تعامل سازنده دولتها از عوامل احیا امنیت در منطقه است
خبرگزاری تسنیم: ایران از نظر جغرافیایی و فرهنگی، قلب خاورمیانه است، پیشینه فرهنگی ایران نسبت به سایر کشورهای این منطقه و همچنین قابلیتهای اقتصادی و تجاری و سیاسی ایران موجب تأثیرگذاری بالقوه هر چه بیشتر در منطقه و حتی تحولات جهانی شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، ایران از نظر جغرافیایی و فرهنگی، قلب خاورمیانه است. پیشینه فرهنگی ایران نسبت به سایر کشورهای این منطقه و همچنین قابلیتهای اقتصادی و تجاری و سیاسی ایران موجب تأثیرگذاری بالقوه هر چه بیشتر در منطقه و حتی تحولات جهانی شده است.
ایران به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب عالم از دیرباز مورد توجه کشورها و تمدنهای دنیا بوده است. این نقش ارتباطی میان قارهای و مجاورت با خلیج فارس و تنگه هرمز که محل ترانزیت محمولههای نفتی است، بر اهمیت و نقش مؤثر ایران در نظر ناظران خارجی افزوده، به طوری که هرگونه تحول سیاسی در آن موجب برانگیخته شدن حساسیتهای جهانی میشود و لذا خلیج فارس و خاورمیانه دو مفهوم و واقعیت مهم برای کشورمان محسوب میشوند.
خاورمیانه محل رقابت قدرتهای بینالمللی بوده است
منطقه خاورمیانه و به ویژه خلیج فارس به عنوان منطقهای که از گذشته از دیدگاه کشورهای مختلف مهمترین حوزه ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک را داشته و همچنان دارد به دلیل برخورداری از موقعیت خاص استراتژیک و اهمیتی که برای اقتصاد و امنیت انرژی جهانی دارد، سالهای سال است که محل رقابت قدرتهای بینالمللی جهت استیلا بر آن بوده است، مسابقه استیلایی که تا به امروز نیز توجه قدرتهای بزرگ را معطوف به خود کرده است. با این حال، ماهیت این رابطه در دهههای گذشته برای منطقه چالشبرانگیز بوده است.
وجود عمده کشورهای تولیدکننده نفت جهان با اوضاع تقریبا نابسامان و ضعف داخلی و متکی به قدرتهای فرامنطقهای، و نیز تمایز عمده در بافت و ساختار سیاسی اقتصادی خلیج فارس از ویژگیهای متمایز این منطقه در مقایسه با سایر مناطق حوزه خاورمیانه است.
امنیت خاورمیانه در حال حاضر به دلیل وجود چندین عامل منفی از جمله انواع تروریسمها، بی ثباتی رو به رشد در منطقه، فشارهای محیطی، تهدید سلاحهای کشتار جمعی و بی ثباتی امنیتی ناشی از جنگهای عراق و افغانستان با چالش روبه رو شده است.
حمله عراق به ایران و تهاجم متعاقب آن به کویت؛ جنگهای آمریکا در عراق و افغانستان؛ مناقشه فلسطینی اسرائیلی؛ بحران سوریه؛ تروریسم و افراطیگرایی، خاورمیانه را تبدیل به یکی از مهمترین مناطق جهان کرده است. این وضعیت با عدم وجود یک سیستم همکاری منطقهای کارآمد تشدید شده است.
فراگیر شدن ناامنی و خشونت بیش از هر زمان دیگر در خاورمیانه
با توجه به تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به وحدت و ثبات در میان کشورهای منطقه که دارای برخی مشترکات نیز هستند، متاسفانه بی ثباتی و ناامنی، مولفه پایدار خاورمیانه،در اکثر دورانها بوده است. منازعات دیرپا و انرژیگیر مذهبی و سرزمینی، رقابتهای منطقهای و فرامنطقهای بر سر منابع انرژی و موقعیت راهبردی خاورمیانه، عوامل عمده این بی ثباتی بودهاند. اکنون ناامنی و خشونت در این منطقه، بیش از هر زمان دیگری فراگیر شده است.
کشورهای خاورمیانه و منطقه خلیج فارس با سیاستهای تبعیض آمیز و دوگانهای از سوی جامعه جهانی و به ویژه آمریکا روبه رو هستند. این سیاستها موجب شده است که حس ناخوشایند سرخوردگی و بی عدالتی در میان کشورهای منطقه شدت بگیرد و این خود مایه بی ثباتی است.
به نظر میرسد امنیت پایدار منطقهای با مشارکت همه بازیگران منطقهای آن هم بدون توسل به قدرتهای فرامنطقهای و تنها در حد تعامل و نقش واقعی آنها میسر میشود و در کنار این برنامه، جنگ با افراطیگری و تروریسم باید تبدیل به برنامه کاری اصلی برای منطقه و جهان شود.
تعامل سازنده دولتها از عوامل احیا امنیت در منطقه است
پایان حمایت از تروریستها، قانع بودن همه دولتها به سطحی از منافع و پرهیز آنها از آنچه که حقشان نیست، گسترش مردمسالاری و مشارکت مردمان در سامان سیاسی کشورهایشان، تعامل سازنده دولتها و تماس نخبگان مذهبی، از عواملی است که میتواند امنیت منطقه را احیا کند که البته جمهوری اسلامی ایران قدمهای اساسی برای هدایت کشورهای منطقه برای ایجاد نوعی همدلی و دوری از اختلاف برداشته است.
ایران اسلامی، به دلیل استقرار در منطقه خاورمیانه با مسائل، چالشها و تحولاتی عمده و عمیقی در پیرامون امنیتی خود رو به رو است. خاورمیانه یکی از مناطق استثنایی جهان به شمار میرود که همچنان با حجم وسیعی از بیثباتی و ناامنی مواجه است و حتی با وجود برخی تلاشهای انجام گرفته، هنوز هیچ گونه نشانهای جدی از استقرار یک نظام امنیتی مقتدر و ایستا در محیط پیرامونی ایران و همان منطقه خاورمیانه به چشم نمیخورد.
عدم شکلگیری نظام امنیتی فراگیر و پایدار و تداوم ناامنی و بیثباتی در عرصه خاورمیانه با عوامل متعددی در ارتباط است که از آن جمله موقعیت ژئوپولیتیک خاورمیانه و منابع عظیم نفت و گاز در آن و در نتیجه، تقویت حضور قدرتهای استعماری فرامنطقهای در محیط پیرامونی ایران، افراطگرایی مولود شیطنتهای استعمار غربی، تنشهای قومی، فرقهای و تروریسم، برخی دولتهای ضعیف و شکننده و اکثرا دست نشانده، حضور رژیم صهیونیستی در منطقه و عدم اعتماد بازیگران منطقهای به یکدیگر حائز اهمیت است.
تروریسم و افراطیگری، دولتهای ضعیف و بحران اقتدار سه چالش امنیتی اصلی محیط پیرامون ایران
با توجه به شرایط و ویژگیهای خاص منطقه خاورمیانه و تأثیرگذاری عوامل مختلف در سطوح داخلی، ملی، منطقهای و جهانی در امنیت آن، اتخاذ هرگونه تدابیر امنیتی موفق مستلزم در نظر گرفتن تمامی عوامل و مؤلفههای فوق است. در حال حاضر، تروریسم و افراطگرایی، دولتهای ضعیف و بحران اقتدار آنها و همچنین مداخلات قدرتهای استعماری فرامنطقهای، سه چالش امنیتی اصلی در محیط پیرامونی ایران محسوب میشود که با یکدیگر ارتباطی چند بعدی و تنگاتنگ دارند.
در این میان، به نظر میرسد دولتهای ضعیف منطقه و بحران اقتدار و اعتماد به نفس، چالشی اساسیتر باشد که باعث تحریک دو مؤلفه دیگر یعنی اشاعه تروریسم و افراطگرایی و نیز گسترش نفوذ و مداخلات قدرتهای فرامنطقهای باشد. دولتهای ضعیف و شکننده در عراق، افغانستان و پاکستان سبب گسترش تروریسم و افراطگرایی میشود و علاوه بر این، زمینه تداوم حضور قدرتهای فرامنطقهای را نیز فراهم میسازد.
در کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز بحران افراطیگری در حوزه ظهور اختلافات و همچنین اقتدار و ضعف دولتها زمینهای را برای همکاری نامتقارن با قدرتهای فرامنطقهای و افزایش مداخلات قدرتهای خارجی فراهم ساخته است. این مسائل با توجه به ساخت قومی و اجتماعی منطقه و تجارب خاص دولت ملتسازی باعث پیچیدگی شرایط امنیتی میشود.
اختلافات قومی، وجود دولتهای فاقد اقتدار، بحران مشروعیت، عدم وجود مردمسالاری و نهادهای مدنی به همراه اقتصاد ضعیف و فقر زاییده بی تدبیری در برخی از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز از جمله عوامل دیگری است که موجب بروز بیثباتی و ناامنی در محیط امنیتی پیرامون ایران خواهد شد.
تروریسم و افراطگرایی مذهبی و قومی در منطقه در طول سالهای اخیر افزایش یافته است و این امر نظم و ثبات سیاسی اجتماعی و پیشرفت اقتصادی کشورها را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
افزایش قابل ملاحظه مداخلات فرامنطقهای در خاورمیانه بعد از 11 سپتامبر
حضور قدرتهای استعماری فرامنطقهای در خاورمیانه به دلیل عواملی چون نفت و گاز و پاسبانی اسرائیل و موقعیت ژئوپولیتیک منطقه همواره از عناصر ساختار امنیتی منطقهای محسوب میشده است، اما در سالهای اخیر و به ویژه بعد از 11 سپتامبر، مداخلات فرامنطقهای افزایش قابل ملاحظهای را نشان میدهد.
آمریکا بعد از 11 سپتامبر، رویکرد امنیت هژمونیک در خاورمیانه را مطرح کرد و بر این اساس با افزایش حضور نظامی خود به براندازی رژیمهای ساخته دست خود یعنی طالبان و صدام در افغانستان و عراق مبادرت ورزید. در این راستا واشنگتن سعی کرد تا با جدا کردن صف متحدین و دولتهای مخالف، تحت فشار قرار دادن دولتهای غیرهمکار و کسب حداکثر همکاری از کشورهای متحد، امنیت هژمونیک را به عنوان ساختار امنیتی اصلی در منطقه در اولویت قرار دهد.
بازی نمایشی مبارزه با تروریسم از اهداف اصلی آمریکا در گسترش حضورش در منطقه
بازی نمایشی مبارزه با تروریسم نیز از ابتدا به عنوان یکی از اهداف اصلی آمریکا در گسترش حضور خود در منطقه و تقویت الگوی امنیت هژمونیک عنوان شد. حضور گستردهتر آمریکا در منطقه و اشغال افغانستان و عراق همراه با عکسالعملهای منطقهای زمینه را برای گسترش افراطگرایی و تروریسم مهیا ساخت و در عرصه عمل به گسترش تروریسم منجر شد.
رشد و تقویت گروههای تروریستی در نتیجه خلاء قدرت در عراق امنیت را به صورت مسئلهای جدید و دارای قابلیت تهدید آفرینی متصور میسازد. با توجه به بافت موزاییکی قومی و فرهنگی مذهبی در خاورمیانه ضعف دولت مرکزی بدون ساختارهای لازم میتواند امنیت و ثبات منطقهای را با تهدیداتی روبهرو کند.
تأثیر دیگر ناشی از حضور قدرتهای فرامنطقهای در محیط پیرامونی ایران، تأثیرگذاری بر وحدت و اتحاد در سایه اسلام ناب محمدی (ص)، نظم طبیعی و همکاریهای قابل توافق میان کشورهای منطقه است. و در این راستا، برخی تهدیدات و چالشهای امنیتی مشترک که در بلند مدت برای بخش عمدهای از کشورهای منطقه مشکلآفرین خواهد بود، مورد غفلت و بیتوجهی قرار خواهد گرفت.
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57، رویکرد امنیتی ایران در منطقه در اتحاد و همگرایی با غرب و به ویژه آمریکا تعریف میشد و ایران در چارچوب فضای جنگ سرد و استراتژی آمریکا در خاورمیانه به همراه عربستان سعودی به عنوان دو ستون امنیتی این کشور در منطقه محسوب میشدند.
جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب در زمینه اتخاذ سیاست امنیتی مستقل بر اساس منافع ملی و تعامل اسلامی حرکت کرد و سعی نمود تا خود را خارج از استراتژیها و رویکردهای دو قدرت جهانی بلوک شرق و غرب تعریف کند. در این راستا همکاری و مشارکت با خود کشورهای منطقهای در جهت شکلدهی به ترتیبات نوین امنیتی منطقهای در اولویت قرار گرفت.
رویکرد ایران در محیط پیرامونی خود براساس الگوی امنیت مبتنی بر همکاری و مشارکت قرار دارد. در این رویکرد، مشارکت جدی تمامی کشورهای منطقه در سازماندهی ساختار امنیتی منطقهای و همکاری مؤثر در این خصوص، همه و همه در قالب وحدت اسلامی و با رویکرد انسجامی در اولویت قرار میگیرد.
رویکرد امنیتی ایران با توجه به تحولات و تجارب سالهای اخیر در منطقه دارای مؤلفهها و عناصری است که در صورت توجه و اهتمام منطقهای میتواند به شکلگیری نظامی امنیتی پایداری منجر شود. نخستین مؤلفه این رویکرد کاهش حضور نظامی قدرتهای استعماری فرا منطقهای است که باعث تشدید افراطگرایی و تروریسم و تخریب همکاری و روابط طبیعی کشورهای منطقه شده است.
دومین مؤلفه همکاری و مشارکت کشورهای منطقه در ساختار امنیتی، به ویژه همفکری و همکاری کشورهای بزرگتر مانند ایران، ترکیه و عربستان سعودی در حل و فصل چالشهای مشترک نظیر تروریسم و مدیریت الگوهای تعاملاتی گروههای قومی مذهبی است.
با توجه به وسعت چالشها و تعارضات امنیتی در خاورمیانه و تأثیرگذاری عوامل گوناگون در سطوح داخلی، ملی، منطقهای و فرامنطقهای در ناامنیها و بیثباتی در منطقه، امنیتسازی در چارچوب الگوی امنیتی مبتنی بر همکاری و مشارکت، مستلزم فرآیندی تدریجی و طولانی مدت است.
در این فرآیند، همکاری منطقهای تنها به واسطه اعتمادسازی گام به گام و ایجاد اطمینان متقابل در میان کشورها و همچنین تلاش برای حل و فصل چالشهایی تحقق مییابد که محصول برخی تعارضات ساختاری چون مشکلات روند دولت ملتسازی و ضعف فرهنگ و رویههای مردم سالاری است.
جمهوری اسلامی ایران براساس رویکرد فوق در هر یک از حوزههای محیط پیرامونی خود در پی حل و فصل چالشهای امنیتی با همکاری و مشارکت بازیگران منطقهای است. هر چند نوع و ماهیت چالشهای امنیتی در حوزههای مختلف دارای تفاوتهایی است، اما با وجود این، عناصر و ویژگیهای مشترکی در چالشهای هر حوزه وجود دارد که با توجه مؤلفههای رویکرد امنیت مبتنی بر همکاری و مشارکت قابل حل و فصل به صورت تدریجی است.
گزارش از مجتبی شجاعی نویسنده و پژوهشگر سیستان و بلوچستان
انتهای پیام/