فهمی هویدی:جنایتهای اسرائیل در غزه صدای اسرائیلیها را در آورد اما اعراب سکوت کردند
خبرگزاری تسنیم: تحلیلگر مسایل بین المللی منطقه برخی ابعاد شگفتانگیز جنگ غزه از همدستی رژیم های عربی تا سستی و خیانت تشکیلات خودگردان بر ضد مقاومت فلسطین را تشریح کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، فهمی هویدی تحلیلگر مسایل بینالمللی در مقاله امروز خود در روزنامه السفیر لبنان نوشت که جنگ شوم غزه یک فصل جدید را به کتاب شگفتیهای عربی اضافه کرده که مملو از شگفتیهاست که حتی به فکر کسی هم خطور نمیکند.
وی در تشریح این شگفتیها نوشت که عملکرد مقاومت فلسطینی یکی از برجسته ترین این شگفتیهاست، البته این شگفتی تنها در پایداری مقاومت و قدرت آن برای ابداع و شکستن پروژه های صهیونیستها خلاصه نمیشود، بلکه ما از برخی واکنشهای مخالف عربی در جریان این جنگ نیز شگفت زده شدیم. واکنشهایی که سعی میکردند دستاوردها را نادیده بگیرند و همواره روی هزینه هایی که این جنگ داشته، تمرکز کردند، آنها در عین حال قربانیان این حملات اسرائیلیها را نیز نادیده گرفتند. حتی برخی از ما نیز در قبال این همه جنایت سکوت کردیم، جنایتهایی که حتی در برخی موارد صدای نویسندگان اسرائیل را نیز درآورد و آنها در مذمت و محکومیت این جنایت ها و سیاستهای بنیامین نتانیاهو و رفقایش مقالات زیادی نوشتند. آنچه میبینید بخشی از این مطالب است:
- شاوول موفاز وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی در گفتگویی با شبکه ده تلویزیون این رژیم در اولین روز از ماه جاری میلادی به شکست صهیونیستها در جنگ غزه اذعان کرده و گفت که حماس موفق شد اسرائیل را به سمت جنگ فرسایشی سوق دهد. وی گفت که عملیات صخره سخت نتوانست به هیچ کدام از اهداف خود برسد و در عین حال شهرک نشینان اسرائیلی نیز تا حد خطرناکی احساس امنیت خود را از دست دادند.
- اوری بار یوسف تحلیلگر مسایل امنیت داخلی اسرائیل در 12 آگوست به روزنامه یدیعوت آحارونوت گفت که عملیات صخره سخت باعث فروپاشی توان نظامی ارتش اسرائیل شد. وی ادامه داد که اسرائیل تنها در ترمیم توان بازدارندگی خود در برابر حماس شکست نخورد، بلکه توان نظامی ارتش اسرائیل بیش از جنگ قبل شکست خورد. این تحلیلگر صهیونیست ادامه داد که با وجود برتری قطعی ارتش اسرائیل بر حماس، اسرائیل باید اعتراف کند که توان نظامی آن نمیتواند سرنوشت قطعی جنگ با حماس را تعیین کند. ریشه این اتفاق نیز در توان بالای تحرک دشمن و نحوه استفاده از ابزارهای ابتدایی برای به چالش کشاندن اسرائیل است.
- میخائیل بار زوهار در روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت که حمله نظامی به غزه نشان داد که ارتش هوشمند [صهیونیستی] به ارتشی شکست خورده تبدیل شده و قدرت ابتکار را از دست داده است. این نشان میدهد که ارتش تنها بر روی تکنولوژی های بالا نظیر گنبد آهنین و ترور از طریق وسایل الکترونیک حساب باز کرده است. وی با انتقاد از نیروی هوایی اسرائیل در ناتوانی از تخریب سامانه های موشکی حماس نیز گفت که نتیجه این شکست این بود که مقاومت فلسطین در طول یک ماه کامل موفق شد با اسرائیل بجنگد و در برابر قویترین ارتش در خاورمیانه [!] ایستادگی کند. مقاومت همچنین موفق شد میلیون ها اسرائیل را به پناهگاهها بکشاند.
- رونین پرگمان تحلیلگر سیاسی و نظامی اسرائیل گفت که مقاومت فلسطین در معرکه نظامی با اسرائیل پیروزی را از آن خود کرد. وی گفت که تعداد کشتهها از میان دو طرف عامل تعیین کننده برای مشخص کردن طرف پیروز نیست، بلکه مهمترین عامل این است که آیا اهدافی که هر کدام از طرفها از آغاز جنگ به دنبال آن بودند، محقق شده است یا نه؟ از این منظر به نظر میرسد که حماس موفق بوده است، چرا که توانسته توان موشکی و راکتی خود را حفظ کرده و بیشتر مناطق اسرائیل را هدف قرار دهد. حماس حتی توانسته از تونلها برای رسیدن به اراضی اسرائیل و حمله به برخی اهداف نظامی استفاده کند.
هویدی در ادامه مقاله خود تصریح کرد که وقتی که درز اطلاعاتی از سوی اسرائیل در مورد موضع مصر در قبال جنگ غزه را دیدیم؛ تعجب ما ادامه پیدا کرد. من یکی از افرادی بودم که از نادیده گرفته شدن حق مقاومت در مذاکراتی که پیشتر بین مصر و اسرائیل بود انتقاد داشتم، این در حالی بود که در آن زمان نوار غزه همچنان بسته باقی ماند. من این موضوع را به قطع روابط کنونی بین نظام کنونی مصر با جنبش حماس ارجاع دادم که به علل مشخصی دنبال میشود که اولین آنها ارتباطات اخوان المسلمین مصر با حماس است.
من این را اشتباهی سیاسی قلمداد کردم که به سختی قابلیت توجیه را دارد، اما هرگز انتظار نداشتم که این محاسبات اشتباه کار را به جایی ببرد که مصر با اسرائیل بر ضد مقاومت فلسطین توطئه کند. البته این مسائل امروز از اظهارات و واکنشهای مقامات اسرائیلی مشخص است، چرا که اعلام کردند که مصر و اسرائیل برای مقابله با حماس و مقاومت فلسطین ائتلاف دارند. این موضوع تا جایی پیش رفته که اسرائیل ادعا کرده در تخریب غزه بر روی مشروعیت عربی که از سوی برخی شرکای خود شامل مصر، عربستان سعودی، امارات و اردن حساب کرده است. برخی این گروه را ائتلاف جدیدی میدانند که در منطقه شکل گرفته است.
برخی نویسندهها تصریح کرده اند که رایزنی ها و هماهنگیهایی بین مصر و اسرائیل صورت گرفته که تنها در مورد ابتکار برای توقف جنگ نبوده، بلکه در طول جنگ این مذاکرات و رایزنی ها ادامه داشته است. این نشان میدهد که قاهره با اطلاعاتی که داشته در این حمله به اسرائیلیها کمک می کرده است تا بهتر بتواند اهداف فلسطینی را هدف قرار داده و مأموریت خود را انجام دهند. البته این تنها اطلاعاتی است که رسما از سوی قاهره تکذیب شده است.
روزنامه هاآرتص می نویسد که اسرائیل وقتی غافلگیریهای حماس و جهاد اسلامی در طول جنگ را دید، با سرعت با دستگاههای امنیتی در دولت های عربی همدست خود تماس گرفت تا با آنها هماهنگی کند و آنها با اطلاعاتی که دارند، تلآویو را در این مأموریت یاری دهند. سایت فلسطینی "وطنی" نیز با ذکر این موضوع تاکید کرد که یک هیئت از کشورهای خلیج فارس وابسته به هلال احمر به بهانه ایجاد یک بیمارستان میدانی وارد نوار غزه شد. این هیئت متشکل از 50 نفر بود که گفته میشد پزشک هستند. اما بخش امنیتی نوار غزه در مورد آنها مشکوک شده و آنها را مورد بازرسی قرار داد. در این تعقیب ها مشخص شد که تعدادی از این پزشکان عناصر اطلاعاتی هستند که سعی دارند مواضع گردان های القسام و سکوهای پرتاب موشک آنها را شناسایی کنند. هنگامی که این عده مورد تحقیق قرار گرفتند به صورت ناگهانی در تاریخ 10 آگوست نوار غزه را ترک کرده و مأموریتی که به بهانه آن وارد غزه شده بودند را رها کردند.
هاآرتص همچنین با اشاره به نقش عبدالفتاح السیسی در جنگ غزه وی را قهرمان جدید اسرائیل معرفی کرده و از روابط مستحکم وی با نتانیاهو نوشت. روزنامه جروزالم پست نیز السیسی را شخصیت برجسته سال خواند و مدعی شد که این توصیف به علت نقش بزرگی است که وی در تحولات مصر دارد.
هنگامی که مصر نسبت به این اطلاعات سکوت کرده و به صورت تلویحی آن را تایید می کند، اسرائیل همچنان در برخی از نوشته ها و تحلیلهای تلویزیونی ابعادی تازه از این همکاریها را مطرح کرده و از محبت مقامات قاهره به اسرائیل و دشمنی آنها با فلسطینیها خبر میدهند.
هویدی در تشریح ابعاد دیگری از غافلگیریهای جنگ غزه نوشت که مذاکراتی که بین فلسطینیها و اسرائیلیها جاری است، ابعاد دیگری از این غافلگیری هاست، از بیش از دو هفته پیش تاکنون جنجال در مورد آتش بس بین دو طرف و رفع محاصره غزه و بازسازی و امدادرسانی به این منطقه محاصره شده و انتقال اموال به این منطقه و آزادی صیادی در آبهای غزه ادامه دارد. برخی دیگر از عناوین نیز همواره در این میان مطرح است، اما مذاکره کنندگان هیچ اشارهای به این نکته نمیکند که اشغالگری مشکل اساسی این منطقه است که باید مرتفع شود.
این در حالی است که بیست سال از امضای توافق اوسلو در سال 1993 گذشه است، توافقی که بر اساس آن قرار بود اسرائیل در طول 5 سال از کرانه باختری عقب نشینی کند و بعد از سه سال نیز مذاکرات برای حل نهایی موضوع فلسطین را آغاز کند. این بدان معناست که در سال 2014 نیز همچنان باید مناقشه موضوعاتی مانند قدس و آوارگان و شهرک های صهیونیستنشین را که مقدمه هایی برای تشکیل دولت فلسطین است، کنار بگذاریم و به دیگر عناوینی که اهمیت زیادی ندارند، بپردازیم، آنهم در حالی که در این 20 سال شرایط به کلی تغییر کرده است. الان دیگر قدسی که در آن زمان صحبت از آن بود، کاملا محو شده و شهری کاملا جدید دیده میشود که یهودی سازی شده و غیر از مسجد الاقصی و قبة الصخرة و برخی مراکز سیاحتی هیچ نشانی از آثار اسلامی در آن وجود ندارد. الان دیگر آوارگان نیز از خاطرهها حذف شده اند و شهرکهای صهیونیست نشین چندین برابر شدهاند، بطوریکه که دیگر پرونده آن قابل بررسی نیست.
الان مشخص شده که آنچه که از مذاکرات و توافق اوسلو به دست آمد، دو نکته بود: اول اینکه جنبش آزادیبخش دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت و به اشغال بیش از 78 درصد از اراضی خود به دست این رژیم مشروعیت داد. از سوی دیگر هماهنگی های امنیتی بین پلیس تشکیلات خودگردان و ارتش اسرائیل ایجاد شد. اسرائیل با این توافقنامه اقدامات خود در تسلط بر اراضی اشغال شده را تشدید کرده و نظارت بر آنها را افزایش داد. اسرائیل تمام این امتیازها را در شرایطی گرفت که فلسطینی ها هیچ چیزی به دست نیاوردند.
فهمی هویدی در ادامه مقاله خود تاکید کرد: مهمترین غافلگیریهای این جنگ این بود که تشکیلات خودگردان فلسطین از پیوستن به معاهده رم که به وی امکان شکایت از اسرائیل و بازخواست مقامات آن در دادگاه های بینالمللی جنایی به علت جنایت در غزه را می داد، امتناع کرد. اصلا معقول نیست که اسرائیل این همه جنایت در غزه انجام دهد، اما فلسطینی ها حتی نتوانند آنها را محاکمه کرده و در برابر جهان رسوا کنند، جالبتر اینکه کسی که عامل این عقبنشینی و امتیاز دادن هاست، همان تشکیلات خود گردان فلسطین است.
یک موضع ذلت بار دیگر وجود دارد که در خاطره فلسطینیها باقی خواهد ماند و فراموش نخواهد شد. هنگامی که در جنگ سال 2008 در غزه سازمان ملل کمیته تحقیق بینالمللی به ریاست قاضی ریچارد گولدستون ترتیب داد تا در مورد جنایت های جنگی در غزه تحقیق کنند، این کمیته اسرائیل را در گزارش خود محکوم کرد. این گزارش در کمیته حقوق بشر سازمان ملل در ژنو تصویب شد و بیشتر اعضای مجمع عمومی آن را تایید کردند، اما ناگهان همه با اقدام تشکیلات خودگردان غافلگیر شدند، چرا که این تشکیلات درخواست محکومیت اسرائیل را کنار گذاشت و خواستار به تعویق انداختن آن شد.
نخبگان سیاسی فلسطین بر ضرورت پیوستن به معاهده رم اتفاق نظر دارند تا راه برای محاکمه سران اسرائیل به علت جنایت هایشان باز شود. تنها تشکیلات خودگردان فلسطین است که این موضوع را به تعویق می اندازد. تشکیلات حتی یک بار مدعی شد که حماس چنین درخواستی را مطرح کرده، اما راجی الضورانی مدیر مرکز فلسطینی حقوق بشر در غزه آن را رد کرده و گفت که حماس از پیوستن به معاهده رم از سوی فلسطین استقبال می کند و آمادکی ایستادن در برابر دادگاه بین المللی در صورت اقتضا را دارد.
وی ادامه داد که خانم فاتو بن سوده دادستان دادگاه بین المللی ابلاغ کرده که این دادگاه می تواند مأوریت خود را بلافاصله بعد از ارائه درخواست از سوی محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با یادداشتی نیم صفحهای آغاز کند.
الصورانی می افزاید که این ابومازن است که تحت فشارهای اسرائیل و آمریکا و فرانسه و آلمان و انگلیس از این اقدام دست برداشته است.
وی تاکید می کند که هنگامی که تشکیلات خودگردان از اقداماتی اینچنینی ناتوان است یا حتی مانع از اجرای آن می شود، این موضوع مشروعیت آن را زیر سوال میبرد و اعتبار آن را در برابر افکار عمومی مخدوش میکند.
انتهای پیام/ر