برنامههای آموزشوپرورش برای دستیابی به اهداف تحول بنیادین/تهدیدات پیشروی تحول
خبرگزاری تسنیم: معاون پژوهشی وزارت آموزش و پرورش در تشریح اقدامات لازم برای دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین گفت: راهبری آموزشی معلم در کلاس درس، گسترش محیط های یادگیری و طراحی بستههای آموزشی از اهداف مدنظر در تحولات جدید آموزشی است.
حجةالاسلام محیالدین بهرام محمدیان در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این پرسش " هماکنون آموزش و پرورش برای تعلیم و تربیت دانشآموزان صرفاً در مسئله در بایدها و نبایدها محصور شده است و عمدتاً دانشآموزان را ادب کردهایم تا تربیت. هم اکنون با تدوین سند تحول بنیادین، آیا واقعا نیم نگاهی به مسئله تربیت به جای تأدیب کردن شده است؟" اظهار داشت: یکی از دلایلی که احساس کردیم، تحول در آموزش و پرورش باید رخ دهد این بود که فلسفه تعلیم و تربیت ما خودی نبود یعنی درختی را از جایی کنده و در جغرافیای فکری و فرهنگی خود کاشته بودیم، به این درخت آب داده و آن نیز به ما میوه میداد اما در حقیقت میوههایش مورد پسند ما نبود و به اصطلاح با مذاق ایرانیان سازگار نبود.
وی افزود: از زمانی که آموزش و پرورش مدرن وارد ایران شد هیچ کس نپرسید این آموزش و پرورش چه هدف و مقصدی دارد؟ در دارالفنون برای تربیت افراد فن مدار یا مترجم برای وزارت امور خارجه و نهادهای اداری که با مستشاری بلژیکیها و فرانسویها ساخته شده بود مانند وزارت عدلیه تلاش میشد یعنی عمده اهداف تربیت کارمند برای نهادهای دولتی بود و اینکه از آموزش و پرورش چه انتظاراتی داریم، مدنظر نبود.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ادامه داد: بنده زمانی در شورای عالی آموزش و پرورش فعالیت میکردم بنابراین برخی از اسناد مصوب در زمان تأسیس دارالفنون را بررسی کردم و به این نتایج دست یافتم که اگر شرعیاتی نیز در داخل برنامههای تدوین شده بود نه به آن دلیل که این شرعیات برای تربیت دانشآموزان دین مدار بود بلکه میگفتند در برنامههای آموزشی انجیل تعریف شده است پس قرآن نیز باشد. ادبیات تعریف شده در برنامهها نیز نه از آن جهت بود که ادبیات فارسی را با این منطق میپذیریم که مقوم فرهنگ ماست بلکه به نوعی الگوگیری از ادبیات غرب بود.
** تولد روشنفکرانی بدون هویت ایرانی
حجةالاسلام محمدیان بیان کرد: نتایج این گونه برنامهریزیها این بود که آموزش و پرورش، مغایر با هویت ایرانی و اسلامی بود و این مغایرت به آن صورت بود که با یکدیگر متضاد بودند. در حقیقت آموزش و پرورش نیرویی را تربیت میکرد که با هویت ایرانی سازگاری نداشت و نتیجه آن این بود که روشنفکران متولد شده از این نهاد ناقصالخلقه بودند یعنی تفکری داشتند که مطابق با هویت ایرانی نبود و میگفتند از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شویم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی عنوان کرد: این روشنفکران وقتی به مقام وزارت میرسیدند اعلام میکردند که ملت ایران این ملت میخواهد چه کار که صنعت نفت را ملی کند؟ حال این سوال مطرح میشود، افرادی که با این فرهنگ تربیت شده بودند، چگونه میخواستند کشور را اداره کنند؟ در حالی که از آموزش و پرورش انتظار داریم، ملتسازی کند این نهاد وظیفه دولتسازی و نظامسازی را بر عهده دارد.
وی بیان کرد: متأسفانه پس از سالها هماکنون نیز به آموزش و پروش به عنوان یک نهاد انسانساز و ملت ساز نگریسته نمیشود و این وزارتخانه را یک دستگاه زینتی و مصرف گرا میدانند در حالی که این نهاد کارخانه انسانسازی است.
** اتفاقاتی که در سالهای پس از انقلاب در آموزش وپرورش رخ داد
حجةالاسلام محمدیان ادامه داد: برخی از شخصیتهایی که به زبان فارسی نظریه تعلیم و تربیت نوشتهاند عمده مطالبشان ترجمه جان دیویی فیلسوف آمریکایی است در حقیقت هر آنچه فیلسوفهای تعلیم و تربیت فارسی زبان ما تهیه کردهاند، ترجمه فکری مطالب دیویی است تا اینکه انقلاب اسلامی رخ داد و در آموزش و پرورش بعد از انقلاب اتفاقات بسیاری افتاد که همگی زاییده یک نیاز یعنی اقدامات پرورشی بود چرا که این اعتقاد وجود داشت که تادیب دانشآموزان به تنهایی کافی نیست.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی اظهار داشت: گزینش معلم در سالهای پس از انقلاب اسلامی رخ داد چون این اعتقاد وجود داشت، فردی که متولی تعلیم و تربیت دانشآموزان است باید خودش صالح باشد. مراکز تربیت معلم راهاندزی شد چون معتقد بودیم معلم بیسواد نمیتواند دانشآموز خوب تربیت کند. تمام این اتفاقات در سالهای پس از انقلاب اسلامی زاییده یک نیاز واقعی بود اما چون به صورت یک نخ تسبیح به هم متصل نبوده و از یک فلسفه واحد تبعیت نمیکردند مشاهده کردیم که در عمل کارایی کمتری داشتیم.
وی افزود: هماکنون تحول در آموزش و پرورش یک مطالبه عمومی است به این دلیل که خانوادهها و حتی دولتمردان از محصول آموزش و پرورش راضی نیستند. در خیابان به عنوان یک شهروند میگویم بچههای امروزی چرا این گونه شدهاند؟ پس یک جایی از کار ما نقص دارد که این چراها برای مردم ایجاد شده است اما این نقص از کجاست؟ مطالعات نشان میدهد، نقص به این دلیل بوده که تابع فلسفهای خاص نبودیم.
** تحول بنیادین آموزش و پرورش و توجه به حیات طیبه
حجةالاسلام محمدیان بیان کرد: لذا زمانی که نزد مقام معظم رهبری صحبت از تحول در آموزش و پرورش شد ایشان فرمودند که آموزش و پرورش گذشته ما فاقد فلسفه و هویت مبتنی بر هویت ملی بوده است بنابراین باید فلسفه آموزش و پرورش مبتنی بر نظریه اسلامی تعلیم و تربیت و هویتی ایرانی تدوین شد. ایشان ویژگیهایی را از خروجیهای آموزش و پرورش بیان کردند از جمله اینکه باید نسلی تربیت شود که به خدمت کردن به ملت افتخار کند، با جسارت به مرزهای دانش نزدیک شود، با تقوا بوده و به ایرانی بودن افتخار کند.
معاون پژوهشی وزارت آموزش و پروش ادامه داد: بر این اساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی تدوین و سند تحول بنیادین نوشته شد. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دیگر نمیگوید یک نفر نسبت به فرد متربی اراده دارد بلکه بر اساس این فلسفه، متربی نیز دارای اراده است و باید اراده وی در نظر گرفته شود چون در غیر این صورت یک برنامه چارچوب دار نوشته و همه را در آن جای میدهیم. بر این اساس بحث ایجاد انگیرش در متربی نیز در تعریف ما وارد شده است.
وی عنوان کرد: نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است، زمانی میرسد که متربی میخواهد اراده خود را بیشتر فائق کند بنابراین نمیتوانیم دانشآموزان دبستان و دبیرستان را یکی بدانیم. در دبستان دانشآموزان عمدتا حسگرا هستند اما در دوره دبیرستان استدلال گر و همیشه اراده معلم را قبول نمیکنند پس باید امکانی را برای آنها فراهم کنیم که موقعیت خود را بسنجد لذا تعریف موقعیت مداری را نیز در تربیت وارد کردهایم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تصریح کرد: آخرین تعریفی که در سند تحول و در فلسفه نظری آموزش و پرورش ذکر کردهایم، یک تعریف عملیاتی است یعنی نظریههای متفرق و پراکنده کارشناسان تعلیم و تربیت در نظام معیاری به عنوان تفکر اسلامی تعریف شده است و هدف آموزش و پرورش را از اهداف کمیتگرا، سطحی و زمینهای جدا کردهایم و سطح آن را بالا بردهایم یعنی انسان را از منظر اسلام تعریف کردیم و دانشآموز در نگاه برنامهریز خلیفةالله بوده که دارای مراتبی است.
وی گفت: بر این اساس دانشآموز باید دارای مراتبی از حیات طیبه باشد و باید به بهشت برود. وقتی چشمانداز ما این باشد این سوال مطرح میشود که دستیابی به حیات طیبه از چه طریقی محقق می شود؟ آیا دانشآموز باید به اجبار به بهشت برود؟ در پاسخ باید بگوییم که خیر. انسان ظرفیت خلیفةالله شدن را دارد بنابراین برنامهریزان مسئولند که برای تحقق این قابلیت در دانشآموزان زمینهها را فراهم کنند. در حقیقت رویکرد ما برای دستیبای به حیات طیبه شکوفایی فطرت است و این حرف جدیدی در جمهوری اسلامی است به گونهای که در نظریههای دیگر تعلیم و تربیت این حرف را مشاهده نمیکنیم.
حجةالاسلام محمدیان ادامه داد: برخی از افراد منتقد میگویند شما هدفی را طراحی کردهاید که قابل اندازهگیری نیست، این نقد وارد است البته اگر نمیتوانستیم آن را تقطیع و شاخصگذاری کنیم این نقد درست بود. در حقیقت هدف این است که حیات طیبه داشته باشیم و به دنبال این نیستیم که دانشآموز ما صرفاً مهندس یا دکتر شود. وقتی این هدف متعالی را در نظر بگیریم بقیه اهداف نیز محقق میشود.
** تهدیدات پیشروی تحول بنیادین آموزش و پرورش
معاون پژوهشی وزارت آموزش و پرورش با طرح این پرسش "منظور از شکوفایی فطرت چیست؟" اظهار داشت: شکوفایی فطرت یعنی آن بخش از وجود انسان که او را از سایر موجودات جدا میکند و مقوم حیات انسانی، انسان است در حقیقت حیات طیبه ویژه انسان است.
وی در پاسخ به این پرسش "سابقه آموزش و پرورش نشان میدهد همواره برنامههای جدید از جای بدی شروع کرده است به عنوان مثال در نظام جدید به جای اینکه بر روی دو سال اساسی بدو ورود به دبستان اول کار کنیم از وسط یک سال را به تعلیم و تربیت اضافه کردیم، هماکنون برای اجرای صحیح سند تحول بنیادین چه برنامهریزیهایی را انجام دادهاید؟" گفت: تجربههای گذشته برای ما آیینه عبرت است یعنی باید مراقب باشیم تا اشتباهات تکرار نشود. تضعیف، تحریف و تحمیل سند تحول بنیادین را تهدید میکند و باید در مقابل این تهدیدات سند را دیدبانی کنیم. وقتی میگوییم شکوفایی فطرت باید اتفاق بیفتد این موضوع عبارت است از توجه به تفکر، ایمان، علم، عمل و اخلاق.
حجةالاسلام محمدیان افزود: برای تدوین برنامه درسی ملی با همکاری و مشارکت اسلامشناسان، روانشناسان، صاحبنظران علوم تربیتی و... نیازهای جامعه را بررسی کردیم و یک نفر نیز مسئول شد تا بررسی کند که این موارد سازوارگی لازم را با همدیگر حفظ کرده و با اصول اسلامی مغایرت نداشته باشند. بر این اساس در برنامه درسی ملی 4 عرصه ارتباط با خدا، خود، خلق و خلقت را تعریف کردیم که ساحتهای چند وجهی جان دیویی را پوشش میدهد اما آن ساحتها نیست. تقسیمبندی دیویی حصر اعتباری است اما عناصری که ما گفتهایم حصر عقلی دارد.
معاون پژوهشی وزارت آموزش و پرورش بیان کرد: در حوزههای یادگیری اعلام کردیم که باید تابع زمان و نیازها باشد و بر این اساس 11 حوزه یادگیری تعریف شد که عبارت است از تفکر و حکمت، قرآن و معارف اسلامی، زبان و ادبیات فارسی، ریاضیات، علوم تجربی، علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، فرهنگ، هنر و تمدن، بهداشت، سلامت و تربیت بدنی، آداب و سبک زندگی و کار و فناوری و زبانهای خارجی.
** راهبری آموزشی و تربیتی معلم در کلاس درس
وی گفت: تجربههای گذشته اشکالاتی داشت از جمله اینکه حافظه محور و کتابگرا بود. تمام این موارد به عنوان تهدیدات آموزش و پرورش جلوی ما بود بنابراین گفتیم چند چرخش باید اتفاق بیفتد که یکی از آنها این بود که معلم تنها انتقال دهنده نباشد در حقیقت معلم باید اسوه تربیتی و پژوهشگر باشد و بتواند در کلاس درس راهبری آموزشی و تربیتی انجام دهد. شاید زمینههای تحقق این موضوع صرفاً 10 درصد فراهم شده باشد اما ما باید به حرکت ادامه دهیم.
حجةالاسلام محمدیان افزود: در سند تحول بنیادین ذکر شده است که مدیر مدرسه باید راهبر آموزشی باشد و صرفاً نباید به تأمین کننده که تجهیزات مورد نیاز مدرسه تبدیل شود. کلاس درس تنها فضای یاددهی و یادگیری نیست. نباید دانشآموزان را در کلاس درس ایزوله کرد، محیط یادگیری باید متنوع باشد. کلاس درس، آزمایشگاه، کتابخانه، نمازخانه و محیط بیرون مانند خیابان، موزه، خانه عالم دینی همگی محیط یادگیری است و هماکنون محیط یادگیری دیگری نیز ایجاد شده به نام فضای مجازی و محیط دیجیتال.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی اظهار داشت: مدرسه باید کانون فرهنگی محله باشد یعنی مدیر مدرسه باید بتوان با اجزای مختلف در محله ارتباط معنادار و همافزا برقرار کند. طبق سند تحول بنیادین، کتاب درسی تنها یکی از اجزای آموزشی است و باید آن را به یک بسته آموزشی تبدیل کنیم. کشور ما فرهنگها و شرایط متفاوتی دارد. کتابی که به صورت سراسری نوشته میشود برای این است که هویت ملی را تثبیت کنیم اما در کنار آن باید نیازهای قومی را نیز پاسخگو باشیم بنابراین بسته آموزشی را تعریف کردیم که شامل مجموعهای از کتب کمک آموزشی، کتاب کار، مجلات، تولیدات داخلی مدرسه، نرمافزارهای آموزشی و در محیط مجازی تولیدات برخط است.
وی ادامه داد: تمام مدارس امکان دسترسی به این موارد را ندارند اما باید کار را شروع کرد و ما این اقدام را انجام دادهایم، شبکه ملی مدارس ایران رشد در این زمینه فعال است و از ناشران غیرولتی در این راستا حمایت میکنیم. همچنین در حال تربیت معلمان پژوهنده هستیم به گونهای که هماکنون حدود 300 هزار معلم پژوهنده داریم.
معاون پژوهشی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: اگر بتوانیم این موارد را به خوبی مدیریت کنیم به اهداف مدنظر دست مییابیم اما اگر دچار رفتار فردی و سلیقهای شویم سند تحول بنیادین با تضعیف مواجه میشود یعنی اگر موضوعاتی را به صورت سلیقهای و خارج از نقشه وارد کنیم تبدیل به بار اضافی شده و به مقصد نمیرسد. یکی از حرفهای بنده این است که برخی موضوعات را به سند تحول تحمیل و سند را تحریف نکنیم.
حجةالاسلام محمدیان ادامه داد: بر این اساس، تغییرات کتب درسی پایه اول، دوم و سوم ابتدایی را آغاز کردهایم. امسال نیز کتب پایه چهارم و هشتم را با این رویکرد تألیف میکنیم. کار تغییر کتب درسی را از پایه اول ابتدایی شروع کردیم. علت اینکه با برخی از دوستان موافق نبودیم که هر سال کتب درسی دو پایه را تغیر دهیم این بود که معتقد بودیم باید پلکانی جلو رفت و اگر تغییر کتب درسی را از پایههای وسط آغاز کنیم ناچاریم به عنوان مثال، امسال که کتب درسی پایه چهارم را تغییر و سال آینده کتب کلاس پنجم را تغییر میدهیم مجدد کتب کلاس ششم را بازنگری کنیم و این یعنی زمان و هزینه مضاعف.
انتهای پیام/