرفت است.

انتظام و ساختمانی جدید
ساختمان کنونی شرکت پخش فرآورده‌های نفتی تهران در تقاطع خیابان سمیه – بهار، روزگاری محل رفت و آمد مدیران شرکت ملی نفت ایران و البته میهمانان درجه سه خارجی بود. ساختمان آجری شکل که پیش از تبدیل باشگاه شرکت ملی نفت در خیابان تخت جمشید سابق به وزارت نفت فعلی، ساختمان اصلی شرکت ملی نفت ایران بود.
پس از فوت سهام‌السلطان بیات، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، عبدالله انتظام به‌عنوان مدیرعامل جدید شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد که اختلافات وی با شاه بر سر حوادث 15 خرداد 1342، وی را برای همیشه خانه‌نشین کرد. از انتظام به‌عنوان فردی درویش مسلک و فروتن یاد می‌کنند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در امنیت کامل زندگی کرد و در دهه 60 دار فانی را وداع گفت.
در دوره مدیریت وی، مقرر شد ساختمان ستادی کوچک وزارت نفت به خیابان تخت جمشید (طالقانی کنونی) منتقل شود و ساختمان‌های مجلل و انگلیسی – امریکایی، به‌عنوان ساختمان اصلی شرکت ملی نفت تبدیل شود که با اختلافات فراوانی همراه بود.

دو دستگی در ساخت
دو دستگی غیرقابل باور مسئولان ایرانی برای انتقال مرکزیت نفت از خوزستان به تهران و تمرکز در پایتخت، اعتراض‌های بسیاری را به همراه داشت، به طوری که ورود مستقیم محمدرضا پهلوی به این موضوع، اندکی از مخالفت‌ها کاست.
مخالفان بر این عقیده بودند انتقال رسمی و بزرگ ساختمان مرکزی شرکت ملی نفت ایران به تهران موجب سوء استفاده کنسرسیوم از دوری گزیدن شرکت ملی نفت خواهد شد، در حالی که موافقان بر طبل تمرکزگرایی می‌کوبیدند و این مهم را موجب افزایش اعتبار شرکت ملی نفت ایران می‌خواندند.
آنها ساختمان سابق شرکت ملی نفت ایران در خرمشهر را بهترین مکان برای شرکت ملی نفت می‌خواندند، به طوری که پس از انتقال شرکت ملی نفت به تهران، هیچ گاه در تهران حضور نیافتند و فعالیت‌های خود را در کانون مهندسین شعبه آبادان و اهواز پیش می‌گرفتند، زیرا به‌شدت به کنسرسیوم و تولید غیرصیانتی مشکوک بودند و این اقدام را واگذاری رسمی جنوب به کنسرسیوم تلقی می‌کردند.
در کتاب سی سال در نفت ایران آمده است: «مسلما اداره مرکزی خرمشهر بدون صرف هزینه‌ای اضافی، محل بسیار مناسبی برای شرکت ملی نفت بود، اما حقیقت آن بود بسیاری از مدیران شرکت، نمی‌توانستند در گرمای خوزستان حضور داشته باشند و این شرکت را مدیریت کنند.»
یکی از این مهندسان پرفسور سعیدی بود که در گزارش‌های خود در حوزه فعالیت‌های کنسرسیوم، از ضربه‌های جبران‌ناپذیر کنسرسیوم به مخازن نفتی به‌علت رعایت نکردن تولید صیانتی و برداشت حداکثری سخن می‌گفت، اما هیچ گاه به آن توجه نشد.
از سوی دیگر، موافقان، تلقی سیاسی خود از نفت را بر مسائل تولید و اقتصادی غالب کردند، زیرا بر این باور بودند که نزدیک بودن به مرکز سیاست و تصمیم‌گیری می‌تواند برای به کرسی نشاندن نظرهای کارشناسی آنها کمک بزرگی باشد، در شرایطی که دور بودن از مرکز تصمیم‌گیری، مانع بروز چنین مهمی خواهد بود.
موافقان قصد داشتند همه فعالیت‌های نفتی، مالی، اداری، مدیریتی، قراردادی و... را در تهران و در یک ساختمان متمرکز کنند، ضمن اینکه ساختمان اصلی کنسرسیوم در تهران بود و هر لحظه امکان می‌رفت با طرح‌های فریب‌کارانه خود، شاه را به سوی تصمیم‌های یک شبه سوق دهند.

ورود پدر برج‌سازی ایران به ماجرا
سرانجام پس از ورود شاه به موضوع ساختمان‌ جدید شرکت ملی نفت، عبدالعزیز فرمانفرمائیان برادر منوچهر فرمانفرمائیان – عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران- برای طراحی و ساخت بنای جدید شرکت ملی نفت طرح‌های خود را ارائه کرد که در نهایت با شکل ساختمان امروزی موافقت شد.
خاندان فرمانفرمائیان از قاجاریان بودند که در طول سلطه قاجار و پهلوی در ایران نقش قابل تأملی را در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی ایفا کرده‌اند؛ عبدالعزیز فرمانفرمائیان نیز به‌عنوان یکی از مهندسان سازه مشهور ایرانی پس از معرفی برادر خود برای طراحی و اجرای سازه جدید شرکت ملی نفت، کار خود را آغاز کرد، هرچند که هر از چند گاهی درباره شیوه کار وی مخالفت‌هایی شنیده می‌شد.
آن طور که منوچهر فرمانفرمائیان در کتاب «خون و نفت» می‌نویسد معمار اصلی شرکت ملی نفت ایران زمان بسیاری را برای طراحی این ساختمان صرف کرد و بیش از همه مسائل مربوط به استحکام و مدرنیزه بودن بنا را با وسواس زیادی دنبال می‌کرد. سرجمع 15 میلیون تومان برای ساخت ساختمان مرکزی شرکت ملی نفت هزینه شد.
او در سال‌های 1346 تا سال 1354 همه امور غیرصنعتی کنسرسیوم نفت شامل شهرسازی، مدرسه‌سازی، خانه‌سازی و ساخت دفاتر اداری در مناطق نفتخیز را به عهده داشت. از بناهای ساخته شده از سوی طراح ساختمان شرکت ملی نفت می‌توان از ساختمان‌های پارسیان در بلوار کشاورز، مجموعه ورزشی آزادی و برج آزادی، مسجد دانشگاه تهران، فرودگاه مهرآباد، ساختمان بورس تهران، موزه ملی فرش، کاخ نیاوران، برج وزارت جهاد و ... یاد کرد.
وی پس از موفقیت در تأسیس ساختمان وزارت نفت، همه فعالیت‌های غیرصنعتی کنسرسیوم را بر عهده گرفت و تا سال 1357 طراحی و اجرای این امور را با تیم اجرایی خود به سرانجام رساند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران