خمینی زنده است؛ از کوچههای عراق تا موکب ۱۴۳۵ عراقیها به نام خمینی(ره)
خبرگزاری تسنیم: ماجرای عشق عراقیها به امام به قبل از مهرماه ۱۳۴۴ و پیش از تبعید امام به نجف برمیگردد. این علاقه بعد از قریب به ۵۰ سال همچنان ادامه دارد و در اربعین ۱۴۳۵ این بچههای عراقی هستند که موکب امام خمینی(ره) را به راه میاندازند.
خبرگزاری تسنیم: در حاشیه جلسهای که چندی پیش با یکی از شخصیتهای تراز بالای فرهنگی داشتیم برای ما از خاطرات سفر خود به کشورهای مختلف دنیا میگفت. خاطراتی که در موارد زیادی مایه تعجب خود او شده بود. در کشورهای آمریکایی، آفریقایی، اروپایی و آسیایی موارد زیادی دیده بود از مردمی که خود بدون فعالیت دستگاههای دولتی ایرانی به سراغ امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب آمده بودند و گفتههای آنان را دنبال میکردند. او میگفت: «امام خمینی(ره) همان آرش کمانگیر ماست. تیری که امام 35 سال پیش پرتاب کرد، هنوز بر زمین ننشسته و همچنان تمام مرزهای دنیا را طی میکند. خط امام جغرافیا ندارد و پایان ندارد. چه ما کاری کرده باشیم چه نکرده باشیم این گفتمان همچنان به مسیر خود ادامه داده و دل های مردم دنیا را یکی یکی تسخیر کرده است.»
پرونده «عصر خمینی» تلاش دارد به پدیده قرن اخیر، انقلاب اسلامی خمینی کبیر(ر) بپردازد. پدیدهای که هنوز اثرات آن در نقطه نقطه دنیا در جریان و زنده است. در روزگاری که ظلم انقلاب صنعتی روح بشر را پژمرده و مرده کرده بود، انقلاب خمینی(ره) حرف از عدالت و حیات میزد. پیام امام روحالله در سکوت رسانهها همچنان خودجوش با دل ملتها پیوند خورده و انعکاس خود را از میان مردم دنبال میکند. کوچههای همه کشورهای جهان از ایجاد این پیام تا ماندگاریاش تا همین روزها خاطرات زیادی از امام و فرزندان انقلابی اش دارد. کوچههایی که شاید هیچوقت در قاب رسانهها قرار نگرفتند یا نگریند اما در دل خود خروش ملتها را دارند.
این خط شعار نیست بلکه حقیقتی است که بسیاری بر آن واقعی بودن آن صحه میگذارند. شعارها در قاب خمینی(ره) معنای واقعی خود را پیدا میکردند. خط مقدم خروشی نوین در جهان، خود امام خمینی(ره) بود. این خروش را از دل ملتها آغاز کرد.
امام خمینی(ره) در کوچههای نجف
1- اخبار تحولات ایران و تظاهرات مردمی را دنبال میکردند. از همان ابتدا مسائل مربوط به مرجعیت برای آنها مهم بود. از سال 42 که مواضع روحانیت با سخنرا نیهای امام جدی تر شده بود مدام مواضع و سخنان او را دنبال میکردند. از همان ابتدا اهالی کاظمین، نجف و کربلا ارتباط دیگری با امام و حاج آقا مصطفی داشتند. 13 مهرماه 1344 بود که امام از ترکیه به عراق تبعید شد. بعد از زیارت کاظمین، سامرا و کربلا، اهالی نجف اجازه ندادند که امام تنها بماند. امام مرجع تقلید جمع زیادی از مردم عراق بود. شیعیان عراق آمدند و گرد امام جمع میشدند. برای امام خانه گرفتند و آبانماه کلاسهای درس امام در مسجد شیخ انصاری(ره) شروع شد.
هر روز بر حجم طلبههای عراقی، ایرانی در پای درس امام اضافه میشد. کمیت و کیفیت کلاسها به حدی رسی که بعدها شیعیان زیادی از کشورهای افغانستان، لبنان، هند، کویت، عمان، سوریه و … به این کلاسها اضافه شدند. درس میخواندند و با دستور و موافقت امام شهریه میگرفتند. منبرهای امام همچنان سیاسی هم بود. از همان ابتدا و بعد از گفتگوی کوتاه با نمایندۀ اعزامی عبدالسلام عارف، رئیسجمهور عراق، و ردّ پیشنهاد مصاحبه رادیو ـ تلویزیونی ثابت کرده بود که او شخصیتی نیست که اصالت مبارزه خود را وجه المصالحه رژیمهای بغداد و تهران قرار دهد.
امام خمینی در مسجد شیخ انصاری نجف
در چند مرحله تا مرز رویارویی و قیام علیه حکام بغداد هم پیش رفت. ظلم، ظلم بود چه در عراق چه در ایران و خمینی مرد عدالت. 13 سال سلسله درسهای خارج فقه امام علیرغم همه مخالفتها و کارشکنیها نسل دیگری از شیعیان انقلابی و عدالتخواه را تربیت کرد. در همین سالها بود که علی رغم فشارهای رژیم بعث بعد از به قدرت رسیدن در عراق و اخراج طلاب ایرانی از عراق، کلاسهای درس ولایتفقیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
اول آبان 1356 آیتالله مصطفی خمینی(ره) به طرز مشکوکی به شهادت رسید. پیکر مطهر او با حمایت و تشییع طلبههای عراقیها در حرم مطهر امیرالمؤمنین علی (ع) به خاک سپرده شد. کار به نیویورک کشید و بعد از جلسه وزرای خارجه ایران و عراق تصمیم به اخراج امام از عراق گرفته شد. دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسیله قـواى بعثـى محاصره شد. محاصرهای که با مخالفت جدی مردم عراق مواجه شد . همین اعتراضات اخراج امام را به تأخیر انداخت اما سرانجام در 12 مهر، امام خمینى نجف را به قصد مرز کـویت ترک گـفـت. دولت کویـت با فشار رژیـم ایـران از ورود امـام جلوگیـرى کـرد. صحـبـت از هجـرت بـه لبـنـان یا سـوریه بـود امـا امام به پاریـس رفت. این آخرین دیدار امام با مردم عراق نبود. امام در قلب آنها مانده بود.
حضور علمای عراقی در منزل امام خمینی(ره) بعد از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی
2- انقلاب پیروز شده بود. سال 1359 صدام حسین به نمایندگی و با حمایت کشورهای دنیا به جنگ با مردم ایران آمد. هر چند که در جنگ با ایران نیروهای رژیم بعث حضور داشتند اما صدام با فشار بر خانوادههای عراقی تعداد زیادی از فرزندان آنان را به میدان جنگ میکشید. عده زیادی از جوانان عراقی که هنوز امام خمینی(ره) را مرجع تقلید خود می دانستند در مخالفت با سیاستهای صدام به زندان افتادند.
تعداد زیادی از عراقیها به صورت مخفیانه به ایران مهاجرت کردند و بخشی از آنان با حضور در جبههها علیه صدام و در حمایت از انقلاب اسلامی جنگیدند. شاید این اولین نمونه در عالم بود که این تعداد از مردم یک کشور متجاوز به دفاع از کشور دیگر پرداخته و علیه رژیم خود میجنگیدند. عکس خمینی(ره) بر سینه میزدند و علیه صدام میجنگیدند. بعدها همین رزمندگان عراقی، دفاع مقدس ایرانیها سربازان گمنام خمینی(ره) شدند و حلقههای اولیه سپاه بدر را تشکیل دادند.
تصویری از سنگ مزار یک مجاهد عراقی جبهه ایران علیه عراق در سالهای دفاع مقدس
منصور گرجیزاده، فرمانده سپاه ششم و جانشین شهید علی هاشمی در کتاب خاطرات خود از دوران اسارت در زندان الرشید عراق به تعداد زیادی از زندانیان عراقی که قصد همکاری با صدام نداشته و طرفدار امام خمینی(ره) بودند، اشاره میکند. از عراقیهایی که جبهه را جنگ ایران و عراق ندیده بودند و آن را جنگ اسلام و کفر میدانستند. او خاطرات زیادی از شکنجه و اعدام آنها دارد. درباره ملاقات خود با یکی از آنها در زندان الرشید میگفت: « جواد بصروی اهل بصره میگفت که مادرم به من گفته است که جواد انشاءالله بروی زیر تریلی له بشوی ولی در جنگ عراق با ایران کشته نشوی چرا که در آن جنگ حتما به جهنم میروی اما اگر در جای دیگری کشته شوی، مانند دیگر کشتهها خواهی بود.» حالا انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) شهید عراقی هم داشت. صدام نتوانسته بود میان خمینی(ره) و عراقیها فاصله بیاندازد.
آیت الله شهید سید محمدباقر حکیم از علمای عراق در میان رزمندگان ایرانی و عراقی در دوران دفاع مقدسو تشکیل سپاه بدر
3- به دلیل فعالیتهای انقلابی و مبارزه علیه رژیم صدام 16 سال تبعید شد. هر چند در سوریه بود اما به گواه خودش از انقلاب و شیوه امام خمینی(ره) الگو گرفت. به شدت با تهران مرتبط بود. امروز او اعتباری برای حزب الدعوه یکی از محبوبترین احزاب عراق است.
پس از حمله نظامی آمریکا به عراق به این کشور بازگشت و در سال 2006 میلادی ریاست اولین دولت دائمی عراق را پس از سرنگونی صدام به عهده گرفت. آمریکا به دنبال خاورمیانه بزرگ و جدید به عراق لشگرکشی کرده بود اما امروز جریانهای صدر، مالکی، حکیم، سیستانی و حتی جریان کردهای تحت رهبری مسعود بارزانی عراق را مدیریت میکنند. امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای محوری است که همه آنها به آن علاقمندند. این علاقه از قبل از انقلاب با نامه طالبانی به امام خمینی(ره) تا دیدار و گفتگوهای همین روزهای نمایندگان جریان حکیم و مالکی با رهبر معظم انقلاب ادامه دارد.
محمدرضا عباسیان، تهیهکننده فیلم «برلین-7»که اثرات حضور آمریکاییها در عراق میپردازد، سفرهای زیادی قبل و بعد از سقوط صدام و حمله آمریکاییها به این کشور داشته است. او برای پروژه سینمایی خود گفتگوهای زیادی با شخصیتهای برتر و اثرگذار عراقی داشته است. او در گفتگویی که چندی پیش با تسنیم داشت به ماجرای یک دیدارش با جلال طالبانی قبل از حمله آمریکاییها به عراق اشاره میکرد و میگفت: «طالبانی علاقه زیادی به امام خمینی(ره) داشت به گونهای که در آن دیدار ارادت خود را با این جمله بیان کرد که من نوکر امام خمینی(ره) هستم». آمریکا که به بهانه سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرده بود. سرانجام سال 2011 خاک عراق را با تعداد زیادی کشته ترک کرد. دوران حضور آمریکا تمام شد اما فرهنگ خمینی(ره) که قبل از آمریکا در عراق جریان داشت هنوز جریان دارد.
4- «فرزندان انقلابها مسیر پدران خود را ادامه نمیدهند و هر انقلابی در نسلهای بعد تغییر ماهیت خواهد داد» این یک تز و نظریه جهانی بود که شاهد مدعا زیاد داشت. اما انقلاب خمینی(ره) جدیترین پارادوکس برای این تز جهانی شد. نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی ایران خیلی محکمتر از نسلهای قبل و با تجربهلای اندوختهتر در مسیر آرمانهای این انقلاب قرار دارند. انقلاب امام خمینی(ره) مرز نداشت. چرا که خود امام خمینی(ره) میگفت اسلام مرز ندارد. «مردم» جان مایه انقلاب خمینی(ره) بودند. مردمی که لزوماً ایرانی نبودند. انقلابی که قبل از هر چیز «فرهنگ و هوای» ملتها را تغییر داد.
اربعین حسینی 1435 هجری قمری، 24 سال پس از رحلت امام خمینی(ره). در مسیر راهپیمایی نجف تا کربلا چند میلیون شیعه از سرتاسر دنیا آمدهاند. عکس رهبران شیعه را در دست دارند. اما عکس امام خمینی(ره) از همه بیشتر است. جوان و نوجوان های زیادی بر روی کاورهای خود نوشتهاند «نحن ابناء الخمینی مقاوم الی الأبد». دختر و پسر ایرانی، عراقی، ماداگاسکاری، روس، کانادایی، آلمانی، عربستانی، آذربایجانی، عمانی و … بین آنها دیده میشود.
اکثر آنها در دوران رهبری امام یا کودک بودند یا متولد نشده بودند. هر چند امام را ندیدند اما میگویند امام را خوانده یا شنیدهاند. همه جا عکس و یاد امام هست.
کوچههای کربلا، اطراف حرم، روی چند دیوار بنرهای بلندی از تصاویر امام خمینی(ره) آویزان شده است. عدهای جوان به زائران خوش آمد میگویند و به مردم چای، قهوه و خرما تعارف میکنند. اینجا موکب امام خمینی(ره) است. موکب امام خمینی(ره) را بچههای عراق به راه انداختهاند. نه ایرانیها. بچههایی از همان نسلهای سوم و چهارم. عکس امام را بر گردن آویخته یا روی سینه چسباندهاند. خود را فرزندان خمینی کبیر میخوانند. یاد امام در کوچه، کوچههای عراق هنوز زنده است.
داغ شیعیان بحرین را در دل دارند. با یک افغانستانی حرف از سوریه میزنند. با یک مسلمان عربستانی گرم میگیرند و برایش چای میریزند. برایشان ملیت مهم نیست. آنها هم میگویند «اسلام مرز ندارد. برادران مسلمان همه جا یکدیگر را دوست دارند. این عشق را خمینی در دلها ایجاد کرد.» یکی از آنها میگوید «خمینی(ره)، روح خدا همیشه زنده است.»
انتهای پیام/