نگرانی مرکل از نتایج انتخابات پارلمانی اروپا
خبرگزاری تسنیم: اگرچه ائتلاف دموکرات مسیحیها و دیگر راستگرایان توانستند در انتخابات پارلمانی اروپا رای بیشتری را نسبت به دیگر احزاب به دست آورند، اما این پیروزی درست به مانند پیروزی در انتخابات سراسری ۲۰۱۳ با چاشنی شکست همراه بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم؛ صدر اعظم آلمان از اواخر سال گذشته میلادی تا کنون روزهای خوبی را سپری نکرده است! اگرچه ائتلاف دموکرات مسیحی ها و دیگر احزاب راستگرا توانستند در انتخابات پارلمانی اروپا رای بیشتری را نسبت به دیگر احزاب، مخصوصا احزاب چپ گرا و سوسیال دموکرات ها به دست آورند، اما این پیروزی درست به مانند پیروزی مرکل در انتخابات سراسری ماه سپتامبر سال 2013 میلادی با چاشنی شکست همراه بود.
اگرچه ائتلاف دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی آلمان توانسته است حدود 36 درصد از آرا را به خود اختصاص دهد و به عنوان حزب پیروز در این ماراتن حساس شناخته شود اما نیم نگاهی به نتیجه انتخابات نشان می دهد که استقبال مرکل از پیروزی محافظه کاران بیش از آنکه واقعی باشد، ماهیتی تبلیغاتی و تصنعی دارد. سوسیال دموکرات ها در انتخابات اخیر توانسته اند 27/5 درصد آرا را به دست آورند و حزب سبز نیز با کسب 11 درصد آرا در رتبه سوم قرار گرفته است. این در حالیست که چپ های مخالف دولت مرکل نیز 8 درصد آرا را به دست آورده اند. بنابراین پیروزی ائتلاف دموکرات مسیحی-سوسیال مسیحی را نمی توان مصداق یک پیروزی مطلق دانست.
در انتخابات سراسری سال 2013 نیز مرکل و حزب دموکرات مسیحی توانستند در انتخابات پیروز شوند اما در نهایت جهت تشکیل دولت ، صدر اعظم پیروز ناچار شد رو به ائتلاف با رقیب سر سخت خود یعنی سوسیال دموکرات ها بیاورد. هم اکنون حضور افرادی مانند زیگمار گابریل و اشتاین مایر در کابینه مرکل منجر به کاهش شدید قدرت مانور وی در عرصه های اقتصادی و سیاست خارجی شده است.
اما موضوع به این نقطه ختم نمی شود! آنگلا مرکل هم اکنون به عنوان اصلی ترین متهم شکست احزاب میانه رو در انتخابات پارلمانی اروپا شناخته شده است. حتی برخی تحلیلگران مسائل سیاسی ، پیروزی حزب افراطی و ضد اروپایی "سیریزا" در یونان و راهیابی نمایندگان آن به پارلمان اروپا را مرهون سیاست های ریاضتی مرکل علیه ملت یونان میدانند. در هر حال، مرکل تنها مدافع "اروپای فعلی" محسوب می شود زیرا وی در ایجاد و استمرار وضعیت کنونی در اروپا نقشی به سزا داشته است. پیروزی احزاب ضد اروپایی در فرانسه و انگلیس نیز موضوعی است که فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه و دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس یکی از اصلیترین عوامل آن را تکرویهای مرکل می دانند. شهروندان فرانسوی و انگلیسی بارها خواستار مهار مرکل توسط دولتهای خود شدهاند. با این حال کامرون و اولاند در عمل با سیاستهای ریاضتی مرکل مدارا کرده اند. حتی دیوید کامرون در مواردی این سیاستها را به شکل و شمایلی سختگیرانهتر علیه شهروندان انگلیسی اجرا کرده است.
در هر حال مرکل هم اکنون در سیبل انتقادات دولتهای اروپایی، از جمله انگلیس و فرانسه قرار دارد. از آن گذشته، مرکل به خوبی میداند که محافظهکاران اروپا جهت مهار خطر احزاب افراطی در پارلمان اروپا ناچار به اتحاد با احزاب میانه روی چپگرا خواهند بود. در انتخابات پارلمانی اروپا احزاب راست میانه توانستند 211 کرسی از مجموع 751 کرسی را به دست آورند. سوسیال دموکراتها توانستند 185 کرسی پارلمان را به خود اختصاص دهند و لیبرال دموکراتها نیز با کسب 71 کرسی به عنوان سومین حزب برتر اروپا شناخته شدند.همان گونه که مشاهده میشود، جریان راست میانه در عین کسب بیشتر آرا، جهت مانور موثر در فضای پارلمان به همراهی چپگرایان میانهرو ( مانند سوسیال دموکراتها) و لیبرالها نیاز دارد. در چنین فضایی ، مرکل ناچار است با سوسیال دموکراتها همکاری دوبارهای را پیریزی کند.
این همکاری ناخواسته این بار نه در قالب "دولت ائتلافی آلمان"، بلکه در داخل "پارلمان اروپا" تعریف خواهد شد. با این حال به نظر میرسد انتقادات احزاب چپ میانهرو نسبت به رویکرد ریاضتی مرکل سبب شود تا این ائتلاف به سادگی شکل نگیرد. به عبارت بهتر، سوسیال دموکراتهای اروپا نسبت به مرکل و سیاستهای وی دید مثبتی نداشته و نسبت به رویکرد ریاضتی وی معترض هستند. در چنین فضایی جذب چپگرایان و راستگرایان میانه اروپا به سوی یکدیگر دشوار به نظر میرسد. احزاب راستگرا و چپگرای افراطی نیز این موضوع را به خوبی درک کرده و در صدد بر هم زدن ائتلاف احزاب میانه و حتی جذب برخی نمایندگان میانهرو به سوی خود هستند. احزاب افراطی که از آنها تحت عنوان احزاب منتقد اتحادیه اروپا نیز یاد میشود، در انتخابات اخیر توانسته اند 141 کرسی پارلمان اروپا را به خود اختصاص دهند. این احزاب تندرو در مرحله نخست سعی دارند نمایندگان محافظه کار لهستانی و انگلیسی را نیز جذب خود کنند تا تعداد کرسیهایشان به بالای 180 عدد افزایش پیدا کند.
آنچه مسلم است اینکه صدر اعظم آلمان از این پس روزهای سختی را در اروپا پیش رو خواهد داشت. وی دیگر نمی تواند از خود به عنوان سیاستمداری پیروز با قدرت تاثیرگذاری بالا در اروپای واحد یاد کند. وی از یک سو نگران تحرکات احزاب افراطی مخالف اروپا و از سوی دیگر، نگران مهار خود توسط سوسیال دموکراتها و چپگرایان میانه رو است. آیا صدر اعظم آلمان قدرت انجام یک بازی متوازن سیاسی را در فضای محدود و نسبتا بسته ایجاد شده را خواهد داشت؟
انتهای پیام/ع