مهمترین نیاز فرهنگی جامعه ما «شهید بهشتی»ها و «شهید مطهری»ها ست
خبرگزاری تسنیم: آیتالله غرویان گفت: مسائل فرهنگی چون نامحسوس و ناپیدا است و سند و مدرک کاغذی وجود ندارد هر نهادی مسئولیت وجود مشکلات فرهنگی را به راحتی به گردن نهادی دیگر میاندازد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیتالله محسن غرویان متولد 1338 در نیشابور، از مدرسان شناخته شده فلسفه اسلامی در حوزه علمیه قم است. او همچنین عضویت در هیئت علمی و استادی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) را در کارنامه خود دارد. آیتالله غرویان در سال 1358 شروع به تحصیل علوم حوزوی کرده و در مسیر تحصیل خود از استادانی چون آیتالله وحید خراسانی، آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله شیخ جواد تبریزی، آیتالله جوادی آملی، آیتالله مکارم شیرازی و... بهره برده است. وی دارای بیش از 40 تالیف است.
آیتالله غرویان از مدافعان فلسفه اسلامی است و آثاری را در دفاع از فلسفه اسلامی به رشته تحریر درآورده است. وی همچنین با عدهای از منتقدان فلسفه اسلامی مناظراتی داشته که محتوای این مناظرات محل توجه علاقهمندان به فلسفه در ایران قرار گرفت. وی هماکنون به کار پژوهش، تالیف و تدریس در حوزه علمیه مشغول است.
آیتالله غرویان معتقد است که هدف حوزههای علمیه رشد و تعالی فرهنگ است، به همین دلیل حوزه باید در تمام علومهای روز، فلسفه، مکاتب جدید و نحلههای کلامی افراد خبره داشته باشد، باید با زبانهای خارجی آشنا شود زیرا بسیاری از فرهنگهای بیگانه از طریق کتب خارجی وارد کشور میشود، در ادامه گفت و گوی تفصیلی تسنیم با وی درباره نامگذاری سال توسط مقام معظم رهبری با عنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» میآید:
*تسنیم: رهبر معظم انقلاب امسال را سال اقتصاد و فرهنگ نامیدند، یکی از موضوعاتی که ایشان روی آن دست گذاشتند، اهمیت و اصالت فرهنگ بود، در برابر نگاههایی که فرهنگ را امری تبعی و ابزاری میداند، و کل کارکرد فرهنگ را به سرگرمی فرو میکاهند، به نظر شما لزوم توجه به این اصالت فرهنگی چیست و چگونه قابل تبیین است؟
در درجه اول باید به چند نکته اشاره داشته باشم، شما تصور کنید، موتور یا اتومبیلی که در کشور ساخته میشود با توجه به یک قوه محرکه به حرکت درمیآید، اگر انسانها را هم به این عنوان فرض کنیم باید قوه محرکهای وجود داشته باشد تا آنها را به حرکت و تکاپو و پویایی وادارد و آن قوه محرکه فرهنگ است. برای فرهنگ تعاریف متعددی میتوان برشمرد، ولی مجموعه باورها، اعتقادات و بینشهای انسانی است، فرهنگ زیربنای فعالیتهای هر انسانی محسوب میشود، در بحث انسانشناسی همیشه اصالت را به فرهنگ میدهیم و اقتصاد و سیاست و سایر نهادهای جامعهشناسی را متاثر از فرهنگ تلقی میکنیم.
برخلاف مارکسیستها که اقتصاد را زیربنا میدانستند در جامعه ما فرهنگ اصل و زیربنا است و نهادهای فرهنگی همچون دانشگاه، آموزش و پروش به عنوان زیربنای تمام امور در کشور فعالیت دارند و دیگر امور نظامی، سیاسی و اقتصادی متاثر از فرهنگ هستند. به همین علت فرهنگ امر مهمی در جامعه تلقی میشود و باید کوشید تا آن را به بهترین نحو در جامعه گسترش داد و لطمههای وارد شده به آن را ترمیم کرد.
*تسنیم: مقام معظم رهبری در سخنانشان بحث «شوخی با فرهنگ» را مطرح کردند، ایشان صراحتا فرمودند که عدهای انگار فرهنگ را شوخی گرفتهاند. تحلیل شما از فرمایش ایشان چیست؟
برداشت من از فرمایشات مقام معظم رهبری این است که فرهنگ عنصر اساسی در جامعه محسوب میشود و نباید فرهنگ را به عناصر کم اهمیت در جامعه تقلیل دهیم و تصور کنیم که هیچ تاثیری در تغییر و تحولات رفتاری و اجتماعی ندارد، این افکار اشتباه است. فرهنگ بسیار ظریف و نامحسوس است و تهاجم فرهنگی که بر ما وارد میشود را نمیتوان از زمین و آسمان تشخیص داد و برای حل آن سریع اقدام کرد بلکه این هجمه فرهنگی به مرور بر ما وارد میشود و نفوذ میکند و تاثیرات زیانبار خواهد داشت.
وقتی هواپیمای جنگی وارد کشور میشود، همه آن را میبینند و به دفاع از خود میپردازند اما فرهنگ امری نامحسوس است و با مغزها سروکار دارد و از هر کانال و وسیلهای وارد میشود و تاثیر خود را میگذارد. به عنوان مثال: مارکی که بر روی تیشرت حک میشود، ماهواره، اینترنت و حتی لوازمالتحریری که در اختیار کودکان و نوجوانان قرار میگیرد فرهنگ غیر ایرانی را به کودکان تزریق میکند، تمام این مسائل ظریف بسیار مهم است و تذکراتی که حضرت آقا در سخنان خود فرمودند اشاره به این نکتهها و مسائل دارد و باید بیش از پیش به آنها توجه کرد.
گزارشی از تلویزیون در زمینه لوازمالتحریر تهیه شده بود که عکسهای آن فرهنگ غیرایرانی را با خود به همراه داشت، البته لوازم التحریری که ایرانی باشد هم وجود دارد اما با وجود آن دفاتر و قلم که فرهنگ دیگر را القا میکند نمیتوان کاری کرد وقتی فرهنگی در کودکان ما شکل بگیرد اثرات آن در سن بزرگسالی و جوانی بروز خواهد کرد. توجه به این مسئله فرهنگی بسیار حساس و ظریف است و باید با این هجمه فرهنگی مبارزه کرد.
*تسنیم: رهبر انقلاب همچنین بر «رخنههای فرهنگی» تاکید کردند و نسبت به آنها هشدار دادند، میتوان تصور کرد که رخنههای فرهنگی گاهی ناظر به غفلتها است و گاهی هم ناظر به انحرافات؛ نظر شما درباره رخنههای فرهنگی چیست؟
ببینید، مسائل فرهنگی تک عاملی نیستند یعنی نباید به دنبال یک عامل بود متاسفانه در کشور ما وقتی بحث مشکلات و انحرافات فرهنگی میشود، عدهای دنبال یک یا دو عامل میگردند، که یک سبب را به عنوان سبب اصلی و علت تامه در مشکلات فرهنگی ذکر کنند. در حالی که این چنین نیست، مجموعهای از انحرافات، رخنههای فرهنگی، و غفلتها دست به دست هم میدهند و موج فرهنگی و فکری را وارد میکنند و کشورمان تحت تاثیر آن امواج فرهنگی قرار میگیرد. بنابراین، مجموعهای از عوامل و علل دست به دست هم میدهند و موج فرهنگی منفی و مثبت را پدید میآورند، پس نباید دنبال تکعامل باشیم.
نکته دوم این است که مسائل فرهنگی چون نامحسوس و ناپیدا است و سند و مدرک کاغذی وجود ندارد هر نهادی مسئولیت وجود مشکلات فرهنگی را به راحتی به گردن نهادی دیگر میاندازد. به عنوان مثال عدهای معتقدند، مسبب مشکلات فرهنگی، روحانیت و حوزههای علمیه است، یا حوزویان میگویند مسبب مشکلات فرهنگی، دانشگاه است بسیاری هم عقیده دارند، مسئولیت مسائل و مشکلات فرهنگی، تنها با آموزش و پرورش است.
به نظر من تا وقتی که بخواهیم در مسائل فرهنگی از خودمان سلب مسئولیت بکنیم و گناهان را به گردن دیگران بیاندازیم، مشکل فرهنگی نه تنها حل نمیشود بلکه پیچیدهتر میشود و هیچ نتیجهای هم نمیگیریم! هم غفلتهایی در فرهنگ وجود دارد و هم انحرافاتی که باید هر کسی در حوزه کاری خود به حل آنها بپردازد. به عنوان مثال بنده در حوزه کاری خود که مدرس هستم باید معیارهای اسلامی را مد نظر بگیرم، دانشگاهیان در دانشگاهها و مسئولان فرهنگی در اجتماع باید برای فرهنگ هم و غم خود را بگذارند. همه ما نقش و مسئولیتی در ایجاد موج فرهنگی و مقاومت در برابر شبیخون فرهنگی داریم که باید به بهترین نحو این مسئولیت را با علم و دانش روز انجام دهیم.
*تسنیم: شما از مدرسان شناختهشده حوزههای علمیه هستید، به نظر شما زمانی که با مشکلات فرهنگی جدی در سطح اجتماعی مواجهایم وظیفه حوزه به طور دقیق چیست؟ چون به نظر میرسد حضور حوزههای علمیه و تاثیرگذاری آنها در سطوح اجتماعی واقعا کمرنگ است! چرا حوزههای علمیه بعد از گذشت 30 سال به طور میدانی و کارکردی وارد حوزه فرهنگ نشدهاند؟
حوزه به عنوان مرکز دینی و فرهنگی بخشی از جامعه محسوب میشود فرهنگ جامعه متاثر از خیلی پارامترها، اسباب و علل مختلف است. ماهوارهها، اینترنت و رسانههای داخلی و خارجی، رادیو تلویزیون و تمام مسائل و تمدن در شکلدهی فرهنگ کشور بسیار موثر هستند و روز به روز ارتقا پیدا میکنند و حوزه و روحانیت بخشی کوچکی از فرهنگ جامعه را شکل میدهد، که آن هم فرهنگ دینی است.
البته قبول دارم حوزه کم و کاستیهایی دارد و مقام معظم رهبری همیشه تذکراتی در این زمینه دادهاند. به عقیده من حوزه باید در تمام علوم روز، فلسفه، مکاتب جدید و نحلههای کلامی افراد خبره داشته باشد، باید با زبانهای خارجی آشنا شود زیرا بسیاری از فرهنگهای بیگانه از طریق کتب انگلیسی، فرانسه و آلمانی و دیگر زبانها وارد کشور میشود، در تمام این علوم و فنون حوزه افراد شاخص کم دارد؛ البته هدف حوزه رشد و تعالی فرهنگ است و مسئولان حوزه تلاش خود را میکنند اما در کنار این امواج گسترده فرهنگی جهانی و بینالمللی سرعت و قدرت حوزه اندک است، البته حوزهها با قدرت و سرعت اندک، مسائل فرهنگی را با اخلاص پیگیری میکنند، ولی موج گسترده امواج فرهنگی بسیار وسیعتر است.
*تسنیم: با توجه به شعار امسال یعنی «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» مهمترین نیازهای فرهنگی جامعه ما چیست، بویژه نیازهایی که میتواند مسئولان فرهنگی را به طور جدی به حرکن وا دارد؟
مهمترین نیاز فرهنگی را آشنایی با عصر و زمان میدانم، چون در روایتها داریم کسی که عالم به زمان خود باشد هجمههای فرهنگی بر او وارد نمیشود و آن تهاجم فرهنگی او را از پا در نمیآورد، کشور اسلامی ما ارزشهای دینی، اصول اعتقادی، فلسفه و کلام دارد و باید عصر و زمان خود را بشناسیم و مجتهدین، علما و روشنفکران شرایط را با حفظ اصول دینی با مقتضیات زمان تطبیق دهند. در کشورمان باید امثال «شهید بهشتی»ها و «شهید مطهری»ها را پرورش دهیم این مهمترین نیاز جامعه است.
*تسنیم: با توجه به تاکیدی که مقام معظم رهبری بر «عزم ملی» برای رشد فرهنگی دارند، فکر میکنید چگونه میتوان این «عزم ملی» را در عرصه فرهنگ ایجاد کرد و به ثمر نشاند؟
همه نهادهای مرتبط با فرهنگ همانند، دانشگاه، آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و... در بعد فرهنگی باید تمام توان و نیروی خود را به کار گیرند و برای پیشرفت فرهنگ گامهای موثری بر دارند. تنها حرف و شعار چارهساز نیست بلکه باید به شعارها عمل کنند. نهادهای اقتصادی هم با به کارگیری اقتصاد مقاومتی راه را برای فرهنگ هموار سازد، قدرت اقتصادی و فرهنگی در کنار یکدیگر تقویت میشود و مصداق آیه مبارک که میفرماید: «ولله العزة و لرسوله و للمومنین» یعنی عزت از آن خدا و از آن رسول خدا(ع) و مومنین است و اینگونه تبلور عینی پیدا کند.
انتهای پیام/