دستکارىهاى بىمبنا در احکام اسلام براى رضایت غرب
خبرگزاری تسنیم: وجود مشکلاتى در جامعه ما در این زمینه به این معنى نیست که باید از غرب تقلید کنیم و راهى را برویم که به انهدام خانواده و اضمحلال خود جامعه انجامیده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مسأله خانواده و زنان از مسائل مبتلىبه همه جوامع و نیز جوامع مسلمین است. اینکه روش صحیح حل این مسأله چیست، موضوعى است که متفکران جوامع به آن جوابهاى مختلفى دادهاند. جامعه کنونى ما نیز از این مسأله مستثنى نیست. در باب مسائل زنان و خانواده در جامعه ما نیز سؤالها و اشکالها و مسائل مختلفى وجود دارد. ما نیز با مشکلاتى در باب مسائل زنان روبهرو هستیم که در پاسخ به این مشکلات، گاه دیده مىشود که برخى براى خوشآمد غرب و یا شبیهسازى میان جامعه اسلامى با غربى، راهحلها و مسائلى را پیشنهاد مىکنند که هیچ مبنایى جز تقلید از غرب ندارد. چنین راهحلهایى قطعاً به وخامت اوضاع زنان و مسائل اجتماعى و خانوادگى آنان در کشور مىانجامد. چنین تقلیدى، هم مخرب دین است و هم مخرب دنیاى ما. غرب که در مسائل زنان به روش معهود خود عمل کرده است آیا توانسته است که مشکلات را حل نماید و به دستاوردى قابل قبول در اینباره برسد. مشخص است که خیر. دنیاى غرب کنونى نه تنها نتوانسته است مشکلات زنان را حل نماید، بلکه جنایتى نابخشودنى در حق زنان و خانواده مرتکب شده است که آثار آن تا نسلها باقى خواهد ماند و تمدن غرب در مسائل زنان در جایگاه جانى و خرابکار قرار دارد و نه در جایگاه الگو دهنده و راهنما. با این حال تأسفآور آن است که مشاهده مىکنیم که برخى در کشور ما به اسم اسلام و به اسم خدمت به زنان، الگوهاى پوسیده و شکستخورده غربى را مطرح مىکنند و یا در منابع فقه اسلامى و مبانى دینفهمى بهگونهاى دستکارى مىکنند که حقوق بشر ادعایى غرب یا حقوق زنان ادعایى آنها در عرض کتاب و سنت ملاک اصدار حکم و فتوا واقع شود و در بیان نظر اسلام، توجه و مبناى اصلى آنها این است که جاهلیت مدرن غرب را راضى کنند. تأسفآور است که برخى مسلمات و واضحات فقه شیعه و دستورات اسلامى را فقط بهخاطر آنکه به مذاق فاسد غرب خوش نمىآید، رد مىکنند و تلاش مىکنند براى رضایت دنیاى غرب، دستکارىهایى بىمبنا در احکام اسلامى صورت گیرد. متن حاضر در پى بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع برخى از بانوان فرهیخته که در آن به چنین خطرى اشاره داشتند به این موضوع مىپردازد.
ابتلایى جهانگیر
خانواده یکى از اصلىترین نهادهاى جامعه و هسته اولیه و اصلى زندگى صحیح و سالم بشرى است. زنان علاوه بر دیگر نقشهایى که دارند، در عرصه خانواده از نقشى محورى و اساسى برخوردارند. بهطورىکه بهطور معمول از مسائل زنان و خانواده بهصورت همراه با هم صحبت مىشود.
نگاهى به سابقه تاریخى جوامع، حاکى از آن است که همه جوامع بهلحاظ تاریخى با مسائلى مواجه بودهاند و این سؤال مطرح بوده است که شیوه صحیح اداره جامعه در عرصه زنان و خانواده چیست. بهلحاظ تاریخى مشکلاتى در این زمینه موجود بوده است که از جمله آنها مىتوان به جایگاه صحیح زن در خانواده و وظایف او در جامعه و حقوق و اختیارات او و... اشاره کرد. در حال حاضر نیز مسأله خانواده و زنان از مسائل مبتلىبه همه جوامع و نیز جوامع مسلمین است. اینکه روش صحیح حل این مسأله چیست، موضوعى است که متفکران جوامع به آن جوابهاى مختلفى دادهاند. این جوابها با توجه به مبانى عقیدتى جوامع مختلف، تفاوت دارد و همه از یک سنخ نیست. گاه مبانى مختلف باعث شده است که آنچه در یک جامعه جواب مسأله یا بخشى از جواب آن شناخته شده است، در جامعه دیگرى خود بخشى از مشکل و یا خود مشکل شناخته مىشود.
جامعه کنونى ما نیز از این مسأله مستثنى نیست. ما نیز در مسائل زنان و خانواده در وضعیتى مطلوب بهسر نمىبریم. هرچند انقلاب اسلامى ایران و خدمات نظام جمهورى اسلامى در باب اصلاح وضعیت خانواده و زنان در جامعه ایران را نمىتوان و نباید نادیده گرفت اما باید اذعان داشت که در باب مسائل زنان و خانواده در جامعه ما نیز سؤالها و اشکالها و مسائل مختلفى وجود دارد. ما نیز با مشکلاتى در باب مسائل زنان روبهرو هستیم، که این مشکلات را باید پاسخ بدهیم.
تقلید از غرب راهى شکستخورده و باطل است
اینکه ما نیز گرفتار مشکلاتى در این زمینه هستیم جاى انکار ندارد ولى وجود این مشکلات به این معنى نیست که باید از غرب تقلید کنیم. تقلید از غرب راهى شکستخورده و باطل است. وجود مشکلاتى در جامعه ما در این زمینه به این معنى نیست که باید از غرب تقلید کنیم و راهى را برویم که به انهدام خانواده و اضمحلال خود جامعه انجامیده است. اصولاً بخش قابل توجهى از مشکلات جامعه ما در زمینه زنان و خانواده ناشى و حاصل از تقلید از غرب است و چگونه آنچه خود مشکل است مىتواند حلکننده مشکل تلقى شود. با این همه در پاسخ به این مشکلات گاه دیده مىشود که برخى براى خوشآمد غرب و یا شبیهسازى میان جامعه اسلامى با غربى، راهحلها و مسائلى را پیشنهاد مىکنند که هیچ مبنایى جز تقلید از غرب ندارد. چنین راهحلهایى قطعاً به وخامت اوضاع زنان و مسائل اجتماعى و خانوادگى آنان در کشور مىانجامد. چنین تقلیدى هم مخرب دین است و هم مخرب دنیاى ما.
غرب در حل مسائل زنان درمانده و در حق زنان جفا کرده است
آنچه این افراد توجه ندارند، این است که علىرغم ظاهر فریبنده غرب در تبلیغات و جنگ روانىاى که علیه ما انجام مىدهد، غرب در حل مسائل زنان شکست خورده است. دستگاه تبلیغاتى و فیلمسازى و... غرب در ظاهر براى انسانهاى بىاطلاع چنین جلوه مىدهد که زنان در غرب به خوشبختى رسیدهاند و مشکلات خانواده و زندگى اجتماعى در این زمینه حل شده است. این تبلیغات معمولاً با بزرگنمایى مشکلات زنان در جوامع غیر غربى و با تأکید بر کنوانسیونها و کاغذبازىهاى دیگر در باب مسائل زنان و خانواده در غرب صورت مىگیرد. اما واقعیت غرب چیز دیگرى است. آیا غرب توانسته است مشکل خشونت علیه زنان را حل کند. آیا توانسته عدالت براى زنان ایجاد نماید؟ آیا در نجات زنان از فقر موفق بوده است؟ آیا حتى در شعار پوچ برابرى و همسانسازى کامل زن و مرد که ما آن را باطل مىدانیم و غرب خودش مدعى آن است، موفق بوده است؟ آیا توانسته خانوادهها را براى زنان و مردان سعادتمندانهتر شکل دهد؟ و...
واقعیت این است که غرب که در مسائل زنان به روش معهود خود عمل کرده است، نتوانسته است این مشکلات و هزاران مشکل دیگر از این دست را حل نماید و به دستاوردى قابل قبول در اینباره برسد. بهعنوان مثال غربىها مدعى بودند که اگر همه موانع از سر رابطه بىضابطه زن و مرد برداشته شود، مشکلات جنسى جامعه حل مىشود. اما نتیجه چه بوده است؟ غرب فعلى همه موانع و ضوابط را برداشته است اما باز هم بالاترین آمار تجاوز به عنف را دارد و حتى از جوامع سنتى نیز آمار تجاوز به عنف بیشترى دارد. (توضیح این نکته قابل توجه است. حامیان غرب در کشور ما نیز گاه مدعى مىشوند که اگر حجاب و عفاف و حریم در روابط زن و مرد را کنار بگذاریم، مشکلاتى در این زمینه را حل کردهایم و حساسیتها از میان مىرود. اما آیا همین فرمول در غرب جواب داده است؟ در غرب کنونى در حالىکه روابط نامشروع جنسى آزاد است و هر نوع لذتجویى در این زمینه نه تنها ممنوع نیست بلکه تشویق نیز مىشود، باز هم بالاترین میزان تجاوز جنسى به زور را دارد. یعنى نه تنها روابط نامشروع بیشتر است بلکه تجاوز به عنف بیشتر صورت مىگیرد.) بر این اساس است که باید توجه داشت که غرب کنونى نه تنها نتوانسته است مشکلات زنان را حل نماید بلکه جنایتى نابخشودنى در حق زنان و خانواده مرتکب شده است که آثار آن تا نسلها باقى خواهد ماند و تمدن غرب در مسائل زنان در جایگاه جانى و خرابکار قرار دارد و نه در جایگاه الگودهنده و راهنما.
برخى براى خوشخدمتى به غرب، به اسلام خیانت و در حق زنان جنایت مىکنند
با اینحال تأسفآور آن است که مشاهده مىکنیم که برخى در کشور ما به اسم اسلام و به اسم خدمت به زنان الگوهاى پوسیده و شکستخورده غربى را مطرح مىکنند و یا در منابع فقه اسلامى و مبانى دینفهمى بهگونهاى دستکارى مىکنند که حقوق بشر ادعایى غرب یا حقوق زنان ادعایى آنها در عرض کتاب و سنت ملاک اصدار حکم و فتوا واقع شود و در بیان نظر اسلام، توجه و مبناى اصلى آنها این است که جاهلیت مدرن غرب را راضى کنند. تأسفآور است که برخى مسلمات و واضحات فقه شیعه و دستورات اسلامى را فقط بهخاطر آنکه به مذاق فاسد غرب خوش نمىآید، رد مىکنند و تلاش مىکنند براى رضایت دنیاى غرب، دستکارىهایى بىمبنا در احکام اسلامى صورت گیرد. در اشاره به همین طرز فکر بود که رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع برخى از بانوان فرهیخته خاطرنشان ساختند: «واقعاً فقه ما فقه مترقّى و برجستهاى است. یک چیزهایى از آنرا بعضى مىگیرند، یک چیزهایى از آن را فراموش مىکنند، یک چیزهایى را هم بهخاطر هماهنگى با این افکار هوچیگرانهى غربى از این رو به آن رو مىکنند؛ این را هم دیدهایم ما... بنده اهل بریده پیدا کردن از روزنامه ها نیستم، امّا دیروز، پریروز بود، یک چیزى در روزنامه دیدم؛ دیدم خیلى چیز مهمّى است؛ اینجا آوردم براى شما بخوانم. کتابى از «جیمى کارتر» رئیس جمهور پیشین آمریکا، منتشر شده به اسم «تقاضایى براى اقدام» که به موضوع نقض حقوق بشر و تجاوزات وحشتناک علیه زنان پرداخته. جیمى کارتر در این کتاب مىگوید: هر ساله صدهزار دختر بهعنوان برده در آمریکا فروخته مىشود. جایى که صاحب یک روسپىخانه مىتواند دخترى را که معمولاً اهل آمریکاى لاتین یا آفریقا است، با قیمتى برابر هزار دلار خریدارى کند. وى همچنین به تجاوزات جنسى که در محوّطههاى کالجها رخ مىدهد اشاره دارد؛ به جایى که از هر بیستوپنج مورد تنها یک مورد گزارش مىشود. کارتر همچنین عنوان مىکند که تنها یک درصد از متجاوزان جنسى در ارتش محاکمه مىشوند. انسان گریهاش مىگیرد! از این قبیل در روزنامهها زیاد مىبینید، بنده هم زیاد مىبینم؛ من هیچوقت هم به اینها استناد نمىکنم، لکن خب اینها واقعیّتى است. جیمى کارتر هم بالاخره یک شخصیّت معروفى است و این هم کتاب او است. این چه وضعى است در دنیا؟ این چهجور تکریم زن است؟ نویسندهى نامدار و معروف غربى، کتاب رُمان مىنویسد براى شرافتمندانه نشان دادنِ شغل روسپىگرى! که البتّه به فارسى هم ترجمه شده است. البتّه در این کتاب اشاره به این است که چگونه دلاّلان جنسى، مىآیند از کشورهاى آمریکاى لاتین دخترها را با وعده و وعید و فلان برمىدارند مىبرند و مىفروشند به این مراکز؛ که البتّه این مربوط به اروپا است، مربوط به آمریکا نیست. البتّه سعى مىشود در این کتاب و این رُمان، که شغل روسپىگرى شغل شرافتمندانهاى وانمود بشود. این است فرهنگ غرب نسبت به زن؛ این است احترام اینها نسبت به زن. اگر مىخواهیم نگاه ما نسبت به مسألهى زن، نگاه سالم و منطقى و دقیقى باشد، شرط اوّل آن این است که ذهنمان را از این حرفهایى که غربىها در مورد زن مىزنند - در مورد اشتغال، در مورد مدیریّت، در مورد برابرى جنسى - باید بکلّى تخلیه کنیم. یکى از بزرگترین خطاهاى تفکّر غربى در مورد مسألهى زن، همین عنوان «برابرى جنسى» است. عدالت یک حق است؛ برابرى گاهى حق است، گاهى باطل است؛ چرا باید انسانى را که از لحاظ ساخت طبیعى - چه از لحاظ جسمى، چه از لحاظ عاطفى - براى یک منطقهى ویژهاى از زندگى بشر ساخته شده، از آن منطقهى ویژه جدا کنیم، به منطقهى ویژهى دیگرى که براى یک ساخت دیگر، براى یک ترکیب دیگرى خداى متعال آماده کرده بکشانیم؟ چرا؟ این چه منطق عقلایى دارد، چه دلسوزىاى در این هست؟ چرا باید کارى که مردانه است به زن داده بشود؟ این چه افتخارى است براى زن، که کارى را انجام بدهد که مردانه است؟ من متأسّفم که گاهى خود خانمها، خود بانوان، روى این مسأله حسّاسیّت نشان مىدهند که ما با مردها چه فرقى داریم؟»
از اینروست که ایشان همه دلسوزان و کسانىکه مىخواهند در باب مسائل زنان در جامعه تلاش کنند را دعوت مىکنند که از چنین رویکردهاى غلطى دورى کنند و براى حل مشکلات زنان بهدنبال راهحلهایى صحیح بگردند و بیان مىدارند که «به متون اسلامى مراجعه کنید. واقعاً از قرآن و از سنّت و از حدیث و از دعا و از متون اسلامى و از کلمات ائمّه و رفتار ائمّه، آن اصول و پایههاى اصلى را اتّخاذ کنید. وحى است دیگر، وحى مال خدا است؛ خدا آفرینندهى من و شما است. من نمىگویم هرچه به نام دین در دهانها مىافتد آدم قبول کند؛ نه، از همان دین صحیح، که با شیوهى درستِ استنباط و بهوسیلهى اهل و شایستگان اینکار انجام مىگیرد، استفاده شود؛ واقعاً از کتاب خدا، از سنّت پیغمبر، از روش ائمّهى معصومین و از کلمات اینها استفاده بشود، که ما در زمینهى مسائل زنان باید چه راهبردى را اتّخاذ کنیم و خطوط اساسى را از آنجا باید اتّخاذ کنیم.»
امید است که این توصیه دردمندانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب مورد توجه همه فعالان این زمینه قرار گیرد تا خداى نکرده شاهد آن نباشیم که بهجاى حل مشکلات زنان و خانواده، مشکلى بر مشکلات موجود افزوده شود.
انتهای پیام/