دهنمکی: سادهسازی مفاهیم عمیق در سینما اهمیت دارد
خبرگزاری تسنیم: کارگاه آموزشی گفتوگو درباره فیلمسازی مستند سینمایی با حضور مسعود دهنمکی کارگردان فیلمهای پرفروش اخراجیها در موسسه شهید آوینی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مسعود دهنمکی در ابتدای این جلسه خطاب به حضار گفت: در دورههای آموزشی بیشتر روی چگونگی ساخت فیلم تمرکز میشود تا اینکه یادآور شویم چه چیز باید بسازیم. تفاوت عالم هنر با دیگر علوم در همین است و مثلا در علم پزشکی همه مسائل طبق اصول پزشکی است و پزشک براساس آن اصول دارو تجویز میکند. اما در عالم هنر اینطور نیست که همه افرادی که شعر، وزن و قافیه آشنا هستند میتوانند شاعر شوند و یا شعر بسرایند. در حال حاضر هم شعر قاعدهای ندارد و شعر موجنو بیشتر رواج پیدا کرده است.
وی ادامه داد: باید مشخص شود که در قالب فیلمسازی چه چیزی و چگونه باید ساخته شود. اما اینکه چه چیز باید گفته شود به خود هنرمند برمیگردد. شاید شنیده باشید که فیلم حدیث نفس کارگردان است. بهترین رمانهای دنیا زمانی شکل گرفته است که نویسنده آنها را به طور ملموس تجربه کرده و از این طریق مخاطب میتواند با نویسنده همزادپنداری کند و هم همان خودروایی است. بطور مطمئن آنچه برخواسته از نفس اماره باشد به سمتی میرود که نشانگر نفس اماره است حکمت سینما و هنر امروزه به سمت این مفاهیم رفته است و متاسفانه خروجیهای دانشگاه ما در انقلاب و بعد از آن تفاوتی ندارد.
دهنمکی با بیان اینکه صرف اعتقاد داشتن باعث خلق اثر هنری خوب نمیشود، توضیح داد: بعضی افراد عالمند اما بیان خوبی برای انتقال ندارند و برخی هم عالم هستند و مخاطب خاص دارند اما برایشان تفاوتی ندارد که مخاطب متوجه آن میشود یا خیر. ممکن است منتقدان خوبی داشته باشند اما نتوانند فیلمساز خوبی باشند و مثلا در عالم فیلمسازی ممکن است فیلمبرداری خوب باشد اما لزوما نمیتـواند کارگردان خوبی بشود.
وی ادامه داد: امکان این وجود دارد که امکانات و دوربین و بودجه در اختیارمان باشد اما کالبد فیلم را ندانیم. کارگردان قبل از ساختن فیلم، فیلم را در ذهنش میسازد؛ یعنی بازیگران صحنه، فضا و موسیقی متن را تصور میکند. کارگردان باید موسیقی، تدوین و درام را بشناسد و گذراندن این دورهها برای او ضروری است. ما افرادی که خودشان مینویسند که فیلم میسازند و همچنین مولف هستند را در سینمای ایران کم داریم. اگر قرار است فیلم خوب بسازیم غیرقابل اجتناب است که کارگردان نویسنده نباشد.
دهنمکی در خصوص اشراف کارگردان نسبت به مسئلهای که بیان میکند توضیح داد: کسی که فیلم ماتریکس آخرالزمان را میشناسد و حتما کسی که فیلم کوری را ساخته با مفاهیم اخلاقی عمیق آشناست و حکمت را میشناسد. در این فیلم شاهد این هستیم که افراد یک شهر به دلیل گناه کردن کور میشوند و به تدریج این کوری فراگیر میشود و هر کس طرفدار یک عده میشود. یعنی عدهای طرفدار قدرتمندان و عدهای هم هوادار قشری که فکر میکنند میتوانند به آنها کمک کنند میشوند.
وی در خصوص فیلمهای ایرانی و فضای معناگرای آن گفت: اولین تعریف فیلمهای معناگرای ایران این است که کسی آن را نمیبیند و به نظرم باید فیلم به گونهای ساخته شود که مفاهیم معنوی جاری در درام اثر باشد. مثلا فیلم جنگیر با اذان شروع میشود و در مصر باستانشناسی را میبینیم که کوزهای پیدا میکند و آن را به غرب منتقل میکند و از آن کوزه در بدن یک دختربچه جن حلول میکند؛ یعنی به طور مستقیم یادآوری نمیکند که سرزمین اسلامی مهد شیطان است و از این طریق منظورش را میرساند. در انتهای فیلم یک پدر روحانی را میبینیم که دختر را نجات میدهد و شما به طرز غیرمحسوسی به پدر روحانی علاقهمند میشوید.
دهنمکی در باره حکمت فیلمسازی بیان کرد: در حال حاضر در آموزشگاههای فیلمسازی حکمت فیلمسازی را یاد نمیدهند. سینمای مستند نزدیکترین گونه به واقعیت است و اصلا تبدیل واقعیت به تصویر خودش نوعی آفرینش یک مجاز است و چون سینمای مستند کمتر این لایهها و مجازها را دارد بیشتر به واقعیت نزدیک است. نوع دوربین، صدابرداری و صداگذاری در مستندهای آوینی آنچنان چشمگیر نیست اما الان با بهترین تکنولوژیها نمیتوانیم آن فضا را تکرار کنیم. بنابراین یک اثر با سازنده آن ارتباط مستقیمی دارد و هرچقدر فرد دیدگاه بزرگی داشته باشد فیلم بهتری میتواند بسازد. تا زمانی که آوینی نباشید نمیتوانید روایت فتح را بسازید. در واقع ما در باره نهو سینما در کتابهای سینمایی مطلب کم داریم.
وی با اشاره به اهمیت تجربهگرایی در ساخت یک اثر مستند اضافه کرد: باید برای ساخت اثر مستند درباره بیماران روحی باید با آنها چند ماه زندگی و خودمان را در آن غرق کنیم. فیلمسازان خوب دنیا هر چند یک بار فیلم خوب میسازند اما در ایران با سریدوزی مواجه هستیم. حوزه هنری و قسمتهای دیگر در حال حاضر سریدوز تربیت میکنند. تا جای امکان باید خودمان را ارتقا بدهیم و به نقطهای برسانیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم.
دهنمکی درباره ساخت فیلمهای مستندش گفت: وقتی میخواستم مستند "کدام استقلال، کدام پیروزی" را بسازم، دو سال به استادیوم آزادی میرفتم و حتی فیلمبرداران ما دو سال فوتبال بازی میکردند تا افراد به تدریج دوربین را عضوی از خود بدانند و آنچه را که باید بگویند را بیواسطه بیان کنند.
وی افزود: اگر بر همه زوایای زندگی شهید آوینی اشراف نداشته باشید حتی نمیتوانید 50 درصد آن را بسازید و مشخص نیست که این میزان هم قابلیت تصویری شدن پیدا میکند یا خیر.
دهنمکی با اشاره به خلاءاصلی موجود در کشورمان گفت: خلاء اصلی ما در کشورمان این است که فیلمساز صاحب اندیشه کم داریم. استفاده از تکنیکها برای طرح این که یک حرف و یا یک اثر چگونه ساخته شود به نوبه خود نوعی تخصص محسوب میشود. بچههایی که میخواهند فیلم ارزشی بسازند باید خودشان را بیش از پیش ارتقاء دهند و زمینه الهام ربانی را برای خودشان فراهم کنند.
وی در ادامه با اشاره به اهمیت فیلمسازی برای مخاطب یادآور شد: کسی که میخواهد فیلمی بسازد که با مخاطب ارتباط برقرار کند یعنی بالای منبر رفته است. چگونگی نگاهکردن به مخاطب و اینکه حرف جدید داشته باشیم اهمیت دارد وگرنه در غیر این صورت وقت مردم را هدر خواهیم داد. عالم هنر سفارشیسازی نیست و فرد تا به حرفی که میگوید اعتقاد نداشته باشد نمیتواند فیلم خوب بسازد. اینکه بخواهیم تا چه اندازه به روحانی اول فیلم مارمولک بپردازیم اهمیت دارد و اگر روحانی فیلم تا پایان فیلم ادامه پیدا میکرد، ممکن بود پیام فیلم را تغییر دهد.
دهنمکی در ادامه درباره اهمیت به نگاه مردم توضیح داد: باید متناسب با عقل مردم صحبت کنیم و حرف جدید برای گفتن داشته باشیم اینکه حرف در چه مقطعی از زمان گفته شود اهمیت دارد. در مستند فقر و فحشاء برای بیان آن چیزی که میگوییم احتیاج به شناخت کافی داشتیم و مشخص نبود که منظور فقر آیا میتواند فقر فرهنگی هم باشد یا خیر. اگر تصویر با حکمت در آمیخته شود میتواند در جامعه تاثیرگذار باشد. بسیاری از مسئولان که فیلم فقر و فحشاء را دیدند تحت تاثیر قرار گرفتند و قوانینی برای زنان سرپرست خانوار به وجود آوردند و همچنان پس از گذشت 10 سال از فقر و فحشاء هنوز ممنوعالورود به امارات هستند.
وی خاطرنشان کرد: در انتخاب اثر نحوه ساخت باید به گونهای باشد که قابلیت کشش مخاطب را داشته باشد. اما الزاما هر فیلم پرمخاطب و پرفروشی فیلم خوبی نیست. به هر حال زمانشناسی، انتخاب زبان انتقال اثر و استفاده از بهترین کاراکترها در حسن فعلی یک اثر هنری اهمیت دارد. مردم شرقی بیشتر به سینمایی علاقه دارند که روایت خطی را طی میکند. متاسفانه کارگردانان ما تنها خودشان را میبینند و به فیلمها به صورت جشنوارهای نگاه میکنند.
دهنمکی در باره اهمیت سادهسازی مفاهیم عمیق در ساخت یک فیلم گفت: سادهسازی مفاهیم عمیق و زبان تمثیل برای انتقال بهتر میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. برای مثال قصه طوطی و بازرگان در مثنوی این را منتقل میکند که اگر طوطی جلوهگری نمیکرد در قفس نمیماند و این نکته هم برگرفته از روایات است که مولوی آن را به شعر تبدیل کرد. معمولا منتقد با غرضورزی فیلم ما را میبیند و نمیخواهد حکمت را بپذیرد و بیشتر از زاویه تکنیکی به فیلم نگاه میکند. نمیتوانم توقع داشته باشم که همه مجید سوزوکی را همان عارف و سالک مدنظرم بدانند که بعد از طی کردن مراحل واقعا راه جبهه را انتخاب میکند. در پایان باید نکته ای را یادآوری کنم که در هر کاری برای اخلاص کار کنید نه خودنمایی. هر چه درجه اخلاص بالاتر برود تاثیرگذاری فیلم بیشتر میشود.
دهنمکی در پایان در خصوص مضمونهای طنز در روایت فیلمهایش گفت: دیدن فیلمهای طنز پرفروش طبیعی است اما استفاده از این اسباب برای طرح مفاهیم اخلاقی و دینی وظیفه ماست. زمانشناسی، انتخاب زبان، درام و بازیگر برای ساخت یک اثر نقش دارد اما باز هم نمیتوانم قاعده مشخصی را بیان کنم. ما از امکانات سینما برای بیان عقایدمان استفاده میکنیم و به همین دلیل هجمهها علیه فیلمساز معمولا چند برابر میشود.
انتهای پیام/