توضیحات مدیرکل اتباع خارجی وزارت کار درباره محدودیت شغلی مهاجرین افغانستانی


توضیحات مدیرکل اتباع خارجی وزارت کار درباره محدودیت شغلی مهاجرین افغانستانی

خبرگزاری تسنیم: مدیرکل اداره اتباع خارجی وزارت کار، رفاه و تعاون اجتماعی توضیحاتی در مورد بخش‌نامه محدودیت‌های شغلی برای مهاجرین افغان ارائه داده است. اقبالی می‌گوید این بخش‌نامه فقط برای مهاجرین کارت‌دار و نه دارای گذرنامه است.

خبرگزاری تسنیم:چند هفته پیش پخش یک تصویر در شبکه‌های اجتماعی، دوباره فضای همدلی و یکی بودن ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها را خدشه دار کرد. این تصویر لیستی از مشاغلی بود که ظاهرا مهاجرین افغانستانی یا به قول طراحان این متن «اتباع افغانی»؛ از این به بعد فقط در این مشاغل مجاز به کار بودند. عنوان بالای صفحه نشان می‌دهد که این بخش‌نامه مربوط به سال 1391 است، اما آن طور که واکنش‌های مهاجرین افغانستانی نشان می‌دهد این قانون تا امروز نیز همچنان وجود دارد. این مشاغل در چهارگروه «کوره‌پزخانه»، «کارهای ساختمانی»،«کارگاه‌های کشاورزی» و «سایر مشاغل» که شامل شغل‌هایی از قیبل تولید کود شیمیایی، سوزاندن زباله و... است دسته‌بندی شده بود و مشخص بود که پایین‌ترین شغل‌های جامعه از نظر سطح تخصص و سواد در این گروه قرار گرفتهاند.

این اتفاق واکنش‌های زیادی را برانگیخت. خبرگزاری تسنیم نیز در ادامه پرونده «جان ایران، جان افغانستان» در این مطلب اعتراض خود را به غیرانسانی بودن این بخش‌نامه صادر کرد. این متن بازتاب‌های زیادی داشت. یکی از آنها مربوط به اداره‌ای بود که مسئولین مستقیم اجرای این بخش‌نامه را داشت. اداره کل اتباع خارجی وزارت کار. آنها معتقد بودند که ماجرا به این شکل که رسانه‌ای شده است نیست و توضیحات دیگری دارند که باید شنیده شود.

به ساختمان 6 طبقه اتباع خارجی وزارت کار رفتیم تا حرف‌های علی اقبالی، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون کارورفاه اجتماعی، را هم بشنویم. او هم توضیحاتی برای خودش داشت. بدون قضاوت آنها را منتشر می‌کنیم.

تسنیم: آقای اقبالی، چند هفته پیش‌، تصویری در شبکه‌های اجتماعی پخش شد که موجب انتقادات زیادی شد. این تصویر ظاهرا بخش‌نامه از اداره شما بود که در آن 40 عنوان شغلی آورده شده بود و عنوان شده بود که از این به بعد مهاجرین فقط مجازند که این مشاغل را بر عهده بگیرند. این شغل‌ها عموما جزء دسته‌بندی مشاغل سطح پایین و بدون تخصص و تحصیلات در جامعه قرار می‌گرفتند. اگر چه این قانون ظاهرا چند سالی است که در حال اجرا شدن است؛ اما انتشار عمومی این تصویر موجب ابهامات و سوالات زیادی شد. خیلی‌ها تاسف خوردند از اینکه چه طور در این دسته‌بندی با نگاهی تقلیل‌گرا به مهاجرین نگاه شده بود و هیچ خبری از نخبگان، متخصصان، علما و تحصیل‌کردگان افغانستانی نبود. اداره شما ظاهرا جواب‌هایی برای این ماجرا دارد. آماده‌ایم که آنها را بشنویم.

 اول اینکه این تصویر برای زمان وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی نیست، این جدول به سال 1383-84 برمی‌گردد که اصلا وزارت تعاونی وجود نداشته است. بنابراین من فکر می‌کنم سربرگ آن جعل شده است و بنده در حال حاضر می‌توانم به انتشار این سند طرح دعوا کنم؛ چون چیز محرمانه‌ای نبوده است. اما نه حوصله داریم، نه فرصت و نه بیت‌المال اجازه می‌دهد که دنبال این دعواها برویم.

این قانون، مصوبه دولت است. سال 1381 در دولت آقای خاتمی این تصمیم گرفته شد

اما در مورد اصل ماجرا. ببیند این قانون، مصوبه دولت است. سال 1381 در دولت آقای خاتمی؛ دولت مصوبه‌ای تصویب می‌کند که شغل دقیق اتباع خارجی از این به بعد باید به صورت دقیق مشخص شود. این مصوبه منجر به خروجی این بخش‌نامه می‌شود. یعنی این ماجرا مربوط به آن زمان است.

این بحث هم به دلیل تفاوت بیمه و مالیات مشاغل مختلف بود. مشاغل مختلف، بیمه‌های مختلف ومالیات‌های مختلفی می‌گیرند و به همین دلیل باید دقیقا معلوم شود که چه کسی چه شغلی دارد. ما 4000 نوع رشته شغلی داریم و ما موظفیم در کارت کار هر کسی، شغل دقیقش را معلوم کنیم.

علاوه بر آن چون اگر جایی دعوا و شکایتی شود و کار به دادگاه کشیده شود، مقام قضایی براساس نوع شغل باید قضاوت کند، مثلا کارفرما را بر حسب نوع شغل باید جریمه کند، این ذکر شدن نوع شغل کارفرما را موظف می‌کند که از زیر حق و حقوق کارگرش فرار نکند.

دولت این تصمیم را گرفت و به سیستم ابلاغ کرد که آن را اجرایی کند. ما هم به عنوان وزارت کار موظف هستیم که این مصوبه دولت را انجام دهیم.

این تصمیم از سر بی‌اطلاعی و بدون گذراندن روند کارشناسی اتخاذ نشده است

این تصمیم از سر بی‌اطلاعی و بدون گذراندن روند کارشناسی اتخاذ نشده است. به وزارت کشور دستور داده شده است که به عنوان رییس کمیسیون ساماندهی اتباع بیگانه، این مشاغل را در کمیسیون‌های تخصصی مطرح کند و مشاغلی که مهاجرین می‌توانند به عهده بگیرند را مشخص کند. در کمیسیون ساماندهی هم 16 تا سازمان عضو هستند. دادستان، نماینده دارد و قوه قضاییه به غیر از دادستان هم در آنجا نماینده دارد، هلال احمر نماینده دارد تا برسیم به بدنه دولت که آموزش و پرورش، وزارت خارجه، اطلاعات و کشور همه عضو کمیسیون ساماندهی اتباع خارجی هستند.

خلاصه در نهایت با طی همه مراحل قانونی مشخص شد که  از میان 840 هزار پناهنده افغانستانی ساکن در ایران، 190 هزار نفر نیروی کار هستند که باید طبق این مشاغل سازماندهی می‌شدند.

حالا ما آمدیم و دیدیم که از این تعداد، برخی هم جوشکار هستند، کاشی کار یا کابینت ساز هستندریال یا هر شغل دیگری که اصلا در مشاغل ما دیده نشده‌اند، تصمیم گرفتیم در سال 91 به آنها کارت بدهیم باهمان شغلی که خودشان اظهارکردند.ما حتی گفتیم که در سال 91 به تمام سرایه‌داران نیز کارت داده شود، تا سرایه‌دار بتواند در کارش امنیت شغلی داشته باشه و وضعیت بیمه‌اش هم مشخص باشد.

تسنیم:خب این مساله محل انتقادات زیادی است. در مورد نگاه خاص غیرانسانی این بخش‌نامه و تناسبش با آرمانشهری به نام جمهوری اسلامی بعدا صحبت می‌کنیم، اما علی‌الحساب یکی از مهمترین انتقادات به این تصمیم، نگاه یکجانبه و عدم لحاظ بخش زیادی از مهاجرین افغانستانی است. مهاجرین افغانستانی که جنس فرهنگی دارند، متخصصان و دانشگاهیان، علما  و حتی سرمایه‌داران افغانستانی که تعدادشان هم کم نیست کجای این طبقه‌بندی باید قرار بگیرند. شما آنها را اساسا ندیده‌اید و در واقع به صورت مستقیم دارید آنها را تشویق می‌کنید که کشور را ترک کنند. دقیقا عکس کاری که غرب دارد انجام می‌دهد و اتفاقا سرمایه‌گذاری می‌کند که جنس مهاجرینش از این قبیل آدم‌ها باشد.

ای کاش قبل از اینکه این مطلب را می‌زدید به اداره کل دانشجویان غیرایرانی سر می‌زدید تا ببینید که چند هزاردانشجوی افغانستانی در قالب بورسیه درس می‌خوانند، چه آنهایی که کنکور قبول شدند و چه آنهایی که ما خودمان بورسیه کردیم و کدامشان را مجبور کردیم که این شغل‌ها را انتخاب کنند؟

کاش به سراغ ‌روحانی‌های افغانستانی می‌رفتید تا ببینید ما کدام یک را به کارگری وادار کرده‌ایم؟

چند تا از آیت‌الله‌ها و روحانی‌های افغانستانی را نام بردید. کاش به سراغشان هم می‌رفتید و از آنها می‌پرسیدید که شما به عنوان یک افغانستانی که 20 سال در ایران درس خواندید و خارج فقه را گذراندید و الان به درجه اجتهاد رسیدید وزارت کار تا حالا به شما گفته پروانه کار بدهید؟ شما را را به کارگری یا گاوداری وادار کرده‌اند؟ ما حتی مجوز دادیم که فرزندان اینها تا  23 سالگی  حضور داشته باشند. به دلیل رعایت حال طلاب افغانستانی ما از فرزندان آنها تا 23 سالگی پروانه کار نگرفتیم. حالا هم اعلام کرده‌ایم که فرزندان شما را حاضریم در فنی حرفه‌ای، آموزش دهیم. اگر توانستند در ایران با این آموزش، کار پیدا کنند و اگر نه که برگردند به کشور خودشان بعنوان کارگر ماهر با داشتن مدارک ما مشغول کار شوند.ما علما وطلاب را به بهترین نحو ساپورت کردیم.

دانشجویان هم همین‌طور، الان چه قدر از آنها دارند در ایران درس می‌خوانند، آقای افروغ دانشجوی نخبه رشته معدن در سمنان در شاهرود کارشناسی و فوق و دکترایش را با نمره بیست گرفته است و نفر برتر دانشگاه بوده است. الان دارد برای یک شرکت ایرانی به عنوان مهندس معدن کار می‌کند و مجوز کار هم به او دادیم.

سرمایه‌گذران و تجار افغانستانی هم اکنون مشغول فعالیت در ایران هستند

و یا گفته بودید سرمایه‌گذاران افغانستانی چه می‌شوند،کاش می‌آمدید تا من معرفی می‌کردم و شما با سرمایه گذاری حرف می‌زدید که در عرض یک سال با صادرات پوست سالامبو و روده چه قدر سود کرده. پارسال  سه تا کارگر ایرانی داشت امسال هم هفت تا و مابقی هم افغانستانی هستند. در جاده ورامین کار می‌کند و در ایران پول گذاشته، سود و ضررش هم برای خودش و دارد کار می‌کند و یا تجار افغانی که درمشهد با خیال راحت کار می‌کنند وکسی هم تعرضی به آن نکرده و خیلی از آنها را من به اسم می‌شناسم که درآمد و سرمایه‌ای که در ایران کسب کردند بالای ده میلیارد تومان بوده است.

به کدام افغانستانی ما اجحاف کردیم، زور گفتیم یا بی عدالتی کردیم؟

به کدام افغانستانی ما اجحاف کردیم، زور گفتیم یا بی عدالتی کردیم؟ گلایه من از شما این است که اول اطلاعاتتان را تکمیل کنید بعد مطلب بزنید.

تسنیم: بنده متوجه نمی‌شوم. شما ادعا می‌کنید به افغانستانی‌هایی که نخبه هستند، متخصص هستند، سرمایه‌گذار و یا هر چیزی که در آن گروه مشاغل نیستند هم شغل می‌دهید.در حالی که ظاهرا این جوری نیست. یعنی مهاجرین وقتی می روند دفاتر کفالت با هر تخصصی، این گروه شغلی را می‌گذارند جلویشان و باید یکی از آنها را انتخاب کنند. اصلا اگر به متخصصان و بقیه شغل دیگری می‌دهید، این جدول مشاغل دیگر این وسط از کجا پیدایش شده است؟

ببنید ما سه نوع مدرک شناسایی برای مهاجرین افغانستانی ساکن در ایران داریم. اول گذرنامه، به این صورت که طرف با ویزای مشخص و با روادید معتبر وارد ایران می شود، نوع دوم کسانی هستند که پناهنده هستند و دفترچه پناهندگی از ما دارند و دسته سوم آنهایی که کارت اقامت وزارت کشور دارند.

محدودیت مشاغل، فقط برای کسانی است که کارت اقامت دارند

این گروه‌بندی مشاغل مخصوص دسته آخر، یعنی کسانی است که کارت اقامت دارند که چنانچه گفتم آنهایی که کارت دارند و در سن کار هستند 190هزار نفر بیشتر نیستند. آنهایی که دفترچه پناهندگی دارند هم که دیگر آن‌قدر کم هستند که اصلا در موردشان این مسائل مطرح نیست.اما کسانی که گذرنامه دارند می‌توانند مشاغل دیگری را هم انتخاب کنند.با رعایت تشریفات قانونی.

تسنیم: پس به این ترتیب فقط کسانی که کارت اقامت دارند و نه گذرنامه، مجبورند که از همان 40 شغل، عنوانی را انتخاب کنند و راه دیگری ندارند. بخشی از ماجرا حل شد، اما در عین حال ابهامات دیگری هم مطرح شد. اول اینکه محدود کردن و مجبور کردن مهاجرین، همان بخش کارت‌ اقامت‌دار به انتخاب فقط 40 شغل که همه آنها هم از مشاغل دست پایین جامعه هستند بی عدالتی واضحی است. مبنای استدلال برای ایجاد این محدودیت چیست؟

مساله اصلا اجبار یا زور کردن به انتخاب این مشاغل نیست. مساله این است که با خوداظهاری‌ای که سالهای پیش انجام شد این مهاجرین وضعیت مدرک تحصیلی و تخصصی‌شان را در همین حد عنوان کردند و ما هم بر همین اساس آنها را طبقه بندی کردیم.

اگر مهاجری تخصصی ویژه‌ای دارد، یا تحصیلات دارد یا توانایی شغل دیگری به ما مراجعه کند/برمی‌گردند افغانستان، گذرنامه می‌گیرند و مشغول می‌شوند

غیر از این است؟ اشکالی ندارد.آنهایی که مدرک تحصیلی بالاتری دارند یا تخصص ویژه‌ای دارند و شرکتی، اداره‌ای، روزنامه‌ای، جایی می‌خواهد آنها را استخدام کند، راهش خیلی ساده است.

بیاید به ما اعلام کند که من مدرکم را اشتباه گفته‌ام، من فلان تخصص را دارم. ما وقت تعیین می‌کنیم، جلسه می‌گذاریم و بعد از اینکه اثبات شد که چنین چیزی هست، تشریف می برند افغانستان، گذرنامه می‌گیرند و برمی‌گردند و در هر شغلی که نیاز هست مشغول می‌شوند.

کدام یک از اینها آمدند و این روال را طی کردند و مجوز قانونی به اشتغال آنها ندادم؟ نه تنها در تهران، در کل کشور. بگردید. نیست. وقتی شما نه تخصص و نه مدرک دارید ما چه کارکنیم؟ کوچکترین حرکتی کنیم همین رسانه‌ها بنده را به عنوان متخلف متهم می کند.

تسنیم: یعنی مهاجری که می‌خواهد شغلی غیر از این این گروه مشاغل چهل گانه داشته باشد لزوما باید از کشور خارج شود و پاسپورت بگیرد و برگردد؟راه دیگری ندارد؟

الزاما باید پاسپورت بگیرد. طبق نص صریح قانون. قانون گفته شما وقتی بعنوان متخصص در ایران کار می‌کنید باید حتما ورودتان با روادید قانونی باشد.

اتفاق معمولی هم هست. رادیوی برون مرزی آمد به ما درخواست داد برای مترجم و من نزدیک به 300 نیروی کار خارجی داده‌ام به آنها. قانون است دیگر. کاری نمی‌شود کرد. طبق ماده 121 نیروی کار خارجی باید تخصص داشته باشد تا فرصت شغلی بگیرد.

تسنیم: خب خود این مساله، خودش تکلیف را روشن می‌کند. مشخص است که کسی که کارت اقامت را بعد از این همه مشقت و رنج گرفته است 20 سال 30 سال هم هست که در این کشور ساکن است، نمی‌آید کارت خودش را به این راحتی باطل کند و برگردد به شرایطی که از آن فرار کرده است، شرایطی که در آن امینت جانی ندارد، هیچ پشتوانه‌ای ندارد و بعد حالا پاسپورت بدهند و ندهند و دوباره بتواند بیاید یا  نیاید و تازه این جدای از هزینه های بیشتری است که باید بابت تمدید پاسپورت نسبت به تمدید کارت اقامت بدهد.

این اتفاق به نفع مهاجرین است/ جلوی سوء استفاده از کارگران افغانستانی را می‌گیرد

چرا مساله را این‌جوری مطرح می‌کنید. این در ادامه روند قانونی شدن است و این کار اتفاقا به نفع خود مهاجرین است. من سال گذشته موردی داشتم که یک کارگر بنده خدا از طبقه چهارم ساختمان افتاد و به لطف خدا زنده ماند. بردنش بیمارستان و بیمارستان گفت 40 میلیون تومان برای درمانش می‌خواهیم. این کارگر افغانستانی بیمه نبود، چون طبق این قواعد، شغل انتخاب نکرده بود و نزدیک بود که بیچاره شود. شانس آورد که کارفرمایش یک آدم متدینی بود که مردانگی کرد و به دلیل اینکه این کارگر5 سال داشت براش کار می‌کرد و کارگر ماهرش بود؛ پول درمان را کامل داد. تا دلتان بخواهد مورد این‌جوری داریم و همه این ها به این خاطر است که این کارگران تحت شرایط قانونی نیامده‌اند.
کارگر بنده خدا در 40 متری زیرزمین دارد کار می‌کند، نه بیمه‌ای دارد و نه حق و حقوق درستی می‌گیرد. پیمانکار راحت می‌تواند از او سوءاستفاده کند، حقش را ندهد و او هم دستش به جایی بند نیست. این اقدامی است که در نهایت به نفع خود مهاجرین تمام خواهد شد.

تسنیم: آقای اقبالی خیلی از این مهاجرین از شرایط اسفبار و وحشتناکی فرار کرده‌اند و به ایران پناه آورده‌اند. طبیعی است که می‌ترسند اگر بروند به افغانستان دیگر راهی برای بازگشت نباشد،  ویزا ندهند یا به هر دلیل دیگری نتوانند بیایند... این ترس مانع از این می‌شود که در خوداظهاری مدرک تحصیلی واقعی و تخصصشان را اعلام کنند. یا بیایند به شما اعلام کنند که ما توانایی فلان شغل را داریم.

ما از پارسال حداقل برای 100 نفر این کار را کردیم و این اطمینان را به آنها دادیم که اگر از سمت ایران خواهان داشته باشی، جایی، کارفرمایی، شرکتی درخواست داده باشد به ما؛ تو اصلا نگران نباش. حتما می‌آیی و در قالب آن شرکت کار می کنی و یک سال به یک سال هم اقامت داری. تا زمانیکه با این کارفرما داری کار می‌کنی و برفرض اینکه با این کارفرما هم قطع ارتباط کاری کردی می‌توانی بروی جای دیگر.این اطمینان را ما می‌توانیم به همه آنها بدهیم.

تسنیم: یک مشکل دیگری که برخی مهاجرین دارند این است که ممکن است از طرف خود دولت افغانستان در ویزا دادن واجازه خروج و این مسائل به مشکلاتی بخورند.

این مسائل قابل حل است.این‌ها مشکلی ایجاد نمی‌کند.

تسنیم: یک مشکل دیگری هم هست. برخی از پاسپورت‌ها را من دیده‌ام که رویشان مهر عدم اشتغال خورده است. آنها تکلیفشان چیست؟

ما این کار را نکرده‌ایم و مشکل از جای دیگری ‌است.

دانشجویان ایرانی هم همزمان با تحصیل نمی‌توانند شغلی داشته باشند

تسنیم: دانشجویان چی؟ دانشجویان افغانستانی که در ایران هستند، همه‌شان باید هزینه‌های تحصیل‌شان را که کم هم نیست بپردازند، حالا شما به آنها ویزای تحصیلی می‌دهید که در آن ذکر شده است اجازه کار ندارد. پس آنها چه کار کنند؟ خیلی ساده، خرج تحصیلشان را از کجا بیاورند؟

این مصوبه خود شورای عالی انقلاب فرهنگی هست که می‌گوید همه باید یک شغل داشته باشند. شما یا باید دانشجو باشی یا یک شغل دیگر. چون دانشجو یک عنوان شغلی است. دانشجو در ایران اجازه کار ندارد و برای ایرانی‌ها هم به همین شکل است؛ زمانیکه بنده در دولت شاغل بودم و می‌خواستم ادامه تحصیل بدهم هم نگذاشتند.

تسنیم: فکر می‌کنم منظورتان استخدام دولتی است و طبیعی است که منظور ما استخدام دولتی نیست. چه کسی توقع دارد که آنها استخدام دولتی شوند

جای دیگری هم نمی‌شود. یعنی استخدام رسمی نمی‌شود، چون نه قانون فعلی و نه قانون بازنشستگی این اجازه را نمی‌دهد.

استخدام نیاز به حضور تمام وقت دارد و طبیعتا دانشجویی که مشغول درس خواندن است نمی‌تواند آن ساعت‌ها را پر کند و به این ترتیب بیمه شدنش به مشکل می‌خورد. الان من گفته ام که همه اتباع خارجی کارگر باید بیمه شوند. خب کارفرما می‌گوید شخصی که هفته ای دوبار می‌آید سر کار را من چه جوری بیمه کنم.

تسنیم: آقای اقبالی این‌ها دیگر مشکلاتی است که فرد خودش باید حل کند. این که استدلال درستی نمی‌شود که ما بگوییم چون بیمه شما به مشکل می‌خورد پس این را ممنوع می‌کنیم. خب.. این‌ها دیگر به عهده خودش است. ممکن است با کارفرمایی توافق کند که به او کار بدهد... اگر به نفعش نباشد که خودش قبول نمی‌کند. می‌تواند قرارداد ساعتی ببندد یا می‌تواند شب‌کاری کند اصلا

نمی‌تواند، حتی برای شب کاری هم قانون کار اجازه نمی‌دهد. شب کاری تعریف دارد. از یک ساعتی به بعد دیگر کسی حق ندارد کار کند.
من علت اصرار شما را نمی‌فهمم. در کل دنیا هم همین است و به دانشجو شغل رسمی نمی دهند. باید برود تو ظرفشویی یا رخت شویی، در هتل کار کند، یا کارگر پمپ بنزین شود آن هم شبانه.

تسنیم:  با همه این تفاصیل باز هم من خیال می‌کنم که این طور نگاه کردن به ماجرا در شان جمهوری اسلامی نیست. یعنی من ممکن است این حرف را قبول داشته باشم که این مسیر در نهایت ممکن است از خیلی از جاهای دیگر دنیا بهتر باشد اما نمی‌توانم قبول کنم که جمهوری اسلامی این‌گونه به مهاجرینی که از خود ما هستند این گونه رفتار کند. مهاجرین افغانستانی روزگاری آمدند و در جنگ ما با کشوری دیگری شرکت کردند و شهید دادند. ما از یک کشور و یک زبان و یک دین هستیم و این نگاه غیرانسانی به آنها توجیهی ندارد.

این حرف در نگاه کلی درست است. یعنی اینکه ما جمهوری اسلامی هستیم و بالاخره باید یک فرقی داشته باشیم، اما مساله اینجاست که امروز شرایط ما به گونه است که ما بالاخره واقعیت‌ها را هم در نظر بگیریم.

طبق قانون من اول در  فرصت شغلی به تبعه ایرانی بدهکارم/ هدف جمهوری اسلامی را هم باید حفظ کنیم

من در ابتدا درمقابل مردم خودم موظف هستم. طبق قانون من اول به تبعه ایرانی بدهکارم. اما آن حرف هم درست، یعنی شرایط را باید طوری فراهم کنیم که آن آرمان‌ها را هم زیرپا نگذاریم. ما که اعتقادی به 5 تا خط مرزی نداریم. هدف جمهوری اسلامی خیلی بالاتر از این حرفهاست. اما من الان باید جواب مردم کشور خودم را بدهم.

از آن طرف هم فقط ما مسئول این ماجرا نیستیم. ده‌ها جای دیگر مانند وزارت کشور و نیروی انتظامی درگیر در حوزه ساماندهی هستند و وجدانا طی این چند سال با یک عزم ملی دنبال ماجرای آنها بوده‌اند. کار اصلا هم تعصبی و شتابزده جلو نرفته است. اگر امروز بحث ساماندهی اتباع پناهنده کند پیش می‌رود، به خاطر همین ملاحظات است. ما از روز اول مهاجرین را به دور از بقیه مردم و در اردوگاه‌ها محصور نکردیم. چون اعتقادی نداشتیم، مثل استرالیا که چند سال است چندین هزار نفر ایرانی را در اردوگاه نگه داشته وآزاد نمی کند ما هم‌چین کاری نکردیم و اساسا اردوگاه محصور نداریم.الان هم اردوگاه‌هایی هست که محصور نیست و در بین شهرهاست.

ما اصلا با مهاجرین قانونی مساله ای نداریم

علاوه بر اینکه ما اصلا با مهاجرین قانونی مساله ای نداریم. شما دارید مساله درست می‌کنید. ما همه مساله ‌مان با مهاجرین غیرقانونی ‌ست.

ما حرفمان فقط یک چیز است. می‌گوییم شما در محور قانون قرار بگیرید تا ما هم بتوانیم از شما دفاع کنیم. چرا یک مهاجر افغانستانی نباید بیمه باشد و نتواند زن و بچه‌اش را بیمه کند که حداقل وقتی زن و بچه‌اش رفتند دکتر از خدمات درمانی استفاده کند. قانونی نیست و بعد خدای نکرده تصادف می‌کند. اتفاق که خبر نمی‌کند. از یک طرف من نمی‌توانم وسط بیمارستان رهایش کنم و از طرف دیگر هم هیچ کس پایشان نمی‌ایستد. نه بیمارستان نه بیمه هیچ جا. حالا من چه کار کنم؟

هزار نفر ادعای حمایت از مهاجرین می‌کنند، وقتی پای عمل می‌رسد کسی نیست

دوست دارم به یک مساله دیگر هم حتما اشاره کنم. ما معمولا روالمان اینجوری است که وقتی به پای عمل می‌رسیم دیگر همه، همه چیز را رها می‌کنند و ما می‌مانیم و خودمان. هزار نفر می‌آیند و می‌گویند به مهاجرین افغانستانی برسید، کار بهشان بدهید بعد هیچ کس خودش پیش قدم نمی‌شود. راهش هم ساده است. آنهایی که توانایی و تخصص‌اش را دارند موسسه‌ای، نهادی، شرکتی، جایی راه بیندازد و برای مهاجرین متخصص فرصت شغلی ایجاد کنند. فرصت شغلی‌ای که در ایران کسی نتواند آن را پر کند و واقعا به آن نیاز باشد. الان موسسه‌ای وجود دارد که کتاب‌های ایرانی را به زبان پشتو و اردو ترجمه می‌کند. رئیسش آمد و گفت: برای سه پاکستانی می خواهیم مجوز بگیریم که در این موسسه برای ما کار کنند. گفتم که از بچه های اردو بلدی که خودمان داریم استفاده کنید. گفت: آنها توانایی ترجمه محلی ندارند و نمی توانند، اجازه بدهید یک سال با این ها کار کنیم. کتاب هایی از امام را به زبان اردو و پشتو می‌خواهیم چاپ کنیم و به پاکستان بفرستیم. الان در بحث نخبگان افغانستانی هیچ کس پا وسط نگذاشته است و من دولت هم که نمی توانم مجوز سیار بدهم. آن کسی که در ایران نخبه است و می توانند در هدایت موضوع، اطلاع رسانی با هر کار فرهنگی مثبت دیگری کار کند بسم الله، شما یک موسسه ای را ثبت کنید یکی بیاید اینها را زیر چتر قرار بدهد ما هم می آییم ساماندهی می کنیم.

تسنیم: ما این همه انتقاد کردیم. دوست داریم تحول به شدت مثبتی که در این سالها در دستگاهی که شما مسئولش هستید اتفاق افتاده است را هم طرح کنیم و درباره آن هم حرف بزنیم. با مهاجرین که صحبت می‌کنیم اکثرشان از راه اندازی دفاتر کفالت به شدت راضی هستند و تشکر می‌کنند. دوست داریم این را به عنوان نمونه یک کار واقعا شایسته در مواجهه با مهاجرین افغان مطرح کنیم.

دفاتر کفالت یکی از ایده های آرمانی نظام بود؛ یک اقدام بشر دوستانه و صد در صد منصفانه. این دفاتر سال 85 طراحی شد  و ما توانستیم در سال 92 آن را عملیاتی کنیم. و نتیجه این شد که همه اتباع خارجی را از صف های 600 نفری سال قبل جمع کردیم؛باعزت و احترام می‌آیند در این دفاتر کفالت نوبت می‌گیرند، می‌نشینند، کسی می‌آید کارشان را راه می‌اندازد و می‌روند. 

کوچکترین بی‌احترامی یا اذیت کردن و کار راه نینداختن موجب  لغو پروانه‌ دفاتر کفالت می‌شود

106 دفتر کفالت در 14 استان درست کردیم و من به همه آنها تاکید کرده‌ام که باید نهایت احترام و عزت را برای مهاجرین قائل شوند. کوچکترین بی‌احترامی یا اذیت کردن و کار راه نینداختن موجب  لغو پروانه‌شان می‌شود. چون من کارت سفید هم برای کفالت داده‌ام. این بالاترین اقدام بشر دوستانه‌ای است که می‌شد انجام شود. البته ما طرحی داریم که این را هم گسترش بدهیم و حتی کارت را به در خانه مهاجرین بفرستیم که دیگر تا آنجا هم نیایند.

الان کفیل های که در حوزه خلیج فارس داریم هرکاری دلش بخواهد با کارگر انجام می‌دهند، ولی ما هم‌چین اجازه ای را ندادیم  و گفتیم شمای کفیل باید زیر چتر دفتر کفالت باشید.

کارفرما هم برای ثبت کارگرش مجوز بگیرد هر زمانی که این کارگر از کارفرما شکایت کند بررسی می‌شود و ما تمام این کارها را به نفع کارگران دیدیم. حساب‌های مالی هم کاملا شفاف است. تمامی این پرونده ها و فیشی که میریزند چک میشوند تمام فیش ها شماره حساب دارند تعرفه ها برطبق آن بنری که ما زدیم برای همه مشخص است. برای خود مسئول دفتر هم که هم شماره حساب و هم رقم مشخص است و تمام پرونده ها را هم بازرسی می کنیم.من تمام مسئول دفاتر عین 106 تا می‌شناسم و کاملا به همه آنها اطمینان دارم.

سایر مطالب پرونده:

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان»-1 : خیلی دور، خیلی نزدیک؛ مقدمه داستان بلند «ایرانی‌ها» و «افغان‌ها»

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان»-2 روایت امیرخانی از مساله «مهاجرین افغان»: دیگر وقت نگرانی است

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان»-3 برای آقای ایرانی که به نجات برادر افغانش شتافت

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان»-4 (بخش اول):مادر شهید افغانستانی مدافع حرم: کاش آن جام زهر را «ما» هزار هزار می‌نوشیدیم اما امام اذیت نمی‌شد

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان»-4(بخش دوم) :مادر یک شهید افغانستانی: خیابان‌های اردوگاه مهاجرین را به نام «امام» نامگذاری کردیم

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ــ 5 افغانی‌الاصل است اما قبر پاکش...

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ــ 6 شش سوءتفاهم بزرگ درباره مهاجرین افغان

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ــ 7 سوغات جعفریان از افغانستان برای رهبر انقلاب/اینجا کسی به پاسپورت‌ها نگاه نمی‌کند

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ــ 8( بخش اول) میزگرد فعالان فرهنگی: با وجود تمام دلخوری‌ها ایران همچنان پناه مستضعفین افغانستانی‌ است

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ــ 9 (بخش دوم): گلایه‌های ما مهاجرین افغانستانی، انتقاد به جمهوری اسلامی نیست؛ به موانع تحقق انقلاب است

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ـــ 10 محدودیت شغلی مهاجرین افغانستانی، نخبگان و اهالی فرهنگ کجای ماجرایند؟

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ـــ 11 شاعر افغانستانی: «ایران» عشق من است و برای گرفتن یک ویزا ماه‌ها اذیت می‌شوم

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ــ12 پدر طلبه شهید افغانستانی مدافع حرم: دید جهانی محمود متأثر از درس‌خواندنش در ایران بود، آخوند معمولی نبود

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» ــ12 پدر شهید افغانستانی:از «راهیان نور» خاک جبهه‌های ایران را سوغات آورد و آخرمثل شهدای ایرانی شهید شد

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» - 13 مخترع افغانستانی: دانشمند دانمارکی‌ پاسخ داد ایران تحریم است؛ یاد «ما می‌توانیم» امام افتادیم و تحریم را شکستیم

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» -14/ فاز «ویزای فرهنگی» «ویزای فرهنگی»، گره کور مساله مهاجرین افغانستانی را باز می‌کند؟

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» -15/ فاز «ویزای فرهنگی» «رئیس انجمن دوستی ایران و افغانستان:«ویزای فرهنگی»،نیازمند تسهیلی کوچک در بوروکراسی است

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» -16/ فاز «ویزای فرهنگی» رایزن فرهنگی ایران در کابل: «ویزای فرهنگی» منتظر اقدام وزارت خارجه است

پرونده «جانِ ایران، جانِ افغانستان» -17/ فاز «ویزای فرهنگی» محمدکاظم کاظمی:‌ مسئولان از مهاجرت دوباره نترسند،‌ «ویزای فرهنگی» مسیر بازگشت را هموار می‌کند

انتهای پیام/

 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران