چراغ مکتبخانه لطفی روشن است
خبرگزاری تسنیم: اکنون چراغ زندگی محمدرضا لطفی خاموش شده؛ اما چراغ مکتبخانه و راهی که او آغاز کرده هنوز هم روشن است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اینجا مکتبخانه میرزاعبدالله است. جایی که از سوی محمدرضا لطفی تاسیس شده تا مکانی برای تدریس موسیقی باشد.
تار یحیی بود و پروآزی از عشق / لطف لطفی می زد آوازی از عشق
یاد عارف یاد باد و یاد او / رمز عشقش مانده با رازی از عشق
با سپیده رفت و می جوشد هنوز / چشمه نوش از دل سازی از عشق
اکنون چراغ زندگی محمدرضا لطفی خاموش شده؛ اما چراغ مکتبخانه و راهی که او آغاز کرده هنوز هم روشن است.
خانواده و شاگردان لطفی دور هم جمع شدهاند تا با ادامه فعالیت مکتبخانه «میرزاعبدالله» و موسسه «آوای شیدا» یاد و خاطره او را زنده نگه دارند.
شاگردان با سازهایشان میآیند و میروند. زخمهها بر سازها زده میشود و آرشهها بر سازها کشیده.
مکتبخانه بار دیگر پذیرای شاگردان شده و برخی از شاگردان نیز در نظر دارند تا با اجرایی در فرهنگسرای نیاوران برخی از قطعات لطفی را بخوانند و بنوازند. آنها جمعه 13 تیر 1393 ساعت 17 و 30 دقیقه به اجرای برنامه میِپردازند.
خواننده این گروه سجاد مهربانی است. او از شاگردان برجسته محمدرضا لطفی بوده است.
مهربانی درباره این اجرا میگوید: همه ما از شاگردان استاد محمدرضا لطفی بودهایم و از نظر روحی و فکری به اندیشههای ایشان بسیار نزدیک هستیم. تصمیم گرفتیم تا برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره ایشان در دلهای اهل موسیقی، برنامهای اجرا کنیم.
وی ادامه میدهد: همه قطعههای این کنسرت از میان ساختههای استاد لطفی انتخاب شدهاند. بخش نخست در آواز اصفهان و دستگاه شور است.
مهربانی تاکید میکند:بسیار خوشحالم که عشق به استاد ما را بار دیگر گردهمآورده است. برای من استاد محمدرضا لطفی هرگز نمرده و تا روزی که زندهام با خاطرههای ایشان زندگی میکنم. به همه دوستداران استاد محمدرضا لطفی قول میدهم که جمع دوستیمان در مکتبخانه را برای همیشه حفظ و چراغ اینجا را روشن نگه داریم.
این خواننده درباره بازگشایی مکتبخانه میگوید: خواسته استاد لطفی این بود که مکتبخانه برای همیشه روشن باشد. اکنون نیز خواسته خانواده استاد و شاگردانش این است که؛ مکتبخانه برای شناخت و معرفی استعدادهای موسیقی به کارش ادامه دهد.
وی ادامه میدهد: پس از مراسم چهلم استاد لطفی، شنبه هفته پیش بود که مکتبخانه را به طور رسمی بازگشایی کردیم.
مهربانی درباره سالهایی که شاگرد محمدرضا لطفی بوده، میگوید: من اواخر پاییز 1387 خدمت استاد لطفی آمدم. در حدود سه ماه در کلاسهای جمعی استاد لطفی حاضر شدم و پس از آن بود که استاد من را به عنوان شاگرد خصوصی خود و کارمند دفترش انتخاب کرد.
وی ادامه میدهد: از اواخر زمستان 1387 تا دو روز مانده به فوت استاد لطفی شاگرد ایشان بودم. حتی روی تخت بیمارستان هم به من درس میدادند.
خواننده گروه بازسازی شیدا درباره حضورش در این گروه میگوید: پس از یک سال و نیم شاگردی استاد لطفی از من خواست که خواننده گروه بازسازی شیدا باشم. به من شش ماه فرصت داد تا آنچه از من خواسته را انجام دهم. خوشبختانه در این کار تا حدودی موفق بودم و خواننده گروه بازسازی شیدا شدم.
مهربانی با اشاره به تدریس درمکتبخانه گفت: استاد لطفی آواز مکتب اصفهان را به من آموخته بود. بعدها قرار شد که من ردیف استاد مهرتاش را که آقای منتشری خوانده بود، در مکتبخانه تدریس کنم. استاد لطفی میخواست تا در کنار تدریس ردیف آوازی عبدالله دوامی، ردیف استاد مهرتاش هم در مکتبخانه درس داده شود. اکنون چند سالی است که من ردیف مهرتاش را در مکتبخانه تدریس میکنم.
یکی دیگر از اعضای گروهی که برای یادمان محمدرضا لطفی به اجرای برنامه میپردازند، مهرزاد هویدا نوازنده دف است.
هویدا درباره حضورش در کلاسهای محمدرضا لطفی میگوید: از سال 1385 که استاد لطفی به ایران بازگشت در کلاسهای استاد لطفی شرکت کردم و بعد از آن نیز افتخار حضور در گروه شیدا را داشتم.
این نوازنده دف درباره شناخت لطفی از ساز دف و دیگر سازها میگوید: در موسیقی ایرانی، سنتی وجود داشته و دارد که برخی از بزرگان موسیقی بر علم موسیقی ایران، محیط بودهاند. شناخت این استادان فراتر از نواختن یک ساز و یا دو ساز بوده است و مهندسی و ساختار موسیقی ایرانی را میدانستهاند و ادامه دادهاند. کسانی چون اعضای خانواده فراهانی از این دست استادان بودهاند.
وی ادامه میدهد: استاد محمدرضا لطفی هم ادامه دهنده این استادان بزرگ بود. وقتی نصب ایشان را بررسی میکنیم؛ شاگرد نوعلی برومند بوده و برومند هم از شاگردان خانواده بزرگ فراهانی بوده است.
هویدا تاکید میکند: استاد لطفی گرچه نوازنده اختصاصی دف نبود اما شناخت و تسلط کاملی بر ریتم و ضرب در موسیقی ایرانی داشت. استاد لطفی در مکتبخانه کلاسهایی با عنوان آموزش ضربهای ادواری برگزار میکردند. در این کلاسها کلیه نوازندهها با سازهای گوناگون حاضر میشدند، مخصوصا نوازندههای سازهای ضربی مانند تنبک و دف. در این کلاسها هنرجویان اطلاعاتی کسب میکردند که در کلاسهای تخصصی خود هم با آنها روبهرو نمیشدند. من این سعادت را داشتم که در کلاسهای استاد لطفی حضور داشته باشم و با تعریف تازهای از ریتم در موسیقی ایرانی آشنا شوم.
این نوازنده دف درباره ورود دف به ترکیب سازبندی گروههای موسیقی ایرانی میگوید: برای نخستین بار محمدرضا لطفی دف را وارد ترکیب سازبندی گروههای موسیقی ایرانی کرد و نخستین نوازنده آن نیز استاد بیژن کامکار بود. پس از این حرکت نیز دیگر گروههای موسیقی ایرانی حضور دف را به عنوان سازی تازه در موسیقی ایرانی پذیرفتند. اکنون نیز شاهد حضور چشمگیر این ساز در گروههای موسیقی ایرانی هستیم.
مهرزاد هویدا با اشاره به اجرایی که در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه میبرند، میگوید: اجرایی که در سیزدهم تیر در نیاوران برگزار میکنیم، حاصل همکاری و همیاری همه دوستداران استاد لطفی است.
وی ادامه میدهد:این اجرا را میتوان از دو منظر دید؛ نخست این که بیانی از احساس شخصی ماست به عنوان شاگردان استاد که میخواهیم به او ادای دین کنیم. از طرف دیگر کسانی که هنگام اجرای این برنامه در نیاوران حاضر میشوند میتوانند به صورت عینی و عملی دستاورد استاد محمدرضا لطفی را ببینند. چرا که همه ما از شاگردان ایشان در چند سال گذشته بودهایم.
هویدا میگوید: ما با تمام وجود و با تک تک سلولهایمان تمام سخنها و نکات استاد لطفی را در نظر داریم و سعی میکنیم که آنها را به کار بگیریم. در این اجرا ما آثار استاد لطفی را اجرا میکنیم تا رایحهای هرچند اندک از نوازندگی محمدرضا لطفی و آثارش برای علاقهمندان زنده شود.
این نوازنده دف که سابقه حضور در گروه شیدا را دارد، درباره تاثیر محمدرضا لطفی در موسیقی ایران میگوید: هنرمند بزرگی مانند لطفی تاثیر خود را بر موسیقی ایران گذاشته و این مکتبخانه نمادی از فعالیتهای محمدرضا لطفی است. لطفی هماکنون صدها مکتبخانه در سراسر ایران تاسیس کرده و تاثیرش را در دل هنرمندان و آثارشان برجای گذاشته است.
هویدا با اشاره به بزرگترین دغدغه لطفی در زمان حیاتش میگوید: گلایه هنرمندان از روزگار مختص دورهی خاصی نیست. روزگار آنگونه که باید، هیچگاه به کام اهل هنر نچرخیده است. بزرگترین دغدغه استاد لطفی؛ فرهنگ و موسیقی بود. بهتر کردن حال مردم و رسیدن به نقطهای از عشق و آرامش و ایجاد فضایی برای زیست بهتر انسان.
وی ادامه میدهد: لطفی برخلاف کسانی که از ایران رفتند و حرفشان را دور از ایران گفتند، اما لطفی اینجا ایستاد و از جان خود و از تمام سلولهای بدنش برای فرهنگ و موسیقی کشور مایه گذاشت. شاید علت رفتنش از بین ما نیز همین بود.
او با اشاره به فعالیتهای بسیار لطفی تاکید میکند: برای مردی در سن و سال لطفی آموزش دادن 400 یا 500 هنرجو کاری بس دشوار است. کار کردن از 7 صبح تا 7 شب به صورت رسمی و کار کردن از شب تا سحرگاه به صورت غیر رسمی کار بزرگی بود که تنها لطفی از انجامش برمیآمد.
هویدا ادامه میدهد: لطفی را میتوان شهید راه فرهنگ نامید. گاهی کسی برای خاک مملکت میجنگد و شهید میشود و گاهی نیز کسی مانند لطفی برای فرهنگ و هنر میجنگد و شهید میشود. لطفی جانش را ایثار کرد تا بتواند داشتههایش را به هنرجویان نسل جوان منتقل کند.
هویدا با اشاره به برنامههایی که در آینده برای گروه شیدا در نظر گرفته شده، میگوید: اردیبهشت ماه سال آینده آخرین آثار محمدرضا لطفی را با گروههای شیدا به روی صحنه میبریم.
گروهی که از شاگردان زنده یاد محمدرضا لطفی متشکل از محمد امین اکبرپور نوازنده تار وسه تار، سجاد مهربانی (خواننده)، ماهور لطفی (تنبک)، مهرزاد هویدا (دف)، افسانه و نازلی جهانگیری (آواز)، روز جمعه 13 تیر 1393، ساعت 17 در فرهنگسرای نیاوران به اجرای برنامه میپردازند تا یاد و خاطره استاد خود را گرامی بدارند.
انتهای پیام /