نقش ارتش در بحران سیاسی پاکستان


نقش ارتش در بحران سیاسی پاکستان

خبرگزاری تسنیم: تاوان این جنگ قدرت پنهان را مردم با تحمل ناامنی، بی‌ثباتی اقتصادی و هزینه تعویض پی در پی دولتها می‌پردازند.در ماجرای کنونی نیز این وضعیت و مولفه‌های آن کاملاً آشکار است.

پاکستان از 10 روز پیش با اعتراضات ضد دولتی تحت رهبری عمران خان، رئیس حزب "تحریک انصاف" و طاهر القادری، رئیس حزب "تحریک عوامی" وارد دور تازه‌ای از بحران سیاسی شده است.حزب تحریک انصاف در تازه‌ترین اقدام برای سرنگونی نخست‌وزیر از مجلس این کشور کناره‌گیری کرد. این اقدام، یک روز پس از آن صورت گرفت که مجلس با درخواست مخالفان برای کناره‌گیری نواز شریف و همچنین انحلال مجلس مخالفت کرد.مجلس، قطعنامه‌ای را به طور اجماع تصویب کرد و درخواست احزاب مخالف را مغایر قانون اساسی دانست.عمران خان که یک چهره ورزشی است به همراه طاهر القادری، روحانی پاکستانی که ماه گذشته از تبعید خود خواسته در کانادا بازگشت، از 23 مرداد ماه جریان اعتراضی را با هدف ساقط کردن دولت به راه انداختند. این دو، هواداران خود را به تجمع در خیابانهای اسلام آباد فرا خوانده و اعلام کردند یک میلیون نفر را به خیابانها خواهند کشاند ولی در عمل نتوانستند بیش از چند ده هزار نفر را گرد آورند.طی چند روز گذشته آنها به درخواست‌های دولت برای مذاکره جهت رفع اختلافات اعتنایی نکرده‌اند و علیرغم هشدارهای دولت، در منطقه موسوم به "منطقه قرمز" تجمع برگزار کرده و مجلس را به محاصره در آوردند.

ساختمان نخست وزیری، دیوان عالی کشور و ساختمان مجلس در منطقه قرمز قرار دارند. این دو رهبر مخالف، همکاری و مذاکره با دولت را مشروط به کناره‌گیری دولت و برگزاری انتخابات جدید کرده‌اند، ولی دولت این درخواست را نپذیرفته است. شرایط حاضر و بحران سیاسی جدید، بار دیگر نقش ارتش و احتمال دخالت مستقیم آنرا مطرح ساخته است، موضوعی که تاکنون عامل وقوع سه بار کودتا در پاکستان بوده است. برخی تحلیل‌گران حتی چنین مطرح کرده‌اند که ارتش، پشت پرده اتفاقات اخیر قرار دارد و این، نظامیان هستند که دو رهبر مخالف را به تحرکات جدید تشویق کرده‌اند تا زمینه بازگشت خود به قدرت را فراهم سازند.عمران خان و طاهر القادری از ابتدا چند هدف را برای اعتراضات خود مطرح کردند. یکی از این موارد، فساد اقتصادی و اداری است. آنها، دولت نواز شریف را متهم می‌کنند که نخواسته و یا نتوانسته با فساد مقابله کند. البته توجه به سابقه این امر در پاکستان، این موضوع را تأیید می‌کند که فساد اداری در این کشور پدیده جدیدی نیست و در گذشته نیز بوده و مخالفان، از این موضوع به عنوان بهانه برای تحت فشار قرار دادن و حمله به دولت‌های قبلی استفاده کرده‌اند. هم اکنون نیز چندین پرونده فساد مربوط به سیاستمداران سابق در دادگاه‌های این کشور مطرح است.

دیگر دستاویز مخالفان برای فشار به دولت، موضوع ناامنی و افزایش اقدامات تروریستی از جمله حمله چندی قبل به فرودگاه کراچی است. این مسئله نیز با توجه به شرایط ویژه اجتماعی و سیاسی، موضوع جدیدی نیست و آنرا نیز باید بهانه‌ای دیگر دردست مخالفان دانست. ولی در این میان، اتهام تقلب در انتخابات، مهمترین موضوعی است که دو رهبر مخالف بر آن تاکید می‌کنند و بر محور آن تبلیغ کرده و شعار می‌دهند.مخالفان به خصوص عمران خان، نواز شریف را به تقلب در انتخابات اردیبهشت سال گذشته که باعث به قدرت رسیدن شریف شد متهم می‌کنند. در آن انتخابات، اعلام شد حزب حاکم به رهبری نواز شریف 190 کرسی را در جمع ملی 342 عضوی، از آن خود کرده است و به حزب تحریک انصاف متعلق به عمران خان تنها 34 کرسی تعلق گرفت.انتقادی که منتقدین بر این ادعای عمران خان وارد می‌کنند، اینست که اولاً فاصله کرسی‌ها زیاد است و دیگر اینکه چرا این ادعا پس از گذشت بیش از یک سال از انتخابات اکنون مطرح می‌شود؟

اما، طاهر القادری، بر ایجاد یک انقلاب همه جانبه در پاکستان تاکید دارد. طاهر القادری که رئیس موسسه مذهبی "منهاج القرآن" نیز می‌باشد و در بسیاری از مراکز آموزش دینی نفوذ دارد ماه گذشته با شعار ایجاد انقلاب در نظام حاکم بر پاکستان به کشور بازگشت. وی تهدید کرده است درصورت بی‌اعتنایی دولت به خواسته‌هایش، مجلس را توسط حامیانش تسخیر خواهد کرد. اما بسیاری از ناظران به تحرکات طاهر القادری نیز با دیده تردید و شک می‌نگرند و معتقدند وی با مراکزی، از جمله در ارتش مرتبط است.تردیدی نیست که ارتش پاکستان وزنه سنگینی در معادله قدرت در این کشور می‌باشد و نظامیان به دلیل این جایگاه ویژه، همواره مترصد ورود به صحنه و قبضه کردن قدرت بوده‌اند. در این نیز تردیدی نیست که ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان (آی اس آی) دل خوشی از نواز شریف ندارند. نواز شریف، پرویز مشرف، فرمانده سابق ارتش پاکستان و رئیس‌جمهور اسبق، را به جرم جنایت به محاکمه کشانده و هم اکنون پرونده قطوری برای وی در دادگاه مفتوح است.نواز شریف همچنین در ابتدای کار خود تاکید کرد که در اجرای سیاستهایش، تنها به نظرات مجلس اهمیت می‌دهد که این کنایه‌ای بود بر بی‌اعتنایی وی به ارتش. نواز شریف همچنین هر چند ابراز نکرده است ولی با حمله اخیر ارتش به وزیرستان شمالی سرکوب طالبان، با این شکل، موافق نبوده و معتقد به مذاکره با طالبان بوده است.

اینکه ارتش می‌خواهد سایه قدرت را در پاکستان حفظ کند و این را به نواز شریف گوشزد نماید دور از واقعیت نیست.با توجه به این امر، هر قدر اوضاع سیاسی بحرانی‌تر و به اصطلاح امنیتی‌تر باشد، توجیه برای حضور مؤثر ارتش در سیاست و حکومت بیشتر فراهم می‌شود. ارتش در پاکستان، همچون چند کشور دیگر منطقه، از جمله ترکیه توانسته است جایگاه قدرت ویژه‌ای برای خود ایجاد نماید. در پاکستان این ادعا که اگر ارتش نبود کشور هم نبود، دستاویز و بهانه را برای تحمیل ارتش در صحنه سیاسی ایجاد کرده است و در این میان وجود تهدید از سوی هند، این بهانه را به شدت تقویت کرده است.این وضعیت، شرایط خاصی را در پاکستان سبب شده است که در آن، منافع ارتش و دولتمردان در تقابل با یکدیگر قرار می‌گیرد و در چنین فضایی، استقرار ثبات، آرامش و اراده ملی همواره دچار بی‌ثباتی و چالش است و بدیهی است کهتاوان این جنگ قدرت پنهان را مردم با تحمل ناامنی، بی‌ثباتی اقتصادی و هزینه تعویض پی در پی دولتها می‌پردازند.در ماجرای کنونی نیز این وضعیت و مولفه‌های آن کاملاً آشکار است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران