دولت آمریکا خواهان توافق نهایی با ایران قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره است

دولت آمریکا خواهان توافق نهایی با ایران قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره است

خبرگزاری تسنیم: ‌کارشناس برجسته مرکز بلفر ضمن بررسی نکات کلیدی در نشستی با موضوع مذاکرات هسته‌ای با ایران معتقد است که دولت آمریکا خواهان توافق نهایی با ایران قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده مرکز بلفر، ویلیام توبی، کارشناس برجسته این اندیشکده، در نشستی موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران را مورد بررسی قرار داده و به بررسی معایب و کمبود‌های توافق موقت می‌پردازد و پیشنهاداتی را ارائه می‌کند که آمریکا و غرب باید برای پیشبرد اهداف خود در این مذاکرات آنها را مدنظر قرار دهند. وی در پایان نتیجه می‌گیرد که تمرکز بر روی زمان گریز سریع هسته‌ای، اشتباهی است که مانع پرداختن به مسائل مهم‌تر می‌گردد.

از آغاز سال جدید، کشور‌های عضو 1+5 چندین دور از مذاکرات را با ایران برگزار کرده‌اند؛ هدف از برگزاری این جلسات یافتن راه حلی جامع برای مشاجرات پیرامون مسئله هسته‌ای ایران است. آخرین دور از این مذاکرات هفته جاری در وین برگزار شد. انتظار می‌رود که این مذاکرات تا انتهای ماه جولای ادامه داشته باشد و شاید به مدت 6 ماه دیگر ادامه پیدا کند. در این مدت توافقنامه موقت در حال اجراست که طبق آن، ایران در ازای لغو محدود برخی تحریم¬ها، گسترش فعالیت‌های هسته‌ای خود را محدود کرده است.

در دسامبر گذشته، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، به طور محتاطانه پیش‌بینی کرده بود که شانس بسیار اندکی وجود دارد که این مذاکرات در رسیدن به یک توافق نهایی، موفقیت‌آمیز باشد. این در حالی است که به تازگی مقامات دولت نسبت به آینده مذاکرات ابراز امیدواری کرده‌اند. گمانه زنی‌هایی در رسانه‌ها مطرح شده است که دو طرف می‌توانند به سمت یک توافق نهایی در ماه جاری پیش بروند و تا ضرب العجل ماه جولای توافق نهایی را به نتیجه برسانند. با این حال، دو طرف پس از چندین دور مذاکره هنوز اختلاف نظر‌های زیادی دارند؛ به خصوص، در مورد گسترش و ماهیت استمرار فعالیت غنی‌سازی اورانیوم در ایران.

اگر این توافق موقت، در نبود یک راه‌حل جامع به صورت دوفاکتو دائمی شود، عواقب آن چه خواهد بود؟ آیا این توافق موجب رضایت آمریکا، متحدانش و ایران خواهد شد؟ آیا توافق موقت دارای معایبی است که برای هرگونه ترتیبات بلند مدت، خطرناک است؟ عدم دست‌یابی به توافق نهایی چه عواقبی خواهد داشت؟ چنین عواقبی بهتر یا بدتر از عواقبی است که در نتیجه تمدید توافق موقت رخ می‌دهد،‌ یا از عواقب معامله‌ای که کمترین استاندارد‌های قابل قبول را برآورده نمی‌کند؟

این سؤالات در میزگردی به میزبانی «طرح ویسکانسین در مورد کنترل تسلیحات هسته‌ای» در 25 آوریل 2014، مورد اشاره قرار گرفت. شرکت کنندگان در این میزگرد عبارت بودند از: کنت کاتزمن، متخصص امور خاورمیانه در سرویس پژوهشی کنگره، دیود کای، عضو ارشد مؤسسه مطالعات سیاسی پوتوماک، جان لاودر، که به مدت 30 سال در سی‌آی‌ای در مورد منع گسترش و کنترل تسلیحات هسته‌ای فعالیت کرده است، مایکل سینف، مدیرعامل مؤسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن و ویلیام توبی، عضو ارشد مرکز علوم و امور بین‌الملل بلفر دانشگاه‌ هاروارد.

شرکت کنندگان در این میزگرد در مورد این مسئله اتفاق نظر داشتند که در حال حاضر، میزان حرکت قابل توجهی فراتر از توافق موقت و به سمت توافقی جامع‌تر وجود دارد. شرکت‌کنندگان همچنین تشخیص دادند که توافق موقت نباید به توافقی دائمی تبدیل شود، چرا که این توافق بسیاری از اجزای مهم و کلیدی را شامل نمی‌شود. این موضوعات کلیدی عبارتند از: توضیح کامل ایران در مورد فعالیت‌های هسته‌ای خود در گذشته، شیوه‌ها و ابزار مناسب جهت بررسی و نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای جاری ایران، محدودیت کافی بر توانایی احتمالی گریز سریع هسته‌ای ایران و مقدماتی برای کنترل تهیه و تدارکات هسته‌ای ایران در آینده. همچنین شرکت‌کنندگان هزینه¬های ناشی از توافق با ایران را مهم ارزیابی کردند و به نتیجه رسیدند که این عناصر مهم و مشخص- مانند آنهایی که قبلاً مورد اشاره قرار گرفتند- باید در این توافق گنجانده شوند تا این توافق، توافقی مناسب در نظر گرفته شده و ارزش این هزینه‌ها را داشته باشد. در ادامه، خلاصه گفت‌و‌گوهای صورت گرفته در این جلسه را به اطلاع شما می‌رسانیم. مطالبی که در ادامه خواهیم خواند و مطالبی که در بالا ذکر شد ترکیبی از دیدگاه‌های شخصی اعضای هیئت مشاوره است. هیچ یک از این تحلیل‌ها نباید به شخص خاصی نسبت داده شود یا به عنوان بیانیه سیاسی از طرف هیچ دولتی در نظر گرفته شود.

حتی اگر مذاکرات فعلی با ایران به شکست بینجامد، بعید است توافق موقت هسته‌ای با ایران به یک توافق دائمی تغییر ماهیت دهد

قرارداد موقت نوعی توافق برای «توقف» بود و هرگز به معنای توافق نهایی نیست. این توافق فاقد بسیاری از عناصری است که توافق نهایی باید دارا باشد. این موضوعات کلیدی عبارتند از: توانایی کافی برای بررسی برنامه هسته‌ای ایران، اطلاع و شناخت کامل از اقدامات مشکوک ایران برای گسترش تسلیحات هسته‌ای، ابزار کافی برای ممانعت از واردات مخفیانه مرتبط با موضوع هسته‌ای توسط ایران و زمان کافی برای کشف و تشخیص «گریز سریع هسته‌ای» و سازماندهی واکنش مناسب به آن، یا رسیدگی سریع به تسلیحات هسته‌ای. به طور کلی برآورد می‌شود که فرصت لازم برای «گریز سریع هسته‌ای» فعلی ایران برای ساخت یک سلاح، تقریباً سه ماه است، اما ابهاماتی در مورد وسعت کامل برنامه سلاح‌های هسته‌ای ایران وجود دارد. ظاهراً آمریکا به دنبال افزایش این مدت زمان لازم به 12 ماه است.

کنگره توافق موقت را به عنوان توافقی دائمی نمی‌پذیرد. اکثر نمایندگان کنگره نیز از وقفه ایجاد شده در تحریم‌ها علیه ایران ناراضی هستند و بیشتر از تاریخ انقضاء 12 ماهه این توافق برای تصویب تحریم‌های جدید صبر نمی‌کنند. همچنین متحدان آمریکا در منطقه خاورمیانه توافقنامه موقت را به عنوان توافق نهایی نمی‌پذیرند، زیرا این توافقنامه ایران را ملزم به پاسخ‌گویی در مورد فعالیت‌های هسته‌ای در گذشته با کاربرد‌های نظامی نمی‌کند.

در نهایت، بعید است ایران وضع موجود را بپذیرد، زیرا توافق موقت ایران را ملزم می‌کند تا فعالیت‌های خود در رابطه با راکتور آب سنگین اراک و نیز نصب سانتریفیوژ‌های جدید را متوقف کرده و غنی‌سازی اورانیوم با غنای بالا را خاتمه دهد. علاوه براین، ایران تحت شرایط کنونی مطمئن نیست که به لغو اساسی تحریم‌ها دست پیدا کند.

توافق موقت، نیت هسته‌ای صحیح ایران را فاش نمی‌کند

اگر قرار بود ایران با توافق نهایی مناسب و کاملی موافقت کند، دست کم باید شواهدی موجود می‌بود مبنی بر اینکه ایران تصمیم مهمی اتخاذ کرده است: از جمله پیوستن به جامعه جهانی به جای مخالفت با آن؛ رها کردن مسیر تبدیل شدن به کشور دارای سلاح هسته‌ای (مجازی یا واقعی)، دست کم در حال حاضر. مهمترین دلیل برای چنین تصمیمی، تمایل ایران به توضیح و شرح برنامه هسته‌ای خود است که دارای ابعاد نظامی احتمالی است؛ کاری که در برنامه غیر‌نظامی جایی ندارد، اما برای سلاح هسته‌ای، ضروری و لازم می‌باشد. اگر ایران نتواند در مورد این فعالیت توضیح مناسب ارائه دهد، نشان می‌دهد که ایران چنین تصمیم استراتژیکی را اتخاذ نکرده است. این موضوع در مورد برنامه‌های موشکی ایران نیز صدق می‌کند. اگر ایران واقعاً به دنبال توسعه کلاهک هسته‌ای نباشد، هیچ نیازی به موشک‌های دوربردی که هم اکنون در حال توسعه آنها است، نخواهد داشت. عدم دقت کافی این موشک¬ها، آنها را برای حمل کلاهک‌های متعارف، نامناسب می‌سازد. اگر نیت ایران صلح‌آمیز و غیر نظامی باشد، محدودیت بر برنامه موشکی خود را می‌پذیرد.

به هرحال، پذیرش معامله‌ای جامع و کارآمد از سوی ایران به منزله مدرکی قطعی مبنی بر اینکه ایران تصمیم استراتژیک اساسی‌ به منظور رها کردن سلاح‌های هسته‌ای گرفته است، نمی‌باشد. ایران می‌تواند این توافقنامه را نقض کند، همچنان که تعهدات خود براساس پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای را نقض کرد. مدرک قطعی از نیت هسته‌ای ایران تنها از طریق درک گسترده‌تری به دست می‌آید که رفتار کلی ایران را مورد توجه و بررسی قرار می‌دهد. تدوین توافق هسته‌ای با چنین درک وسیعی ممکن است احتمال نقض توافق از طرف ایران را بسیار کاهش دهد.

معامله نهایی برای اینکه کافی و بسنده باشد باید موارد زیر را در بر داشته باشد: بازرسی و تحقیق شدید مواد اولیه، تجهیزات و تحقیقات هسته‌ای؛ توضیح کامل در خصوص فعالیت‌های مربوط به سلاح‌های هسته‌ای؛ مکانیزمی کارآمد برای کنترل تمام تهیه و تدارکات مرتبط با بحث هسته‌ای؛ افزایش مدت زمان «گریز سریع هسته‌ای».

بازرسی: بخش‌های مهم و اساسی برنامه هسته‌ای ایران هنوز مبهم و ناشناخته هستند. قرارداد نهایی باید امکان دسترسی به سایت‌ها، اشخاص و سوابق لام را فراهم کند تا اطمینان حاصل شود که برنامه هسته‌ای ایران کاملاً مشخص و قابل درک است. این به معنای تشخیص این است که ایران در زیر زمین هیچ بمبی نداشته و توانایی تولید آن را نیز ندارد؛ اینکه ایران دیگر فعالیت‌های سرّی را هدایت نکرده و سایت‌های مخفی ندارد. چنین شفاف‌سازی‌ای در حال حاضر وجود ندارد. ایران باید ملزم به ارائه یک گزارش جامع از فعالیت‌های هسته‌ای خود در گذشته و حال شود. کشورها می‌توانند این گزارش را برای ناسازگاری‌ها و تناقضات داخلی مورد بررسی قرار داده و آن را با داده‌های اطلاعاتی ملی مقایسه کنند. چنین تجزیه و تحلیل‌هایی می‌تواند برای پشتیبانی بازرسی‌ها مورد استفاده قرار گیرد. یک گردهمایی برای بحث در مورد تناقضات پیش آمده و نیز موافقت‌های جاری، ضروری و مورد نیاز است. این روشی کارآمد برای کنترل تسلیحات نظامی است که در گذشته مؤثر واقع شده است.

گسترش تسلیحات: آمریکا و دیگر کشورها شواهد جمع آوری شده‌ای در دست دارند که ایران را به تحقیقات در رابطه با سلاح‌های هسته‌ای مرتبط می‌کنند. ایران به دنبال تکنولوژی‌هایی است که منحصراً برای ساخت و آزمایش بمب اتمی کاربرد دارد؛ از جمله تلاش برای گسترش موشک‌هایی با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای. ایران درخواست‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برای ارائه گزارش در مورد این تحقیقات رد کرده است. توافق نهایی باید مستلزم توضیحی کامل در این باره باشد. بدون این گزارش مقاصد ایران همچنان غیر‌شفاف باقی می‌ماند. علاوه براین، این گزارش تفصیلی باید تأیید کند که ایران عملاً تا چه اندازه به توانایی ساخت و به کارگیری سلاح هسته‌ای نزدیک شده است و اینکه فاش کند که آیا ممکن است ایران هنوز سایت‌های مخفی داشته باشد یا خیر. بنابر تمامی این دلایل، توضیح تحقیقات مشکوک آن، باید یکی از شروط و الزامات توافق نهایی باشد.

تهیه و تدارکات: ایران سالها مواد مورد نیاز برای تأسیسات هسته‌ای خود را به طور غیر قانونی وارد کرده و همچنان در حال ادامه این روند است. توافق نهایی باید از چنین وارداتی به خاک ایران ممانعت به عمل آورد. بهترین راه برای انجام این کار، تعیین یک کانال ارتباطی مورد توافق طرفین برای انجام واردات هسته‌ای می‌باشد، که انحصاری نیز می‌باشد. هیچ گونه وارداتی خارج از این کانال مجاز نبوده و چنین کانالی شامل مکانیزمی برای تنظیم و کنترل آنچه ایران مجاز به خرید آنها است، می‌شود. لیستی از تجهیزاتی که به صورت قانونی تحصیل شده‌اند، در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار می‌گیرد و کشورهای تأمین کننده می‌توانند بررسی کاربرد نهایی را اعمال کنند. اگر توافق نهایی، قواعد فعلی را، که ایران را از تهیه و تدارکات مربوط به انرژی هسته‌ای منع می‌کنند، کاهش دهد، تعیین چنین مقدمات و شرایطی ضروری خواهد بود. بدون چنین مکانیزمی، این خطر جدی وجود دارد که ایران بتواند واردات به تازگی مجوز داده شده را به سایت‌های مخفی تغییر مسیر دهد. انتظار می‌رود که ایران به دنبال همیاری هسته‌ای از چندین کشور باشد؛ باید روشی برای تشخیص اینکه کدام واردات به طور قانونی برای تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز مورد نیاز است و کدامیک مورد نیاز نیست، ابداع شود. چنین مکانیزمی در حال حاضر وجود ندارد.

مدت زمان گریز سریع هسته‌ای: برآورد می‌شود که ایران قادر به تولید سوخت مورد نیاز برای سلاح هسته‌ای در دو تا سه ماه است. این تخمین فرض را بر این می‌گذارد که ایران ذخایر گاز اورانیوم غنی شده خود را به تقریباً 9000 سانتریفیوژ فعال خود تزریق می‌کند. علاوه براین، ایران در حال ساخت راکتور آب سنگینی است که می‌تواند پلوتونیوم مورد نیاز برای تقریباً دو بمب را در هر سال تولید کند. معامله نهایی نمی‌تواند این قابلیت را دست نخورده باقی بگذارد. این قرار داد باید اورانیوم غنی‌شده و راکتور آب سنگین را نابود کند، یا این امکان را از میان ببرد که ایران بتواند از این دو برای سوخت رسانی سریع به یک بمب استفاده کند. اگر قرار باشد این راکتور سر جای خود باقی بماند، تولید پلوتونیوم آن باید تا سطح مشخصی کاهش یابد و هرگونه ذخایر پلوتونیوم در کشور نابود گردد. اگر غنی‌سازی از میان برداشته نشود، در عوض باید به سطح معینی کاهش یابد و هرگونه ماده غنی شده‌ای در کشور نابود شود. تحقیقات و توسعه در خصوص سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر نیز باید محدود شود. چنین دستگاه‌هایی چندین مرتبه قدرتمند‌تر از آنهایی است که ایران در حال حاضر در اختیار دارد و اگر تعداد زیادی از آنها به کار گرفته شود، زمان گریز سریع هسته‌ای ایران کاهش می‌یابد. استفاده گسترده‌تر از آنها همچنین خطر ایجاد شده از سوی سایت‌های مخفی را افزایش می‌دهد؛ سانتریفیوژهای پیشرفته، توانمندی ایران را در به کارگیری کارخانه کوچک غنی‌سازی و سانتریفیوژ‌های کمتر به صورت مخفیانه افزایش می‌دهد، که در نتیجه، احتمال کشف آن بسیار کاهش می‌یابد.

انعقاد توافق نهایی هزینه‌های به دنبال خواهد داشت. در نتیجه، بسیار مهم و حیاتی است که به توافقی دست یابیم که کافی و مناسب است. این هزینه‌ها عبارتند از: آسیب به استانداردهای منع گسترش تسلیحات هسته‌ای؛ مشروعیت سیاسی برای ایران؛ و کاهش توجه دولت‌ها به تهدید ایران.

تضعیف استانداردهای منع گسترش آمریکا: اگر توافق نهایی به ایران اجازه در اختیار داشتن راکتور آب سنگین و غنی‌سازی اورانیوم را بدهد، که احتمال آن وجود دارد، متحدان آمریکا نیز حق داشتن چنین چیزی را تقاضا خواهند کرد. آمریکا غنی‌سازی اورانیوم را ممنوع کرده و باز فرآوری سوخت را در هم در تایوان و هم در کره جنوبی ضعیف نموده است. توافقی که این فعالیت‌ها را پیگیری نکند، «معیار طلایی»‌ای را در توافقنامه‌های همکاری هسته‌ای با آمریکا به نمایش می‌گذارد. چنین قراردادی از سوی متحدان آمریکا مانند امارات متحده عربی مورد قبول واقع شده است. اما اگر آمریکا فعالیت هسته‌ای حساس در ایران را مورد تأیید قرار دهد، دشوار است متحدان او را متقاعد کنیم که آن را نادیده بگیرند.

مشروعیت سیاسی: توافق نهایی به طور اجتناب ناپذیری حکومت در ایران را تقویت می‌کند. سیاست آمریکا در سوریه تأثیر چنین توافقاتی را نشان می‌دهد. در سوریه، آمریکا تلاش خود را برای رهایی از حکومت اسد کاهش داد- هدف استراتژیک اولیه- و راه را برای معامله‌ای تحت کنترل روسیه برای امحای سلاح‌های شیمیایی سوریه هموار کرد، که هدف ثانویه بود. نتیجه این اقدام، تحکیم جایگاه اسد، طولانی شدن زمان جنگ و افزایش تلفات غیرنظامی بود.

از دست رفتن علاقه دولت‌ها: بعد از توافق نهایی، که رهبران سیاسی، آن را به عنوان «حل و فصل» مشکل هسته‌ای ایران ارائه خواهند کرد، دولت ها توجه خود را به مسائل دیگر معطوف خواهند کرد. با این وجود، هنوز نشان دادن اجابت و موافقت ایران ضروری خواهد بود. به این معنا، هیچ معامله‌ای به طور واقعی نهایی نیست. در عوض، این توافق محدودیت‌های ناقصی بر ایران تحمیل خواهد کرد که در عین حال، معادل و هم‌ارز محدودیت خواهد بود. به مدت تقریباً سه دهه، ایران تعهدات خود به بازرسان را نقض کرد، تحقیقات غیرقانونی انجام داد، و سایت‌های مخفی احداث کرد. ممکن است ایران بازهم دست به چنین اقداماتی بزند. با این حال، رهبران سیاسی، میلی به بازگرداندن ایران در دستور کار خود نخواهند داشت. ممکن است آنها هرگونه یافته اطلاعاتی را مورد اعتراض قرار داده یا حتی آن را نادیده بگیرند. چنین یافته‌هایی ممکن است به طور فزاینده‌ای نایاب شوند، چرا که منابع دولتی‌ای که بر روی ایران متمرکز شده بودند، به سمت دیگر معطوف می‌شوند. همچنین بعید است واکنش مناسبی به نقض توافق صورت گیرد. وضع دوباره و به موقع تحریم‌ها، که براساس توافق نهایی برداشته شده‌اند، دشوار خواهد بود، مگر اینکه نقض قرارداد از سوی ایران فاحش و نمایان باشد. حمله نظامی ممکن است تنها راه حل این مشکل باشد. حمله نظامی، که در حال حاضر، به طور گسترده غیر ممکن به نظر می‌رسد، در آینده و پس از اینکه نظر‌ها به جای دیگر جلب شد، بسیار غیر ممکن‌تر خواهد بود.

عدم توافق نهایی بهتر از توافق ناکافی و ناقص است

برای آمریکا و متحدانش، عدم معامله مانع لغو تحریم‌هایی می‌شود که آنها سال‌ها به دنبال تقویت‌شان بوده‌اند، و نیز تحریم‌ها را به عنوان جایگزینی برای جنگ حفظ می‌کند. عدم معامله مانع از تقویت حکومت ایران می‌شود، که در مقابل ناآرامی برآمده از تحریم‌ها همچنان آسیب‌پذیر است. عدم توافق همچنین مسئولیت متقاعد کردن متحدان را در خصوص عدم تحصیل تکنولوژی‌های حساس هسته‌ای برطرف نموده و استاندارد‌های منع تسلیحات هسته‌ای آمریکا را به قوت خود باقی نگه می‌دارد. عدم توافق از وضعیت بغرنج تهیه و تدارکات که توسط مشروعیت بخشیدن به تصمیم ایران مبنی بر غنی‌سازی اورانیوم و به کارگیری راکتور آب سنگین ایجاد می‌شود، جلوگیری می‌کند.

ضمناً ممکن است اعاده شدت و شتاب حرکت تحریم‌ها که قبل از آخرین دور مذاکرات وجود داشت، دشوار باشد. اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، کنگره احتمالاً اقدام به تصویب تحریم‌های بیشتر می‌کند که آمریکا و متحدانش در جهت اجرای آنها گام برمی‌دارند. به هرحال، برخی از کشور‌ها ممکن است نسبت به قبل تمایل کمتری به پیروی از این روند داشته باشند. ایران از طریق توافق موقت چندین امتیاز مهم بدست آورده است؛ از جمله تأیید حق ادامه غنی‌سازی، پذیرش راکتور آب سنگین و مشروعیت بخشی به این توجیه که تمام این فعالیت‌ها بخشی از اقدام هسته‌ای صلح‌آمیز است.

آمریکا باید به جای امضای یک توافق شتاب زده، زمان بیشتری را صرف دستیابی به توافق نهایی کند

به نظر می‌رسد دولت آمریکا خواهان توافق نهایی قبل از انتخابات میان دوره کنگره در نوامبر است، که دلیل آن، ترس از این است که احتمالاً کنگره جدید نسبت به کنگره فعلی، موافقت کمتری با انجام معامله داشته باشد، و همچنین به این منظور که قادر باشد به موفقیتی در سیاست خارجی خود افتخار کند. در طرف ایرانی، رئیس جمهور حسن روحانی قصد دارد وعده خود را مبنی بر رفع تحریم‌ها به زودی عملی کند، تا مخالفان را در داخل آرام نماید. بنابراین، هر دو طرف انگیزه لازم را برای دستیابی سریع به توافق دارند. به نظر می‌رسد که آمریکا تاکنون در مسائل کلیدی غنی‌سازی و تکمیل راکتور آب سنگین، امتیازات مهمی را واگذار کرده است. در توافق موقت سؤالاتی در مورد تحقیقات مرتبط با تسلیحات اتمی مورد اشاره قرار گرفته است، اما این مسائل تاکنون در مرکز مذاکرات قرار نداشته است.

در حال حاضر، آمریکا نباید در تلاش برای به نتیجه رساندن معامله‌ای شتابزده، در مورد عناصر ضروری که در بالا شرح داده شد، امتیاز واگذار کند. به خصوص، آمریکا نباید در مورد لزوم ارئه شرح کامل از سوی ایران در مورد اقدامات مربوط به تسلیحات هسته‌ای خود در گذشته کوتاه بیاید. این شرح کامل برای تعیین نیت واقعی ایران، مهم و حیاتی است. شرکت‌کنندگان همچنین در مورد این مسئله ابراز نگرانی کردند که به نظر می‌رسد آمریکا در حال حاضر تمایلی به اعمال فشار در مورد تمام عناصر کلیدی در طول مذاکرات ندارد. تمرکز عمده بر روی افزایش زمان گریز سریع هسته‌ای- از سه به شش یا 12 ماه- یک اشتباه است، که ظاهراً آمریکا در حال ارتکاب چنین اشتباهی می‌باشد. چنین تمدید مدتی کم اهمیت‌تر از سایر مسائل است و این مسئله به خودی خود آنقدر مهم نیست که شایسته اعطای امتیازات انحصاری باشد.

انتهای پیام/ع

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
گوشتیران
رایتل
triboon
طبیعت