داعش و لایه پنهان قدرت نرم آمریکا
خبرگزاری تسنیم: بیانیه اخیر وزارت امور خارجه ایالات متحده در دعوت همکاری جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با داعش، همچون سیاستهای مقاطع ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ میلادی آمریکا، فاقد صداقت و وجاهت لازم است.
دیروز درباره دیدگاه آمریکاییها در مورد پدیده داعش و اینکه چه ارتباطی با راهبرد آنها در منطقه دارد سخن گفتیم. گفته شد داعش در رفع نیازهای مدیریت و فرماندهی، تامین و گردش مالی و نیز تجهیز تسلیحاتی از آمریکا و متحدانش کمک میگیرد چرا که بخشی از عملیات نرم آمریکا در جهان اسلام محسوب میشود. بر این اساس لازم است الزامات ضروری زیر در برخورد با داعش در دستگاه دیپلماسی کشور مورد توجه قرار گیرد.
1- توجه به واقعیتها و مصادیق راهبرد نرم آمریکا در طرحهای پژوهشی و کار رسانهای ضروری است. متاسفانه بخش عمده تحلیلها و حتی برخی راهکارهای عملیاتی در قبال سیاستهای منطقهای آن قدرت در ایران، با توجه به مواضع اعمالی و ظاهر رفتاری دولتمردان، نظامیان و افسران اطلاعاتی سازمان سیا صورت میگیرد. ضمن آنکه در عرصه رسانهای نیز جای چنین تحلیلهای بنیادی و روشنفکرانه در ایران خالی است.
2- براساس تجربه تاریخی عمومی توجه به واقعیات و مصادیق قدرت نرم در ایران ناشی از دو عامل است: اول؛ عدم پذیرش علمی و منطقی این واقعیت پیچیده در میان قدرتهای بزرگ امروز دنیا و دوم عدم انتقاد و باور به قدرت نرم و مصادیق آن. موضوع و عامل اول در قالب کار علمی و رسانهای قابل اصلاح است ولی متاسفانه برخی از فعالان سیاسی و اصحاب رسانه در ایران نسبت به لایههای زیرین سیاست و قدرت ایالات متحده همواره غفلتی آگاهانه داشتهاند. به عنوان یک راهکار عملیاتی باید در حوزههای مختلف بویژه در مسائل مربوط به روابط و ارتباطات خارجی، شاخص و مصادیق روز قدرت نرم مشخص شده و در سامان مدیریت کشور مورد توجه قرار گیرد.
3- با توجه به قرار گرفتن داعش در فهرست گروههای تروریستی کشورهای غربی، در حوزه دیپلماسی عمومی رسمی، باید خواست اجرای موافقتنامههای امنیتی ایالات متحده و قراردادهای "مشارکت برای صلح" ناتو با کشورهای منطقه خاورمیانه مطرح شده و به عنوان یک مطالبه رسمی و عمومی از این کشورها مطرح گردد.در صورت اجرای موافقتنامههای فوقالذکر، رگهای حیاتی بسیاری از گروههای تروریستی بویژه داعش قطع میشود و در صورت عدم اجرای آن، روشنگری لازم در خصوص سیاستهای دوگانه و ضدتروریستی آمریکا و غرب و برخی متحدان منطقهای آن صورت خواهد گرفت.
4- در حوزههای رسمی و عمومی دیپلماسی طرح درخواست ممنوعیت حضور حوزههای فرماندهی و مدیریت داعش در ترکیه، قطع کمکهای مالی عربستان و برخی از کشورهای عربی و پایان دادن به تجهیز داعش توسط برخی کشورهای غربی ضروری است.
5- از داعش برای اثبات نیاز دائمی منطقه خاورمیانه به حضور نظامی آمریکا استفاده میشود. حضور نظامیان آمریکا در کشورهای خارجی طبق مقررات داخلی آن کشور مستلزم پذیرش "کاپیتولاسیون" یا "حق قضاوت کنسولی" از طرف کشور میزبان است. در سال 2011 میلادی، مردم و دولتمردان عراق از پذیرش کاپیتولاسیون خودداری کرده و لذا توافقنامه حضور دائمی پایگاههای نظامی آمریکا در عراق امضا نشد. در شرایط کنونی که حضور یا نفوذ تروریستی داعش در حدود 50 درصد خاک عراق مشهود است، راهبرد کلان آمریکا در حوزه دیپلماسی عمومی، اثبات نیاز کشورهای منطقه و جهان به دست برتر نظامی آن قدرت است. این واقعیت ناشی از مدیریت راهبردی لایه زیرین صفحه شطرنج توسط سازمان "سیا"ی آمریکاست و از گروه تروریستی داعش با ظاهر ضدآمریکایی، در راستای اثبات نیازهای راهبردی و کلان آن قدرت استفاده میشود.
6- کار علمی و رسانهای در خصوص ارتباط راهبردی داعش با رژیم صهیونیستی و سیاستهای آمریکا در قبال این رژیم نیز ضروری است.
بهرغم ظاهر متفاوت و متقابل، "افراطیگری صهیونیسم" و "افراطیگری اسلامی"، نتیجه راهبردی اقدامات داعش، در راستای سیاستهای رژیم صهیونیستی ارزیابی میشود. از دهه 1970 میلادی و بعد از پایان آخرین جنگ فراگیر عرب- اسرائیل در 1978، بخش عمده توجه به انرژی جوانان مسلمان از موضوع اصلی دنیای اسلام "فلسطین" منحرف و به اختلافات خونین درون مرزهای اسلامی معطوف گردید. داعش و تروریسم سلفی، با سیاستهای ضدانسانی خود بیشترین بهره را متوجه راهبرد صهیونیستها کرده است و در شرایط کنونی نیز جنایات رژیم صهیونیستی در "غزه" در پوشش پیشرویها و جنایات داعش در عراق صورت میگیرد. در فضای رسانهای نیز رسانههای غربی برای موجه نشان دادن کشتار فلسطینیهای مسلمان، تصاویر و تحلیلهای فلسطین را بعد از صحنههای گزینشی از جنایات ضدانسانی داعش منتشر میسازند تا اقدامات آن رژیم از توجیه لازم برخوردار شد و ظاهری بشر دوستانه پیدا نمایند.
7- بیانیه اخیر وزارت امور خارجه ایالات متحده در دعوت همکاری جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با داعش، همچون سیاستهای مقاطع 2001 و 2003 میلادی آمریکا، فاقد صداقت و وجاهت لازم است. در آن مقطع زمانی، آمریکا خواستار همراهی ایران علیه طالبان و صدام حسین شد ولی در نتیجه عملی این دعوت، قرار دادن نام ایران در جمع کشورهای شرور و آغاز تحریمهای تازه بود. در شرایط کنونی نیز بخش عمده عملیات داعش در قالب نقشه راهبردی آمریکا و رژیم صهیونیستی شکل میگیرد. پیشروی این گروه تروریستی تا مناطقی همچون "جلولا"، "کلوز خورماتو" و "بعقوبه"، اهداف بلند مدت ضدایرانی را دنبال میکند. اقدامات ایذایی احتمالی میتواند یکی از اهداف فوق باشد.
البته تجربیات تاریخی گذشته اثبات کرده است که ایرانیها نسبت به حریم مرزی خود حساسیتی ویژه دارند و در این ایام گروهکهای متجاوز سرنوشتی غیر از "انهدام قطعی" نداشتهاند. با این وجود در صورت روشنگری بیشتر در قبال عقبه پنهان داعش، فروپاشی این گروهک نیز پیش از تبدیل شدن آن به یک "قدرت مستقر" در عراق و سوریه و یا یک گروهک مشغلهساز در مرز ایران شتاب خواهد گرفت. والسلام.
انتهای پیام/