مدیرعامل انتشارات سروش: کتاب دیده نمیشود تا خوانده شود
خبرگزاری تسنیم: فضائلی، مدیرعامل انتشارات سروش معتقد است که میان تعداد عناوین کتاب و فروشگاه کتاب تناسبی وجود ندارد. او میگوید: وقتی ویترینی برای عرضه کتاب موجود نباشد و شبکه توزیع محدود باشد، اساساً کتاب دیده نمیشود تا خوانده شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مهدی فضائلی، مدیرعامل انتشارات سروش است، کسی که تجربه فرهنگی زیادی دارد و سالها در عرصه کتاب و نشر فعالیت داشته است. البته او تنها یک ناشر نیست و کارشناس خبرهای نیز در حوزه فرهنگ و رسانه است. فضائلی عضو هیئت مدیره مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز هست. با او در غرفه انتشارات سروش در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به گفتوگو نشستیم تا مشکلات و دغدغههای اصلی حوزه نشر را از زبان وی بشنویم. از دیدگاه فضائلی حوزه نشر 4 مشکل اصلی دارد: اقتصاد نشر، محتوای کتب، هدایت و حمایت دولتی و بستر بین الملل، و مسئله ممیزی بهاشتباه مسئله اصلی این حوزه قلمداد میشود. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
جزوهای را بههمت مجمع ناشران با عنوان «دغدغههای اصلی در حوزه نشر» تهیه کردیم
تسنیم: مدتهاست که حوزه نشر و بازار کتاب در کشور با سختیها و مسائلی روبهروست که هم ناشران از آن گلایه دارند و هم مخاطبان. بهطور خلاصه باید گفت بعد از مدتی از روی کار آمدن دولت دهم متأسفانه بهدلیل عدم نظارت بر واردات کاغذ با افزایش ناگهانی قیمت کاغذ مواجه شدیم و صنعت نشر بهشدت با مشکل مواجه شد. در چنین شرایطی دولت دهم به پایان رسید. با روی کارآمدن دولت یازدهم نیز نکاتی همچون بحث ممیزی و نظارت بهعنوان نکات برجسته مطرح شد. امروز قصد داریم نظر شما را بهعنوان کارشناس حوزه نشر و ناشر کتاب درباره دغدغه اصلی این حوزه بدانیم، بهعنوان سؤال اول میخواستم نظر شما را درباره موانع و مشکلات اصلی این سالهای حوزه نشر بدانم.
بهنظرم در این باره صحبت زیاد شده است. خود بنده مصاحبههای زیادی در این باره داشتهام و چند روز پیش نیز بههمت مجمع ناشران انقلاب اسلامی و در حضور تعدادی از مدیران نشر که برخی از آنان مدیران انتشارات معتبر و بزرگ بودند، نشستی را در نمایشگاه کتاب برگزار کردیم. از طرفی در سالهای گذشته این بحث بهانحای مختلف مطرح بوده و یک سلسله نشستهایی نیز قبل از نمایشگاه کتاب توسط مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد که در آنجا تعدادی از ناشران دعوت شدند و در مورد مهمترین مشکلات حوزه نشر گفتوگو شد. مجموعه این صحبتها و گفتوگوها منجر به نشر جزوهای توسط مجمع ناشران شد با عنوان «دغدغههای اصلی در حوزه نشر». در آنجا در حوزههای زیرساختی، مدیریت، محتوا و چند سرفصل عمده دیگر دسته بندی و ذیل هرکدام محورهایی از مشکلات ذکر شده است. در نمایشگاه کتاب اخیر نیز اگر به ناشران مختلف مراجعه کنید با همین مسائلی که در جزوه آمده مواجه خواهید شد. البته در آن جزوه اولویتبندی نشده که باید کدام اقدام را اول انجام داد.
میان تعداد عناوین کتاب و فروشگاه کتاب تناسبی وجود ندارد
تسنیم: کمی درباره محورهای مشکلات اصلی حوزه نشر که در جزوه استخراج کردید، صحبت کنید.
یکی از مهمترین مشکلات این حوزه بحث اقتصاد نشر است، یعنی اگر برای اقتصاد نشر فکری نکنیم، نظیر حوزه کلان کشور که میبینیم اقتصاد کانون توجهات است و همه بحثها ــ حتی بعضاً بهغلط بحثهای سیاست به اقتصاد مرتبط میشود ــ در حوزه نشر نیز به همین گونه است. وقتی ما بحث اقتصاد نشر را بهعنوان یک دغدغه مطرح میکنیم، سری عواملی در آسیب رساندن به اقتصاد نشر و یا ایجاد مانع در رونق حوزه نشر خیلی جدی خودنمایی میکند، یکی از آنها بحث شبکههای توزیع کتاب است که ما امروز مشکل داریم. در همین بحث توزیع، بحث کمبود ویترین را داریم. آمار دهساله اخیر نشان میدهد که ما چیزی بین 60 تا 70 هزار عنوان کتاب در سال منتشر میکنیم. در همین سال 92، 66 هزار عنوان کتاب منتشر شده است. از طرفی حدود 12 هزار ناشر داریم که البته همه فعال نیستند. در واقع حدود 4 هزار نشر فعال یا نیمهفعال داریم. ما بهلحاظ تعداد عناوین کتاب، جزو 10 کشور اول دنیاییم. خوب، حالا باید برای عرضه این تعداد عنوان کتاب بهازای این تعداد ناشر، فروشگاه کافی داشته باشیم. اما تعداد فروشگاههای کتاب در سطح کشور بیشتر از 4-5 هزار فروشگاه نیست که این میزان اصلاً تناسبی با تعداد کتب ندارد.
کتاب دیده نمیشود تا خوانده شود
حتی در برخی شهرستانها اصلاً کتابفروشی ندارم. در برخی مراکز استانها تعداد معدودی کتابفروشی داریم. بنابراین وقتی ویترینی برای عرضه این عناوین موجود نباشد و شبکههای توزیع هم به همین تعداد فروشگاهها محدود شود، اساساً کتاب دیده نمیشود تا خوانده شود.
تأکید بر ضرورت سرمایهگذاری دولت برای راهاندازی کارخانههای کاغذ موجود و احداث کارخانههای جدید
تسنیم: اما برخی میگویند بحث این است که اتفاقاً دیدهشدنش نیز به خرید و خواندهشدنش کمک نمیکند، یعنی در واقع گرانی کاغذ و در نتیجه گرانی کتاب موجب شده تا مردم سراغ آن نروند. تأثیر گرانی کاغذ را در این سالها بر وضعیت استقبال مخاطبان از کتاب چگونه ارزیابی میکنید؟
بله، بهنظر بنده نیز این عوامل مؤثرند. بنده معتقدم بحث شبکه توزیع یکی از این عوامل است. یکی دیگر از آنها بحث گرانی است. عامل بازدارنده دیگر بحث گرانی کاغذ است که از حدود دو سال پیش خیلی جدی شروع شد و همچنان ادامه دارد. متأسفانه چون عمده کاغذی که در کشور مصرف میشود، کاغذ وارداتی است با مقوله ارز پیوند زیادی پیدا میکند و نوسانات قیمت ارز تأثیر مستقیمی روی عموم مواد اولیه و بهخصوص کاغذ که ماده اولیه اصلی کتاب است، میگذارد. در اینجا باز بحثی مطرح میشود که ضرورت سرمایهگذاری دولت برای راهاندازی کارخانههای کاغذ موجود و فعالکردن آنها و رساندن آنها به ظرفیتهای اسمی و از طرف دیگر سرمایهگذاریهای جدید برای کارخانههای جدید است.
تولید کاغذ در داخل موجب کاهش وابستگی، ثبات نرخ ارز و ایجاد اشتغال میشود
تسنیم: برخی معتقدند تولید کاغذ در داخل کشور و حذف واردات، آورده و سودی ندارد.
حداقل این قضیه خودکفایی داخلی و وابسته نبودن است که میتواند در قیمت ارز ثباتی را به وجود بیاورد. ضمن آنکه میتواند زمینه اشتغال را نیز ایجاد کند و چرخهای از حلقه مهمی در اقتصاد کشور در حوزه نشر را کامل کند. بنابراین یکی از مهمترین مباحث در حوزه نشر بحث اقتصاد نشر است که به برخی مواردش اشاره شد.
نسبت آثار ارزشمند و مفید به کل عناوین منتشره، عدد بالایی نیست
سرفصل دیگر، مسائل محتوایی حوزه کتاب است. اگر 60 تا 70 هزار عنوان کتاب منتشر شده در سال را بررسی کنیم، نسبت آثار ارزشمند و مفید به نسبت کل کتب عدد بالایی نیست، یعنی درست است که تعداد عناوین ما بالاست، اما آثار خوب به این نسبت زیاد نیست. این خود یک بحث جدایی است که قسمتی از آن برمیگردد به کتابسازیهایی که انجام میشود. در همین نمایشگاه اگر بگردید میبینید چقدر کتابهایی موجود است که فقط کپی پیست است، نویسنده نیز دارد، اما وقتی محتوایشان را میبینید بعضیهایشان حتی علائمی را که در متن اصلی بوده حذف نکردهاند، یعنی کسی که این کار را کرده در صفحهآراییاش نیز دقت نکرده است. این کتابسازیها عناوین کتاب را بالا میبرد، اما کمکی به ارتقای محتوای کتاب نمیکند.
تسنیم: از طرفی در همین بحث افزایش تعداد عناوین در این سالها ضمن آنکه تعداد عناوین زیاد شده، تیراژ هر کتاب نیز کمتر شده است. مشخصاً بهنظر شما افزایش تعداد عناوین کتاب، نشانه خوبی است؟ و تغییر نسبت این دو با هم را چگونه ارزیابی میکنید؟
خیر! اگر صرفاً عنوان باشد خیر. اما کاهش تیراژ مجدد برمیگردد به اقتصاد نشر و اینکه ناشرین وقتی میبینند توانش را ندارند یک کتاب را در 2000 نسخه چاپ کنند یا حتی 1000 نسخه، لذا آن را در 200-300 نسخه و برخی اوقات کمتر چاپ میکنند تا اولاً عناوین نشر خود را بالاخره بالا ببرد و ثانیاً این خود میتواند به اقتصاد آن ناشر کمک کند. وقتی ناشری کتاب جدیدی به بازار میآورد، میتواند بفروشد. در عین حال وقتی تعداد چاپ کتاب پایین میآید قیمتش بالا میرود، یعنی کتابی که در 2000 نسخه چاپ میشود خیلی ارزانتر از کتابی است که در 200 نسخه چاپ میشود. همه این تأثیرات متقابل وجود دارد، اما آن ناشر واقعاً نمیتواند 2000 نسخه چاپ کند، ضمن اینکه فروش کتابی با تیراژ 2000 نسخهای تقریباً 3 سال به طول میانجامد و در این میان هزینههای انبارداری، نگهداری و خطر خرابشدن و افزایش قیمت تا 3 سال دیگر که نمیتواند قیمتش را افزایش دهد و از این دست مشکلات مختلف را که برایش پیش میآید باید در نظر گرفت.
کنار افزایش تعدد عناوین، ناشرین به حوزههای جدیدی در نشر کتاب ورود پیدا کنند
به هر حال بحث محتوای حوزه کتاب یکی از بحثهای جدیای است که واقعاً باید راهکارهایی را برایش پیدا کرد تا به همین نسبت که ما تعداد عناوین کتابمان بالا میرود، نسبتش با کتابهای خوب هم افزایش پیدا کند. البته انتظار ما هم این نیست که 70 هزار عنوان کتاب همهاش خوب باشد! البته حدود نیمی از این 60-70 هزار عنوان، تجدید چاپ است. تنها نیمی کتابهای چاپ اول است. از آن نیمه، نیمیاش کتب آموزشی و کمک آموزشی است، لذا عناوینی که بهعنوان حوزه مطالعه آزاد مطرح هستند، در سال چیزی حدود 16 هزار عنوان کتاب میشود. خوب، حالا از این میان طبیعتاً ما انتظار داریم که ناشرین کنار افزایش تعدد عنوانها، بهسراغ حوزههای جدیدتری بروند، یعنی عناوین جدید، چیزی را به حوزه دانش و مطالعه مردم بیفزاید. اگر قصه، رمان یا .... است که ما کمبودهایی جدی را نیز در این زمینه داریم بتواند یک رونقی را به این حوزهها بدهد.
دولت وظیفه کمک دارد اما موافق حمایت غیرهوشمند و غیرهدفمند در حوزه کتاب نیستم
تسنیم: درحوزه حمایتهای دولتی کمی توضیح دهید. برخی معتقدند از طرفی دولت میتواند در حمایت از اندیشههای سالم سرمایهگذاری کند تا آثار ارزشمند منتخب را مورد حمایت قرار دهد و افراد را به تولید کتاب تشویق کند. اینگونه ورود دولت برای حمایت از ناشران را چطور ارزیابی میکنید؟
یک سرفصل مهم بحث هدایت و حمایتهای دولت است که دولت اساساً باید کمک کند یا خیر؟ دوم آنکه چگونه کمک کند؟ بهنظر بنده دولت حتماً وظیفه دارد کمک کند. منتها این کمک، کمک صدقهای نیست که بگوییم به ناشران صدقه دهد برای آنکه بیجهت کتابی را ــ ولو اینکه خوب نباشد ــ ناشری ــ ولو اینکه نقش مؤثر و مفیدی در حوزه نشر نداشته باشد ــ تولید و روانه بازار کند. خیر! من با این کمکهای غیرهدفمند و غیرهوشمند اصلاً موافق نیستم. کمکها میتواند بهنحوی سیاستگذاری شود تا هم وظیفه دولت در ارتباط با فرهنگ را بهصورت عمومی تحقق بخشد و هم آنکه به حوزه نشر و ناشر کمک کند.
تهیه کتاب برای کتابخانههای کشور بازار خوبی برای حمایت دولت از کتب خوب
یک نمونه از کمک موفق را خدمتتان عرض میکنم. ما در سطح کشور حدود سه هزار کتابخانه عمومی داریم. 2800-2900 کتابخانه بههمراه کتابخانههایی که ظاهراً در شرف ساخت است، نزدیک به 3000 میرسد. این آمار غیر از کتابخانههایی است که در دانشگاهها و مساجد و مدارس موجود است. خوب، کتب این کتابخانهها باید از کجا تأمین شود؟ قطعاً دولت بایستی کمک کند. ما نهادی بهاسم «نهاد کتابخانههای عمومی کشور» داریم. بخشی از بودجه این نهاد دولتی است و بخشی از شهرداریها تأمین میشود، به هر حال از بخش خصوصی به آن معنای واقعی نیست. اگر ما قرار باشد 3000 کتابخانه عمومی و چندهزار کتابخانه مساجد، دانشگاهها و مدارس را پشتیبانی کنیم، میبایست کتاب بخریم. خود این یک بازار است. یک بازار خیلی مهم. 3000 کتابخانه، یعنی تقریباً دو چاپ برای یک کتاب. اگر کتابها را با تیراژ 1500 تایی در نظر بگیریم که تیراژ نسبتاً خوبی محسوب میشود. خود این خرید اگر بهصورت هدفمند و هوشمند انجام شود و دولت بهمعنای حاکمیت بروند سراغ ناشران خوب و کتاب خوب، این خودش یک اتفاق خیلی مهمی است، ضمن آنکه ناشران دیگری نیز که میبینند دولت این جنس کتابها را خرید میکند، تشویق میشوند برای تولید چنین کتبی تا یک مشتری به این شکل را داشته باشند. لذا اگر این اتفاق بیفتد هم دولت در آن بخش وظیفهاش را انجام داده، یعنی تأمین کتاب برای کتابخانههای کشور و هم یک کمک مؤثر، جدی و هدفمندی را برای حوزه کتاب و ناشران انجام داده است. لذا حتماً دولت وظیفه دارد در این بخشها وارد شود و بهصورت برنامهریزی شده و هوشمند عمل کند.
حوزه بینالملل، چهارمین معضل اصلی در حوزه نشر
حوزه دیگری که باید به آن اشاره کنم بحث بین الملل است. واقعیت امر این است که اکثر قریب به اتفاق ناشران ما ــ البته در حد انگشتشمار ممکن است ناشرانی باشند که از این قاعده مستثنا باشند ــ نسبت به حوزه بین الملل نه شناخت درستی دارند و نه حضوری. ضعف ما در حوزه بازار جهانی کتاب، دلایل مختلفی نیز دارد. علیرغم آنکه کتابهایی داریم که حتماً عرضه آنها در محیطهای بین المللی و بازار جهانی کتاب با اقبال روبهرو خواهد شد و درحقیقت ایران ما را خیلی بهتر و غنیتر بهخصوص نزد نخبگانی که با حوزه کتاب سروکار دارند میتواند معرفی کند. یکی از این دلایل و موانع بحث ترجمه است، یعنی آثار خوب فارسی که در داخل ایران تألیف میشود، به زبانهای دیگری که علاقمندان حوزه کتاب در دنیا هستند ترجمه نمیشود. وقتی این ترجمه صورت نمیگیرد یا اگر احیاناً ترجمهای صورت میگیرد، ترجمه خوبی نیست، طبیعتاً این کتاب در بازار جهانی یا اساساً عرضه نمیشود یا اگر عرضه شود مورد اقبال قرار نمیگیرد. علت دیگر کتابآرایی ضعیف ماست. از طرفی ناشران ما نیز اساساً با این نگاه کتاب منتشر نمیکنند، یعنی در ذهنشان نیست که ما کتابی را منتشر کنیم که علاوه بر داخل کشور بتواند یک نیازی را در بازار جهانی پاسخ دهد. لذا یک بحث خیلی جدی که تأثیرات آن هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه اعتبار فرهنگی کشور خیلی مهم است، حوزه بین الملل است. دولت در این بخش میتواند سیاست گذاریهایی داشته باشد و حمایتهایی را از ترجمه آثار خوب به زبانهای دیگر انجام دهد. البته بخشهایی برای این منظور ایجاد شده است اما آنها هیچوقت فعالیتهای درستی نداشتهاند. سازمان فرهنگ و ارتباطات اساساً بخشی برای ترجمه آثار دارد، اما در این سالها تحرک جدیای را از آنها ندیدهایم تا نقشی ایفا کنند. البته آنها مشکلات خاص خود را داشتند. لذا بهطور کلی باید گفت در بخشهای مختلف که بیان شد نقش دولت نقش جدی است و معضلات نیز جدی.
ممیزی دغدغه اصلی حوزه نشر نیست بلکه دغدغه تعداد معدودی از ناشران است
تسنیم: دولت یازدهم و وزیر ارشاد عقیده دارد حمایتهای ویژهای باید در امر کتاب انجام بگیرد. از طرفی در تبیین این حمایت تأکید بسیار بر حمایت از آزادی فکر و اندیشه میکنند. نظر شما درباره تمرکز حمایت دولت بهجای مسائلی که بیان فرمودید بر حمایت از ممنوع القلمها و بحث ممیزی چیست؟ و اساساً چقدر مسئله ممیزی بهعنوان معضل برای حوزه نشر مطرح است؟
ما امروز واقعاً مشکلاتی را در حوزه نشر داریم که این مشکلات، مشکلات اکثر قریب به اتفاق ناشران است، مثل مشکل حوزه اقتصاد نشر یا حوزههای خیلی مهم دیگری که میتواند اعتبار فرهنگی کشور را افزایش دهد و به تولید آثار بهتر کمک کند نظیر حوزه بین الملل در نشر. خوب، در این شرایط ما از همه اینها میگذریم و سراغ موضوعی بهنام ممیزی میرویم. بحث ممیزی چند نکته دارد. اولاً اینکه واقعاً دغدغه اصلی حوزه نشر نیست. دغدغه یک تعداد خیلی خیلی معدود از ناشران و خیلی خیلی معدود از نویسندگان است که نه ناشران خیلی معتبری هستند و نه نویسندگان خیلی معتبری. بعضی ممکن است فکر کنند نویسندگان خیلی قدرتمند و توانمندی را داریم که اینها آثارشان چاپ نمیشود. خیر، اینطور نیست. نمیگویم همگی نویسندگان غیرمعتبری هستند اما تعدادشان خیلی محدود است. اگر شما بهصورت واقعی بخواهید به موضوع ممیزی درصد بدهید حداکثر بین 3 تا 5 درصد از ناشران ما درگیر بحث ممیزی هستند.
برخوردهای سلیقهای در ممیزی باید از بین برود
تسنیم: اما در حوزه نظارت عموماً دو دسته نارضایتی وجود دارد، نارضایتیهای واقعی و نارضایتیهای غیرواقعی. وقتی ناشری مطرح میکند که یک سال کتابش در وزارت ارشاد برای دریافت مجوز مانده است قطعاً این یک نارضایتی واقعی محسوب میشود و دولت باید بهسرعت به ناشران جواب بدهد. ولی اگر ناشری مطرح میکند که هرچه را خودم میخواهم، منتشر میکنم و اگر این اتفاق نیفتد در کشور سانسور و... وجود دارد اینگونه موارد نارضایتیهای غیرواقعی است، نظر شما درباره این جنس نارضایتیهای واقعی چیست؟
دقیقاً درست است، یعنی از طرفی بخشی از این مشکل ممیزی مربوط به اجرائیات است که ما نیز و همه ناشران موافق اصلاح آن هستند و تأکید دارند که باید این مشکلات حل شود، مثلاً برخوردهایی در ممیزی که جنبه سلیقهای دارد. ما هم نمیفهمیم مثلاً چرا در کتابی کلمه «رقص» تبدیل میشود به «پایکوبی». چه اشکالی دارد کلمه «رقص» باشد؟ لذا این باید اصلاح شود. اما این چیزی نیست که ما بهعنوان یک معضل مطرح کنیم، اشکالی است که باید برطرف شود. در ممیزی یکسری مواردیاش این شکلی است. برخوردهای سلیقهای که خود مقام معظم رهبری نیز یک بار به آن اشاره کردند و گفتند: ما نیز موافق با برخوردهای سلیقهای در ممیزی نیستیم و باید از بین برود.
ممیزی مبنای فقهی دارد/ همانطور که خوراک فیزیکی استاندارد دارند، خوراک فکری نیز نیازمند استانداردند
اما یک بحث هم اصل ممیزی است، یعنی آیا قائل به بهداشت حوزه نشر هستیم یا خیر؟ یا هر چیز فاسد و نامناسبی را میتوان در حوزه نشر به مردم خوراند چون خود میفهمند؟ حذف ممیزی با مبانی فقهی ما نیز سازگار نیست. ما بابی داریم در فقه بهعنوان «کتب ضالّه» و در مورد آن فقهای ما احکامی از قرنها پیش تا فقهای حاضر ما داشتهاند. پس هم بهلحاظ فقهی و هم بهلحاظ منطقی ممیزی نیاز است. بالاخره اینطور نیست که همه بتوانند هرچیز را تشخیص بدهند. همانطور که ما در حوزه مواد خوراکی برای پفک نمکی و چیپس و... قائلیم که تولیدکننده باید استانداردهایی را رعایت کند و اجازه نمیدهیم که مردم خوراکهای تفننیشان ــ نه خوراک اصلیشان که خیلی جدیتر است ــ دستخوش آسیب شود، چطور میتوانیم بگوئیم در حوزه فکر و خوراک روح و اندیشه انسانها بگذاریم بهعهده خودش و هر فردی خود تشخیص دهد. اساساً حاکمیت اینجا وظیفه دارد که درست این کار را انجام دهد. توسط آدمهای فرهیخته، توسط آدمهایی که این حوزه را بشناسند این بهداشت را مشخص کنند و رعایت کنند.
بحث ممیزی در کشورهای داعیهدار آزادی نیز مطرح است
بحث ممیزی در دنیا مسئله بعدی است. ببینیم واقعاً کشورهایی که داعیهدار آزادی و دموکراسی هستند مقولهای بهنام ممیزی دارند یا خیر؟ حتماً دارند. شما بروید در کشورهای اروپایی و بخواهید کتابی درباره هولوکاست چاپ کنید، ببینید اجازه میدهند یا نه؟ ما فهرست داریم از نویسندگانی که در کشورهای مختلف اروپایی نتوانستند آثارشان را چاپ کنند بهخاطر اینکه مثلاً تعریضی به ماجرای هولوکاست داشتهاند.
کتابی که در آمریکا ممیزی شد، در ایران چاپ شد
در همین نمایشگاه کتاب امسال میان کتابهای سال 92 انتشارات سروش که اینجا عرضه شده است، مجموعهای بهنام «غربشناسی» داریم که این مجموعه شش جلد است. یک جلدش با نام «درسهایی از دیپلماسی» است. نویسنده این کتاب آمریکایی است، یکی از کارمندان ارشد وزارت امور خارجه آمریکا بوده که در کشورهای مختلف مأموریت داشته است. ایشان نسخه اصلی این کتاب را در آمریکا چاپ کرده است. اگر به این کتاب نگاه کنید برخی از صفحات آن را سیاهشده میبینید. برای اولین بار وقتی این کتاب را دیدیم، حساس شدیم که چرا سیاه شده است، گفتند در آمریکا این بخشهای کتاب حذف شده است، یعنی ممیزی شده و اجازه چاپ پیدا نکرده است. ما این کتاب را بهطور کامل ترجمه کردیم و صفحاتی را که ممیزی شده در این کتاب چاپ کردیم. پس، بحث ممیزی بحثی نیست که فقط اختصاص به کشور ما داشته باشد بلکه در همه کشورها متناسب با منافع ملی و استانداردهایشان وجود دارد.
اصلیکردن موضوع ممیزی برای خوشایند یک عده معدود پرمدعا است
حتی در برخی کشورها خیلی جدیتر این بحث مطرح است، مثل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس. در نمایشگاههای کتاب این کشورها به شما اجازه داده نمیشود کتابهایی را که ترویج شیعهگری باشد ببرید. وقتی میروید غرفهتان را آماده میکنید، فردایش متوجه میشوید که شب گذشته سیستمهای امنیتیشان آمدهاند در غرفهها گشت و گذاری کردهاند و کتابهای شما را بررسی کردهاند، این بازرسی غیر از آن بازرسی ورودی ابتدایی نمایشگاه است. اینها واقعیتهایی است که وجود دارد. هرچند ما ملاکمان کشورهای عربی نیستند، اما از همان کشورهایی که در نظر برخی کشورهای بسیار پیشرفته، توسعهیافته و آزادی هستند مثال میآوریم که ممیزی وجود دارد. لذا حقیقتاً موضوع ممیزی یک موضوعی است که به نظر میرسد بیشتر برای خوشایند یک عده معدودی که پرمدعا، پرسروصدا و شلوغکن هستند مطرح میشود و این واقعاً دور از انتظار است.
واگذاری ممیزی به برخی ناشران از سالها قبل اجرا شده بود
تسنیم: اخیراً وزیر فرهنگ و ارشاد خبر از ارائه پیشنهادی به هیأت نظارت داد که طبق آن میتوان به برخی از ناشران باسابقهای که از مسیر قانونی تخلفی نداشتهاند اجازه داد که براساس شورای نظارت کتابها را خودشان منتشر کنند، نظر شما در این باره چیست؟
در رابطه با این سؤال که ممیزی بهعهده ناشران گذاشته شود باید گفت البته این بحث از سالها قبل مطرح بود و بحث جدیدی نیست و برخی از ناشران نیز میتوان گفت این امتیاز را گرفتند، یعنی با تعاملاتی که داشتند خودشان پذیرفتند مسئولیت را بهعهده بگیرند. وزارت ارشاد نیز پذیرفته که آنها با مسئولیت خود اثرشان را نشر دهند.
تسنیم: یعنی این موضوع از سالهای قبل اجرایی شده بود؟
بله! در سالهای قبل این کار شده است. حتی من خاطرم هست در شورای فرهنگ عمومی یکی دو سال پیش این بحث برای اولین بار مطرح شد که خوب است در دستور گذاشته شود تا به تعدادی از ناشرین این اجازه داده شود. البته آنجا بحثهای بعدش مطرح نشد و فقط در حد مقدمات و مشورتهای اولیه بود.
ناشران از واگذاری ممیزی به آنها استقبال نمیکنند
علیایحال من فکر میکنم اکثر ناشران نیز از آن استقبال نمیکنند. علتش هم این است که در درون خود سازوکارهایی را میخواهد که بالاخره خود آن سازوکارها هزینههایی را در بردارد. از طرفی به هر حال ناشران این احتمال را میدهند که خود در این مسیر خطاهایی را داشته باشند، یعنی کتاب منتشر شود و بعد مشکل داشته باشد و بهلحاظ اقتصادی آسیب ببینند. لذا همان اوایل که جناب آقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد جدید، آمدند و این بحث را مطرح کردند، خیلی از ناشران واکنش نشان دادند و استقبال نشد و بعد ایشان نیز دیگر موضوع را پیگیری نکردند.
درنهایت من کاملاً موافقم روی سازوکارهای ممیزی بحث شود تا سازوکارهای بهتر، سریعتر، مطمئنتر و ضابطهمندتری را برای این حوزه داشته باشم اما اصل آن غیرقابل انکار است.
انتهای پیام/*