یک «آگهی فروش خودرو» به روایت سید مهدی شجاعی
خبرگزاری تسنیم:سید مهدی شجاعی، نویسنده و داستاننویس معاصر، دیشب در دومین شب چهارمین دوره داستانخوانی برج میلاد یک داستان کوتاه جالب خواند. شجاعی در حاشیه این برنامه حرفهای مهمی زد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شب گذشته دومین شب چهارمین دوره داستان برج میلاد در سالن سعدی مرکز همایشهای بینالمللی برج میلاد برگزار شد.
سید مهدی شجاعی نویسنده، نمایشنامه نویس در بخشی از این مراسم گفت: در شرایطی که خود کتابخواندن بازار جدی ندارد اینکه کسی برای شنیدن داستان به اینگونه برنامهها بیاید بسیار هنر است.
وی در پاسخ به سوالی مبنی چگونگی وضعیت مخاطب داستانهای ما، گفت: سطح مطالعه در کشور ما هیچگاه جدی نبوده است و همیشه از کشورهای جهان پایینتر بوده است. در این بین اخیرا یکی از دغدغههای جدی من فضای مجازی یعنی وبلاگنویسی و برنامههایی مانند وایبر و واتسآپ شده است چرا که قشر کتابخوان ما که وقت آنها محدود بوده است هم اکنون با وجود اینها در حال کاهش است و شاید لازم است که در این زمینه یک هشدار جدی داده شود.
شجاعی افزود: در اینکه این برنامهها و فضای مجازی نتایج مثبتی نیز دارند، شکی نیست اما سوال در مورد میزان بهرهوری از این برنامهها بسیار جدی است. برای مثال من چون تلویزیون نمیبینم گاهی از این برنامهها برای استفاده از اخبار استفاده میکنم. این برنامهها در این نوع استفادهها مفید هستند اما میزان اتلاف وقت در این برنامهها هم زیاد است.
نویسنده داستان «کشتی پهلو گرفته» با اشاره به دوستانی که از نزدیک میبیند که دورانی به طور متوسط دو کتاب در هفته میخوانند اما این برنامهها جایگزین کتابخوانی آنها شده است، گفت: مدیریت اینگونه مسائل را باید دوستان فرهنگی انجام دهند و اگر این مسائل بخواهد در فضای امنیتی مطرح شود خلاف این مسئله جواب خواهد داد. یعنی دیگران نباید فرهنگ را مدیریت کنند بلکه خود اهل فرهنگ باید سعی کنند این بخش را مدیریت کنند به این دلیل که این برنامهها هیچگاه جای کتاب را نمیگیرد.
وی در مورد نحوه ارتباط برقرار کردن او با مخاطبهای مختلف از کودکان تا بزرگسالان، گفت: مخاطب وقتی از نظر سنی طیف متفاوتی را پیدا میکند شاید به همان اندازه دشوار بیاید که قالبها و ژانرهای متفاوت ادبی ممکن است که به نظر متفاوت بیایند چرا که عرصههای داستان نویسی، نمایشنامهنویسی و دیگر عرصه هرکدام با هم تفاوت دارند. من گاهی وقتها فکر میکنم که شکارچی برای سکههای مختلف تفنگهای مختلف دارد و طبیعتا با تفنگ ساچمهای نمیشود که فیل را هدف قرار داد.
شجاعی تصریح کرد: پس هرکدام از سوژهها، قالب مخصوص به خود را میطلبد و طبعا بعضی حرفها هم مخاطب سنی مخصوص به خود را دارد.
شجاعی در ادامه این برنامه داستانی با عنوان «آگهی فروش خودرو» را با موضوع یک مدیر بخش آگهی یک روزنامه خوانده و در مورد این داستان گفت: این داستان را چون هنوز به تصمیم قطعی برای چاپ آن نرسیدهام، گفتم که در این جلسه بخوانم که با توجه به نظر دوستان شاید به جمع بندی برای چاپ آن برسم.
در بخش ابتدایی این داستان یک آگهی روزنامه آمده بود، شجاعی آن آگهی را اینگونه خواند: «یک نماینده مجلس از دم قسط به فروش میرسد. مشخصات خودرو: تمیز و کارنکرده در حد صفر؛ نمره شهرستان؛ اخر سال 85؛ دارای آرم طرح ترافیک و خط ویژه،؛ رنگ سرمهای هفت رنگ؛ خودرو مذکور زیرپای یک مقام عالیرتبه بوده و فقط سالی یکبار به استان مطبوعه تردد داشته است و باقی اوقات در مجلس خوابیده است.
داستان کوتاه «آگهی فروش خودرو» که در این برنامه خوانده شد به دردسرهای یک اشتباه توسط محمد صحت، مدیر بخش آگهیهای روزنامه ایران معاصر میپردازد که بعد از آن اشتباه از طرف گروههای مختلف با او رفتارهای جالبی صورت میگیرد.
در این داستان عضو یک شبکه ماهوارهای خارج از ایران به صحت تماس گرفته و به او میگوید: اگر بخاطر این اقدام مشکلی پیش اومد میتونید روی کمک ما حساب کنید.
داستان کوتاه «آگهی فروش خودرو» همچنین به موضوع برخورد بیتوجه گروهی از پلیسها با عبور صحت از مقابل آنها میپردازد. وقتی که صحت خود را به پلیس مربوطه معرفی میکند آنها به هیچ وجه در ابتدا آن را باور نمیکنند.
انتهای پیام/