تلاش برای بارورسازی اعتقادی و احترام به حریم شخصی زندانی/همت مضاعف برای ریشهکنی بیسوادی در زندان
خبرگزاری تسنیم: لاجوردی بارها تصریح میکند که هدف نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران از کیفر و زندان انتقام جویی و شکنجه نیست، بلکه نخست به منظور تنبیه، بیدار کردن وجدان خفته یا غافل انسانهایی است که به دلایل گوناگون دست به جرم و جنایت آزیدهاند.
به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، شهید اسدالله لاجوردی پس از اتفاقات سال 63 و ترک اجباری دادستانی تهران، از سال 68 به عنوان رئیس سازمان زندانها مشغول به خدمت در دستگاه قضایی شد.
تجربه سختیهای زندان و بدرفتاری و مشقتهای محبوس بودن از یک سو و نگرش مثالزدنی لاجوردی از سوی دیگر باعث شد، در امر زندانبانی نیز با موفقیت روبهرو شود تا جایی که سید مرتضی بختیاری که پس از لاجوردی ریاست سازمان زندانها را برعهده گرفت، ضمن قدردانی از اقدامات لاجوردی، برنامه خود را تداوم راه لاجوردی دانست.
لاجوردی زندانبانی بود با دلسوزیهای پدرانه؛ در نظر او زندانیها فقط یک مشت قاتل، جنایتکار و تبهکار حرفهای نبودند که میبایست، از تمام حقوق انسانی محروم شوند تا یا بر سر عقل آیند یا پشت میلهها بپوسند بلکه اینان فقط میبایست از جو جامعه دور نگاه داشته شوند تا هم تنبیه شوند و هم در مواردی افکار و اعمال مسموم خود را به دیگران سرایت ندهند. آنان حق داشتند زندگی کنند، کار و حرفه بیاموزند و برای بهتر شدن وضعیت خود تلاش کنند.
لاجوردی بارها در سخنان خود تصریح میکند که هدف نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران از کیفر و زندان انتقام جویی و شکنجه نیست بلکه نخست به منظور تنبیه، بیدار کردن وجدان خفته یا غافل انسانهایی است که به دلایل گوناگون دست به جرم و جنایت آزیدهاند و ثانیاً به منظور پاک و سالم نگه داشتن جامعه از وجود کسانی که ممکن است فساد و تبهکاری را به دیگران سرایت دهند. به عقیده او از آنجایی که یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل در تغییر و شکلپذیری انسانها محیط است هر چه القائات، تبلیغات و رفتارها و برخوردها در محیطی سالمتر باشد امکان پاکسازی بیشتر فراهم میآید اما اگر خدای ناخواسته برخوردها خشن، غیردوستانه، غیرعادلانه و یا از طرفی دیگر، سازشکارانه و غیرقاطع باشد محیط محدود زندان به جای محل اصلاح و تربیت به محل ایجاد و تجمع عقدهها، کینهتوزیها و رشد بزه و گناه سوق داده میشود.
لاجوردی همواره به کارکنان و مدیران سازمان یادآوری میکرد که کیفر مجرم صرفاً در اختیار مقام و مرجع قضایی است و اگر قاضی مجرمی را به زندان محکوم کرد او فقط باید محدودیت زندان و جدایی از جامعه را تحمل کند و از هر نوع کیفر دیگری درباره او باید اجتناب شود. بنابراین کیفرهایی نظیر ترشرویی، پرخاش، تحقیر، خشونت، بکار بردن الفاظ سبک رکیک، سختگیری و خدای ناخواسته ضرب و شتم، علاوه بر اینکه اثرات سازندۀ زندان را خنثی خواهد کرد، موجب عذاب اخروی نیز خواهد شد. لذا زندانبان باید سخنش نافذتر و شیرینتر از معلم، نگاهش عمیقتر و پرمعنا تر از روانکاو، کردار و اعمالش مؤثرتر از هر صاحب و رفیق، اخلاقش فراتر از هر پدری دلسوز و مهربان و قدرتش مساوی و منطبق بر قانون (نه خودباخته و نه دیکتاتور و نه زورگو) باشد.
یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل در تغییر و شکلگیری انسانها، محیط است. هرچه القائات، تبلیغات و رفتارها و برخوردها در محیطی سالمتر باشد امکان پاکسازی بیشتر فراهم میآید اما اگر خدای ناخواسته برخوردها خشن، غیردوستانه، غیرعادلانه و یا از طرفی دیگر، سازشکارانه و غیرقاطع باشد محیط محدود زندان به جای محل اصلاح و تربیت به محل ایجاد و تجمع عقدهها، کینهتوزیها و رشد بزه و گناه سوق داده میشود.
حال که خداوند متعال این منّت را بر ما نهاد و افتخار زندانبانی یا به دیگر سخنی سمت معلمی و بازپروری عدّهای از انسانهای مطرود از جامعه را بر ما ارزانی داشت چه بهتر که قدرشناس باشیم و شکر نعمتش را با جدّیت و تلاش هر بهتر در انجام وظایف محوله و بکارگیری استعداد و قدرت خلاقه و ابتکارمان به جای آوریم و بدانیم که اصل رسیدگی به وضع زندانیان است نه موقعیت و جایگاه خود لذا از برادران عزیز تقاضا میشود تمام همتشان را در اداره سالم زندانها بکار گیرند و مبادا که ذیالمقدمه فدای مقدمه شود. حال که تصمیم داریم به حول و قوه الهی از خود و از آن میز رها شویم و در مسیر بارورسازی روح و اندیشه انسانهای در بند که چشم امید و اصلاح به زندانبان و مربیان خود دارند شتابان حرکت کنیم.
1) تلقی ما از زندانی بر این استوار است که او یک انسان قابل تغییر و در حال تنبیه و آموزش است نه خاطی جنایتکار در حین ارتکاب به جرم.
2) برای زندانی شخصیت قائل شویم و تمام تلاش خود را در جهت بازگرداندن شخصیت حقیقی و پنهانش به کار گیریم و با او با احترام، با محبت، بسیار دوستانه و مؤدبانه برخورد کنیم و اجازه ندهیم هیچ مأموری به حریم شخصی زندانی اهانت یا تجاوز کند.
3) از آنجا که بیسوادی میتواند یکی از علل وقوع جرم باشد همّت گماریم بیسوادی از زندانها رخت بسته و هر زندانی بیسواد اجباراً به حداقل سواد خواندن و نوشتن دست یابد.
برای رسیدن به این هدف لازم است:
الف- قبل از اشتغال به هر کاری ( اعم از هنری، صنعتی، کشاورزی و حرفه آموزی) در مسیر سواد آموزی قرار گرفته باشد.
ب- در صورت استنکاف، از برخی امتیازات نظیر مرخصی محروم شود.
ج- در صورت عدم دسترسی به آموزشیاران نهضت سواد آموزی یا عدم امکاناتی نظیر کلاس از دیگر زندانیان با سواد با رعایت اولویت ها حتی درون بندها و آسایشگاهها استفاده شود.
4) از آنجا که ضعف اعتقاد به خدا و قیامت از بارزترین عوامل ارتکاب جرم و گناه است، بر ما است که در بارور ساختن اعتقادات مذهبی آنان کوشا باشیم.
5) از آنجا که بیکاری و فراوانی اوقات فراغت نیز یکی از زمینههای فراهمساز افکار انحرافی و نهایتاً بزهکاری است تا آنجا که امکانات بالفعل اجازه میدهد(یا شرایط به فعلیت در آوردن امکانات بالقوه وجود دارد) با ایجاد کارگاههای مختلف به این مهم تحقق بخشیم و در صورت عدم امکانات کارگاهی، با تهیه لوازم و ابزار مورد نیاز کارهای دستی و هنری حتی درون بندها و اتاقها(با رعایت کامل مسائل امنیتی) اشتغال همگانی را برای زندانیان فراهم آوریم.
در اینجا لازم است به نکتهای مهم و ضروری اشاره شود هنرهایی نظیر موسیقی هیچگونه اولویتی نداشته و صرفاً در ایّام ویژه میتوان از آنها بهره جست و به هیچ وجه نباید مانع اجرای اولویتهای سوادآموزی، اسلامشناسی، یادگیری اعتقادات و احکام، آموختن آداب معاشرت صحیح و اسلامی، فراگیری اخلاق و شیوه برخوردهای اسلامی و ورزش شود.
6) از آنجایی که هر انسانی به رفیق و همدم، سخت نیازمند است و از طرفی لازم است در جهت رشد و تکامل خود کوشا باشد و از سویی دیگر محیط زندانها معمولاً جایگاه انسانهای خطا کار و بعضاً بزهکاران حرفهای و مجرمین به عادت است، سالمترین و بهترین وسیله سرگرمی و تکامل کتاب است لذا زندانیان میتوانند از کتابهای موجود در کتابخانۀ زندان و حتی درون بندها، با رعایت ضوابط استفاده کنند و در صورتی که مایل باشند می توانند از طریق فروشگاه یا مأمور خرید زندان و یا مسئول فرهنگی با هزینه شخصی کتابهای مورد نظر خود را مشروط به اینکه اولاً ورود آنها به زندان ممنوع نباشد، ثانیاً هنگام آزادی به کتابخانه اهداء کنند، تهیه کنند.
7) از آنجا که میتوان پذیرفت عقل سالم در بدن سالم است، بر مسئولان زندان است که ورزش را برای تمام زندانیان اجباری کنند تا از خمودی و کسالت جدا شوند. این امر در خصوص جوانان و نوجوانان اثرات بسیار مثبتی را به بار آورده و موجب صرف انرژی متراکم آنها در مسیر مطلوب و منطقی می گردد.
8) از آنجا که بیشترین مسئولیت زندگی به وضع خانواده زندانیان از سوی انجمن حمایت از زندانیان به عهده مسئولین زندانها محول شده، بر مسئولین زندانهاست که حضور فعّال و مستمر در زندانها داشته و مشکلات شخصی و خانوادگی آنها را از نزدیک بررسی و در رفع آنها (در حد امکان) بکوشند.
9)پرسنل زندان به هیچ وجه منالوجوه نبایستی از زندانیان به منظور انجام کارهای شخصی خود استفاده کنند و حق ندارند کوچکترین هدیه ولو حبّه قندی یا دانه خرمایی از زندانی بپذیرند.
10) با برخوردهای اخلاقی، عاطفی و سالممان به زندانی امکان دهیم بتواند بدون اضطراب و واهمه، انتقادات و مسائلش را در میان گذاشته و مطرح کند.
11) اگر خدای نخواسته، کوچکترین تخلّفی یا سوءاستفادهای از مأموری مشاهده شود، بدون اغماض سریعاً و قاطعانه برخورد شود تا انشاالله محیطی سالم و سالمساز به ارمغان آوریم.
12) امکانات و درآمد انجمن حمایت از زندانیان جز در راه مصالح زندانیان و خانواده های آنان استفاده نشود.
13) ایجاد و نگهداری فضای سبز و گلکاری در محوطهها و هواخوریها سهم بسزایی در بالا بردن روحیه پرسنل و هم روحیه زندانیان دارد و محیط زندان را مساعدتر و قابل پذیرشتر میسازد.
14) لازم است همه درمانگاهها، خوابگاهها، باشگاهها، آشپزخانهها، حمامها، توالتها، محوطهها، هواخوریها و ... پیوسته مورد بازدید مسئولین قرار گیرد تا اگر نقیصهای مشاهده شد از گسترش آن جلوگیری و نسبت به رفع آنها اقدام شود.
15) مسئول فرهنگی یا مسئول زندان از یکایک زندانیان بخواهد علل و انگیزه ارتکاب جرمشان را آن گونه که بوده بدون کم و کاست یا اغراض بنویسد و پس از وصول جهت بهره برداری و برنامه ریزی به دفتر طرح و برنامه سازمان ارسال دارند.
16) زندانیانی که مایل باشند (با ذکر نام یا بدون ذکر نام) می توانند سرگذشت خود را برای تنبیه و عبرت دیگران مکتوب و یا برای مسئول زندان یا مسئول فرهنگی بیان کنند و در صورت لزوم و رضایت آنان صدای آنان ضبط و به دفتر طرح و برنامه ارسال شود.
17) رمزها، کنایهها، اشارات، اصطلاحات و واژههای خاص زندانیان گردآوری و با شرح و تبیین آنها به دفتر طرح و برنامه سازمان ارسال شود.
18) برای هر یک از زندانیان پرونده شخصیتی تشکیل و همه منشها، رفتارها، برخوردها، تخلّفات، جرائم، خدمات، فعّالیت ها، خلقیات، اثر گذاری ها، تأثیر پذیری ها، تنبیهات، تشویقات، تغییرات روحی و عملی، عوامل مؤثر در تغییر و تحوّل، تنوع بزه و سوابق در آن ثبت شود.
19) به منظور رفع نیاز طبیعی زندانیان و همسرانشان، بسیار مناسب است در صورت امکان، محلی جهت ملاقات خصوصی زندانیان در نظر گرفته شود.
20) نسبت به بهداشت، درمان، تغذیه سالم و کافی و محل نگهداری اطفال، نوجوانان و جوانان به ترتیب دقّت بیشتری به عمل آورده و در امر تربیت و بازپروری آنان فعالیت و تلاش بیش از بزرگسالان اعمال شود.
21) همکاری وسیع و گسترده با بنگاه تعاون و صنایع زندانیان الزامی است.
22) به منظور تأمین مواد و ویتامین های لازم به فروشگاهها توصیه میشود؛ به مقدار تقاضای زندانیان میوه، سبزیجات و لبنیات در دسترسشان قرار گیرد.
23) در پایان هر سال (اسفند ماه) دو نفر از برادران یا خواهرانی که بهترین خدمت را درون بندها به زندانی اهداء فرموده اند با ذکر دلایل معرفی تا به ترتیب جوایزی به آنها تقدیم شود.
انتهای پیام/