سیاستهای آمریکا در قبال مصر در دوران السیسی
خبرگزاری تسنیم: سه تن از کارشناسان برجسته اندیشکده مؤسسه واشنگتن در نشستی به بررسی مصر پس از انتخابات و سیاستهای آمریکا در قبال این کشور پرداخته و چالشهای پیشروی آمریکا را برای استقرار دموکراسی در آن برمیشمرند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده مؤسسه واشنگتن، سه تن از کارشناسان برجسته این اندیشکده در نشستی به بررسی روند انتخابات ریاست جمهوری در مصر و رقابت نابرابر در آن پرداخته و چالشهای پیشروی آمریکا را برای استقرار دموکراسی در این کشور برمیشمرند. به زعم این کارشناسان، از آنجایی که واشنگتن نمیتواند به مصر دموکراتیکتری که باب میل او است، دست پیدا کند، باید در عوض بر روی مصری تمرکز کند که به آن نیاز دارد؛ مصری که به لحاظ استراتژیک با آمریکا اتحادی قوی دارد.
اریک بجورنیلاند
در هفتههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری مصر، ناظران بینالمللی پیرامون این کشور صفآرایی کرده بودند تا بدانند که مردم در مورد روند انتخابات چه نظری دارند. در کل، 86 ناظر به نمایندگی از تقریباً 17 کشور مختلف در 25 استان از 27 استان مصر حضور داشتند.
ناظران انتخاباتی نوعاً ملزم به بیطرف باقی ماندن و احترام به قوانین محلی بودند؛ حضور آنها را نباید به مثابه تأیید انتخابات قلمداد کرد. در این انتخابات، ناظران از سیستم ابتکاری جمع آوری اطلاعات استفاده کردند؛ آنها جدولهای کوچکی را در دست گرفته و اقدام به جمعآوری اطلاعات در زمان واقعی نمودند. با توجه به این یافتههای محلی، که دلالت بر مشارکت قابل توجه نداشتند، اعداد و ارقام دولت مبنی بر مشارکت مردمی قابل اعتماد و معتبر به نظر نمیرسد.
علاوه براین، نگرانیهای جدی در مورد فضای سیاسی موجود که این انتخابات را احاطه کرده است، نمایان شده است. هرچند قانون اساسی مصر از آزادی بیان و سایر حقوق حمایت میکند، اما سرکوبی مخالفان، بازداشتهای گسترده و اجرای قانون ضد اعتراضات توسط دولت، برگزاری یک انتخابات واقعاً دموکراتیک را با مشکل مواجه میکند. کمپین حمدین صباحی، تنها رقیب عبدالفتاح السیسی، نسبت به رقابتهای گذشته فضای سیاسی بیشتری را در اختیار داشت؛ از جمله دسترسی بهتر به رسانهها و قابل رؤیت بودن در سراسر کشور. با این حال، رسانههای مصری به شدت طرفدار سیسی بودند و دولت کمپین قدرتمندی را به راه انداخت تا آرای بیشتری به دست بیاورد.
در روز انتخابات، محدودیتهای فراوانی تحمیل شد که دسترسی ناظران را به این فرایند سیاسی دشوار ساخت. برخی از گروههای داخلی راحتتر میتوانستند مجوز رسمی دریافت کنند، اما گروههایی با رویکردهای سیاسی مشخص با برخی محدودیتهای مداوم و موانع رویهای مواجه بودند. مقامات مسئول انتخابات، آموزش بهتری دیده بودند، اما عدم امکان فرجام خواهی نسبت به تصمیمات کمیته انتخاباتی مغایر با استانداردهای بینالمللی بود.
در روز انتخابات همچنین حضور امنیتی سنگین، از جمله ارتش، پلیس و سایر افراد مسلح، احساس میشد. ناظران متوجه حضور تعدادی افراد با لباس همشکل و غیر همشکل در داخل مراکز رأیگیری شدند، که نقش بسیار محسوستر از حد مطلوب را ایفا میکردند. دولت همچنین در دقایق آخر تصمیم گرفت رأیگیری را برای یک روز دیگر تمدید کند؛ در صورتی که ناظران هیچ دلیل قانع کنندهای برای این اقدام نمیدیدند. چنین تمدیدهایی باید تنها در شرایط غیر عادی صورت گیرد.
متعاقب کمپین ریاست جمهوری، مصریها راجع به پیشنویس طرح انتخابات پارلمان بحث و گفتوگو کردند. انتخاب یک قانونگذار جدید احتمالاً این موقعیت را در اختیار کشور قرار میدهد تا دوباره برای خود جهت یابی کرده و آرای بیشتری را در این فرایند سیاسی بگنجاند.
اریک تراگر
واشنگتن با یک معما مواجه است؛ ادامه کمک نظامی به کشوری که در مسیر اتوکراتیک پیش میرود یا توقف کمک برای تشویق و ترغیب دموکراسی. در واقع، در حال حاضر امیدواری اندکی برای نفوذ بر سیاستهای داخلی مصر در مسیری دموکراتیکتر وجود دارد.
کمپین ریاست جمهوری السیسی همان استراتژی سیاسی را به راه انداخت که حسنی مبارک، دیکتاتور سابق به آن متکی بود. نخست، این کمپین بر شبکههای طایفهای و قبیلهای متکی بود که از مبارک حمایت میکردند. این طایفهها در خارج از شهرهای بزرگ، که تقریباً دو سوم جمعیت مصر را در بر میگیرد، بر زندگی سیاسی و اجتماعی تسلط دارند.
دوم، سیسی که برای تأمین مخارج تبلیغات خود به تجار و بازرگانان وابسته بود، بر قدرت نامتمرکز در سرتاسر کشور تکیه کرد؛ و این رویکرد بسیار شبیه به دوره مبارک بود. سوم، همچنانکه لغو برنامه خبری طنز گونه باسم یوسف، که اخیراً صورت گرفت، نشان میدهد، خطوط قرمز قدیمی از نو برقرار شدهاند و این کار در حال حاضر برای سیسی غیر قابل قبول است، همانطور که یک زمانی برای مبارک غیر قابل قبول بود. چهارم، رسانههای مصری فوق العاده ملیگرا شدهاند؛ بسیاری از رسانهها نگران هستند که دولت جدید رسانه دولتی را از نو راه اندازی کند، بنابراین آنها به شدت حامی سیسی هستند تا مانع ظهور رسانههای رقیب شوند.
در حالیکه مسیر دیکتاتوری مصر روبه گرفتاری پیش میرود، واشنگتن برای تقویت دموکراسی در حال حاضر با سه چالش مواجه است. اول، دموکراتهای سازماندهی شده در مصر وجود ندارند؛ اخوان المسلمین در دوره حکومت محمد مرسی گرایشات مستبدانه خود را به نمایش گذاشت و غیر اسلامگرایان نیز در حال حاضر از رهبری حمایت میکنند که به همان روش استبدادی حکمرانی میکند. دوم، عموم مصریها به شدت به واشنگتن بیاعتماد هستند. سوم، نزاع میان اخوان المسلمین و ارتش همچنان به قوت خود باقی است. سیسی و مردم حامی او نگران این هستند که اگر این گروه قادر به تجهیز خود باشد، به قدرت باز گشته و درصدد انتقام برمیآید. این یک نگرانی نظری صرف نیست، چرا که اخوانیها مرتباً تقاضای اعدام سیسی را مطرح میکنند. بنابراین، دولت تقاضای آشتی و مصالحه با این گروه را به مثابه خودکشی قلمداد میکند؛ به همین دلیل هیچ چیزی وجود ندارد که آمریکا بتواند پیشنهاد دهد یا از آن مضایقه کند تا شاید قاهره را وادار نماید اخوان المسلمین را در عرصه سیاسی به حساب آورد.
از آنجایی که واشنگتن نمیتواند به مصر دموکراتیکتری که باب میل او است، دست پیدا کند، باید در عوض بر روی مصری تمرکز کند که به آن نیاز دارد؛ مصری که به لحاظ استراتژیک با آمریکا در یک ردیف قرار میگیرد. در حالیکه بسیاری در واشنگتن نگران هستند که کمک نظامی به دولت فعلی ممکن است توسط مردم محلی به مثابه حمایت از دیکتاتوری قلمداد شود، اما مصریها تمایل دارند که کمک نظامی را به عنوان تضمینی برای امنیت ملی خود در نظر بگیرند و نه به عنوان ابزاری برای نفوذ بر سیاستهای داخلیشان. هرچند واشنگتن نباید مسیر مصر را به عنوان «گذار به سمت دموکراسی» نادیده بگیرد، اما باید در مورد ظرفیت آمریکا برای سازماندهی فوری این مسیر واقعبین بوده و در عوض، بر روی حفظ رابطه استراتژیک تمرکز کند.
میشل دان
مصر در سه سال گذشته چندین مرحله مختلف را پشت سر گذاشته است؛ تمام بخشهای یک دوره طولانی تغییر را که نتیجه نهایی آن نامشخص است. این کشور آشکارا با مشکل واقعی تروریسم درگیر است. مصر همچنین دچار نقض حقوق بشر گسترده است و بسیاری از اشخاص در تظاهرات بازداشت یا کشته شدهاند. گزارشهای گستردهای از شکنجه و محدودیت چشمگیر بر آزادی بیان در این کشور به گوش میرسد. محدودیت بر سخنرانی احتمالاً پس از انتخابات افزایش یابد؛ پس از دوره مبارک، انتقاد از رئیس جمهور، قابل قبول به نظر میرسد، اما انتقاد از ارتش هرگز قابل قبول و پسندیده نبوده است. سیسی با ارتش شناخته شده است، بنابراین، انتقاد از او ممنوع است.
با توجه به اینکه ارتش مصر خود را درگیر جنگی مداوم میبیند، آمریکا نمیتواند سراشیبی منتهی به دیکتاتوری و استبداد را متوقف کند. با این حال، مناسب نیست که واشنگتن همان بسته کمکیای را که درگذشته به ارتش مصر میداده است، اکنون نیز در اختیار آن بگذارد. دولت آمریکا رئیس جمهور جدید را به رسمیت خواهد شناخت و در مورد نیازهای امنیتی قانونی با قاهره همکاری خواهد کرد، اما این رابطه بر حسب آنچه مصر واقعاً به آن نیاز دارد، از حالت تعادل خارج شده است. این رابطه طی چندین سال به سمت تأکید بر جنبه امنیتی سوق پیدا کرده است، در حالیکه از جنبه اقتصادی و مردم به مردم دور شده است. به همین نحو، مصاحبههای سیسی در ماههای اخیر بر بازسازی دولت تأکید داشته است و اشاره اندکی به مردم و توانمندسازی داشته است.
آمریکا باید این پیام را ارسال کند که رابطه او با ملت مصر است و نه فقط با ارتش این کشور. بنابراین، بیشتر همیاری آمریکا باید به سمت مردم تغییر مسیر دهد. نسل جوان روبه افزایش مصر نیاز به آموزش و کسب آمادگی برای وارد شدن به بازار کار دارد. آمریکا نباید در بازی حاصل جمع صفر گرفتار شود؛ حالا زمان تجدید نظر کامل است.
بعید است تجدید نظر در بسته کمکی بر همکاری قاهره با آمریکا تأثیر بگذارد، که این همکاری حتی در هنگام تعلیق کمک نیز ادامه داشته است. این مسئله بر پیمان صلح اسرائیل- مصر نیز تأثیر نخواهد گذاشت؛ قاهره حتی در دوران محمد مرسی نیز به این پیمان وفادار بوده است.
در نهایت، هرچند قانون اساسی جدید مصر به پارلمان نقش پررنگتری را اعطا میکند، اما پیشنویس قانون پارلمان نشان از بازگشت به سیستم انتخاباتی دوره مبارک را دارد، که در آن، سه چهارم کرسیهای پارلمان به وسیله حکم شخصی انتخاب میشوند. این مسئله حزبهای سیاسی جدید مصر را دلسرد میکند، که اعتقاد داشتند از نبود اخوان المسلمین در صحنه سیاسی کشور میتوانند نفع ببرند. با توجه به این شرایط و شرایط دیگر، آمریکا نباید در راهاندازی تیمهای بزرگ نظارت بر انتخابات هزینه کند، که رقابتهای نابرابر مشروعیتساز را، مانند آنچه اخیراً رخ داد، به خطر میاندازند.
انتهای پیام/ع