دست برتر مقاومت در جنگ نابرابر؛ تکرار کابوس جنگ ۳۳ روزه این بار در غزه
خبرگزاری تسنیم: اگر در جنگ ۳۳ روزه بعد از چند هفته زمزمه آتش بس از سوی رژیم صهیونیستی شنیده شد اما در جنگ اخیر غزه زمزمه آتش بس در همان هفته اول شنیده شد و این نشان می دهد که این رژیم به سبب آسیب پذیری پشت جبهه توان ورود به جنگ فرسایشی را ندارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در اینکه رژیم صهیونیستی زمینه ساز و آغاز گر دور جدید درگیری ها در فلسطین و بخصوص غزه بوده است ، هیچ تردیدی وجود ندارد و این واقعیت با مراجعه به اقداماتی که دولت نتانیاهو بلافاصله بعد از اعلام تشکیل دولت وفاق ملی فتح و حماس علیه این دولت بکار گرفت قابل اثبات است . دولت نتانیاهو برای اینکه مخالفت خود را با دولت وفاق ملی توجیه کند حماس را به تررویسم متهم کرد و برای اینکه این اتهام را ثابت کند قتل مشکوک سه نوجوان شهرک نشین را مطرح کرد و مسئولیت آن را گردن حماس انداخت اما این اقدام به تحریک شهرک نشینان انجامید و آنها را به ربایش و قتل هولناک محمد ابوخضیر نوجوان 15 ساله فلسطینی واداشت که خود این اقدام دستکم دو نتیجه مشخص در پی داشت: نخست با اعتراضاتی که در بین فلسطینی های ساکن کرانه باختری بخصوص شهر قدس و همچنین فلسطینی های ساکن اراضی اشغالی سال 1948 موسوم به اسرائیل ایجاد کرد، روند تحولات را در این مناطق تا مرز انتفاضه سوم پیش برد دوم اینکه حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی را در غزه بر آن داشت که به خویشتن داری خود در برابر تعرضات رژیم صهیونیستی پایان دهند و برای همراهی با مردم معترض در کرانه باختری به پدافند موشکی در برابر حملات هوایی رژیم صهیونیستی دست بزند که همین مسئله موجب شد توجه این رژیم از اقدامات سرکوب گرانه در کرانه باختری به سمت حملات هوایی و زمینی درغزه متمرکز شود .از اینرو شاید اکنون نیز نیاز باشد فلسطینی های ساکن کرانه باختری و اراضی اشغالی سال 1948 با تداوم بخشیدن به حرکت جدید انتفاضه قدس به کمک هم وطن های خود در غزه بیایند.
البته به نظر می رسد رژیم صهیونیستی برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی خود در جنگ غزه روی عملیات داعش در عراق نیز چشم دوخته بود و ظاهرا هر دو عملیات دو روی یک سکه محسوب می شدند.اما از آنجا که عملیات داعش در عراق- که قرار بود تا براندازی دولت نوری مالکی در بغداد پیش رود- نیمه تمام ماند و داعش برخلاف انتظار بعثی ها و حامیان عربی و غربی آنها به محض تسلط بر استان های سنی نشین عراق به تحقق ایده ال های مورد نظر خود در چارچوب تشکیل خلافت اسلامی پرداخت لذا رژیم صهیونیستی نیز نتوانست ازحملات داعش به عنوان حاشیه امن برای پیشبرد اهداف خود در فلسطین استفاده کند.در صورتی که حملات داعش در عراق طبق برنامه پیش می رفت و به سقوط دولت مالکی و یا تجزیه عراق می انجامید در اینصورت رژیم صهیونیستی نیز می توانست به عملیات نظامی گسترده در کرانه باختری و حتی اردن دست بزند و زمینه طرح تشکیل فدراسیون فلسطینی –اردنی را به جای تشکیل دولت فلسطینی فراهم سازد.بر این اساس به نظر می رسد اولین فاز شکست عملیات نظامی جدید رژیم صهیونیستی در فلسطین از ناکامی طرح داعش در عراق رقم خورد و دومین فاز آن در غزه در حال تحقق است .
از قرائن و شواهد موجود چنین بر می آید که رژیم صهیونیستی به شدت در جنگ غزه غافلگیر شده است .زیرا همه تلاش این رژیم تاکنون بر این متمرکز بوده است که از تکرار جنگ 33 روزه و تبدیل حماس و دیگر گروههای مقاومت به یک حزب الله جدید جلوگیری کند اما اکنون ناباورانه متوجه شده کابوسی که سال ها از آن فراری بوده در بدترین شکل خود محقق شده است .چرا که گروههای مقاومت فلسطینی اکنون توانسته اند نتیجه ای که در خلال 33 روز برای حزب الله در سال 2006 رقم خورد ، تنها در خلال یک هفته اول جنگ برای خود رقم بزنند و به طور همزمان در چند عرصه هوایی و زمینی به موازنه نظامی دست یابند .حزب الله در جنگ 33 روزه معادله "بیروت در برابر تل آویو "را به رژیم صهیونیستی تحمیل کرد و آنها را به این باور رساند که اگر بیروت را مورد حمله هوایی قرار دهند تقاص آن را به صورت حملات موشکی در تل آویو پس خواهند داد.اکنون گروههای مقاومت فلسطینی نیز قادر شدهاند از یک چنین جایگاهی با رژیم صهیونیستی سخن بگویند زیرا تنها در هفته اول جنگ این واقعیت برای این رژیم آشکار شد که گروههای مقاومت فلسطینی قادرند هر نقطه ای را در فلسطین اشغالی از مراکز حساس هسته ای در دیمونا گرفته تا پایتخت سیاسی و اداری آن در تل آویو و غرب بیت المقدس را زیر حملات موشکی خود قرار دهد .این در حالی است که در خلال چند سال گذشته رژیم صهیونیستی حساب خاصی روی سامانه دفاع موشکی اهدایی امریکا موسوم به گنبد آهنین باز کرده بود و در عین حال رزمایش های متعدد دفاع شهری برگزار کرده بود اما اکنون مشخص شده است که هم سامانه دفاع موشکی نفوذپذیر است و هم اینکه دفاع شهری و پشت جبهه آن همچنان آسیب پذیر است و توان دفاع بیش از چند روز را ندارد . بر همین اساس اگر در جنگ 33 روزه بعد از چند هفته زمزمه آتش بس از سوی مسئولان صهیونیستی و حامیان غربی آن شنیده شد اما در جنگ اخیر غزه زمزمه آتش بس در همان هفته اول شنیده شد و این نشان می دهد که این رژیم به سبب آسیب پذیری پشت جبهه توان ورود به جنگ فرسایشی را ندارد .همچنین در خلال جنگ غزه ، گروههای مقاومت برای اولین بار از ظرفیت پهپادهای خود موسوم به ابابیل بهره گرفتند که حتی قادر به حمل مواد منفجره نیز هستند.آشکار شدن این بخش از توان گروههای مقاومت از ابعاد جدیدی از توان گروههای مقاومت برای دستیابی به قدرت بازدارندگی در برابر ارتش رژیم صهیونیستی حکایت دارد .علاوه بر اینها ،گروههای مقاومت از نیت خود برای ورود به فلسطین اشغالی پرده برداشتند و این نشان می دهد که این گروهها در صورت آغاز جنگ زمینی تنها به دفاع نخواهند پرداخت و چه بسا امکان پیشروی به سمت داخل فلسطین اشغالی را نیز پیدا کنند.همه این تحولات موجب شده است که اکنون مسئولان صهیونیستی با احتیاط در خصوص جنگ زمینی سخن بگویند و از هم اکنون تکرار کابوس شکست در جنگ 33 روزه را جلوی چشم خود ببینند.
احمدکاظم زاده تحلیلگر خاورمیانه و روابط بینالملل
انتهای پیام/ر