مدیریت یکپارچه آب کلید حل مشکل کم آبی در ایران است
خبرگزاری تسنیم:المانیتور با اشاره به مشکل کمبود آب در ایران وجود نهادهای تصمیمگیر متعدد را یک علت بروز این مشکل دانست و نوشت: تنها چاره برای بحران کنونی ایجاد یک نظام مدیریت یکپارچه آب و تعیین یک نهاد مشخص برای مدیریت منابع آب کشور است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، پایگاه اینترنتی المانیتور طی گزارشی نوشت: در طی چند ماه گذشته، مقامات و کارشناسان ایران بر وضعیت نگران کننده کمبود آب در کشور تاکید می ورزند. اکنون این پرسش مطرح است که برای جلوگیری از عمیق تر شدن این بحران چه می توان کرد.
در دسامبر 2013، حمید چیت چیان، وزیر نیروی ایران اعلام کرد که وضعیت آبی کشور به مرحله بحرانی رسیده است. چیت چیان گفت، رویکردهای گذشته که عمدتا متمرکز بر سدسازی و تلاش برای افزایش ظرفیت ذخیره آب بوده، دیگر علاج مناسبی برای این مشکل نیست. در حقیقت، مجموع آب ذخیره شده در پشت سدهای کشور به 68 میلیارد متر مکعب می رسد، در حالی که پتانسیل آبی رودخانه های کشور مجموعا 46 میلیارد متر مکعب در سال است.
اخیرا، عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی گفته است، کمبود آب یک تهدید جدی برای کشور است و مصرف بی رویه گذشته منابع آبی کشور را تحلیل برده است.
این گزارش افزود: حقیقت آن است که بخش مهمی از کمبود آب ایران را می توان از طریق ارتقاء طرح های مدیریت آب حل کرد. در حال حاضر، 92 درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد. در بسیاری از موارد، منابع آبی مناسب برای استفاده های شهری و صنعتی در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد، که البته کارایی چندانی هم ندارد. از قرار معلوم، حتی بهبود 5 درصدی در بازدهی استفاده از آب، منابع مورد نیاز کافی را برای استفاده های شهری و صنعتی تامین خواهد کرد.
از چالش های موجود برای افزایش بازده مصرف آب در بخش کشاورزی می توان به حضور نهادهای متعدد تصمیم ساز و نبود استراتژی مشخص اشاره کرد. وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه یادآور این موضوع است که چگونه عدم مدیریت صحیح و اتخاذ سیاست های غلط می تواند منجر به بروز فجایعی با تبعات منطقه ای و ملی شود. بخش آب و فاضلاب کشور نیز نیاز به اصلاحات و رویکردهای جدید دارد تا بتوان وضعیت آب در کشور را سر و سامان بخشید.
اتفاقا، امور مدیریت آب در داخل وزارت نیرو می تواند به عنوان یکی از نهادهای با مدیریت بهتر در سطح بدنه اجرایی کشور تلقی شود. اما این وزارتخانه و تلاش های آن در بخش آب، به شدت تحت تاثیر سهامداران در بخش کشاورزی قرار دارد. در طی یک دهه گذشته، ترتیبات سازمانی در داخل وزارت نیرو متاثر از نیاز به افزایش تمرکز زدایی بوده است، اما هنوز مشخص نیست که آیا تمرکز زدایی به بهبود عملکرد کلی در این حوزه کمک کرده است یا نه.
بر اساس این گزارش آنچه بر پیچیدگی وضعیت فعلی می افزاید، تاثیر منفی فاضلاب کشاورزی، صنعتی و شهری بر منابع اصلی آب کشور است. به گفته منصور قطبی سرابی، کارشناس مسائل آب در وزارت جهاد کشاورزی، 75 درصد آب شرب کشور از منابع زیرزمینی به دست می آید، اما «این آبهای زیرزمینی در معرض آلودگی ناشی از کشاورزی، صنعتی، پزشکی (بیمارستانی) و شهری قرار دارد.»
ظاهرا سطح بالای آلودگی، هم خطراتی را متوجه سلامت آب می کند و هم هزینه تصفیه آن را افزایش می دهد. با این وجود، با توجه به منابع مالی نامتجانس شرکت های مختلف آب و فاضلاب، می توان تصور کرد که کیفیت آب در بسیاری از مناطق از این مشکل تاثیر منفی بپذیرد. در نتیجه از نظر کیفیت آب، ایران با مشکل توزیع ناعادلانه منابع مواجه است.
کارشناسانی نظیر قطبی سرابی معتقدند که تنها چاره برای بحران کنونی ایجاد یک سیستم مدیریت آب یکپارچه و تعیین یک نهاد مشخص برای مدیریت منابع آب کشور است. وی مشکل اصلی را در رویکرد سنتی نسبت به مدیریت آب می بیند و می گوید: «سیستم سنتی حدود 50 درصد آب شرب شهری و روستایی را به فاضلاب تبدیل می کند.» وی سیستم مدرن و یکپارچه مدیریت آب را پروسه ای تعریف می کند که «تمام آب های زیرزمینی و سطحی را از منشا آنها تا نقطه استفاده، از نظر کمی و کیفی مورد توجه قرار دهد و با تمامی مصرف کنندگان، تولیدکنندگان و سهامداران به یک شکل، تعامل نماید.»
بر این اساس باید یک سیستم مدیریت یکپارچه آب به وجود بیاید، زیرا اقدامات هر سهامدار تاثیراتی مستقیم و غیرمستقیم بر دیگر بازیگران دارد. مسلما یک نیاز جدی به اتخاذ یک استراتژی جامع وجود دارد که نه تنها در بردارنده نحوه استفاده از منابع آبی باشد، بلکه به ساختارهای سازمانی مورد نیاز نیز توجه لازم را داشته باشد.
برخی کارشناسان معتقدند، کشور باید شروع به عرضه آب شرب به شکل بطری کند و کیفیت آب لوله کشی را به سطح آب بهداشتی تقلیل دهد. این اقدام می تواند هزینه شرکت های آب و فاضلاب را کاهش دهد. برخی دیگر بر بهبود سیستم های فاضلاب و مصرف به طور مثال در بخش کشاورزی، تمرکز دارند. اما کیفیت نامتجانس تصفیه فاضلاب به تولیدات کشاورزی در برخی مناطق لطمه زده است.
هر تصمیمی که تصمیم سازان در ایران اتخاذ کنند، اولویت اصلی، ایجاد توازن بین الگوهای مصرف و منابع در اختیار است. در غیر این صورت، کشور در چند سال آینده دچار بحران آبی شدیدتری خواهد شد. شاید بخشی از تلاشی که برای افزایش بهره وری در مصرف انرژی از طریق اصلاح یارانه ها و دیگر تمهیدات انجام شده، صورت گرفته است، باید به بخش مصرف آب انتقال یابد. مطمئنا یک تلاش جدی برای اتخاذ یک استراتژی مناسب جهت مدیریت بخش آب کشور هم از نظر سازمانی و هم از نظر سیاسی مورد نیاز است.
انتهای پیام/ 2