ادبیات کودک و نوجوان ما خانهتکانی میخواهد
خبرگزاری تسنیم: ۱۸ تیر در حالی به عنوان روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده که بسیاری بر این باور هستند که این شاخه ادبیات نیازمند یک خانه تکانی اساسی بوده تا کودکان و نوجوانان ما با کتاب آشتی کنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، فکر کردن به دوران کودکی و شیطنتهای دورانی که از در و دیوار بالا میرفتیم، یادآور لحظههایی است که با هر بار فکر کردن به آن، همراه با خود یک لبخند بر صورت به یادگار میگذارد.
روزهایی با نگاههای معصوم و خندههای کودکانه از ته دل ان قدر میخندیدیم که در دنیای خود غرق میشدیم و بزرگترین دلخوشیهامان، داشتن اسباب بازی ها زیاد و پوشیدن کفش های بزرگترها بود.
بچه که بودیم حسادت و کینه و نفرت در قلب کوچکمان جایی نداشت دوست داشتنهای پاک و بیریا، بخشیدنهای با رضایت و چاره ناراحتی یک لحظه گریستن بود و این پایان کدورتها بود.....
ای کاش همیشه قلبمان به همان کوچکی میماند، هیچ اشکالی نداشت فقط کینه و بدی دیگر وجود نداشت....
از شیطنتهای کودکی که بگذریم، داستانهایی که پدر و مادر یا مادربزرگها برایمان میخواندند، خودش یک دنیا بود و ما را میبرد به دنیای تخیل، ما با داستانها زندگی میکردیم، داستانهای شیرین کودکانه که هنوز وقتی انتشاراتیها باز آنها را چاپ کردهاند، هنوز هم ورق زدن آن برایمان جذابیت خودش را دارد.
داستان و شعرهایی که حفظ میکردیم و حالا در هالهای کمرنگ و البته در گنجه خاطرات کودکی ذهنمان مانده است.
قصههای خوب ایران زمین برای بچههای خوب ایرانی
یکی از کتاب قصههایی که پدر و مادرها برایمان میخواندند، کتاب قصههای خوب برای بچههای خوب بود؛ کتابی نوشته مهدی آذر یزدی و کتاب قصهای که قهرمان داستانهایش همیشه پس از داستان گویی پدر و مادر روزها مانند یک چرخ و فلک در ذهنمان میچرخید...
کتابی که هر جلد آن برگرفته از داستانهایی مانند کلیله و دمنه، مرزباننامه، سندبادنامه و قابوسنامه، قصههای مثنوی مولوی به ادبیات و زبان کودکان، کتابهای یکه بر خلاف موضوعاتش ساده و روان از قصههای ایران زمین برای کودکان ایرانی بود....
کتابهای معتبر و مهم فارسی زمانهای قدیم در حوزۀ ادبیات کودک و نوجوان، یعنی "قابوسنامه" که مجموعهای است از داستانها و لطیفهها و حکایتهایی که کسی به اسم عنصرالمعالی برای پسرش گیلانشاه نوشته است.
داستانهای کتاب هم انصافا خوب و درجه یک هستند و چیزی از آثار مطرح ادبیات کودک جهان کم ندارند، اما اصل این کتاب با ادبیات بسیار سنگین نوشته شده بود که مهدیآذریزدی این داستان را به زبان ساده برای کودکان بازنویسی کرد.
مهدی آذریزدی، نویسندهای متفاوت
در این میان، کارهای مهدی آذریزدی یک فرق اساسی با بقیه داستانهای کودکان زمان خود داشت این که آذریزدی هیچ چیزی از خودش ننوشت، مهدی آذریزدی هرچه نوشت، بازنویسی ادبیات کهن ما بود؛ مجموعهای که او با عنوان "قصههای خوب برای بچههای خوب" آماده کرد، بازنویسی قصههایی بود کارآمد و بومی ایرانی بود.
ابتدای هر قصهای همان جمله آشنای "روزی بود و روزگاری بود" را گذاشت، هر قصهای را از شبکه تودرتوی قصهگویی کتابهای قدیم رها کرد، برایش نقطه شروع و پایان و اوج و فرود گذاشت، و در کنار همهی اینها قصه را به جای نثرهای قدیمی، با نثری متعلق به زمان و زمانه خودش، بازسازی و تعریف کرد، مجموعهی هشت جلدی "قصههای خوب برای بچههای خوب" هرکدام بازسازی یک کتاب کهن بود.
آذریزدی ایدهی نوشتن "قصههای خوب برای بچههای خوب" را از شغلش که نمونهخوانی در یک بنگاه انتشاراتی بوده، آورده است. یک بار که "کلیله و دمنه" را در چاپخانه نمونهخوانی میکرد، به نظرش رسید کاش یکی پیدا میشد که قصههای این کتاب را به زبان ساده امروزی بازنویسی کند. سال 1335 بود. پنج سال طول کشید تا خودش این کار را انجام دهد.
یزدی هی نوشت و خواند و خط زد و دوباره نوشت، سال 1340 نسخهی آماده شده کتاب را با خودش برد اتاق رئیس، مدیر هم بلافاصله سفارش 9 جلد دیگر را داد؛ آذریزدی تا آخر عمر فرصت نکرد بیشتر از 8 جلد از این کتاب را بنویسد.
به هر حالف خالق کتابهای قصههای خوب برای بچههای خوب 18 تیرماه 88 به خالق داستانهای واقعی پیوست تا نامش را در تقویم رسمی کشور به عنوان روز بزرگداشت ادبیات کودکان و نوجوانان بنامند.
ادبیات کودک، قدمتی به پهنای فرهنگ شفاهی
تعریف روزهای مناسبتی موضوعی در تقویم رسمی کشور باید آنچنان ظرفیتی داشته باشد تا تمامی فعالیتهای فرهنگی آن حوزه موضوعی و تمامی فعالان آن حوزه، چه در نهادهای آموزشی، پژوهشی و اجرایی را تحت پوشش قرار داده و بهانهای باشد برای غربال کردن آنچه بر یک حوزه موضوعی گذشته و تجمیع خرد جمعی علاقهمندان و دستاندرکاران واقعی تمامی فعالیتهای آن حوزه موضوعی را بهینه کند.
اگر ادبیات کودک و نوجوان را نوشتهها و سرودههایی بدانیم که با این گروه سنی مرتبط بوده، میبینیم که این بخش از ادبیات در کشور ما قدمت زیادی دارد؛ این قدمت وقتی بیشتر خودنمایی میکند که بدانیم یک بخش بزرگ از ادبیات کودک و نوجوانمان را فرهنگ شفاهی عامه، مانند لالائیها، مثلها، قصهها تشکیل داده است.
یک نویسنده کودک باید علاوه بر قلم خاص، نگاه خاصی هم به زندگی داشته باشد چرا که با نوشتههایش باید علاوه بر سرگرم کردن کودک، او را برای شناخت، دوست داشتن و ساختن محیط اطرافش آماده کند.
باید به کودک بفهماند که در اطرافش چه میگذرد و برای شناساندن کودک به خودش هم تلاش کند، به همین خاطر، نویسندههای کودک باید خاص فکر کنند و خاص ببینند.
دوره و زمانهای که عوض شده است
بیشک، اصلیترین و مهمترین هدف دستاندرکاران کتاب کودک و نوجوان، تولید کتاب مناسب با موضوع مناسب برای این قشر است.
تغییرات فرهنگی در نسلها، لزوم اهمیتدهی به این مسئله را بیشتر میکند و تغییر ذائقهی کودکان با آمدن وسایل جدید ارتباط جمعی یکی از بزرگترین معضلاتی بوده که ادبیات کودک و نوجوان را هم تحت الشعاع قرار داده است.
تاثیرات قابل توجه تکنولوژی در کتاب
امروزه کامپیوتر و بازیهایش، اینترنت، موبایل و پیامک و ماهواره، همه و همه نقشهایی به مراتب پررنگتر از ادبیات در خانوادهها و در تربیت فرزندان ایفا میکنند.
تهمینه، مادر دو فرزند است او به آثار ادبیات در کودکان علاقمند بوده و در این زمینه میگوید: کتابهایی که هماکنون در بازار هستند، نسبت به کتابهای قدیمی غنی نبوده و من هنوز برای فرزندانم با توجه به اینکه سطح فکرهای کودکان دیروز و امروز با هم متفاوت بوده برای تهیه، خرید کتابهای قدیمی را بیشتر ترجیح میدهم چون از نظر محتوایی بار معنایی کاملی ندارد.
کتابهای کودک و نوجوان جذابیت ندارند
شاهین نیز پدر یک پسر شیطان است که دوست دارد او را با کتاب آشنا کند؛ او درباره ادبیات کودکان میگوید: همانطور که در این دوره و زمانه، همه چیز تغییر کرده، دید بچهها هم نسبت به ادبیات تغییر کردهاند اما پسر من بیشتر به دنبال کتابهای الکترونیکی است چون برای او ان جذابیت بیشتری دارد اما اگر کتابهای موجود در بازار جذابیت بیشتری داشته باشد، بهتر است بچه ها سراغ کتاب اصلی بروند چون آنها اصالت خاص خود را دارد.
کتایون نیز یک مادر فرهنگی است که نظر جالبی در مورد ادبیات کودکان دارد: اگر کودک از ابتدا با کتاب آشنا شود، در رفتار او تاثیر بسیاری به وجود میآید بنابراین از کودکی باید کودک را با کتاب آشنا کرد تا کم کم و به مرور زمان برای او تبدیل به عادت شود.
این مادر میافزاید: خود من از 2، 3 سالگی کتاب را جلوی دخترم میگذاشتم تا ورق بزند و وقتی به سن خواندن رسید، عضو کتابخانهاش کردم؛ همین کار سبب شد که کتاب خواندن برایش عادت شود؛ وقتی پدر و مادری میبیند که وقت کودکش دارد به بطالت میگذرد و عمر خود را پای کامپیوتر و یا به تنبلی و خواب میگذراند، باید از فرصت استفاده کند و جایگزین مناسبی مثل کتاب را به کودک پیشنهاد دهد.
امید نیاز که در عرصه کودک و نوجوان مینویسد در این باره میگوید: در زمینه ادبیات کودکان، ظرفیتهای زیادی داریم که از آن استفاده کامل و خوبی نمیشود و ما ناشر کتاب کودک زیادی داریم اما این کتابها درست توزیع نمیشوند.
وی میافزاید: افراد بسیاری در این زمینه فعالیت میکنند اما متاسفانه ارتباط با مخاطب کم بوده و حتی ناشران بسیاری کار کودک قبول نمیکنند؛ دلیل آن این است که نویسندگان برای عرضه و توزیع آن مشکل دارند که این یکی از نقاط ضعف کار ادبیات کودکان به شمار میرود؛ مسئولان باید راهی را ایجاد کنند تا در نشر وعرضه محصولات و ارتباط با مخاطب موفق عمل کنیم.
باید به هر طریقی کودکان را با کتاب آشنا کرد
این نویسنده کودک با اشاره به دنیای مجازی گفت: من با هر طریقی که بتوان کودکان را با ادبیات و کتاب آشنا کرد، موافق هستم و در این زمینه می توان از مفاهیمی مانند چت کردن، ایمیل و... که در دنیای مجازی بوده و کودکان به دنبال آنها میروند، این مفاهیم را در کتابها و داستانها استفاده کرد تا ارتباط کودک با کتاب ببیشتر شود.
نیاز افزود: با این کار، کودک احساس میکند کتابهای قصهاش در عصر و زمانی که او زندگی میکند، حضور داشته و ارتباط بیشتری با آن برقرار میکند.
میتون پی برد که ادبیات کودکاان نیاز به بازنگری با دید جدید بوده، اگر پایهی فرهنگ یک ملت را کتاب و کتابخوانی بدانیم و اگر آیندهسازان فردای کشور کودکان امروز باشند، اهمیت توجه به ادبیات کودک و نوجوان صدچندان میشود.
برنامهریزی دولت و برنامهریزان کلان فرهنگی از یک طرف و توجه خانوادهها به مسئله مطالعه آن هم در سنین کودکی از طرف دیگر میتواند تنها راهکار برای بهبود اوضاع فعلی تلقی شود تا مبادا دود سهلانگاری امروز، فردا در چشم خودمان و بچههایمان که آیندهسازان ایرانمان هستند و حتی نسلهای بعد و بعدتر برود.
به نظر می رسد ادبیات کودک و نوجوان ماخانه تکانی می خواهد یک خانه تکانی که کودکان و نوجوانان ما با کتاب آشتی کنند، اگرچه بزرگسالان نیز با این یار مهربان همچنان قهرهستند.....
گزارش از نگین فروغی
انتهای پیام/ ب