قد کوتاه دانش نشر و زیرساخت‌های رو به اغما


خبرگزاری تسنیم: هم‌چنان دانش نشر قد کوتاهی دارد و دایره تفکر مدیران معطوف به روزمره زیستن و اداره کردن امری تثبیت شده است؛ همچنان نمایشگاه در چارچوب مصلی خلاصه می‌شود.

این شرح بی‌نهایت

آیا  نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران تمام بضاعت مدیریت فرهنگی در حوزه نشر کشور است؟ آیا نمایشگاه کتاب بعد از بیش از ربع قرن فعالیت هیچگاه مورد ارزیابی جدی قرار گرفته است؟ فاصله آن با نمایشگاه مطلوب و در شأن این نظام و این ملت و این سال مبارک سنجیده شده است؟ این سال، سال فرهنگ است و اقتصاد؛ سالی که به تعبیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در آن فرهنگ از اقتصاد مهم‌تر است و چون هوایی‌ است که از آن تنفس می‌کنیم؛ بی‌شک راه اقتصاد هم از فرهنگ می‌گذرد، اما گاه فرهنگ تحت تأثیر عملکردهای صرفاً اجرایی، تکراری و پراکنده آن‌قدر محدود می‌شود که بعید است، بتوان بزرگراه اقتصاد را از آن عبور داد. انتظار این است که مدیریت جدید فرهنگی کشور قدری با تأمل بیش‌تری به این موضوع بنگرد و زمینه ارتقای جایگاه آن را در صنعت نشر کشور فراهم سازد. این نوشتار در پی آن است تا با ارزیابی تجربی از روند برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران پاره‌ای از اولویت‌ها در این خصوص را منعکس کند.

یکم-  نمایشگاه کتاب و سال اقتصاد و فرهنگ

تقارن نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با آغازین روزهای سال گرچه به هیچ‌وجه یک ممیزه مثبت تلقی نمی‌شود و کاملاً برحسب اتفاق و تکرار حاصل شده است؛ دوره بیست و هفتم می‌توانست شروع پرباری باشد برای تحول ساختاری در حوزه فرهنگ و تحقق بخشی از اهداف نامگذاری این سال به نام اقتصاد و فرهنگ، اما دوصد حیف؛ این یک پیش‌داوری نیست، هر کس که این روزها سری به نمایشگاه بزند تفاوت چندانی را در شکل و شمایل و محتوا پیدا نمی‌کند؛ شاید بر تعداد برخی برنامه‌ها افزوده شده باشد، اماهمچنان تلاش برای تقویت زیرساخت‌های فرهنگ مکتوب کشور زیر نقاب حرف‌های رسانه‌پسند قرار داشته و عملکردِ باری به هر جهت این فروشگاه بزرگ ملی و یا بین‌المللی بزرگنمایی می‌شود.

دانش نشر قد کوتاهی دارد

هم‌چنان دانش نشر قد کوتاهی دارد و دایره تفکر مدیران معطوف به روزمره زیستن و اداره کردن امری تثبیت شده است؛ همچنان نمایشگاه در چارچوب مصلی خلاصه می‌شود و به اعداد و ارقام و بخصوص آمار بازدیدکنندگان دلبسته است.اگر سخنی از نمایشگاه به عنوان یکی از بهترین فرصت‌های مطالعاتی برای مراکز تحقیقاتی و پژوهندگان به میان آید، نمی‌دانیم نتیجه این همه پیمایش و خروجی آن طی 26 دوره گذشته سر از کجا درآورده و نمود تحول‌آفرینی و الگوسازی آن کجا بوده است؛ اگر سخنی از نمایشگاه به عنوان محل طرح مباحث و نشست‌های تخصصی و نقد و بررسی به میان آید، بازهم نتایج آن را نمی‌دانیم در کدام اتاق فکر روی هم انبوه شده است و چکیده محتوایی آن در کدام خزانه خاک می‌خورد! وضعیت اقتصاد آن‌هم که مشخص است، تا دلتان بخواهد بازار تخفیف و حراج گرم است، طوری که منزلت کتاب این روزها از یک تولید معمولی هم پایین‌تر آمده و همه به چشم کالایی بدان می‌نگرند که گویی باید  هدیه بگیرند و پولی بابت آن نپردازند، بیچاره ناشر که معنای سرمایه‌گذاری او در این هیاهو از دست می‌رود؛ بجز قلیلی که این را هم از جیب نویسنده می‌پردازند! حالا چه طور به فرزندانمان بگوییم بروید نویسنده شوید! بروید ناشر شوید! بروید کتاب بخوانید!

عزم ملی و مدیریت جهادی اصالتاً زاده مفهوم هم‌کوشی و اراده معطوف به تحول است

بدانیم که رویکرد مطالعه در حال انتقال از غرب به شرق است؛ امروز هند و تایلند و چین و ... گوی سبقت را از کشورهای غربی در این باب ربوده‌اند؛  سرانه مطالعه در هند به فراتر از  ده ساعت در هفته رسیده است! و ما دوباره در مسیر تکرار قدم می‌زنیم و دلخوش می‌داریم که نمایشگاه بیست و هفتم هم برگزار شد.

دوم – نمایشگاه کتاب و عزم ملی و مدیریت جهادی

عزم ملی و مدیریت جهادی اصالتاً زاده مفهوم هم‌کوشی و اراده معطوف به تحول است؛ در پرتو این دیدگاه ضرورت تغییر در راهبردها، مشی و رویه‌ها در کنار تلاش خستگی‌ناپذیر کاملاً احساس می‌شود. نمایشگاه کتاب تهران به عنوان برونداد یک سال فعالیت صنعت نشر می‌تواند نقش مهم و پیش‌برنده‌ای در این راستا ایفا نماید؛ با نگاهی به عملکرد قریب به سه دهه فعالیت این نمایشگاه به خوبی می‌توان دریافت که هم در سیاستگذاری و هم در روند اجرایی چنین نگرشی حاکم نبوده و نمایشگاه صرفاً به عنوان مأمنی برای جبران مافات اقتصاد ضعیف نشر تلقی شده است. دقت کنید به این جمله از زبان یکی از مسئولین فرهنگی: از همان ابتدا صحبت می‌شد یکی از وجوه نمایشگاه غلبه وجه فروشگاهی آن است که آن را به فروشگاه بزرگ مبدل کرده طبیعی است، نمی‌توان آن را تقلیل داد، زیرا شرایط اقتصاد نشر ایران به بازار نمایشگاه کتاب وصل است و یا دقت کنید به سخنی دیگر که معتقد است: نشر از بحران خارج شده است.

مجموعه زیرساخت‌های بنیادین نشر رو به اغما است

در واقع، کارکرد نمایشگاه‌ها در تمام جهان و حتی در بسیاری از نمایشگاه‌های داخلی مبتنی بر تقویت زیرساخت‌ها، بسترسازی توسعه‌ صنعت، ایجاد عطش در نزد مخاطب و گسترش سطح دسترسی به تولیدات است؛ حتی این مورد را در نمایشگاه‌های داخلی مواد غذایی که از شبکه توزیع مویرگی برخوردار است، نیز می‌توان مشاهده کرد. لیکن نمایشگاه کتاب تهران در سطح فعلی بیش از آنکه تولید کننده جریان مولد نشر باشد و خدمات خود را در سطح جغرافیای فرهنگی کشور بسط دهد، به زیرساخت توزیع کتاب لطمه وارد می‌آورد و کتابفروشی‌ها و مراکز توزیع را که به عنوان بستر  واقعی دسترسی مردم به کتاب محسوب می‌شوند، تضعیف می‌کند؛ کارکرد نمایشگاه‌هایی که هدف فروشگاهی را دنبال می‌کنند و سعی می‌کنند نقص شبکه توزیع را این‌گونه جبران نمایند، غالباً چنین است. حال آنکه، تقویت مجموعه زیرساخت‌های بنیادین نشر است که رو به اغما بوده و نیازمند همت بلند، تلاش گسترده، عزم ملی و مدیریت جهادی است. وقتی این کار سخت اما ممکن را با آن کار ساده و اجرایی عوض می‌کنیم، طبیعی است که دیگر جای حرف و سخنی برای عزم ملی و مدیریت جهادی باقی نماند.

زیرساخت‌های مطالعه در کشور به‌ شدت آسیب دیده‌اند

امروز زیرساخت‌های مطالعه در کشور به‌ شدت آسیب دیده‌اند؛ امنیت شغلی کتابفروشان، موزعان، که بهترین معرفی‌کنندگان کتاب با انگیزه فرهنگی و اقتصادی به شمار می‌آیند با انبوه نمایشگاه‌هایی که یارانه مستقیم به مصرف‌کننده را در صدر اهداف خود قرار داده‌اند، در معرض تهدید است؛ هزینه‌های ارسال کتاب به اقصی نقاط کشور گاه از هزینه پشت جلد یک کتاب هم فراتر می‌رود؛ ضعف در اطلاع‌رسانی و پوشش تبلیغی ترویجی کتاب بسیار نمود یافته است؛ فقدان زیرساخت‌های مجازی مطالعه و کتابخوانی و عدم امنیت سرمایه‌گذاری در بخش کتب الکترونیک به دلیل نبود ساز و کارهای کپی‌برداری مانع توسعه کیفی و کمی این شبکه شده است؛ کهنه‌گی قوانین و ضرورت بروزرسانی رویه‌های قانونی اقتصاد نشر کاملاً احساس می‌شود؛ غلبه‌ نرخ خدمات، حمل و نقل، نیروی انسانی بر مواد اولیه از جمله کاغذ، خصیصه اقتصادی بودن را از نشر گرفته است!.

با این شرایط چطور می‌توان عملکرد نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را مثبت تلقی کرد؟ آیا به جز موج فرهنگی اجتماعی منتج از این حرکت مستمر که البته از این نیز بهره کافی برده نمی‌شود، آورده دیگری را می‌توان برای نمایشگاه متصور شد؟ با نگاهی ساده می‌توان دریافت این موارد در اولویت‌های اجرایی متولیان نمایشگاه قرار ندارد؛ به عنوان نمونه، کافیست نگاهی به سالن یاس به عنوان تنها بخش تأمین‌کننده پاره‌ای از این موارد بیندازید، کنج‌ترین و انتهایی‌ترین بخش این فروشگاه عامه‌پسند اختصاص به سالن یاس دارد، در حالیکه سالن ربع قرن که می‌توانست فضایی مناسب برای این بخش باشد، اختصاص به فعالیت‌هایی دارد که غالباً دیده هم نمی‌شوند؛ به خاطر دارم که در نمایشگاه بیست و پنجم سالن ربع قرن به زحمت توانست توجه مردم و حتی کارشناسان را به خود جلب نماید و تنها پایگاه بازدید برخی مسئولان بود. متأسفانه آن آقای وزیر در آن سال نتوانست، حتی بخشی از انتظارات مقام معظم رهبری را تا سال بعد برآورده سازد. توصیه‌هایی که ذیل این نوشتار نیز مجدداً خاطرنشان شده‌اند.

نمایشگاه کتاب تهران باید دچار تحول شود، هم از لحاظ مکان، هم از لحاظ زمان و هم بخصوص از لحاظ نوع نگاه و نگرش فنی، اجرایی و محتوایی؛ این کاریست که نیازمند عزم ملی و مدیریت جهادی است.

سوم - از فروشگاه مطلوب تا نمایشگاه مطلوب

نمایشگاه کتاب تهران حتی با یک فروشگاه مطلوب نیز فاصله دارد. انتخاب زمانی نامناسب برای برگزاری که عمده اقشار اجتماعی هنوز از فضای مخارج سال نو خارج نشده‌اند، ضعف در برنامه‌ریزی اجرایی و زمانبندی‌ها که خود مشکلات لحظه آخری را ایجاد می‌کند، دغدغه جانمایی و مکان نامناسب که ناشی از عدم وجود نگاه بلند مدت و راهبردی به زیرساخت‌های نمایشگاهی است، کمبود فضا و مشکلات ناشی از آن، ساختار تشکیلاتی ناپایدار و عدم ورود جدی بخش غیردولتی به حیطه عملکردی نمایشگاه  منظور مشارکت تمامی تشکل‌های نشر است ، ضعف در اطلاع‌رسانی درون نمایشگاهی و تأمین نیاز بازدیدکنندگان که خود مستلزم اتلاف وقت و کاهش سطح دسترسی مخاطب است، تنوع بسیار فعالیت‌های جنبی و عدم شنیدن پیام واحد و مفهومی از مجموعه برنامه‌ها، مسائل مربوط به تبلیغات و مواردی از این دست تنها بخشی از مشکلاتی‌است که مرتفع کردن آن می‌تواند حداقل متولیان را به الگوی فروشگاه مطلوب نزدیک کند. به واقع تخصیص غرفه‌های 9 متری با شاخص‌های کمیت‌گرا نه تنها مانع کسب و کار است و سطح فعالیت اقتصادی ناشر تا حد اداره یک دکه تقلیل می‌دهد، بلکه تمایل او را نسبت به کمترین فعالیت جنبی کور می‌کند.

با این توصیف چگونه یک ناشر می‌تواند برای هر کتاب یک نقشه ترویج و توزیع تعریف کند. این موضوع طبقه‌بندی الفبایی هم خود عامل تکثر در پروانه‌های متعدد با هویت یگانه شده است که البته جای بحث آن اینجا نیست. لیکن از منظر الگوی نمایشگاه مطلوب موارد مهم‌‌تری باید مد نظر قرار گیرند. نمایشگاه مطلوب به درستی باید مبیّن نگرش فرهنگی اقتصادی مدیران فرهنگی کشور به مقوله نشر باشد و باید بتواند منعکس کننده ظرفیت‌ها، فرصت‌ها و توانمندی‌های این عرصه باشد؛ در واقع باید حامل بخش عمده‌ای از برونداد نشر در طول سال باشد و ضمن فراهم کردن فرصت نمایش، معرفی و عرضه آثار به مخاطب ‌عمومی بتواند محل مراجعه نویسندگان، مترجمان، اهل فن، انجمن‌ها، باشگاه‌های کتاب و کتب‌خوانی، آژانس‌های ادبی، مراکز توزیع، کتابفروشان، کتابخانه‌ها و سایر فعالان عرصه تولید، نشر و توزیع کتاب قرار گیرد.

با نگاهی به نمونه‌های موفق نمایشگاهی در این خصوص می‌توان به ضعف‌های برجسته نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران پی برد. به عنوان نمونه، در بازار تجارت کتاب آلمان که از ارزش سالانه حدود نه میلیارد و ششصد میلیون یورو برخوردار است و از بیش از 22500 فعال سرمایه‌‌گذار (2012) از 15700 شرکت و مؤسسه انتشارتی و 6750 مرکز توزیع کتاب تشکیل شده است، نمایشگاه کتاب فرانکفورت سهم عمده‌ای در توسعه بازار ایفا می‌نماید. در آلمان تعداد 3573 کتابفروش و 1803 ناشر فعال به عضویت اتحادیه ناشران و کتابفروشان آلمان پیوسته‌اند. این اتحادیه با همکاری شرکت نمایشگاه کتاب فرانکفورت برگزارکننده و سیاستگذار اصلی نمایشگاه می‌باشند و عملاً  چارچوب اقتصاد نشر این کشور در گرو فعالیت اتحادیه مزبور است. برنامه‌ریزی دقیق و به هنگام در ثبت نام از ناشران و غرفه‌داران (10 ماه قبل از آغاز نمایشگاه)، تدوین برنامه‌ها و نشست‌های تخصصی نمایشگاه از ماه‌ها قبل (بیش از 4000 نشست تخصصی، رونمایی، نقد و بررسی، دیدار با نویسندگان و برنامه جنبی)، تخصیص فضای مناسب با وسعت 578000 مترمربع (355678 مترمربع فضاهای مسقف و 96078 مترمربع فضای باز نمایشگاهی)، توسعه دانش نشر، گسترش تعاملات بین‌المللی و ایجاد خلاقیت و جهش در روند اقتصاد نشر آلمان و جهان در کنار حضور فعال ده‌ها کشور صاحب صنعت نشر بخشی از  عملکرد این نمایشگاه است.

این موضوع علاوه بر تأثیر اقتصادی کلان نمایشگاه بر وضعیت تجارت و بازرگانی نظیر گردشگری، صادرات و ... است. بد نیست، بدانیم تنها شرکت نمایشگاه‌های فرانکفورت در سال 2012 و در شرایط رکود اقتصادی اروپا بیش از 467 میلیون یورو چرخش مالی داشته و بیش از دو میلیون نفر را جذب برنامه‌های خود نموده است. جالب است بدانید که این نمایشگاه در شهر 700 هزار نفری فرانکفورت پذیرای بیش از 280000 بازدیدکننده است که غالب آن از کشورهای دیگر آمده‌اند و با وجود افزایش ناگهانی و موقت جمعیت شهر، دسترسی و تردد درون شهری و درون نمایشگاهی به مراتب آسان و غیرزمان‌بر است. به تحقیق غالب نمایشگاه‌های بزرگ بین‌المللی از چنین رویه‌ای تبعیت می‌کنند. در حالی که با یک مقایسه جزئی می‌توان دریافت نمایشگاه تهران که دارای رتبه نخست تعداد بازدیدکننده در جهان به شمار می‌آید در بسیاری از این موارد دچار ضعف در سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و اجرا است. شورای سیاستگذاری نمایشگاه تهران شش ماه قبل از برگزاری تشکیل می‌شود و عملاً از اواخر دی ماه فعال می‌گردد. ثبت‌نام از ناشران حدود 70 روز قبل از برگزاری آغاز می‌شود و ده روز قبل از شروع تعداد غرفه‌داران مشخص می‌شود.

ناشران فقط دو یا حداکثر سه روز  فرصت آماده‌سازی غرفه‌هایشان را دارند. برنامه‌های جنبی و فرصت‌های دانشی نمایشگاه تقریباً یک‌هفته قبل از آغاز بسته می‌شوند و کار طاقت‌فرسای شبانه‌روزی مدیران و مجریان نمایشگاه گاه در ده روز پایانی به 18-16 ساعت در روز می‌رسد! محدودیت فضا در محل برگزاری موجب تخصیص حداقل فضا به ناشران و اعطاء نمایندگی در نمایندگی می‌شود. محدودیت فضا و تراکم جمعیت به گونه‌ای است که ظرفیت خرید، فعالیت انتشارتی و تأثیرگذاری برنامه‌های جنبی و فرهنگی به حداقل می‌رسد.

بدیهی است، نبود مکان تخصصی دائمی برای این نمایشگاه فرصت برنامه‌ریزی در زمان مطلوب را گرفته و در اجرا مدیران را با موانعی مواجه می‌سازد؛ لیکن از آنجا که برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در ورطه تکرار گرفتار آمده است، بسیاری از اموری که می‌توانند ماهها قبل از برگزاری برنامه‌ریزی شوند نیز مورد غفلت قرار گرفته‌اند. فرصت‌های مطالعاتی نمایشگاه به شدت مهجور مانده و سیاست‌گذار تمایلی به برون‌سپاری و یا  اعلام یافته‌ها و بررسی‌های انجام شده پیشین ندارد. خوشبختانه مردم نشان داده‌اند که عزم ملی در رونق بخشیدن به نمایشگاه وجود دارد، اما این مسئولین هستند که بایستی با مدیریت جهادی خلاقیت و جدیت به خرج داده و زمینه تحول اساسی در این رویداد بزرگ فرهنگی اجتماعی را فراهم آورند.

سند جامع برگزاری نمایشگاه کتاب مورد غفلت واقع شد

در این زمینه لازم به یادآوریست که پس از نمایشگاه بیست و ششم گروهی از کارشناسان،  ناشران فعال و دست‌‌اندرکاران صنعت نشر طی جلسات متعدد اقدام به تدوین طرحی جامع برای برگزاری نمایشگاهی مطلوب نمودند و با در نظر گرفتن نحوه سیاستگذاری و اجرای چنین نمایشگاهی به صورت‌بندی سیاهه‌ای از اقدامات لازم پرداختند. حاصل این جلسات تدوین سندی شد که به تأیید بیش از یکصد ناشر فعال رسید، لیکن با وجود مدتها پیگیری مستمر و نشست‌های پی در پی با مسئولان فرهنگی کشور از جمله مسئولان محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی توجهی جدی از ناحیه متولیان امر به این سند نشد و همچون بسیاری از توصیه‌ها در هاله‌ای از غبار فرو رفت.

چهارم -  برنامه‌های جنبی

نوع نگرش جنبی به نمایشگاه حاکی از کمیت‌گرایی و تنوع موضوعی است. این بحث در عملکرد سال جاری شدت نیز یافته است، در حالیکه با هدف‌گذاری مفهومی حتی این نمایشگاه فروشگاهی را می‌توان تبدیل به مرجعی ترویجی فرهنگی برای توسعه کتاب و کتابخوانی نمود. نگارنده هیچ تردیدی نسبت به توانمندی، ظرفیت‌ها، تلاش جدی و حتی نیات عزیزان مجری نمایشگاه ندارد و تنها فقدان یک نظام فکری منسجم و اتاق فکر سیاستگذار را مهمترین ضعف این نمایشگاه می‌داند؛ چه با وجود چنین مرجع فکری می‌توان تراز مفهومی نمایشگاه را ترسیم نمود و تمامی فعالیت‌های اجرایی را با معیارهای تعریف شده سنجید. گرچه ممکن است در این بین فشارهایی نیز از نواحی مختلف برای گنجاندن برنامه‌های مورد نظر وارد شود ولی در نهایت این معیارهاست که می‌تواند آن برنامه‌ها را نیز به سمت صدایی واحد هدایت کرده و پیام فرهنگی نمایشگاه را منتقل نماید.

اساساً نمی‌دانیم چه ضرورت دارد که از هر دری سخنی به میان آید؛ گویی که نمایشگاه باید تبلور کل مسائل کشور باشد. در پس این ماجرا بسیاری موارد مهم به دلیل قرار گرفتن در زیر سایه سایر مسائل مورد غفلت واقع شده و یا دیده نمی‌شوند. به این اضافه کنید محدودیت فضا، کمبود امکانات و هدف اصلی نمایشگاه که فروش کتاب است. در نتیجه، به دلیل ماهیت فروشگاهی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، همواره برنامه‌های جنبی از کیفیت و تأثیرگذاری مطلوب برخوردار نبوده است و در اغلب موارد طرح‌های ارائه شده به این بخش دچار جرح و تعدیل‌هایی شده‌اند که هویت طرح را مخدوش نموده و تنها پوسته‌ای از برنامه‌ها دیده شده است. نگاهی به برنامه‌های ارائه شده از سوی تشکل‌های نشر نشان می‌دهد که با وجود ظرفیت بالا و توانمندی قابل ملاحظه این تشکل‌ها در ایفای نقش در برنامه‌های غیر فروشگاهی و صرفاً تبلیغی، ترویجی و حتی حمایتی، مجریان نمایشگاه نتوانسته‌اند عملکرد مطلوبی از خود نشان داده و این ظرفیت‌ها را اجرایی کنند.

در همین خصوص، کمبود فضای تخصصی به ویژه در بخش نشست‌ها و رویدادها موجب شده است ناشران بزرگ نیز به شرایط موجود خو گرفته و کمتر نسبت به طرح‌ریزی و اجرای چنین برنامه‌هایی از خود تمایل نشان دهند. مجموعه برنامه‌های تدارک دیده شده هم یا به شکلی ناقص اجرا شده و یا صرفاً جنبه‌‌های فراغتی و اجتماعی و تبلیغاتی آنها مد نظر قرار گرفته است. البته، برگزاری نمایشگاه در مصلی نیز خود محدودیت‌های محتوایی در برنامه‌ریزی جنبی ایجاد نموده است.

ضمن آنکه به ندرت از ظرفیت‌های شهری و خارج از محوطه نمایشگاه برای فعالیت‌هایی این چنینی برنامه‌ریزی شده است. در سال جاری نیز این مشکلات ظهور و بروز خود را نشان داد، به نحوی که ما شاهد هستیم تشکل‌هایی مانند مجمع ناشران انقلاب اسلامی و مجمع ناشران دفاع مقدس به دلیل برخی از محدودیت‌های برشمرده نتوانسته‌اند، طرح‌های خود را به شکل مطلوب اداره کنند. در مورد مجمع ناشران دفاع مقدس باید گفت که این مجمع با ظرفیت بیش از هشتاد ناشر که آثارشان نیز مورد استقبال خوب بازدیدکنندگان قرار دارد، حتی نتوانست بخشی از طرح‌های فرهنگی اجتماعی اولویت‌دار خود را در حوزه نشر در نمایشگاه بیست و هفتم به اجرا درآورد و مدیران فرهنگی مسئول بدون توجه به این ظرفیت از آن گذر کردند؛ جالب آنکه، سرای فرهنگ و ایثار بدون مشارکت تنها تشکل نشر در این حوزه برپا می‌شود و این مائیم که بنا داریم امور را به تشکل‌‌ها بسپاریم.

پنجم – بخش بین‌الملل

بخش بین‌الملل وضعیت به مراتب بهتری را دارد. تنوع شرکت‌کنندگان و برنامه‌های ترویجی فرهنگی با رویکرد دیپلماسی فرهنگی در نیم طبقه شبستان نسبت به سال‌های گذشته رشد متوسطی را نشان می‌دهد. البته مشکلات ارزی، ورود تجمیعی کتب در قالب چند شرکت بزرگ واردکننده کتب خارجی، کمبود کتب علوم انسانی و آثار مرتبط با انقلاب اسلامی، فضاسازی نامطلوب در سالن‌های فروش کتب خارجی و ... پاره‌ای از مشکلات این بخش است. اما باید اشاره نمود که مدیریت بین‌الملل نمایشگاه طی سال‌های اخیر با فعال‌سازی بازار جهانی کتاب، دعوت از نویسندگان و ناشران خارجی به خصوص جهان عرب، برگزاری نشست‌های تخصصی و  امسال نیز دعوت از ناشران افغانستان به عنوان میهمان ویژه، ایجاد سالن ترجمه و ...  تا حدودی کیفیت این بخش را ارتقا داده که ان‌شاءالله با تداوم این حرکت رونق بیشتری را در سال‌های آتی تجربه نمائیم. بخش بین‌الملل به راستی می‌توان پایگاه تبادل فرهنگ و اندیشه ناب ایرانی اسلامی بوده و درگاه فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی حوزه نشر به شمار آید. امروزه کم نیستند کسانی که در صحنه فرهنگی جهان چنانچه شرایط مهیا باشد، نمایشگاه کتاب تهران را بر نمایشگاهی چون فرانکفورت ترجیح دهند. از سوی دیگر این بخش می‌تواند نقش بسیار مهمی در ترجمه معکوس و فعال ایفا کرده و در انتقال فرهنگ انقلاب اسلامی پویا و پردامنه عمل نماید.

توصیه‌هایی جدی!

به اعتقاد نگارنده بهترین توصیه‌ها را در ارتباط با وضعیت نمایشگاه کتاب تهران می‌توان در بیانات مقام معظم رهبری جستجو کرد. ایشان طی همه این سال‌ها با تأکید ویژه به امر کتاب و کتابخوانی، خود در صدر فهرست علاقه‌مندان کتاب قرار داشته و علاوه بر نگارش تقریظ‌های متعدد بر کتب منتشره، از هر فرصتی برای ترغیب مردم به دانش‌افزایی، آگاهی‌بخشی و میل به مطالعه بهره جسته‌اند. در پایان این نوشتار ضمن درخواست از مسئولین محترم فرهنگی نسبت به توجه کارکردگرا و عمل‌گرایانه به شعار سال 1393،  به مدیریت جهادی اهتمام ورزیده و ضمن در نظر داشتن ظرفیت عظیم اجتماعی فرهنگی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، طرحی نو دراندازند.

رهبر انقلاب اسلامی در سال 1391 طی دیدار از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در جمع تعدادی از ناشران حاضر با اشاره به استقبال بسیار خوب مردم از نمایشگاه کتاب تأکید کردند:

• باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که فضای کتابخوانی در کشور توسعه و تعمیق پیدا کند. باید با یک برنامه‌ریزی دقیق و تعیین اهداف مرحله‌ای، در هر سال همگام با برگزاری نمایشگاه کتاب و افزایش جمعیت بازدید کننده، در فضای کتابخوانی کشور نیز پیشرفت چشمگیری بوجود آید.

• تأکید بر لزوم ارزیابی محتوایی هر ساله نمایشگاه کتاب بوسیله افرادی کارشناس و صاحب صلاحیت؛ این ارزیابی نشان خواهد داد که آیا هر دوره نمایشگاه کتاب از نظر محتوا، نسبت به دوره قبل، تغییر و رشد داشته است یا خیر.

• رهبر انقلاب اسلامی، برطرف کردن برخی موانع تولید و نشر کتاب را یادآور شدند و تأکید کردند: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با کمک دولت، این موانع به ویژه موضوع گرانی کاغذ را برطرف کند.

• دولت باید زمینه‌ای فراهم کند تا تولیدات خوب کتاب در کشور از جمله در بخش‌های مذهبی، تاریخی، ادبیات و علوم، به زبان‌های مختلف ترجمه و در معرض دید جهانیان قرار گیرند.

• رهبر انقلاب اسلامی موضوع ویراستاری و صحیح بودن متون کتاب‌ها از لحاظ دستور زبان فارسی و کتاب آرایی و شکل ظاهری کتاب‌ها را مهم خواندند.

• یکی از کارهای ضروری در چرخه تولید و عرضه کتاب، ساماندهی توزیع و ایجاد فروشگاه‌های زنجیره‌ای کتاب است.

انتهای پیام/