مهمترین چالش‌های پیش روی السیسی؛ کار دشوار ارتشبد در سرزمین فراعنه

مهمترین چالش‌های پیش روی السیسی؛ کار دشوار ارتشبد در سرزمین فراعنه

خبرگزاری تسنیم: امنیت و اقتصاد مهمترین خواسته‌های مردم سرزمین فراعنه از السیسی است، البته امنیت در راس خواسته‌های پیش از انتخابات بود که قطعا همچنان به عنوان خواسته مهم مصری‌ها مطرح خواهد بود.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، همانطور که انتظار می رفت و نتایج نهایی و رسمی انتخابات ریاست جمهوری مصر هم نشان داد، عبدالفتاح السیسی همان کسی که محمد مرسی را از قدرت برکنار کرد، بنا به گفته مسئولان برگزاری انتخابات سرزمین فراعنه با کسب 23 میلیون رای معادل 96 درصد شرکت کنندگان عنوان دومین رئیس جمهور پس از سقوط مبارک را به خود اختصاص داد، هر چند میزان مشارکت تنها به 47 درصد رسید.

روزنامه نیویورک تایمز در مطلبی تصریح کرده است که عبدالفتاح السیسی در  انتخابات صوری به پیروزی رسید. این روزنامه نوشت میزان رای گیری در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بسیار کمتر از سطح انتظارات السیسی بود، زیرا وی به دنبال کسب بیشترین آرا بود تا اثبات کند که اکثریت ملت حکومت مصر را به وی تفویض کرده است.چرا که فقط 47 درصد از واجدان شرایط رای دادن شرکت کردند در حالی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 که به پیروزی محمد مرسی منجر شد، میزان مشارکت 52 درصد بود.

باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا هم به نتیجه رسمی انتخابات ریاست جمهوری مصر که به پیروزی السیسی منجر شد، اعتراف و ابراز امیدواری کرد که روابط مصر و آمریکا در چارچوب مشارکت راهبردی میان آمریکا و مصر در دوران حکومت السیسی با پیشرفت همراه شود.

اوباما از تمایل خود برای دیدار با وزیر دفاع سابق مصر که اکنون رئیس جمهور این کشور شده است، خبر  داده است.

اخوانی‌ها همچنان السیسی را کودتاچی می‌دانند تا رئیس جمهور منتخب و قانونی

هر چند نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر که حتی ناظران بین المللی و غربی ها صوری بودن آن را رد نمی کنند، با اعلام پیروزی قاطع السیسی و کسب 23 میلیون رای معادل 96 درصد، مخالفان قدرتمند وی یعنی اخوان المسلمین و گروههای همسو بار دیگر السیسی را کودتاچی خوانده که با برکناری محمد مرسی رئیس جمهوری منتخب، راه حکومت بر مصریان را هموار کرد.

حاتم عزام رئیس حزب الوسط تاکید کرده است کسی که با سلطه بر اراده آزاد و پاک ملت مصر به کشتار و بازداشت و ظلم پرداخت، مشروعیت و لیاقت ریاست جمهوری را ندارد، کسی که باعث بروز بحران شده، شایسته ریاست جمهوری نیست.

از سوی دیگر اسامه رشدی رهبر سابق جماعت اسلامی مصر هم با کودتا خواندن اقدام ارتش در برکناری محمد مرسی که توسط عبدالفتاح  السیسی انجام شد، این حادثه را آغاز موج جدیدی از بی ثباتی و ناآرامی در سرزمین فراعنه توصیف و سرنوشت تلخی را برای السیسی پیش بینی کرد.

اخوانی ها تاکید کرده اند هرگز از اعتراضات مسالمت آمیز خود تا لحظه رسیدن به اهداف انقلاب ژانویه 2011(سرنگونی مبارک و روی کار آمدن محمد مرسی) دست نخواهند کشید.

این در حالی است که رسانه های طرفدار مرسی از آنچه انتفاضه زندانها خوانده اند در تلاش برای رساندن صدای خود به جهان پس از ماهها رنج و سرکوب و شکنجه خبر داده اند.

این رسانه ها نوشتند موج جدیدی از انقلاب را دهها هزار نفر از زندانیان در داخل زندانهای کودتا(طرفداران مرسی، اقدام السیسی را کودتا می خوانند) در تلاش برای رساندن فریاد و صدای خود به جهان پس از ماهها شکنجه و سرکوب و رنج به راه انداخته اند که بر این اساس، 23 هزار زندان مخالف در 90 زندان به اعتراضات خود ادامه می دهند.

ائتلاف 30 ژوئن و آینده انقلاب مردمی مصر(سرنگونی رژیم حسنی مبارک)

یک رسانه طرفدار محمد مرسی با توصیف عاملان برکناری اولین رئیس جمهور منتخب پس از مبارک به عنوان ائتلاف 30 ژوئن نوشت : ماهیت ائتلاف 30 ژوئن حامی عبدالفتاح السیسی چیست و آیا این  ائتلاف بیانگر منافع انقلاب 25 ژانویه (سرنگونی حسنی مبارک) است؟ آیا گزینه هایی وجود دارد؟

طرف‌های تشکیل دهنده ائتلاف 30 ژوئن

ائتلاف 30 ژوئن(طرفداران مرسی آن را کودتا و طرفداران السیسی آن را انقلاب می نامند) بیانگر یک قدرت سیاسی یا اجتماعی واقعی نیست بلکه شامل بخشهای مختلفی از نهادهای دولتی همچون ارتش، پلیس، دستگاه قضایی و اداری و الازهر در کنار جنبش تمرد و برخی احزاب مدنی که پایگاه مردمی وسیعی ندارد، حزب سلفی النور و برخی نخبگان چپ گرا و لیبرال و بخش بزرگی از بازرگانانی می شود که از سقوط رژیم حسنی مبارک متضرر شدند که درهای کسب سودغیر قانونی و بدون هرگونه دیدگاه اقتصادی ملی واقعی به روی آنها باز شده است.

این ائتلاف از حمایت مردمی به ویژه طبقه هنرمندان، رسانه ها و برخی از طبقات فقیر و متوسط که رسانه ها توانستند بر آنها تاثیربگذارند و نیز حمایت مالی ملوکانه برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان و حمایتهای روسیه، اروپا و آمریکا برخوردار است.

بخشهای تاثیرگذار جامعه مصر از این ائتلاف خارج هستند و جایی در آن ندارند که شامل جریان اسلامگرا با تمام گروههایش از جمله اخوان المسلمین، مهمترین جنبشهای اعتراضی جوانان در راس آنها جنبش 6 آوریل، سوسیالیستهای انقلابی، راه انقلاب(طریق الثوره) و میدان سوم(المیدان الثالث) و هزاران جوانی که به گروههای مشخصی وابستگی ندارند قرار دارند. مشارکت نکردن جوانان در همه پرسی مربوط به قانون اساسی تعدیل شده به وضوح نمایان بود.

واقعیت امر این است که اشتباهات سیاسی پیاپی دولت از شکست در حل پرونده های روزانه و به کارگیری طرفداران مبارک در دولت و استانها، قانون تظاهرات و انجام محاکمه های نظامی بر اساس قانون اساسی جدید(پس از برکناری محمد مرسی) آغاز می شود و با آزادی مبارک و سردمداران حکومت وی و قاتلان تظاهرکنندگان و محاکمه فعالان جوان زن پایان می یابد. این اشتباهات منجر به مخالفت بخشهای گسترده ای از جوانان با رویکرد فعلی و تمام اقدامات امنیتی ظالمانه ای شده است که مصر از سوم جولای گذشته شاهد بوده و بسیاری از آنها آنچه را پس از سوم جولای رخ داد، ضد انقلاب و کودتا قلمداد می کنند.

همچنانکه جنبش دانشجویی قدرتمندی در بیشتر دانشگاههای مصر جایی در ائتلاف 30 ژوئن ندارند و حتی به سبب انتقال درگیریهای سیاسی به دانشگاهها با آن مخالف هستند که به کشته شدن 176 دانشجو و هفت استاد و بازداشت حدود هزار و 347 دانشجو و 160 استاد در کنار اخراج دهها دانشجو از دانشکده ها و صدها دانشجو از خوابگاهها و اخراج 32 استاد از سوم جولای 2013 تا مارس 2014 بر اساس گزارشهای حقوقی صادره از آزادیهای آکادمیک در مصر منجر شده است.

بر این اساس تصور نمی شود که خشم جنبش دانشجویی با ادامه اصرار دولت بر راه حل امنیتی در داخل دانشگاهها و سرخوردگی رهبران دانشگاهی پایان یابد.

عبدالفتاح ماضی تحلیلگر عرب معتقد است با وجودی که برخی مطالبات دانشجویی واقع بینانه نیست، با این حال باید حرف دانشجویان را گوش کرد و آنها را در برطرف کردن تمام آثار ویرانگری که میراث مبارک است، مشارکت داد.

به جریان اسلامی برمی گردیم خطر بزرگی در این نهفته است که برخی تصور کنند هر مسیر بدون این جریان موفق خواهد بود. این جریان دربرگیرنده میلیونها نفر از مردم است با وجود پراکندگی طرفدارانش در گذشته و توزیع آنها در چندین حزب، اما اوضاع پس از 30 ژوئن سبب شده است که همگی خطر مشترک را احساس کنند و به همین سبب بعید نیست که ائتلافها یا احزاب هوشیارتر و منسجم تر از احزاب پیش از 30 ژوئن شکل گیرد.

البته نباید این نکته را نادیده گرفت که سیاستهای امنیتی و نقض حقوق بشر از 30 ژوئن به شکل گیری گروههای خوشه ای خشن طرفدار این جریان(اسلامی) منجر شده است و جامعه از پیامدهای انتقامجویانه منفی آن برای سالها رنج خواهد برد حتی اگر کشور به آشتی سیاسی برسد.

منافع ائتلاف

ائتلاف 30 ژوئن بیانگر اهداف انقلاب مصر که بیش از سه سال از آغاز آن می گذرد انقلابی که به سرنگونی رژیم حسنی مبارک منجر شد، نیست این ائتلاف با ترکیب فعلی آن یک ائتلاف متزلزل و لرزان است که هیچ توافقی جز توافق طرفهای تشکیل دهنده آن بر دشمنی با جریان اسلامی و کنار گذاشتن آن از صحنه سیاسی آن را سرپا نمی گذارد.

پس از آنکه هدف علنی تظاهرات ژوئن، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام بود، این مساله به تدریج به تکیه بر کنار گذاشتن اسلامگراها از صحنه سیاسی و مبارزه با آنها انجامید که به مبارزه با تروریسم معروف شده است.

البته برخی طرفها در داخل ائتلاف 30 ژوئن وجود داشته که معتقدند فقط ارتشبد السیسی قادر به تحقق انتقال واقعی به دموکراسی است، اما اکثریت مطلق طرفهای این ائتلاف خواهان دموکراسی نیستند و اصلا دموکراسی را نمی شناسند، بلکه بخش قابل توجهی از این ائتلاف به حفظ امتیازهای قدیمی که در دوران حکومت حسنی مبارک از آن بهره مند بود چشم دوخته است مانند نهادهای رسمی یا بخشهای عالی درون این نهادها به طور مشخص که از انقلابی که منجر به سرنگونی مبارک شد، متضرر شدند.

نظام مبارک آنچه را که می توان " نظام مشاغل طایفه ای" توصیف کرد در داخل بخشهای تاثیرگذاری مانند پلیس، ارتش و دستگاه قضایی به جا گذاشت و برای لغو این نظام تلاشهای گسترده و نظام سرسختانه و قاطعانه دولت قانون و نهادها و شهروندی ضرورت دارد.

بازرگانان متضرر از انقلاب ژانویه و طرفداران رژیم حسنی مبارک که بار دیگر به عرصه سیاسی و رسانه ای بازگشتند اساسا دوست ندارند واژه انقلاب 25 ژانویه را بشنوند و این اطراف برای بازگشت امور به دوران گذشته فشار وارد می کنند، زیرا این انقلاب به منافع آنها ضربه زد و امتیازهایی را که از آن برخوردار بودند، از بین برد.

اما طرفهایی از ائتلاف 30 ژوئن شامل هنرمندان و رسانه ها از دوران مبارک به قانون گریزی و عدم پایبندی به هیچ یک از اصول حرفه ای یا اخلاقی به بهانه آزادی هنر و ابتکار عادت کرده اند و انقلاب برای آنها پایبندی به اصول و ضوابط کار حرفه ای را الزامی کرده بود و به همین سبب این طرفها هرگز به خاطر دولت قانون و بازخواست و مسئولیت پذیری فشار نمی آورند بلکه به خاطر ادامه برخورداری از امتیازهای و منافعی که در دوران مبارک بهره مند بودند،‌اعمال فشار می کنند.

اما برخی احزاب ائتلاف 30 ژوئن معتقد بوده که کنار گذاشتن و حذف اسلامگراها از صحنه سیاسی، درها را به روی آنها برای کسب اکثریت پارلمان و تشکیل دولت و در اختیار گرفتن ریاست جمهوری باز می کند که این امر کاملا بعید است نه فقط به سبب اوضاع نابسامان امنیتی و حالت جنگ سیاسی مستمر که هر گونه روند سیاسی را مختل کرده است و نه به خاطر اینکه این احزاب قادر به ایجاد جایگزینها نیستند و پایگاه مردمی ضعیفی دارند بلکه همچنین به خاطر اینکه رئیس جمهوری آینده به شریکی در حکومت نیاز نخواهد داشت و وی حرف آخر را خواهد زد و حتی ممکن است حزب خاص وی تشکیل شود که حزب دولت باشد و همان نقشهایی را ایفا خواهد کرد که حزب سابق مبارک انجام خواهد داد تنها به این تفاوت که در ظاهر آراسته تر خواهد بود.

اما طبقات فقیر و متوسط ائتلاف تصور می کنند که رئیس جمهوری آینده قادر به تحقق منافع آنها یعنی امنیت، ثبات و بهبود اوضاع اقتصادی می شود.

به طور کلی باید گفت دموکراسی، حکومت قانون، عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی واقعی در برنامه های بخش اعظم اعضای این ائتلاف(ائتلاف 30 ژوئن) متزلزل جایی ندارد.

با این حال این ائتلاف ممکن است با توجه به حمایتهای ملوکانه برخی رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس و غربی ها تا مدتی به حیات خود ادامه دهد، اما منافع طرفهای تشکیل دهنده با یکدیگر تعارض پیدا خواهد کرد و قطعا با ادامه بحرانها متلاشی خواهد شد.

نبرد سیاسی میان نیروهای انقلاب و نیروهای ضد انقلاب(که به برکناری محمد مرسی توسط ارتش منجر شد) که خواهان تداوم نظام مبارک بدون شخص مبارک است ادامه خواهد یافت تا ائتلاف ملی دموکراتیک واقعی شکل بگیرد، ائتلافی که بیانگر واقعی منافع نیروهای انقلاب 25 ژانویه خواهد بود و هدف اساسی یا اولویت اصلی آن تحقق اهداف انقلاب واقعی مصر یعنی ایجاد نظام دموکراتیک واقعی خواهد بود و این نظام به تشکیل دولت مدنی منتخب و مسئولیت پذیر و قادر به حل پرونده های واقعی همچون توسعه اقتصادی، عدالت اجتماعی برای فقیران و ترسیم سیاست خارجی منجر خواهد شد که بتواند با حالت دنباله روی خفت بار از خارج مقابله کند.

مصریها در صورتی به ایجاد یک تشکل ملی دموکراتیک واقعی که بیانگر انقلاب ژانویه باشد، خواهند رسید که هزینه ای که هر طرف به خاطر سیاستها و گزینه های فعلی خود پرداخت می کند، افزایش یابد.

یعنی هنگامی که احزاب مدنی این نکته را درک کنند که پیروزی آنها هرگز بر ویرانه های جریان اسلامی محقق نخواهد شد بلکه از طریق تلاش در میان مردم و با ارائه برنامه های روشن صورت خواهد گرفت و هنگامی که جریان اسلامی درک کند که به تنهایی نمی تواند در صحنه فعالیت کند و باید به دنبال شرکای ملی برای تحقق برنامه های ملی مشترک بگردد

و هنگامی که فرماندهان نظامی این حقیقت را درک کنند که آنچه درسال 2011 در مصر رخ داد ،انقلاب واقعی بر ضد رژیم مستبد و فاسد بود وانقلاب متوقف نخواهد شد مگر آنکه به راهی که منجر به تشکیل دولت دموکراتیک منتخب شود،برسد که ارتش و هر موسسه غیرمنتخب دیگر نتوانند برنهادهای منتخب مسلط شوندوهنگامی که سران نظامی درک کنند که بررسی روابط مدنی و نظامی در نهایت به تقویت دولت ودموکراسی وارتش منجر خواهد شد.

و هنگامی که قدرتهای بین المللی و منطقه ای دولت فعلی مصر(نظامیانی که محمد مرسی رئیس جمهوری منتخب را برکنار کردند)این حقیقت را درک کنند که زمان تغییر کرده و قدرت مردمی و اصرار آنها بر تغییر و رسیدن به آزادی را هیچ کس متوقف نخواهد کرد به ویژه در این زمان که قشرهای مختلف مردم مصر به تلفنهای هوشمند و وسایل ارتباط اجتماعی و فضاهای باز مجهز هستند.

علیس عید بدوان در تحلیلی درشبکه الجزیره از هماهنگی امنیتی حاکمان نظامی مصر با رژیم صهیونیستی انتقاد کرده و می گوید علت اصلی حملات خونین به سربازان مصری در سیناء و دیگر حوادث قتل خالی بودن این منطقه از وجود ارتش مصر در پایبندی به معاهده سازش کمپ دیوید است. آیا اگر ارتش مصر در خط مقدم و مرزی با رژیم صهیونیستی حضور داشت این حوادث برای سربازان مصری رخ می داد.

وی می گوید باعث تاسف است که هماهنگی امنیتی میان مصر و اسرائیل برای کشتار مصریها در سیناء وجود دارد حتی اگر فرض کنیم کسانی که کشته می شوند تروریست یا تکفیری یا افراطی یا قانون شکن و حتی بیگانه و غیر مصری باشند، باز هم این هماهنگی امنیتی با رژیم صهیونیستی تاسف بار است.

اصل این است که نباید با دشمن اسراتژیک برای قتل رقبا در داخل هماهنگی انجام داد، هماهنگی معنایش این است که امنیت مصر و امنیت اسرائیل یکی است و این مساله هرگز پذیرفتنی نیست و نمی توان آن را توجیه کرد و با اراده اکثریت مطلق مردم مصر هم تناقض دارد که خود را جزء اساسی از نبرد با دشمن تاریخی منطقه می دانند.

عزت الجرف از رهبران حزب آزادی و عدالت وابسته به اخوان المسلمین در صفحه تویتر خود، عبدالفتاح السیسی و کسانی که وی را در برکناری محمد مرسی اولین رئیس جمهور منتخب تاریخ مصر همراه کردند، کودتاچیان توصیف کرده که مصر را به پایگاهی در راستای منافع صهیونیستها تبدیل کرده اند.

الجرف در مطلبی نوشت مصر از سوی تمام همسایگانش فقط به خاطر منافع رژیم صهیونیستی به کشور رانده شده و منفور تبدیل شده است که این وضع باب طبع صهیونیستهاست و کوتاچیان به خاطر اقداماتشان مسبب این وضعیت هستند.

وی افزود این مساله پس از افشای اظهارات فرمانده کودتا(عبدالفتاح السیسی) بر ضد الجزایر و آنچه برای سربازان مصری در سودان جنوبی و لیبی رخ داد، به وضوح نمایان شد.

مهمترین چالش‌های پیش روی السیسی

شاکر شبیر تحلیلگر عرب می گوید : ارتشبد عبدالفتاح السیسی یک نظامی جدی و قاطع است در حالی که حمدین صباحی یک غیرنظامی آرام است و اگر نام حمدین با قطر گره خورده که نقش مشکوک قطر در آنچه به بهار عربی موسوم است، برای همه شناخته شده است، نام السیسی هم به عربستان گره خورده چه زمانی که وابسته نظامی در ریاض بود یا پس از شورش 30 ژوئن مورد حمایت عربستان قرار گرفت و سیاست سعودیها در قبال مصر صرف نظر از فرد یا نظامحاکم بر این کشور هم مبهم نیست.

اگر برخی به جمع شدن بازماندگان رژیم مبارک زیر چتر السیسی اعتقاد دارند که این مساله را در دوره ای که ارتشبد مرد قدرتمند سرزمین کنانه بود و نگرانی آنها را به دنبال داشت اما برخی هم معتقد به جمع شدن بازماندگان اخوان زیر چتر حمدین صباحی هستند که این مساله هم نگرانی بخش زیادی از مصریها را تشکیل می دهد.

به گزارش تسنیم، بشیر عبدالفتاح در تحلیلی درالجزیره گفته بودبا وجود حمایتهای مردمی، ارتشبد السیسی در دوران ریاست جمهوری با چالشهای بزرگی در سطح داخلی و خارجی روبرو خواهد بود که شاید مهمترین این چالشها قرار گرفتن در محاصره بازماندگان رژیم مبارک و انگلهای سیاسی، افزایش سقف مطالبات مردمی همزمان با افزایش آهنگ قطب بندی سیاسی و شکاف در جامعه و چشم انتظاری قدرتهای منطقه ای و بین المللی برای مرد ایده آل خود باشد.

وی ورود السیسی به کارزار انتخابات ریاست جمهوری و اداره کشور  در سایه شرایط دشواری که مصر با آن روبرو است، را یک ریسک خوانده بود.

حازم الببلاوی نخست وزیر مصر در جریان برگزاری اجلاس مجمع جهادی اقتصاد در داووس سوئیس با توصیف عبدالفتاح السیسی که آن زمان معاون اول و وزیر دفاع مصر بود به عنوان دیکتاتور و اینکه وی مبارک دوم است، مخالفت کرده بود.

الببلاوی، السیسی را به ژنرال شارل دوگل در فرانسه و دوایت آیزنهاور در آمریکا تشبیه و وی را با آن دو مقایسه کرده است.

وی گفته بود السیسی در معرض فشارهای سنگین مردمی قرار دارد تا نامزد ریاست جمهوری شود و مصر از بحرانها و نآرامیها نجات دهد.

السیسی تجارب زیادی از فعالیت سیاسی یا غیر نظامی ندارد. وی عضو هیچ حزب سیاسی نیست و با وجود بهره مندی از حمایت مردمی از پشتوانه سیاسی قوی برخوردار نیست.

شاید این مساله برخی تشکلهای حامی السیسی مانند جبهه "مصر بلدی"(مصر کشور من) و ائتلاف نمایندگان الشعب شامل نمایندگان سابق پارلمان را به آغاز تاسیس  احزاب سیاسی وادار کرد تا به مثابه پشتوانه سیاسی السیسی عمل کنند.

پیروزی عبدالفتاح السیسی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر مصر پس از بحرانی محقق شد که  اولین نشانه های آن با آمدن مخالفان اخوان المسلمین به خیابانها در 30 ژوئن گذشته تا نقشه راهی که نبرد انتخاباتی ریاست جمهوری یکی از مهمترین محورهای آن به شمار می رود،موج سیسی خواهی جامعه مصر را از زمان توقف در سوم جولای فرا گرفت تا مفاد نقشه راه را اعلام کند.

اینها تناقضاتی بود که همگی در سرزمین فراعنه دور هم جمع شد تا عبدالفتاح السیسی به یک رهبر بلامنازع تبدیل شود اما مهمترین تناقض این است که شخص محمد مرسی رئیس جمهور معزول، عبدالفتاح السیسی را به عنوان وزیر دفاع پس از ارتقا به سرلشگر در آگوست 2012 منصوب کرده بود، مطمئنا اگر مرسی می دانست که قرار است یک سال بعد همین السیسی چه بلایی بر سرش بیاورد،‌قطعا وی را ارتقا نمی داد و به وزارت منصوب نمی کرد.

موج هواداری از السیسی زمانی جامعه مصر را در برگرفت که وی در پس این سکو در سوم جولای ایستاد تا بندهای نقشه راه را اعلام کند، چشمان جهانیان در آن لحظه به فرد ورودی جدید به دنیای سیاست دوخته شده بود.

القاب فراوانی به السیسی داده شد از عبدالناصر جدید تا ناجی، قلب شیر، مرد آهنین و غیره. اما نکته قابل توجه این است که حضور وی در عرصه سیاسی و صعود چشمگیر در یک زمان کوتاه، جهان را حیرت زده کرد.

دولت آمریکا از تعیین السیسی به  عنوان وزیر دفاع مصر به وجد آمد و از قول یکی از مقامات آمریکایی نقل شده که عبدالفتاح السیسی همان شخصی  است که ما(آمریکایی ها) مدتی طولانی با وی ارتباط داشتیم، اما دولت آمریکا خود از حوادث پس از آن نه تنها غافلگیر که شوکه شد.

السیسی بلافاصله با بیان اینکه ایالات متحده هرگز حقیقت آنچه را در 30 ژوئن رخ داد، درک نکرده است.السیسی تلاش کرد اتهام وابستگی به آمریکا را از خود اینگونه دور کند : من در داخل ارتش به اخوان المسلمین نزدیک تر از دیگران بودم و اولین فردی بودم که با آنها مقابله کردم. وی حتی پا را فراتر از این گذاشت و گفت : اینها(اخوان المسلمین) هیچ جایی در دوران من نخواهند داشت.

این در حالی است که دولت آمریکا در واکنش به اعلام رسمی پیروزی عبدالفتاح السیسی در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد

وی خطاب به داخل مصر گفت مصر باید با همبستگی مردم و دور کردن خشونت ساخته شود، درهای آشتی به روی تمام کسانی که دستانشان به خون آغشته نیست، باز است.

السیسی خطاب به خارج هم گفت ما با تمام جهانیان روابطی داریم که باید آن را گسترش دهیم، البته این روابط به زیان هیچ کس نخواهد بود.

رئیس جمهوری جدید مصر بیش از همه در سخنانش از امید و امنیت و آینده سخن گفته و البته از وعده دادن یا تعیین مهلتهای زمان بندی شده برای حل بحرانهایی که مصر با آن دست و پنجه نرم می کند، دوری کرده است. رئیس جمهور جدید مصر می گوید: ما نیاز به اصلاحات بنیادین و اساسی داریم.

مردم مصر از ساکن کاخ اتحادیه می خواهد که مسکن های موقت را به درمانهای ریشه ای تبدیل کند تا جراحات عمیق آنها را التیام بخشد و مصر جان دوباره بگیرد.

مهمترین پرونده‌هایی که در انتظار رئیس جمهوری جدید مصر است:

السیسی پیروز انتخابات ریاست جمهوری مصر با پرونده های دشوار و پیچیده ای روبرو است تا بتواند مصر را پس از ناآرامی ها و اقدامات خشونت آمیزی که از انقلاب 25 ژانویه با آن روبرو بود، به ساحل آرامش و شکوفایی برساند. امنیت و اقتصاد در راس این پرونده ها قرار دارد.

2 سال سرنوشت ساز در مقابل السیسی

رئیس جمهور جدید مصر باید در دو سال نخست ریاست خود برای ایجاد تغییرات ملموس در این کشور اقدامی انجام دهد.

عجیب نیست که برخی مصریها پس از پیروزی عبدالفتاح السیسی که وی را ناجی خوانده اند، به رقص و پایکویی پرداختند. اکنون مصریها منتظر هستند که ببینند ارتشبدی که پله های ترقی را به اصطلاح یک شبه طی کرد، برای حل بحرانهای دشوار چه چیزی در چنته دارد، بحرانهایی که مصریهای شادمان از پیروزی السیسی پس از فروکش کردن شادمانی خود، تلخی آن را احساس خواهند کرد.

امنیت و اقتصاد مهمترین خواسته های مردم سرزمین فراعنه از السیسی است، البته امنیت در راس خواسته های پیش از انتخابات بود که قطعا همچنان به عنوان خواسته مهم مصریها مطرح خواهد بود.

وضع امنیتی داخل مصر و وضع امنیتی اطراف سرزمین کنانه پرونده اساسی بر روی میز رئیس جمهوری جدید است، همپیمانی های امنیتی با کشورهای همسایه و روابط خارجی هم اهمیت کمتری نخواهد داشت.

اقتصاد پرونده پیچیده دیگری است تا السیسی کار دشواری در پیش داشته داشته باشد، بیش از 14 درصد جوانان مصری بر اساس آمارهای رسمی با بیکاری دست و پنجه نرم می کنند و بیش از 27 درصد جامعه مصر هم زیر خط فقر زندگی می کنند.

جرج اسحاق عضو شورای ملی حقوق بشر می گوید رئیس جمهور جدید باید خواستار برگزاری کنفرانس ملی شود و از همه کارشناسان در تمام زمینه ها دعوت کند در این کنفرانس شرکت کرده و دیدگاهها و سیاستهای راهبردی برای تمام مشکلات مصر در این کنفرانس مطرح شود و همه گروههای سیاسی درباره آن به توافق برسند و هیچ فردی هم کنار گذاشته نشود.

اما شاید یکی از مهمترین و بزرگترین چالشهای پیش روی السیسی در دوران ریاست جمهوری اش، همان هایی باشند که زمانی یکی از اعضای آنها، وی را با ارتقای درجه به مقام وزارت منصوب کرده بود.اپوزیسیون همچنان به قوت خود باقی است، اخوان المسلمین همچنان به تظاهرات خود حتی با وجود اعلام پیروزی السیسی برای بازگرداندن محمد مرسی ادامه می دهند که وی را رئیس جمهوری مشروع و قانونی می دانند و السیسی را عامل کودتا علیه مرسی معرفی می کنند.

البته یک چالش دیگر هم در مقابل السیسی قرار دارد که شاید خطرناک ترین چالش هم باشد، چالشی که یک رسانه غربی به آن اشاره کرده است.این رسانه در واکنش به پیروزی عبدالفتاح السیسی در انتخابات ریاست جمهوری مصر، نوشته است ارتش بزرگترین تهدید برای حکومت السیسی است.

روزنامه واشنگتن پست خاطر نشان کرده است مهمترین تهدید برای حکومت عبدالفتاح السیسی نظامی، خود ارتش است.

این روزنامه در ادامه نوشت السیسی هرگز نخواهد توانست خود را از زیر سلطه شورای عالی نیروهای مسلح یا همکاران ژنرال خود آزاد کند، آنها در ستاد انتخاباتی السیسی مشارکت نداشتند و او را دوست ندارند و فقط به انتخابات آتی پس از چهار دیگر چشم دوخته اند تا نامزد نظامی مقبول تری را در صورتی که نیاز باشد برای رقابت با  السیسی نامزد کنند.

حمدین صباحی نامزد شکست خورده انتخابات و تنها رقیب السیسی و تحریم کنندگان انتخابات اخیر هم قطعا فکر و ذهن رئیس جمهور جدید را به خود مشغول خواهد کرد، هر چند ارتشبد به صباحی به خاطر  اینکه با مشارکت خود در انتخابات رقابت جدی را ایجاد کرده بود، تبریک گفت.

رئیس جمهور جدید سرزمین فراعنه از داشتن عصای سحرآمیز سخن گفته است و این عصا را همان اراده مصریها خوانده است،

السیسی در  اولین پیام پس از  اعلام رسمی پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری گفته است با همکاری مردم مصر برای تحقق آزادی و عدالت اجتماعی تلاش خواهد کرد.

هواداران ارتشبد عبدالفتاح می گویند مصر در حال حرکت به مرحله ای بهتر از گذشته است. به گفته آنها برای قضاوت درباره عملکرد السیسی باید دو سال دیگر صبر کرد که آیا عملکرد خوبی داشته است یا خیر، دو سالی که رئیس جمهور جدید درخواست کرده است تا به گفته وی شهروندان مصری بهبود در اوضاع امنیتی، اقتصادی و اجتماعی را لمس کنند، کسانی که مصر و السیسی را زیر نظر دارند معتقدند در این دو سال اگر السیسی موفق به عبور از آن نشود، ممکن است دوباره آنچه در میادین رخ داده بود، بازگردد.

انتهای پیام/ع

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
گوشتیران
رایتل
triboon
طبیعت