غفلت آمریکا از مسئله فلسطین موجب وخامت اوضاع این کشور شده است
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل خاورمیانه در اندیشکده مؤسسه واشنگتن ضمن اشاره به اختلافات میان فلسطینیها و اسرائیلیها و تشدید این اختلافات طی چند روز اخیر، پیشنهاداتی را مطرح میکند که بهتر است آمریکا برای بهبود اوضاع آنها را به کار گیرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده مؤسسه واشنگتن، دنیس راس، کارشناس برجسته این اندیشکده و مشاور پیشین اوباما در امور خاورمیانه در گزارشی به اختلافات میان فلسطینیها و اسرائیلیها و تشدید این اختلافات طی چند روز اخیر پرداخته و معتقد است سایر نگرانیهای منطقه باعث شده است آمریکا از این بحران غافل شود. وی مدعی است بیاعتمادی میان فلسطین و اسرائیل روبه افزایش است و در پایان پیشنهاداتی را برای جلوگیری از روند افزایش این بیاعتمادی مطرح میکند.
به ندرت اختلافات میان اسرائیلیها و فلسطینیها عمیقتر از این بوده است. ربوده شدن سه نوجوان در کرانه باختری، جامعه اسرائیل را دچار آسیبهای روانی کرده است؛ جامعهای که از بچههای خود تجلیل کرده و آنها را گرامی میدارد. در طرف فلسطین، در ابتدا این آدم ربایی به عنوان ابزاری برای آزادی زندانیان از زندانهای اسرائیل مورد اقبال عمومی قرار گرفت؛ اما ظاهراً عموم مردم فلسطین این واقعیت را که آدمربایان هیچ تقاضایی نداشتهاند، مورد توجه قرار ندادند که علامت سه انگشت را به نشانه سه نوجوان اسرائیلی به عنوان علامت پیروزی احتمالی نام گذاری کردند. اما هیچ پیروزیای در کار نبود و قتل این سه نوجوان به کشته شدن یک نوجوان فلسطینی ختم شد که احتمالاً به تلافی قتل سه نوجوان اسرائیلی صورت گرفت. این کشتارها قطعاً اختلافات را عمیقتر خواهد کرد؛ چرا که مردم اسرائیل احساس خشم عمیقتری میکنند و فلسطینیها نیز احساس میکنند دوباره قربانی قدرت اسرائیل شدهاند. علاوه بر این، با این باور که عاملین حماس مسئول قتل نوجوانان اسرائیلی بودهاند، احتمالاً تشدید تنش جدی میان اسرائیل و حماس، به خصوص در غزه، شکل خواهد گرفت.
ایجاد صلح در چنین محیطی، در بهترین حالت، دور از ذهن به نظر میرسد. متأسفانه، اختلافات میان اسرائیلیها و فلسطینیان طی یک دوره طولانی گسترش یافته است. برای اسرائیلیها، امتناع فلسطینیها از پذیرش پیشنهادات صلح وسیع از طرف ایهود باراک و بیل کلینتون در سال 2000 یک چیز بود و این حقیقت که بمب گذاریهای انتحاری طی انتفاضه دوم به دنبال آن رخ داد، مسئلهای کاملاً متفاوت. به همین نحو، این واقعیت که عقب نشینی یکجانبه اسرائیل از لبنان در سال 2000 و از غزه در سال 2005 در ابتدا منجر به غلبه و نفوذ حزب الله و حماس گردید و سپس منجر به توسعه موشکها، نشان میدهد که اعطای امتیاز از طرف اسرائیل به استقرار صلح منجر نمیشود بلکه موجب افزایش خشونت میگردد.
برای فلسطینیها، فرآیند صلح اسلو که در سال 1993 آغاز شد، در ایجاد کشوری مستقل رسمی با شکست مواجه شد، اما به حضور اتباع اسرائیلی بیش از هر زمانی منجر گردید. آنها مشاهده کردند که همکاری امنیتی با اسرائیل تنها استقلالی محدود را ایجاد کرد. در نظر آنها، هم مذاکرات و هم اقدامات خشونت آمیز در ایجاد استقلال و برآورده ساختن آرزوهای ملی فلسطینیها ناکام ماندند.
من به عنوان کسی که مدتها به دنبال بهبود وضعیت صلح میان اسرائیلیها وفلسطینیها بوده است، نگران رشد فزاینده بیاعتمادی در هر دوطرف هستم. امروز، به نظر میرسد که نه اسرائیلیها و نه فلسطینیها باور ندارند که طرف مقابل به راه حل دو کشوری متعهد باشد.
برای چندین دهه طولانی، اکثریت قابل توجهی در هر طرف از راه حل دو کشوری حمایت میکردند، اما این حمایت در حال تحلیل رفتن است. در طرف فلسطینیها، بیاعتمادی در نظر سنجیها قابل مشاهده است؛ چرا که تعداد کسانی که طرفدار راه حل دو کشوری بودند از تقریباً 80 درصد در اوج فرایند صلح اسلو به تعداد بسیار محدودی در سال گذشته تنزل پیدا کردند. حالا در یک نظر سنجی جدید، که توسط مؤسسه واشنگتن در سیاست گذاری خاور نزدیک برگزار شد، اکثریت فلسطینیها طرفدار راه حل یک کشوری بودند. در این نظر سنجی، تنها تقریباً یک سوم از فلسطینیها از راه حل دو کشوری به عنوان ابزاری برای ایجاد صلح حمایت کردند.
به عبارت دیگر، فلسطینیها راه حل دو کشوری را کنار گذاشته و از آن منصرف شدهاند. آیا این به دلیل این است که بیاعتمادی مداوم بالاخره عوارض خود را بر جای گذاشته است؟ شاید، از این گذشته، نظر سنجی مشابهی نشان میدهد که حمایت اندکی از خشونت و حتی آمادگی فلسطینیها برای کار در اسرائیل به منظور کسب بالاترین درآمد وجود دارد.
شاخص صلح مؤسسه دموکراسی اسرائیل نشان میدهد که اکثریت اسرائیلیها هنوز طرفدار راه حل دو کشوری هستند، اما آنها همچنان بر این باورند که چنین اتفاقی هرگز رخ نخواهد داد. به طور شگفت انگیزی، تنها چیزی که اسرائیلیها و فلسطینیها در آن مشترک هستند، شک آنها در مورد احتمال دستیابی به راه حل دو کشوری است.
همچنین نکته جالب توجه دیگری وجود دارد؛ امروز در خاورمیانه به نظر میرسد هیچ کسی به صلح اسرائیلیها و فلسطینیها اهمیت چندانی نمیدهد. با درگیری هولناک در سوریه، تهدید داعش در عراق، نزاع موجود میان رئیس جمهور عبدالفتاح السیسی و اسلام گرایان در مصر، و جنگ نیابتی میان ایران و عربستان سعودی، نگرانیهای منطقه در جای دیگری متمرکز شده است.
در سایه واقعیتهای منطقهای، بسیاری از مفسران ادعا کردهاند که جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، نباید در این موقعیت بر فرایند صلح تمرکز کند و توجه خود را کاملاً به آن معطوف نماید. من جزء این دسته نیستم. در حالیکه من دریافتهام که صلح اسرائیل و فلسطین نباید یک تغییر دهنده بازی در منطقه باشد، اما همچنین مشاهده کردهام که نادیده گرفتن این مسئله، به بیاعتمادی دامن زده و دستیابی به توافق نهایی را دشوارتر میسازد و ما قطعاً به بیثباتی میان اسرائیلیها وفلسطینیها نیاز نداشتیم تا آنها را نیز به انقلاب در خاورمیانه اضافه کنیم.
به هرحال، دیپلماسی ما باید فعلاً دو جهان متفاوت را در نظر بگیرد که اسرائیلیها و فلسطینیها شاهد آن هستند. دیپلماسی ما همچنین باید با درسها و تجربیاتی از اقدام مبتنی بر حسن نیت جان کری برای غلبه بر اختلافات بر سر مسائل عمده و اصلی این درگیری ترکیب شود. او باعث پیشرفت شد، اما این چشم انداز دستخوش تغییر گردید. کشورداری مناسب مستلزم تناظر اهداف و ابزار است و چشم انداز فعلی دستیابی به توافق صلح رسمی که مسئله مرزها، امنیت، شهرک سازیها، پناهندگان و اورشلیم را رفع و رجوع میکند، معدوم است.
اما این نمیتواند استدلالی باشد برای کنار گذاشتن تلاشهای دیپلماتیک. مانند حل و فصل مابقی چالشها در منطقه، انتخابهای ما نمیتواند به حل مسئله یا هیچ کاری انجام ندادن محدود شود. در مورد اسرائیلیها و فلسطینیها، هدف اولیه ما باید ممانعت از وخامت بیشتر اوضاع باشد و همکاری نیروهای امنیتی فلسطین و اسرائیل در زمینه آدم ربایی اخیر، مسئلهای است که میتوان بر روی آن مانور داد. هدف بعدی ما باید میانجیگری برای گامهای موازی باشد که مستلزم توافقهای رسمی نیست اما میتواند موقعیت را بهبود بخشد. اسرائیلیها میتوانند با آزاد گذاشتن «منطقه سی»- 60 درصد از کرانه باختری- برای پروژههای صنعتی فلسطینیها و ساخت و ساز مسکن، این کار را آغاز کنند؛ چیزی که یکی از نیازهای حساس فلسطینیها را برطرف ساخته و تأثیر فراوانی خواهد داشت. فلسطینیها میتوانند از گامهای بیشتر برای ملحق شدن به سازمانهای بینالمللی چشم پوشی کرده یا سعی کنند مقامات اسرائیلی را در دادگاه جرائم بینالمللی مورد پیگرد قرار دهند؛ و اینها اقداماتی است که اسرائیلیها آنها را به عنوان بخشی از تلاش برای سلب مشروعیت از اسرائیل تلقی خواهند کرد.
این نتایج ممکن است قهرمانانه نباشد، اما نشان دهنده ماهیت کشور داری هوشمندانه خواهد بود؛ شرایط را تغییر دهید تا به آنچه امروز نمیتوانید دست پیدا کنید، فردا یا سر فرصت دست پیدا کنید.
انتهای پیام/ع