حزب الله لبنان؛ از پیروزی سال۲۰۰۰ تا عملیاتهای خط شکن در سوریه
خبرگزاری تسنیم: حزب الله الغالب، این لقبی است که به حزب الله لبنان میدهند.به معنای حزب الله همیشه پیروز. حزبی که از جوانان مومن شیعه لبنانی تشکیل شد و توانست به گونهای ترقی و پیشرفت کند که ارتش شکست ناپذیر صهیونیستها را شکست دهد.
خبرگزاری تسنیم- محمود علوی
به مناسبت سالروز آزاد سازی لبنان از اشغال رژیم صهیونیستی در تاریخ 5-3-1379 (25 ایار 2000)
حزب الله الغالب، این لقبی است که به حزب الله لبنان میدهند(به معنای حزب الله همیشه پیروز). حزبی که از جوانان مومن شیعه لبنانی تشکیل شد و توانست به گونهای ترقی و پیشرفت کند که ارتش شکست ناپذیر صهیونیستها را شکست داده و جلوی تمامیت طلبی این رژیم اشغالگر را بگیرد.
تاریخچه شیعیان لبنان
میدانید شیعیان لبنان سالها زیر ظلم و ستم حکومت عثمانی بودند و برخی با تقیه جان به در میبردند و برخی به طرز فجیعی کشته میشدند و کتابهایشان سوزانده شده و اموالشان به غارت میرفت. پس از جنگ جهانی و بنا بر قرارداد بالفور، کشور عثمانی تقسیم شده و لبنان کشوری مستقل در منطقه جبل عامل، بیروت و جبل لبنان به حساب آمد. پس از تشکیل کشور مستقل لبنان که چند سالی تحت قیمومیت فرانسه بود و بعدا به ظاهر مستقل شد، باز هم شیعیان تحت ظلم و ستم بودند. هم از طرف دولت، هم از طرف مسلمانان و هم از طرف حکام شیعه مثل کامل اسعد. امام موسی صدر و علامه شرف الدین با اقدامات و اصلاحات آیت الله شرف الدین، آن عالم شیعی بزرگ، زمینه برای ورود شخصیتی به لبنان و تاریخ سیاسی اجتماعی آن فراهم شد که دگرگونی عظیمی در این کشور ایجاد کرد.
امام موسی صدر با کمک شهید چمران، شاخه نظامی حرکت محرومین را تاسیس کرد
امام موسی صدر نقطه تحول شیعیان
با ورود امام موسی صدر و اصلاح وضع شیعیان و محرومان لبنان، تغییرات شگرفی در این کشور و منطقه بوجود آمد بطوریکه یک کشیش لبنانی می گوید تاریخ لبنان را باید به دو مرحله قبل از امام موسی صدر و پس از امام موسی صدر تقسیم کرد. امام موسی صدر در پی رسیدگی به وضع مردم محروم خصوصا محرومان جنوب و محرومان شمال، بارها مسئولان لبنان را تشویق کرد تا ارتش این کشور را تقویت کنند و برای تامین امنیت مردم، اقدام کنند. با بیتوجهی عامدانه دولتمردان لبنان و خطر متزاید دشمن صهیونیستی در جنوب و خطر گروههای نظامی وابسته به احزاب مختلف مثل فالانژها. امام موسی صدر با کمک شهید چمران، شاخه نظامی حرکت محرومین را تاسیس کرد تا از محرومان (بخصوص شیعیان) حمایت کند. این گروه نوپا، امل (امید- مخفف افواج مقاومه لبنانیه) نام گرفت و با وجود آنکه از قدرت و امکانات بسیار محدودی برخوردار بود توانست در جنگهای داخلی لبنان جلوی قتل عام شیعیان را بگیرد و با تقدیم شهدا و جانفشانیهای بسیار از کیان طایفه شیعه محافظت کند.
درگیری خلده، نطفه تاسیس مقاومت اسلامی
پس از ربوده شدن امام موسی صدر توسط قذافی ملعون که خود را حامی فلسطینیان مینامید، حرکت امل رهبر دینی خود را از دست داد. لذا برخی جوانان که حاضر به ادامه راه نبودند منتظر راه چاره بودند. با هجوم رژیم اشغالگر قدس در تابستان سال 1982 که تا بیروت جلو آمد و طبق معمول هیچ کسی جلوی او مقاومت عمدهای انجام نداد. تعدادی از جوانان حرکت امل در خلده(حدود 8 کیلومتری جنوب بیروت) توانستند به تنهایی ارتش صهیونیستی را تقریبا دو هفته متوقف کرده و خساراتی به تانکها و نفربرهای آن وارد کنند. در این مقاومت قهرمانانه نایب رییس ستاد ارتش رژیم اشغالگر قدس یوئیل آدام که به تازگی به فرماندهی اطلاعات منصوب شده بود کشته شد و دهها تانک و نفربر نابود شد. یک نفربر هم توسط نیروهای حرکت امل به غنیمت گرفته شد. با مقاومت این جوانان، برخی رهبران حرکت امل که گریخته بودند بازگشتند و کوشیدند با استفاده از پیروزی جدید، خود را تثبیت کنند. پس از چندی، بازماندگان مقاومت در خلده و برخی دیگر از جوانان مومن حرکت امل به همراهی جوانانی که در حزب الدعوه شاخه لبنان فعالیت میکردند، به اردوگاه آموزشی سپاه پاسداران در بعلبک پیوستند. این نقطه تاسیس مقاومت اسلامی بود.
نام اولیه "حزب الله لبنان" چه بود؟
آغاز عملیاتها
حزب الله که در اوایل به نام انقلاب اسلامی لبنان سربلند کرد، پس از مدتی برای همیشه نام خود را به مقاومت اسلامی در لبنان تغییر داد. عملیاتهای چریکی این حزب جدید، دشمن صهیونیستی را دچار سردرگمی کرد. این عملیاتها و شیوه اجرای آن کاملا جدید و متفاوت بود و نمیتوانست کار فلسطینیها یا حرکت امل یا گروههای مقاومت دیگر باشد. تا حدود سه سال عملیاتها بدون نام انجام میشد و کسی آن را به عهده نمیگرفت. حتی برخی اوقات دیگران عملیات را به نام خود به عهده میگرفتند.
حزب الله با مشاهده این وضع تصمیم گرفت از خفا بیرون آمده و عملیاتها را به نام خود به عهده بگیرد. پس از این مرحله، حزب الله به عنوان یک گروه مقاومت مسلحانه، آشکار شد و حرکت امل بر حزب الله سخت گرفت. حرکت امل که خود را تنها مدافع حقیقی و واقعی شیعیان در لبنان میدانست، از وجود یک حرکت شیعی جدید که توسط خارجیها بوجود آمده بود، احساس نارضایتی میکرد. خصوصا وقتی حزب الله عملیاتی انجام میداد و دشمن تمام روستا را گلوله باران میکرد، حرکت امل خود را ملزم میدانست تا جلوی عملیاتهای حزب الله و در نتیجه خسارت به روستاییان را بگیرد. برای همین نیروهای حزب الله برای انجام عملیات باید در خفای کامل و نهایت دقت و محرمانگی به اجرای عملیات میپرداخت. چون عملیات باید اولا از دید رژیم اشغالگر قدسیها پنهان میماند، دوم اینکه باید از چشم مزدوران و جاسوسان رژیم اشغالگر قدس مثل ارتش لبنان جنوبی (نیروهای آنتوان لحد) پنهان میماند، سوم اینکه باید مراقب میبود تا گیر حرکت امل نیفتد و سلاحش مصادره نشود. عملیات در این شرایط، باعث شد حزب الله به توانایی اطلاعاتی عملیاتی بالایی دست پیدا کند و بتواند مانند شبح در منطقه حضور داشته باشد.
سیاستهای حزب الله برگرفته از سیاستهای ایران بود
جنگ دوساله حرکت امل و حزب الله
در پی بالا رفتن تنشها بین حرکت امل و حزب الله و تضاد در سیاستهای آنان، درگیریهای دوساله ای بین آنان اتفاق افتاد. سیاستهای حرکت امل همراستای سیاستهای سوریه بود و سیاستهای حزب الله هم برگرفته از سیاستهای ایران. حرکت امل در گام نخست، در اردیبهشت 1367 (ایار 1988) فرماندهان حزب الله را از جنوب اخراج کرد، چون حزب الله دفتر و ساختمان و پادگانی بصورت علنی نداشت که مصادره و پلمپ شود. چند روز پس از آن، حزب الله دفاتر حرکت امل در بیروت را طی چند ساعت محاصره و تصرف کرد. بدین ترتیب جنگ آغاز شد. تا وقتی ایران و سوریه در زمینه مقاومت با هم به توافق برسند، حرکت امل و حزب الله با هم درگیر بودند. حتی برادر با برادر یا پدر و پسر در جبهه مخالف میجنگیدند. خود سید حسن نصرالله از روزهای تلخی که در مقابل برادرش میجنگید و برادرش زخمی شده بود خاطره تلخی دارد. برخی از هم رده های سید حسن در جنوب از کشتار شیعه به دست شیعه ناراحت بودند و با درخواست نیروی کمکی از طرف وی مخالفت می کردند. با توافق ایران و سوریه، نمایندگان این کشورها به میانجی گری بین دو حرکت شیعی لبنانی پرداختند و مشکلات کاملا به پایان رسید.
تصفیه داخلی
وقتی مقاومت اسلامی در لبنان تشکیل شد دبیرکل نداشت و سخنگوی آن سید ابراهیم السید بود. اولین دبیرکل حزب الله شیخ صبحی طفیلی بود. او در زمان امام موسی صدر از روحانیون مجلس شیعیان بود و با امام موسی صدر همراهی می کرد. از آنجا که اخلاق خشک و تندی داشت و محبوب نبود در دوره دوم برگزیده نشد و سید عباس موسوی به عنوان دبیرکل انتخاب شد. پس از این اتفاق شیخ صبحی طفیلی بنای ناسازگاری گذاشت و درصدد برآمد نیروهایی که در بعلبک تحت امر وی بودند را در قالب گروه جدیدی سازماندهی کند. او نام این گروه را انقلاب گرسنگان گذاشت. شیخ صبحی طفیلی شکاف او و حزب الله بر سر مسائل مختلف بالا گرفت و نقطه اوج این اختلافات، مخالفت وی با حضور حزب الله در مجلس لبنان بود. (بهانه مخالفت با مشارکت سیاسی حزب الله تنها بهانه ای برای مخالفت و مطرح کردن خودش بود چرا که وی بعدها با ائتلاف با حریری و بری که فاسدشان می خواند، کاندیداهای خود را به شورای شهر فرستاد). پس از این ماجرا تمام پلهای میان دو طرف فرو ریخت و حزب الله وی را از حزب اخراج کرد و به دست عدالت سپرد.
خروج صهیونیستها از لبنان در سال 2000
پیروزی سال 2000
پیروزی سال 2000عملیاتهای حزب الله در این سالها شدت و قدرت بیشتری پیدا کرد و کم کم از عملیاتهای چریکی پارتیزانی و ایذائی تبدیل شد به عملیاتهای حرفه ای، و ضربات سخت و کمرشکنی به صهیونیستها وارد کرد. به همین سبب دشمن متجاوز، در 25 ایار سال 2000 (5/3/1379) بطور یکجانبه و بدون هیچ شرط یا اطلاع قبلی، از جنوب لبنان عقب نشینی کرد.
رژیم اشغالگر قدس با عقب نشینی از جنوب، امیدوار بود ارتش لبنان جنوبی (مزدوران آنتوان لحد) بتوانند به عنوان مرزبان اسراییل، جنوب لبنان را در کنترل خود داشته باشند. اما با عقب نشینی ناگهانی ارتش صهیونیستی، مزدوران که بیخبر بودند غافلگیر شده و خیلی از آنها از ترس انتقام مردم لبنان، فراری شدند. تانک ارتش لبنان جنوبی عدهای به فلسطین اشغالی پناه بردند (که بیشترشان بجز سرکرده ها را، رژیم اشغالگر قدس پناه نداد) عدهای هم به خارج رفتند، بقیه هم تسلیم ارتش لبنان شدند. حزب الله با عملیات دقیقی، سرکرده باقیمانده آنان را به قتل رساند و تیر خلاص را بر پیکره این ارتش از هم پاشیده مزدوران زد.
حزب الله و تقویت حضور در لبنان
حزب الله که پس از درگیری دو ساله با حرکت امل، کم کم از یگ گروه نظامی مخفی به حزبی تمام عیار تبدیل شده بود، پس از پیروزی سال 2000 به تقویت حضور خود در زمینههای اجتماعی و فرهنگی و درمانی و آموزشی پرداخت. از جمله موسسات تابع حزب الله، موسسات حمایت از ایتام و خانوادههای شهدا، موسسات خدمات پزشکی و بهداشتی، موسسات آموزشی، موسسه مالی، مدارس و آموزشگاهها هستند. همچنین از نظر رسانهای با در اختیار داشتن تلویزیون المنار (با دو پخش ماهوارهای و محلی جداگانه) و رادیو نور سهم مهمی در جنگ رسانه ای ایفا نمود.
درگیری دوباره
در طول این سالها، تلاشهایی برای بازپس گیری زندانیان از طرف حزب الله انجام شد. یک سرهنگ رژیم اشغالگر قدس به نام تاننباوم طی عملیات اطلاعاتی پیچیده ای فریب خورد و به داخل لبنان کشانده شد و در آنجا بازداشت شد. قرار بود تبادل وی و دو سرباز اسراییلی که در اختیار حزب الله بودند در مقابل لیستی از اسرای لبنانی و فلسطینی انجام شود. پس از آنکه رژیم اشغالگر قدس سه تن از فرماندهان مقاومت را برخلاف معاهده آزادسازی اسرا آزاد نکرد و در بند نگاه داشت، تبادل اسرای حزب الله وعده داد با عملیاتی اقدام به اسارت سربازان رژیم صهیونیستی کند تا اسرای خود را آزاد کند.
پیروزی سال 2006 بر محبوبیت حزب الله افزود
عملیات وعده صادق با این منظور انجام شد. اما خود حزب الله هم نمیدانست که این عملیاتش، باعث نجات او خواهد شد. رژیم صهیونیستی با دریافت اطلاعات دقیق از یک مسئول در حزب الله توانسته بود محل اهداف مهم مانند مکان اقامت فرماندهان و نیروهای ویژه را کشف کند و در نظر داشت در زمان شروع مدارس که عموما همه مردم از ییلاق به خانههای خود در شهرها باز میگردند و حتما در منزل خودشان هستند، مهرههای اصلی را بمباران کند و با شکسته شدن ارتباط بین حلقههای مقاومت، راه را برای رسیدن به بقاع هموار کند. در این صورت میتوانست بر حزب الله چیره شده و آن را کاملا نابود کند. ضمن اینکه با استفاده از بلندیهای استراتژیک بقاع، بر جنوب لبنان و کشور سوریه و سرزمینهای فلسطین نظارت داشته باشد. با عملیات حزب الله که تقریبا سه ماه زودتر از برنامه رژیم صهیونیستی برای جنگ انجام شد، ورق برگشت. حزب الله آماده هر پاسخی از جانب رژیم اشغالگر قدس بود اما این رژیم هنوز مرحله اطلاعاتی و تنظیم استراتژیها و تاکتیکهای حمله را به پایان نبرده بود. لذا در مخمصه گیر کرد و پس از 33 روز با کمک قطعنامه سازمان ملل خود را نجات داد.
پیروزی سال 2006 بر محبوبیت حزب الله افزود. فشار آمریکا و کشورهای مدافع رژیم اشغالگر قدس، به ظاهر فعالیت حزب الله از مرزهای فلسطین تا نهر لیطانی را طبق قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل، ممنوع کرد و نیروهای یونیفل نیروهای پاسدار صلح در لبنان را به عنوان ناظر بر اجرای قطعنامه در این مناطق گماشت، ضمن اینکه جاسوسان آلمانی در فرودگاه مستقر شدند تا به خیال خود مانع رسیدن سلاح به حزب الله شوند. با این حال طبق اطلاعات منتشر نشده، منابع تامین سلاح حزب الله پس از این جنگ به شانزده منبع افزایش پیدا کرد. مافیاهای آمریکایی و بین المللی سلاح، ابراز تمایل کردند که هر سلاحی را در هر نقطه ای از لبنان به حزب الله تحویل دهند.
در طول سالهای پس از جنگ، همواره رژیم اشغالگر قدس قطعنامه را زیر پا گذاشته و به مرزهای لبنان تجاوز کرده است. بارها روستاییان لب مرز را ربوده و به مزارع و زمینهای آن دستگاه جاسوسی اسراییل خسارت وارد کرده است. بارها در عمق خاک لبنان اقدام به جاسازی دستگاههای جاسوسی و شنود کرده، نشان داده به هیچ قانونی جز زور پایبند نیست. علاوه بر اقدامات غیرقانونی و شرورانه که هر روز تکرار میشود، هر از گاهی تهدید به حمله و نابودی کل لبنان میکند.
دشمنی های صهیونیستها پس از آنکه قدرت نظامی حزب الله توانست مچ رژیم اشغالگر قدس را بخواباند، بیشتر به سوی جنگ نیابتی و داخلی پیش رفت. در سال 2008 تلاش کردند از طریق مهره های آمریکایی و مزدوران خودشان در حکومت لبنان، دست حزب الله را در لبنان کوتاه کنند. در این راستا تصمیم گرفته شد شبکه ارتباطی حزب الله قطع شده و هرکس در ایجاد آن نقش داشت بازداشت شود. این قضیه به ماجرای 7 ایار منجر شد و مزدوران دشمن سیلی محکمی از حزب الله خوردند. با شکست دوباره این سیاست رژیم اشغالگر قدس، تلاش شد تا از بهار عربی سواستفاده کرده و انقلاب و بلوا را به سوریه، یعنی بزرگترین همسایه مدافع مقاومت لبنان بکشانند تا حزب الله تضعیف شده و به راحتی نابود شود.
حزب الله میدانست هدف از فتنه سوریه تخریب آن به عنوان تنها کشور عربی مخالف رژیم اشغالگر قدس است
جنگ در جبهه خارجی
حزب الله از شروع فتنه در سوریه با دقت جریان را دنبال کرد و موضع خاصی نگرفت. دشمن که سعی داشت با شیعه سنی نشان دادن جنگ، اهل سنت را به قیام فراخواند، تمام امکانات خود را به این امر اختصاص داد. آنها با هیاهوی رسانه ای و پشتیبانی غول های رسانه ای صهیونیستی دنیا توانستند اعراب بدبخت و فقیر کشورهای مختلف را به نیت جهاد بر ضد کفار شیعه و بشار اسد قاتل و با وعدههای پول و لباس و حورالعین و غیره، به سرزمین سوریه کشانده و مسلح کنند. با ورود تروریستها به سوریه سعی شد با حمله به قبور و حرم های مورد احترام شیعیان، جنگ را ضد شیعی و ضد علوی نشان دهند تا افراد بیشتری را جذب جهاد کنند. شیعیان سوریه و لبنان و عراق و افغانستان، برای مقابله بسیج شدند. لبنانی های زیادی عموما از حرکت امل، داوطلبانه به سوریه رفتند و شهید و مجروح دادند. حزب الله پس از گذشت یک سال و اندی از جنگ، به دلایل سیاسی و نظامی و اطلاعاتی وارد معرکه شد. حزب الله از اول می دانست که هدف از فتنه سوریه، ضربه زدن به این کشور و تخریب آن به عنوان تنها کشور عربی است که هنوز مخالف رژیم اشغالگر قدس بوده و خود را در جنگ با رژیم صهیونیستی می بیند. ضمن آنکه با سرنگونی نظام سوریه و جایگزین شدن یک مجموعه سیاسی ضعیف (همانند آنچه در لیبی رخ داد)، هم قدرت سوریه نابود شده و هم حزب الله در لبنان محاصره شده و تضعیف میشود. حضور نیروهای ویژه اطلاعاتی و عملیاتی رژیم اشغالگر قدسی در سوریه و عوامل فوق سبب شد حزب الله تصمیم بزرگ خود مبنی بر مشارکت در جنگ سوریه را بگیرد.با ورود حزب الله به معرکه، ورق برگشت. ارتش سوریه که حتی به خوبی از پس دفاع از خودش بر نمی آمد کم کم در پناه نیروهای خط شکن و حرفه ای حزب الله، به حرکت درآمد و پیروزی های فراوانی کسب کرد.
متحدین و متفقین در برابر یکدیگر
با شکست های پی در پی تروریستها رژیم اشغالگر قدس چند بار با دخالت مستقیم سعی داشت به آنها روحیه دهد و آنها را به زور به جلو هل دهد. اما فایده ای نداشت. آمریکا که در اردن به هزاران تروریست آموزش می داد، امیدوار بود ورود آنها به سوریه بتواند موازنه قوا را به نفع تروریستها برگرداند. با ورود این تروریستها به سوریه، ارتش سوریه و حزب الله آنها را به محاصره خود درآوردند و طی چند گام، آنها را نابود کردند.
با نابودی این آموزش دیدگانِ آمریکا، آه از نهاد جنگ سالاران برآمد و آمریکا اعلام کرد به جهت استفاده سوریه از شیمیایی، قصد دخالت دارد! با به جنبش درآمدن جنگ طلبان، نیروهای ارتش سوریه و حزب الله با کمک روسیه و ایران آماده نبرد شدند و استراتژی دفاعی خود را آماده کردند. روسیه ناوگان جنگی خود را تقویت کرد و سیستمهای دفاع هوایی را فعال نمود. اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی این مرحله شامل ساقط کردن یک هواپیمای رادارگریز متجاوز آمریکا، پرواز پهپادهای حزب الله بر فراز ناوگان آمریکا و رهگیری و ساقط کردن موشکهای شلیک شده بود (که برای سنجش میزان آمادگی و جدیت مدافعان سوریه شلیک شده بود)، علاوه بر آنها انواع فشارهای سیاسی و بین المللی و تهدیدات پشت پرده ایران و روسیه باعث شد آمریکا از ورود به جنگی پر هزینه پرهیز کند.
توانایی نیروهای حزب الله در قالب عملیاتهای خط شکنی و اجرای تاکتیکهای نظامی پیشرفته، شگفتی ناظران نظامی را برانگیخت
تضعیف قوا در منطقه
رژیم اشغالگر قدس که با تخریب سوریه و درگیر شدن حزب الله در جنگ احساس میکرد این دو دشمن قدیمی خود را تضعیف کرده و نهایتا می تواند با یک حرکت نظامی، آنان را نابود کند، با اقدام حزب الله در افشای عامدانه برخی اطلاعات و تصاویر در بهت و حیرت فرو رفت. توانایی نیروهای حزب الله در قالب عملیاتهای خط شکنی و نفوذ و چتربازی و هدایت تانک و استفاده فراگیر و مفید از پهپادها، و اجرای تاکتیکهای نظامی پیشرفته، شگفتی ناظران نظامی را برانگیخت و موجب خشم و ذلت صهیونیستها شد.
با نتایج عملیاتهای موفق حزب الله، و با روشن شدن جنایات تروریستها و حمایت علنی رژیم صهیونیستی از آنها، اکنون رژیم اشغالگر با این واقعیت مواجه شده است که حتی اعراب و متحدان تروریستها، دیگر تمایلی به فرستادن نیرو ندارند و ارسال نیرو به سوریه سیر معکوس به خود گرفته است. از طرف دیگر، حزب الله هرچند نیروها و دسته گلهایی را تقدیم این دفاع مقدس کرد اما تجربهای که اندوخت و سلاح هایی که به دست آورد و امکانی که برای آموزش آزادانه نیروها در سوریه به دست آورد، عواملی است که موجب قوت بیش از پیش آن شده است. از طرف دیگر تاسیس یگانهای مردمی دفاع شعبی در سوریه (که مشابه بسیج است)، نگرانیهای رژیم اشغالگر قدس را بیش از پیش افزایش داده و باعث شده هر روز نقشه جدیدی مطرح کند و یاوه تازه ای ببافد.
لبنانی ها همیشه صبر و پشتکار ایرانیها را ستایش میکنند
خاتمه ای که فرا نمی رسد
لبنانی ها همیشه صبر و پشتکار ایرانیها را ستایش میکنند. از دفاع مقدس که پس از هشت سال، پیروز و سربلند بیرون آمدیم، تا پیگیریهای سیاسی پرونده اتمی (که تا قبل از دولت یازدهم) به شکلی سیاستمدارانه پیش میرفت، حتی نشستن یک قالیباف و زحمت یکسال و دوسالش برای بافتن یک فرش، همه و همه صبر و کار بلند مدت ایرانی ها را الگو و زبانزدی برای لبنانی ها کرده است.
با گذشت دو سال از مشارکت حزب الله در جنگ سوریه، لبنانی ها منتظر نتیجه هستند. هرچند حزب الله هیچ وقت گله ای نمی کند یا شکایتی ندارد و فقط به وظیفه اش عمل میکند اما با حزب اللهی ها که بنشینی میتوانی دردهایشان را بشنوی. حسن ظنشان به ایران خیلی زیاد است. جنگ در سوریه و سرازیر شدن آوارگان سوری و تروریستهای خارجی به لبنان، پیامدهای سختی برای لبنان و مردمش داشته و همه منتظر پایان این کابوس شوم هستند که رژیم صهیونیستی برای منطقه دیده است.
انتهای پیام/