شیخ عرب چه آورد و چه برد؟
خبرگزاری تسنیم: مطلبی با عنوان«شیخ عرب چه آورد و چه برد؟»در ستون سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم سید علی محقق به چاپ رسید.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، مطلبی با عنوان«شیخ عرب چه آورد و چه برد؟»در ستون سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم سید علی محقق به چاپ رسید که به شرح زیر است:
شیخ صباح احمد الصباح کویتی پس از سلطان قابوس عمانی دومین شیخ از شیوخ عرب جنوب خلیج فارس است که طی ده ماهی که از دولت یازدهم میگذرد، بر حسن روحانی و تهران مهمان شده است. یکی بر غربی ترین نقطه از جنوب خلیج فارس حکومت میکند و این دیگری بر منتهی الیه شرق این شاخاب مهم خاورمیانه و ضلع جنوبی تنگه هرمز مسلط است. سیری در تاریخچه مناسبات ایران و همسایه های جنوبی نشان می دهد که دو کشور کویت و عمان چه پیش و چه پس از انقلاب عمدتا در مقایسه با دیگر مجاوران آبهای جنوب، رابطه و رفتاری متعادل تر با تهران داشته اند؛ البته به شرط آن که از خطای استراتژیک کویتیها در جریان جنگ تحمیلی هشت ساله و حمایتهای همه جانبه آنها از صدام حسین چشم بپوشیم. هر دو کشور از اعضای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس هستند و از قضا در طیف بندیهای درونی کشورهای عرب منطقه، هر دو همواره در رده اعضای سنتی و میانهرو و میانجی این دو تشکل قرار میگیرند.
اخباری هم که هر از گاه از ماوقع جلسات شورای همکاری خلیج فارس به بیرون درز میکند موید این موضوع است و سوگیری میانه این دو امیر و دیپلمات های این دو کشور در واکنش به تندرویها و تنش زاییهای دیگر اعضا به ویژه عربستان را عیان می کند. سلطان قابوس طی سه چهار دهه گذشته سفرهای متعددی به تهران داشته است، اما سفر اخیر شیخ صباح نخستین سفر دوجانبه امیر کویت به ایران پس از سال 1357 است. پیش از این، امیر وقت کویت در سال 1376 و در ابتدای دوران ریاست جمهوری سید محمدخاتمی و دولت اصلاحات برای حضور در نشست کنفرانس اسلامی به تهران آمده بود. پیش تر هم در سال 1346 امیر وقت کویت به تهران آمده بود و مورد استقبال حکومت وقت قرار گرفت.
آنچه که حضور دیروز و پریروز امیر کویت در تهران را پر اهمیت می کند، صرفا کم سابقه بودن این سفر و فراز و نشیبهای مناسبات سیاسی و اقتصادی دو کشور در دهه های اخیر و به طور کلی چند و چون روابط دوجانبه ایران و کویت نیست. اگر بخواهیم به دنبال دلیل اصلی مهم بودن این سفر بگردیم، باید کویت را نه به عنوان کویت صرف که به عنوان عضو موثر و رئیس دوره ای شورای همکاری خلیج فارس و نیز اتحادیه عرب بدانیم و زمان انجام این سفر را هم در نظر داشته باشیم.در طول هشت سال گذشته به مانند سایر بخشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی، عرصه سیاست خارجی کشور هم به تدریج دچار چالش های متعدد شد و روابط تهران با بسیاری از کشورهای جهان از خاور و باختر دور گرفته تا همسایههای نزدیک نشیبهایی کم سابقه را از سر گذراند. فراز روابط تهران در دوران دولت های نهم و دهم هم فقط نصیب غولهای چینی و روسی و نقاط ریزی از نقشه جهان مانند مجمع الجزایر کومور در جنوب شرق آفریقا شده بود.
ضعف دستگاه دیپلماسی دو دولت گذشته و سوءاستفادهها و بهانه جوییهای برخی همسایگان جنوبی در این دوران دست به دست هم داد تا روابط ایران با پایتخت های عربی منطقه از ریاض و ابوظبی گرفته تا دوحه و منامه و حتی کویت در مقاطعی در کما فرو رود و هرازگاهی هم به جای رعایت قواعد دیپلماسی، سلیقه شخصی رئیس دولت و اطرافیان وی چگونگی مناسبات را تعیین می کرد. تا جایی که در پاره ای از سفرها و رفت و آمدها نوع تعامل برخی از این پایتخت ها و به ویژه ریاض با تهران به دور از عرف دیپلماتیک و شان وجایگاه کشورمان بود و یکسویه شدن مناسبات را به ذهن متبادر می کرد. طی این سالها عملیاتی شدن دیپلماسی تهاجمی و احساسی از سوی احمدی نژاد، تیره شدن تدریجی رابطه با همه غرب و بخشی از شرق عالم، در بن بست فرو رفتن اختلافات هسته ای و فشارها و تحریم ها، روز به روز به مدد سوءمدیریت ساکنان وقت پاستور سناریوی انزوای تهران را عملیاتیتر می کرد. اعراب تندروی همسایه هم که همواره در آرزوی ضعف و انزوای همسایه شمالی خود بودند در جریان اجرای سناریوی تحریم و فشار، با محوریت عربستان و آل سعود روز به روز جری تر از قبل علیه تهران وارد عمل می شدند. در این میانه تحولات بهار عربی و نابسامانی پیش آمده در اوضاع سیاسی بسیاری از پایتخت های خاورمیانه منجر به شکل گیری معادلات جدیدی در منطقه و از هم پاشیدن بخشی از قواعد و روابط سنتی حکومتهای عربی با هم و با ملت ها شد.
انفعال و ذوقزدگی ناشیانه دستگاه دیپلماسی کشور در مواجهه با این تحولات، در کنار سرعت حوادث و انقلاب ها و تغییرات متعدد پازل سیاست منطقه ای باعث شد تا در نهایت آنچه بدست آمد چیزی به جز تشدید تعلیق و تیرگی روابط با همسایگان عرب نباشد.همه آنچه که گفته شد دست به دست هم داد تا یکسال پیش در چنین روزهایی و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، تقریبا ارتباط تهران با اکثر قریب به اتفاق پایتخت های عربی محدود به حداقلها باشد. اکنون کمتر از یک سال از روزی که کلید پاستور از احمدی نژاد و یارانش پس گرفته شد و میانه روی و تنش زدایی جایگزین دیپلماسی تهاجمی شد، گذشته است. در این چندماهه قطار دیپلماسی که مدتها پیش از ریل خارج شده بود به ریل تعادل بازگشت و موانع پیش رو یکی پس از دیگری در حال رفع شدن است و مسابقهای برای احیای رابطه با تهران از اروپا تا همسایه ها درحال برگزاری است. از این رو ریاض که تا همین یک سال پیش آتش بیار معرکه ایران هراسی بود پیشقدم دعوت از وزیرخارجه کشورمان برای احیا و تلطیف روابط می شود، امیر جدید و جوان قطر در گفتگو با رسانههای عربی از سفر قریب الوقوع خود به تهران میگوید و امیر کویت نه تنها در جایگاه امیر یک کشور که در قامت رییس این شورا و به نمایندگی از شیوخ همسایه برای وساطت در جهت بهبود روابط شش کشور عربی در عالم همسایگی با ایران می شود. اگرچه در گفتگوهای رسمی چیز چندانی از ماموریت اصلی امیر کویت در جریان سفر به تهران، دستگیر رسانه ها نخواهد شد، اما قطعا سیر تحولات به سرعت همه چیز را نشان خواهد داد و به زودی مشخص می شود که شیخ عرب چه آورد و چه برد؟
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.