بروکینگز: تمدید مذاکرات هستهای ایران و انتخابهای سخت پیش رو
خبرگزاری تسنیم: یک اندیشکده آمریکایی با تمجید از تمدید مذاکرات هستهای برای چهار ماه دیگر عنوان کرد که این زمان فرصت خوبی برای رسیدن به توافق تا پایان این دوره است هر جند حصول موفقیت تا این ضربالاجل نیز تضمینشده نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اندیشکده «بروکینگز» در مقالهای به قلم «رابرت آینهورن» همکار ارشد برنامه سیاست خارجی و مرکز اطلاعات و امنیت قرن 21 و بنیاد کنترل تسلیحات و عدم اشاعه سلاحهای کشتارجمعی این مؤسسه به بررسی تمدید مذاکرات هسته ای پرداخت.
درباره نویسنده
«آینهورن» در دولت «کلینتون» در وزارت امور خارجه به عنوان معاون وزیر در امور منع گسترش تسلیحات کشتارجمعی، و در دولت «اوباما» بهعنوان مشاور ارشد وزیر امور خارجه درزمینه منع گسترش و کنترل تسلیحات خدمت کرده است. وی در بروکینگز بر روی کنترل تسلیحاتی، منع گسترش سلاحهای کشتارجمعی و مسائل امنیتی منطقهای (شامل ایران، خاورمیانه، آسیای جنوبی و آسیای شمالی) و سیاستهای تسلیحاتی آمریکا مطالعه میکند.
آمریکا و متحدانش میتوانند بهخوبی از این زمان اضافی استفاده کنند
با توجه به پیشرفت قابلملاحظه صورت گرفته و شکافهای باقیمانده – و بهخصوص با گزینههای پیش روی طرفین در صورت شکست مذاکرات، که برای هیچیک از طرفین مطلوب نیست- برای 1+5 و ایران مطلوب بود که مذاکرات را برای دوره چهارماهه دیگر تمدید کنند؛ امری که در نهایت محقق شد. آمریکا و متحدانش میتوانند بهخوبی از این زمان اضافی استفاده کنند. توقف ششماهه در پیشرفت برنامه هستهای ایران همچنان به قوت خود باقی میماند و به همین نحو زمان دستیابی ایران به مقدار لازم اورانیم نوع تسلیحاتی برای یک بمب هستهای نیز طولانیتر میشود.
ضربالاجل جدید در 24 نوامبر بهخوبی تعیینشده است
- تمدید برای 1+5 سودمندتر از ایران است
مردم ایران، با تداوم تحریمهای فلجکننده، باید بیش از غربیها از شکست ضربالاجل 20 جولای ناراحت باشند. منتقدین برنامه اقدام مشترک، بهخصوص اسرائیل، پیشبینی کرده بودند که توافق موقت منجر به رشد تجارت با ایران و شکستن رژیم تحریمها میشود. اما این پیشبینیها مهم نیستند. شرکتها و دولتها در سراسر جهان، که قصد دارند نسبت به برقراری رابطه تجاری با ایران اقدام کنند، باید تا پایان تحریمها، که چنانکه میدانند تنها نتیجه یک توافق جامع خواهد بود، صبر کنند. ضربالاجل جدید در 24 نوامبر بهخوبی تعیینشده است. این ضربالاجل با بندی از برنامه اقدام مشترک که میگوید، راهحل جامع نباید بیش از یک سال از تاریخ تنظیم برنامه اقدام مشترک به طول بینجامد، هماهنگ است. و مهمتر اینکه زمان چهارماهه بهاندازه کافی طولانی هست که به دولتها برای تصمیمهای مهم و به مذاکرهکنندگان برای بررسی بندهای جزئی، اعطاشده است- اما به آن اندازهای طولانی نیست که منتقدین در تهران، واشنگتن و جاهای دیگر آن را به کش دادن مذاکرات تعبیر کنند.
مذاکرات در مسائل عمده پیشرفت خوبی داشته است
شاید مهمتر از همه این نتیجه باشد که این تمدید به طرفها مجال نگاه به گذشته و تفکر بر روی انتخابهای سختی که در ماههای آینده پیش رو خواهند داشت را، میدهد. همه طرفها در اظهارنظرهای عمومی خود گفتهاند که مذاکرات در مسائل عمده، در هفتههای اخیر، پیشرفت خوبی داشته است. بهطور خاص، بنا بر گزارشات، مذاکرهکنندگان بر روی طرح تعدیل راکتور اراک، که اساساً تولید پلوتونیوم ایران را کاهش خواهد داد و فرصتهای گریز هستهای را از بین خواهد برد، مذاکره کردهاند. بحثهایی نیز پیرامون نحوه تغییر کار سایت غنیسازی زیرزمینی فردو، برای به حداقل رساندن بیمها از استفاده احتمالی از برنامه هستهای برای مقاصد تسلیحاتی، در جریان بوده است. اما وقتیکه سخنگویان دولتهای همه طرفها از شکافهای عمده باقیمانده سخن میگویند، آنها درواقع همچنان از تمایز مهم میان 1+5 و ایران – و بهخصوص بین واشنگتن و تهران –در خصوص مسئله ظرفیت غنیسازی که ایران مجاز است تا ذیل یک توافق داشته باشد، سخن میگویند.
ایران به دنبال تولید سوخت برای بوشهر پس از اتمام قرارداد با روسیه است
- غنیسازی همچنان مهمترین بحث مذاکرات خواهد بود
ایران تأکید کرده است که با اتمام قرارداد مابین ایران و روسیه برای تأمین سوخت این نیروگاه در 2012، باید ظرفیت کافی غنیسازی برای تولید سوخت برای راکتور نیروگاهی بوشهر را داشته باشد. این مستلزم توسعه ظرفیت فعلی غنیسازی اورانیوم ایران به 10 برابر یا بیشتر است؛ که زمان برای تولید اورانیوم نوع تسلیحاتی، برای یک بمب را به چند هفته کاهش میدهد. آمریکا و 1+5 تقاضای کاهش شدید ظرفیت فعلی غنیسازی اورانیوم ایران (یعنی حدود 19000 سانتریفیوژ، که کمتر از 10000 تای آنها عملیاتی هستند) به دو الی سه هزار سانتریفیوژ نسل اول یا تعداد کمتری از سانتریفیوژهای پیشرفته را دارند. این امر نشان از این دارد که این ظرفیت محدود غنیسازی همچنان ایران را قادر میسازد تا نیازهای عملیاتی و واقعی خود را برای غنیسازی اورانیوم – شامل فراهم کردن سوخت غنیشده برای راکتور تحقیقاتی تهران، راکتور تعدیلشده اراک و شاید یک راکتور آب سبک کوچک تحقیقاتی – تأمین کند.
190000 سو مقدار موردنیاز ظرفیت تولید سوخت ایران
روسیه نیز مشتاق خواهد بود که تأمین سوخت برای بوشهر را پس از 2021 نیز ادامه دهد (روسیه این کار را با امنیت بیشتر و خرج کمتری نسبت به اینکه ایران خود بخواهد چنین کند، انجام میدهد.) این شکاف در ماههای اخیر وجود داشته، اما با سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری در 7 جولای، مبنی بر اینکه ایران نیازمند 190000 سو است–بهعنوان معیاری برای عملکرد سانتریفیوژ که برابر 100000 سانتریفیوژ نسل اول یا تعداد کمتری از سانتریفیوژهای پیشرفتهتر است -، بزرگتر شده است. «علیاکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بلافاصله پسازاین سخنرانی اعلام کرد که سانتریفیوژهای پیشرفتهتر باید ظرف هشت سال آینده، با انقضای قرارداد ایران و روسیه در سال 2021، تولید و تست شوند، تا اینکه ایران بتواند بنا به سخنان رهبری، مقدار 190000 سوی موردنیاز نیروگاه بوشهر را تولید کند.
تاریخچه خواست ایران در خصوص غنیسازی
- مواضع مذاکراتی ایران را میتوان حرکت خزنده توصیف کرد
تغییر مواضع ایران در خصوص غنیسازی را میتوان حرکت خزنده نامید. برای چندین سال، وقتیکه آمریکا پافشاری میکرد که ایران حق هیچگونه غنیسازی اورانیوم را ندارد، ایرانیها تأکید میکردند که یکی از اهداف اصلی مذاکرات به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی اورانیوم ایران است. اما هرچند آمریکا هنوز نیز حق ایران برای غنیسازی را به رسمیت نشناخته، سال قبل توافق کرد که ایران میتواند برنامه غنیسازی محدود خود را دنبال کند. ایرانیها با دستیابی به این موفقیت بزرگ، شروع به سخن گفتن از این کردند که توان تولید اورانیوم غنیشده کافی برای سوخترسانی به نیروگاههای ایران – توانمندی که حتی کشور پیشرفتهتری در حوزه انرژی هستهای مثل ژاپن نیز در اختیار ندارد – حق و الزامی حداقلی است که باید تضمین و اجرا شود. به نظر میرسد آنها از این هم فراتر رفتهاند و خواهان دستیابی به این توانمندی تا 2021 هستند.
عناصر کلیدی راهبرد ایران در مسئله هستهای
«محمدجواد ظریف» در مصاحبه با نیویورکتایمز برخی از وجوه موضع دولت ایران را تشریح کرده است. او بهخصوص از اینکه ایران تأکیدی بر توسعه ظرفیت غنیسازی خود در مقطع کنونی ندارد، طرحهای توسعهای خود را به چند سال آینده وانهاده و در میانمدت سطح غنیسازی ایران به میزان فعلی باقی خواهد ماند، سخن گفت. اما سخنان «ظریف» در کنار سخنان رهبر معظم و «صالحی»، حکایت از راهبرد ایران در خصوص مسئله غنیسازی دارد، که اختلاف زیادی با رویکرد آمریکا و متحدانش دارد. گزارشها حاکی از آن هستند که عناصر کلیدی راهبرد ایران بدین قرارند:
- حفظ سطح فعلی سانتریفیوژهای عملیانی در طول دوره توافق؛
- مقاومت در برابر فشارها برای کاهش این ظرفیت؛ مجاز بودن تحقیقات نامحدود، تست، تولید و حتی نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر در طول دوره توافق
- مسدود کردن و یا حتی کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده (حتی به شکل اکسید)؛
- کم کردن مدت توافق به حداقل ممکن (شاید پنج تا هشت سال)؛
- و تضمین اینکه ایران با انقضای توافق، برای افزایش تعداد سانتریفیوژهای پیشرفته و عملیاتی خود بهمنظور دستیابی به ظرفیت 190000 سو در نزدیکترین تاریخ ممکن آزاد خواهد بود.
آمریکا و متحدانش باید واقعگرایی بیشتری به خرج دهند
اگر ایران این رویکرد را با ازسرگیری مذاکرات دنبال کند، یقیناً برای آمریکا و دیگر متحدانش قابلقبول نخواهد بود و به تداوم بنبست میانجامد. مقامات ایرانی علاقه دارند که بگویند آمریکا و شرکایش در 1+5 باید واقعگرایی بیشتری به خرج دهند – که بدین معناست که مذاکرهکنندگان غربی باید واقعیت سایتهای علنی ایران را بپذیرند. اما این ایران است که باید واقعگرایی بیشتری به خرج دهد اگر خواهان موفقی مذاکرات و رفع تحریمهاست.
- رویکرد ایران در خصوص غنیسازی مطابق با واقعیت نیست
رویکرد ایران در چند سطح در خصوص غنیسازی مطابق با واقعیت نیست. ایران نیازی به تولید سوخت به نحو بومی برای راکتور بوشهر پس از 2021 ندارد. روسها باکمال میل خواهان تمدید قرارداد تأمین سوخت برای تمام طول عمر راکتور، و تهیه سوخت برای هر راکتور دیگری که ایران از روسیه بخرد، هستند.
تهران معتقد است که نمیتواند بر تأمینکننده خارجی متکی باشد
تهران با سخن از تجربیات ناامیدکننده گذشته – بهخصوص ناتوانی کنسرسیوم غنیسازی «اوردیف»، در انجام تعهداتش در قبال ایران –معتقد است که نمیتواند بر تأمینکننده خارجی متکی باشد و باید به خودکفایی در تولید سوخت برسد. اما روسیه ثابت کرده است که شریکی قابلاعتماد برای ایران، با مقابله با فشار آمریکا برای ترک نیروگاه بوشهر، بوده است. و حتی اگر ایران به روسیه یا سایر تأمینکنندگان اورانیوم غنیشده اعتماد ندارد، میتواند روشهای دیگری برای تضمین تأمین سوخت خود اتخاذ کند؛ مثل خرید از روسیه بهصورت دائماً تجدید شدنی، یا خرید سوخت یدک پنجساله که قابلیت نگهداری در ایران را داشته باشد. سخنان ایران در خصوص توانمندی خود برای تحویل گرفتن تأمین سوخت بوشهر از روسیه پس از 2021، نیز انطباقی با واقعیت ندارد.
اماواگرها پیرامون تأمین سوخت نیروگاه بوشهر توسط ایران
چنانکه «مارک هیبس» کارشناس اندیشکده کارنگی در نوشته خود با عنوان «اوضاع واقعی ایران» در 7 جولای تصریح کرد، ایران تجربه و زیرساخت لازم برای ساخت سوخت مخصوص نیروگاه بوشهر را ندارد و فاقد تفاهمنامه مالکیت معنوی با روسیه، که به ایران اجازه دستیابی به اطلاعات لازم برای طراحی عناصر کلیدی درونی این نیروگاه را میدهد، است که بدین معناست که روسیه خود باید سوخت این نیروگاه را تأمین کند. با عدم همکاری ایران با روسیه قرارداد دوسویه که متضمن تعهد روسیه به مسائل امنیتی بوشهر است، خودبهخود ملغی میشود. بدین ترتیب طرح ایران برای تولید مستقل سوخت بوشهر تا 2012 ضروری و اقتصادی نیست، ازلحاظ فنی میسر نیست، به لحاظ حقوقی با مشکل همراه است و در این بازه زمانی غیر واقعگرایانه است. اگر ایران خود بخواهد سوخت نیروگاه بوشهر را تأمین کند مسائل امنیتی عمدهای احتمال وقوع خواهند داشت.
ایران نمیخواهد ظرفیت غنیسازی خود را با سانتریفیوژهای کهنه خود افزایش دهد
بدین ترتیب امتیاز «ظریف»، مبنی بر اینکه ایران توسعه ظرفیت غنیسازی خود به 190000 سو را به تعویق میاندازد، اصلاً امتیازی محسوب نمیشود. ایران نمیخواهد ظرفیت غنیسازی خود را با سانتریفیوژهای کهنه و از مد افتاده خود افزایش دهد. این کشور خواهان نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتری است. اما تحقیق و توسعه بیشتر، رسیدن به نقطه مطلوب و پسازآن تولید سانتریفیوژهای پیشرفته به مقدار انبوه، چند سال به طول خواهد انجامید. حتی بدون در نظر گرفتن محدودیتهای توافق، ایران مجبور خواهد بود، رسیدن به این ظرفیت تولید صنعتی را برای مدتی طولانی به تعویق بیندازد. و اگر توانمندی صنعتی آینده مستلزم سانتریفیوژهای پیشرفتهتری باشد – و اگر تعداد کاهشیافته و محدود نسل فعلی سانتریفیوژهای ایرانی برای پاسخگویی به نیازهای عملی کوتاهمدت ایران به چند راکتور تحقیقاتی کافی باشد –، بیمعنی خواهد بود که تهران بر حفظ سطح فعلی سانتریفیوژهای خود در طول مدت توافق تأکید کند.
190000 سو، نیاز فعلی ایران نیست
فضای عمومی اخیر ایران، مبنی بر اینکه این کشور نیازمند برنامه صنعتی تولید اورانیوم برای تأمین سوخت نیروگاه بوشهر و راکتورهای احتمالی آینده است – بهخصوص سخن رهبر معظم و تعیین نیاز به ظرفیت 190000 سو- ممکن است عرصه را بر مذاکرهکنندگان ایرانی تنگ کند؛ بهخصوص اکنونکه تندروهای ایرانی عَلَم 190000 سو را بر سردست میچرخانند. اما ایران برای خود راه فراری نیز بازنهاده است. در 15 جولای «ظریف» در کنفرانسی مطبوعاتی گفت که این مقدار {190000 سو}، نیاز فعلی ایران نیست و ما برای رسیدن به این میزان نیازمند زمان هستیم. ما و این فاصله زمانی راه را برای حصول توافق میگشاید.
- راه پیش روی غنیسازی
این اظهارنظر راهحل ممکنی برای حل مسئله غنیسازی خواهد بود. ایران در دوره توافق کاهش شدید ظرفیت غنیسازی اورانیوم را که میتواند نزدیک به پیشنهاد 1+5 باشد خواهد پذیرفت و این مسئله پاسخگوی نیازهای کوتاهمدت و معتدل ایران خواهد بود.
الزامات ایران در بلندمدت
توافق طولانیتر از زمانی خواهد بود که ایران میخواهد و مستلزم کاهش بیشتر در ظرفیت غنیسازی اورانیوم ازآنچه ایران میخواهد است. اما به ایران اجازه خواهد داد تا در ذیل محدودیتهای موردتوافق و بازرسیها، فعالیتهایی در راستای توسعه بیشتر برنامه هستهای مدنی که مدعی آن هستند، داشته باشند. این فعالیتها میتواند شامل تحقیق و آزمودن سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و اکتساب دانش لازم و زیرساختهای لازم برای تولید سوخت خواهد بود. این چهارچوب از ایران نمیخواهد طرحهای مدنی هستهای خود را از میان ببرد، تنها برای نیل به آنها زمان طولانیتر و معقولتری برگزیند. این همچنین از آمریکا و شرکایش میخواهد تا انتخابهایی دشوار در خصوص فعالیتهایی که ایران در طول دوره توافق مجاز به آن خواهد بود داشته باشند.
ایران فقط میخواهد مثل ژاپن از حقوقش استفاده کند
مقامات ایرانی، برای چند سال، و بهخصوص در ماههای اخیر، با تقاضا از 1+5 و جامعه جهانی برای برداشتن تحریمهای ناعادلانه، توقف درخواست امتیازات بیجا، و اجازه بهرهگیری ایران از حقوق مشروع خود درزمینهٔ برنامه هستهای مدنی، مثل یک کشور عادی متعهد به قانون، به نحوی سخن گفتهاند که گویی طرف مظلوم مذاکرات بودهاند. اخیراً «اکبر هاشمی رفسنجانی»، رئیسجمهور پیشین ایران، گفته است – چنانکه بسیاری از ایرانیها قبل از او نیز جنین گفتهاند – که ایران تنها میخواهد، مثل ژاپن از حقوقش استفاده کند.
- سابقه هستهای ایران باعث «فقدان اعتماد» شده است
اما با توجه به سابقه ایران در مسئله هستهای در دهههای اخیر – شامل تخطیهای فراوان از الزامات منع گسترش سلاحهای کشتارجمعی و گواه معتبر مبنی بر اینکه ایران حداقل در گذشته، به دنبال تحقیق، آزمون و تهیه لوازم مرتبط با سلاح هستهای بوده است – این کشور نباید انتظار داشته باشد که با آن مثل ژاپن یا سایر کشورهای متعهد به ان پی تی، برخورد شود.
لزوم ادامه مسیر اعتمادسازی
ایران نباید از جامعه جهانی انتظار داشته باشد که این سابقه را فراموش کنند. ایران از چیزی که مدیر پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن را «فقدان اعتماد» میخواند، رنج میبرد. رهبران ایران ممکن است همچنان به دنبال سلاح هستهای باشند یا نباشند؛ اما اگر میخواهند بقیه دنیا باور کنند که برنامه هستهای آنها منحصراً به دنبال اهداف صلحآمیز است، باید این را در عمل اثبات کنند نه با زبان – و این زمان میبرد. تا زمانی که ایران به اعتماد جامعه جهانی نسبت به نیت صلحآمیزش دست یابد، برای تهران قابلقبول نخواهد بود که به ظرفیت غنیسازی کافی برای گریز هستهای و تولید مواد لازم برای بمب در کوتاهمدت دست یابد.
این چهار ماه اضافی فرصت خوبی برای رسیدن به توافق تا پایان این دوره است
تعویق و نه ترک طرحهای مدنی هستهای، هزینه معقولی است که ایران باید در قبال دستیابی به اعتماد جامعه جهانی – و دستیابی به توافق جامع که بتواند تحریمها را رفع کند، به اقتصاد ایران جانی دوباره ببخشد، و انزوای جهانی ایران را خاتمه دهد- بپردازد. این چهار ماه اضافی زمان زیادی برای نزدیک کردن شکافهای موجود میان طرفین نیست. اما موقعیت مناسبی برای دیپلماتهای خسته وبرای بازگشت به پایتختهایشان و همفکری با همکارانشان برای انتخابهای دشوار است و فرصت خوبی برای رسیدن به توافق تا پایان این دوره است. هر جند حصول موفقیت تا این ضربالاجل نیز، تضمینشده نیست.
منبع: اشراف
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.