آوای خوش اصفهان از زبان نی استاد حسن کسائی + تصاویر
خبرگزاری تسنیم: استاد حسن کسائی با استخراج اصواتی دلپذیر و شگفت آور از نی، این ساز که زمانی میرفت تا مانند بعضی دیگر از سازهای موسیقی ایرانی به فراموشی رود، موسیقی ایران را اعتلا و حیاتی دوباره بخشید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، اگر قرار باشد چند استاد مسلم موسیقی ایرانی را نام ببرید اول به کدام نامها میرسید؟
میرزا عبدالله یا آقا حسین قلی؟ صبا یا درویش خان؟ شاید هم جلوتر بیایید و برسید به هنرمندانی چون لطفی و علیزاده و زندهیاد مشکاتیان؟ اما نام یک نفر بیشک از قلم نخواهد افتاد. کسی که مصداق بارز صرف یک عمر پربار برای اعتلای هنر موسیقی ایرانی و منبع بزرگ دانش موسیقایی است و او کسی نیست جز استاد حسن کسائی.
حسن کسائی، موسیقیشناس، ردیفدان، نوازنده نی و سه تار و از نامداران موسیقی سنتی ایرانی بهویژه مکتب اصفهان، در 3 مهر 1307 در کوچه باغ کلم، محله بید آباد اصفهان متولد شد.
منزل پدر وی محل مراجعه بسیاری از بزرگان علم وادب و هنر ایران بود.
همین ویژگی سبب شد تا از سن 5 سالگی در سال 1312 کار موسیقی را با آوازخوانی آموزش آواز نزد استاد جلال تاج اصفهانی آغاز کند، ذوق موسیقائی بالای کسائی سبب شد تا یک سال بعد از محضر بزرگانی چون اسماعیل ادیب خوانساری، اکبر خان نوروزی، غلامرضا خان سارنج، سید حسین طاهرزاده، علی شهناز و محمد طاهرپور برای بالابردن کیفیت دانش خود بهره ببرد.
از سال 1314 وی تحصیل در مدرسه پهلویها را آغاز میکند و سالهای بعد نیز به مدارس شاه عباسی، علّیه، حکیم نظامی و دبیرستان ادب اصفهان میرود.
کسائی نوجوان در سن ده سالگی به محضر استاد ابوالحسن صلا و حسین تهرانی، نوازنده نامدار تمبک میرسد و در نخستین دیدار آوازی در ابوعطا با همراهی ویلن استاد صبا میخواند.
یک سال بعد وی موفق میشود نخستین تجربه صحنهای خود را با همراهی فلوت نصیر ثقفی در مایه بیات ترک در دبیرستان سعدی اصفهان اجرا کند.
سال 1319 نقطه عطفی در زندگی حسن کسائی به شمار میرود، چرا که وی با ساز نی که آن زمان صدائی فشدار و به اعتقاد بسیاری از اهل موسیقی گوشآزار داشت آشنا میشود و در وی میدمد، 2 سال بعد وی با مهدی نوائی از نوازندگان شناخته شده نی آشنا و به مدت سه ماه نزدش آموزش میبیند.
نخستین اجرای رادیوئی حسن کسائی به سال 1322 باز میگردد که وی قطعاتی را در دستگاه سه گاه با نواختن چهارمضراب معروف ابوالحسن صبا در این دستگاه چهار مضراب زنگ شتر در رادیو ایران به صورت مستقیم اجرا میکند.
2 سال بعد وی دومین اجرای خود را با جانشینی نی برای ویلن استاد صبا در برنامۀ سولیستهای خارج از کشور در رادیو ایران مینوازد و یک سال بعد دستگاه ریل گراندیک را ابتیاع میکند تا آثارش را در منزل ضبط و برای پخش هفتگی به رادیو تهران ارسال کند.
در سن 20 سالگی، نخستین اجرای تکنوازی نی خود را در دستگاه همایون در تئاتر اصفهان به صحنه برد و یک سال بعد قطعه معروف سلام را در دستگاه چهارگاه میسازد که از معروفترین قطعات موسیقی ایرانی به شمار میرود، این قطعه بعدها از سوی حسین علیزاده در آلبوم صبحگاهی با سازبندی وارکستراسیونی حجیم بازسازی میشود.
در سال 1329 استاد کسائی به اتفاق جلال تاج اصفهانی، جلیل شهناز، محمد طاهرپور و منوچهر سلطانی به همکاری واجرای موسیقی با رادیو ارتش ایران میپردازد که روزهای چهارشنبه هر هفته پخش میشد و درهمان سال برای نخستین بار نی را در ارکستر رادیوی ارتش به کار میگیرد.
ساخت و اجرای قطعة معروف "هشت بهشت" و اجرای کنسرت در شهرهای آبادان و خرمشهر به نفع بیبضاعتهای ژاندارمری، همراه جلال تاج اصفهانی و جلیل شهناز شهرتی برای کسائی به ارمغان میآورد تا مجله موزیک ایران در شماره 19 خود با چاپ عکسی از کسائی 25 ساله در روی جلد خودبه عنوان استاد نی یاد کند.
علاقهمندی به سهتار سبب میشود تا کسائی از سال 1333 برای بهرهگیری از مکتب سه تار نوازی ابوالحسن صبا به نزد وی برود و همزمان از محضر عبدالحسین صبا و ارسلان درگاهی نیز بهره گیرد.
در گذشته صدای نی همراه با ناخالصی زیاد بود، یعنی نواختن آن به صورتی بود که تفاوت محسوسی بین صداهای اوج، بم و بم نرم نبود، ولی استاد کسائی توانست با تغییر حالت در زبان، در محل استقرار زبان، حالت لب و فرم سر نی، صدائی بسیار شفاف و بدون ناخالصی از نی تولید کند.
همین پیشرفت باعث شد تا نوازندگی نی او، به رادیو راه پیدا کند، تکنوازیها و همکاری با نوازندگان و خوانندگان مشهور آن زمان مانند جلیل شهناز، علی تجویدی، احمد عبادی، تاج اصفهانی و ادیب خوانساری سبب شد تا نی همردیف سازهای دیگر قرار بگیرد.
یک سال بعد کسائی به تهران رفت تا کارهای خود را در عرصهای وسیع تر در اختیار عموم قرار دهد، همکاری با برنامههای موسیقی رادیو ایران و ضبط آثار ماندگار به همراه خوانندگان و نوازندگان ممتاز، همچنین ضبط انبوه برنامههای خصوصی حاصل چنین هجرتی است که از جمله آنها ساخت آهنگ معروف "در کُنج دلم" بر روی شعر پژمان بختیاری و اجرای آن توسط علی زاهدی، داریوش رفیعی و منوچهر همایونپور بود.
در همین سال پدر کسائی دار فانی را وداع گفته و وی به رهبری استاد صلا و با همراهی محجوبی، مجد، تهرانی و بنان در وزارت خارجه کنسرتی داد.
از سال 1346 فضای کاری کسائی ابعادی جهانی هم پیدا میکند و بسیاری از نوازندگان شاخص از وجود چنین نابغهای در موسیقی ایران خبردار میشوند که حاصل آن ضبط یک صفحه 2 رو در مایههای شور و ماهور به همراه تنبک جهانگیر بهشتی و انتشار در تمام نقاط جهان و اجرای برنامههای متعدد در جشن هنر شیراز تا سال 1356 و ملاقات با نوازندگان بزرگ جهان از جمله راوی شانکار، شاران رانی، بسم الله خان و تران وانکه است.
در این مدت کسائی همکاری خود با رادیو اصفهان و نیز شهر اصفهان استمرار داده و ریاست شورای موسیقی این رادیو را عهدهدار شد.
ضبط و ارائه یک دوره ردیف موسیقی ایرانی، با عنوان "آشنایی با موسیقی اصیل ایرانی" با سه تار و آواز در رادیو اصفهان، اجرای قطعاتی به همراه آواز تاج اصفهانی و فعالیت و تدریس در مرکز فرهنگی رادیو اصفهان و دانشگاه فارابی این شهر که از سال 1350 شروع و تا سال 1357ادامه مییابد از جمله تلاشهای کسائی به شمار میرود.
با شرکت در جشنواره نینوازان در تالار اندیشه در سال 1370، فعالیت دوباره استاد کسائی رونق گرفته و 3 سال بعد صدا و سیما مستمری وی را برقرار میکند و درسال 1378 موفق به دریافت نشان نفر نخست درجه یک فرهنگ و هنر در جامعه موسیقی شد که هیئت دولت به وی اعطاء کرد و سال 1381 هم لوح چهره ماندگار موسیقی را از صدا و سیما دریافت کرد.
قطعه معروف "سلام" از مهمترین ساختههای این استاد بزرگ است، بسیار بعید به نظر میرسد که ایرانی باشید و این قطعه آمیخته با سرشت و روح و روان ایرانی را نشنیده باشید. قطعهای که در حافظه تاریخی یک ملت جا خوش کرده است و آغاز یک روز پر جنب وجوش و پر امید را از پس شبی تاریک، نوید میدهد.
کسانی که در خلوت خود به صدای ساز استاد گوش فرا دادهاند، میدانند که حکایت نی از چه قرار است، میدانند آتش به جان سوخته که بیفتد با یک نی هم میتوان شعر گفت، البته اگر حنجره و نفس از آنِ کسائی باشد.
محمدرضا لطفی آهنگساز و نوازنده برجسته، کسائی را خداوندگار حال میداند و درباره او میگوید: شاید پیش از کسائی تصور اینکه این ساز کمظرفیت بتواند در کنار تار و سنتور و ویولن خودنمائی کند، بیشتر شبیه به معجزه بود، اما این اعجاز در قلب و ذهن کسایی و در نوای سازش به وقوع پیوست، کمتر خانقاه یا مجلس صوفیانهای بدون ساز ایشان بر پا میشود.
همچنین استاد فقید فرامرز پایوردرباره وی چنین گفته است: استاد حسن کسائی بزرگترین نوازنده نی و یکی از برجستهترین موسیقیدانان ایران هستند.
به راستی که استاد حسن کسائی یکی از مفاخر هنری مشرق زمین است، نزدیکان، دوستان و همشهریان استاد او را "آقا حسن" مینامند.
نخستین مکتب خانه هنری آقای حسن را میتوان منزل پدری وی و در کنار دوستان هنرمند پدر یعنی حاج سید جواد کسائی بازرگان و اهل اصفهان دانست؛ که این استاد آینده موسیقی و نی نوازی، در آن محیط پرورش یافته، و محضر هنرمندان به نام موسیقی دانان مشهور کشور را در اوان جوانی درک کرده است.
او بعدها از مکتب تاج اصفهانی، ادیب خوانساری در فراگیری ردیف آوازی و مهدی نوائی درآموختن نای هفت بند و استاد بیمانند ابوالحسن صبا در فراگیری ردیف و مراحل تکامل و کسب تجارب کمیاب استفاده کرده است، همانطور که میدانید استادان نامبرده شاگردان با ذوق دیگری نیز داشتهاند اما قرار نبوده و نیست همه کسانی که به هنرجوئی مینشینند به مقام عالی دست یابند.
از نکتههای قابل توجه اینکه در نوازندگی سازهای ایرانی پیشینیان الگوی واقعی ما بودهاند، برای مثال هنوز نوازندگی علی اکبر خان شهنازی و یا میرزا حسین قلی و اسوه بسیاری از نوازندگان ما هستند که بدان روش اقتدا میکنند، اما بی هیچ مبالغعهای بر این باور هستیم که اصوات مستخرج از نای توسط استاد کسائی، در میان پیشینیان نیز کم سابقه بوده چراکه هنوز هستند کسانی که صدای نای گذشتگان را به خاطر دارند و یا از صفحههائی قدیمی و فنو گراف شنیدهاند.
هنر از زبان استاد کسائی
دیدگاه هنرمندی چون کسائی، به طور قطع و یقین با دیدگاههای ما متفاوت بوده چراکه او در عمل ثابت کرده که منحصر به فرد است.
و انسان منحصر به فرد، تفکر و تشخیصی منحصر دارد، و اما از بعد دیگر و آن، خصوصیات اخلاقی انسانها است که از میان آنها هنرمندانی بر میخیزند.
اگر هنرمند، هنرمند هم نباشد او نیز مانند یک فرد عادی دارای بعضی خصیصههای اخلاقی است که بعضی از آن خصایص به مذاق دیگران خوش میآید و بعضی دیگر ناخوش، اما انسان به محض آن که با لقب هنرمند برگزیده شد تمام خصایص اخلاقی خود نیز زیر ذره بین قرار میگیرد و بیآنکه کسی را دعوت کرده باشد از اخلاق او خوشش بیاید یا نیاید، در قضاوت دیگران مطرح می شود در حالی که دیگران هستند که بنا به دلایل مختلف نیازمند حشر به او هستند.
هیچ هنرمند وارستهای نیست که نقد پذیر نباشد، چرا که نقد نخستین جایگاه سازندگی است، بعضی از دوستان و علاقمندان پرسیدهاند، چگونه است که گاهی یک استاد مسلم، هنرمندی را تائید کند و چند سال بعد به کلی او را نفی نماید؟ چنین به نظر میرسد که به قضایا عمیق شدهاند.
گاهی ممکن است یک نوازنده یا خواننده در مجلسی، هنری بنمایاند که استاد بزرگی نیز در آن جلسه از او تمجید کند و سخن او هم ضبط شود، اما هنگامی که قضاوت در سطح جامعه مطرح است یک استاد بزرگ با در نظر گرفتن کلیه جوانب، حکم کلی میکند.
اگر امروز، نواختن نای هفت بند در ایران هنرجویان علاقمند و بهویژه در اصفهان نوازندگان توانائی دارد، همگی مرهون و مدیون استاد حسن کسائی، این یگانه ارجمند نی نواز است.
آری، امروز شهر استاد کسائی در مقوله تربیت هنرجویان رشته نی نوازی حرف نخست را در کشور میزند، تعداد شاگردان شیفتهای که سالها میکوشند تا صدائی از نای شبیه به صدای نای استاد درآورند، در استان و شهر اصفهان بیشترین است.
در یک عبارت آنچه در مقولع نای و نای نوازی، در کشور مطرح است مرهون زحمات استاد کسائی و آنچه از ردیف موسیقی مکتب اصفهان که بار علمی ردیف، وسعت مشرب و مکتب آن مورد تائید استادان بزرگ از جمله جناب استاد فرامرز پایور است، بازمانده در کف زی وجود جناب کسائی است.
کسائی درکی ویژه از موسیقی سنتی ایران دارد و ذوقی تحسین برانگیز در ادبیات و شعر وخوشنویسی و حافظهای حیرت انگیز در به خاطر سپردن نغمات واز آن مهمتر قدرت آفرینشگری و تحلیلی منحصر به فرد در واکاوی زوایای موسیقی ایران دارد.
از کارهای اخیر استاد کسائی میتوان به آلبوم دختر گلفروش با تنظیم مهرداد یزدانی و آواز علی جهاندار و گفتوگوی نی و تار که حاصل همنوازی استاد با شهرام میرجلالی است اشاره کرد.
استاد حسن کسائی در سال ای پایانی عمرش به سرطان مبتلا شد و عصر روز ٢٥ خرداد ١٣٩١ در اصفهان بدرود حیات گفت.
روحش شاد...
گزارش از زینب کلانتری
انتهای پیام/