شعب ابی طالب


شعب ابی طالب

خبرگزاری تسنیم: حالا دیگر مردم غزه می توانند حداقل معیشت، ارزاق عمومی و بهداشتی و...خود را تامین کنند و برای ادامه مبارزه جانی دوباره بگیرند و این حاصل نشد مگر به مدد استقامت مومنانه مردم، برای دفاع از آرمان های الهی شان چرا که خداوند ضمانت کرده است.

چرا رژیم صهیونیستی با اینکه تجربه شکست در جنگ 33 روزه و 22 روزه را داشت، بار دیگر تصمیم گرفت جنگی با همان ویژگی ها را راه بیندازد؟

روشن است که اگر نظامیان و سیاسیون این رژیم نتیجه ای خلاف آنچه الان بدست آمده است را پیش بینی می کردند، تصمیم به چنین جنگی نمی گرفتند با این وصف اشتباه آن ها در محاسباتشان چه بود که چنین اشتباهی مرتکب شدند؟اجازه بدهید علی رغم همه سختی ها و احتمالا نقص ها، درباره دلایل تصمیم حمله رژیم صهیونیستی به غزه گمانه هایی را مطرح کنیم. به نظر می رسد می توان چهار عامل را در این امر دخیل دانست. اول اینکه با بازگشت بازماندگان مبارک در مصر، اختلافات ایجادشده بین حماس با سوریه و مشکلات مختلف در لبنان، صهیونیست ها، حماس را بی پشتوانه منطقه ای می دیدند. دوم اینکه با تجربه دو جنگ قبلی نقایص «گنبد آهنین» را برطرف کرده بودند و در نتیجه آسیب پذیری خود را کمتر از قبل تصور می کردند. سوم اینکه از بین بردن تونل های زیرزمینی با حمله های زمینی محدود می توانست تاثیر زیادی برامنیت شهرک های صهیونیستی البته به صورت موقت بگذارد.

در یک تحلیل ساده می توان فهمید که سه دلیل ذکر شده برای آغاز جنگ توسط رژیم صهیونیستی آن هم با این وسعت کافی به نظر نمی رسد چرا که هنگامی که این رژیم شروع به بمبارانی معادل قدرت تخریب 6بمب اتمی می کند، صدها کودک و زن را با فجیع ترین شکل شهید می کند و خود را به شدت در معرض انتقاد افکارجهانی قرار می دهد و همچنین ناامنی را برای مردم کشورش به جان می خرد، این امر نمی تواند فقط به این دلیل باشد که در بهترین حالت تونل های زیرزمینی مقاومت را برای مدتی و تا ساخت مجدد آن ها از بین ببرد.

پس باید دلیل دیگری را در محاسبات رژیم صهیونیستی برای درگیر کردن در چنین جنگ تجربه شده ای دنبال کرد لذا به نظر می رسد چهارمین عامل که به تاثیرگذاری تحریم های ناشی از محاصره کامل غزه در طول حدود 6 سال(5نوامبر 2008) برمی گردد، از دیدگاه محاسبات صهیونیست ها مهمترین دلیل برای حمله به غزه محسوب می شود. براین اساس تغییری که شرایط جدید در غزه با پیش از جنگ 22 روزه کرده بود توجه به این نکته است که مردم غزه حدود72ماه از همه جهت و در دورتادور مرز خود به صورتی کاملا فیزیکی در محاصره ای کامل بوده اند به گونه ای که امکان ورود کمترین اقلام اولیه معیشتی به صورتی بسیار سخت و از مبادی غیررسمی فراهم می شد. اگرچه به صورت محدود در مواقعی به خصوص بعد از روی کار آمدن مرسی کمک هایی مختصر ارسال شد. این شرایط که تشابهی عجیب با ماجرای «شعب ابی طالب» در صدر اسلام دارد به احتمال زیاد در محاسبات صهیونیست ها به معنی خالی کردن پشت مقاومت توسط مردم در صورت جنگ تحلیل شده است و آن ها فکر می کردند با حمله ای گسترده می توانند با فشار مردمی که دیگر از مشکلات زندگی خسته شده اند و «درباغ سبز» کرانه باختری به رویشان گشوده شده است، مقاومت را مجبور به پذیرش خلع سلاح کنند.

اگر مروری به جنگ 33 روزه و جنگ 22 روزه بکنیم می بینیم که در آن مقابله ها نیز مساله اصلی این بود که اراده کدام طرف زودتر به پایان می رسد اراده ساکنان مناطق اشغالی یا مردم لبنان و فلسطین. خوب به یاد دارم که در دو هفته اول جنگ 22 روزه در لبنان به دلیل اقتدار ظاهری ارتش اسرائیل که تاآن روز شکستی مهم را به خود ندیده بود، کارشناسان شکست حزب ا... لبنان را قطعی می دانستند. آن زمان در دو، سه روز آغازین جنگ در یادداشتی باعنوان «جالوت یا داوود؟» تحلیلی ارائه کردم که در این معادله نابرابر آنچه تعیین کننده برنده نهایی جنگ است، تداوم پشتیبانی مردم لبنان از حزب ا... است و به همین دلیل چون لطف الهی را شامل مردم مومن لبنان می دانستم پیش بینی کردم رژیم صهیونیستی به دلیل این که خیلی زود حمایت افکارعمومی داخلی را به دلیل نگاه های به شدت مادی گرایانه جامعه یهودی از دست می دهد و در صحنه نبرد زمینی نیز نمی تواند لبنان را فتح کند، در این جنگ پیروز خواهد شد که اینگونه نیز شد.

این اتفاق در جنگ 22 روزه نیز تکرار شد اما نکته جدید اینجا بود که اسرائیلی ها با تقویت سیستم دفاعی گنبد آهنین خود، ضربه پذیری خود را کمتر کرده بودند و امیدوار بودند از این طریق از یک طرف به مدت پشتیبانی افکارعمومی داخلی شان بیفزایند و از طرف دیگر با بالا بردن حجم حمله ، با توجه به اینکه مردم غزه، تحریم های سنگینی را گذرانده و در بحران معیشتی بودند، می توانند در «جنگ اراده ها» پیروز شوند البته محاسبات آن ها برای بخش اول تحلیل خود درست بود یعنی آن ها توانستند با کم خطاتر شدن سیستم گنبد آهنین زمان خود را به 51 روز و شاید حتی در صورت لزوم بیشتر از این ها افزایش دهند اما گذشت زمان نشان داد که بخش دوم محاسباتشان نادرست بود و مردم غزه هرچه جلوتر رفت حمایت و پشتیبانی شان از مقاومت، بیشتر و جدی تر شد و صهیونیست ها فهمیدند حتی اگر 51 روز بیشتر و بیشتر شود، خللی در اراده مردم غزه ایجاد نمی شود و آن ها فقط باید هزینه داخلی بیشتری بپردازند. مشکل آن ها در تحلیل این است که در نظام محاسباتی شان عناصری به نام «ایمان» یا «امدادالهی» وجود ندارد.

آن ها امیدوار به شعب ابی طالبی بودند که برای مردم مسلمان غزه ایجاد کرده بودند در حالی که نمی توانستند درک کنند که شعب ابی طالب ها همیشه دربرابر ایمان انسان هایی که مصداق «رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه»(*) هستند، به فرصت هایی برای پیروزی های بزرگ و پیش برنده تبدیل شده اند. در نظام محاسباتی غربی نمی توان فهمید که چگونه خداوند به دل های مومنان برگزیده خود «سکینه و آرامش» می دهد و در دل دشمنانشان «ترس و نگرانی» می اندازد. (رجوع شود به آیه 4 سوره فتح، آیات سوره آل عمران مربوط به جنگ های بدر و احد و آیات متعدد دیگر در این زمینه) این اشتباه محاسباتی باعث شد این شعب ابی طالب هم به پیروزی بزرگی تبدیل شود و با شکست محاصره غزه، سرنوشتی مشابه شکست شعب ابی طالب در صدر اسلام پیدا کند.

حالا دیگر مردم غزه می توانند حداقل معیشت، ارزاق عمومی و بهداشتی و...خود را تامین کنند و برای ادامه مبارزه جانی دوباره بگیرند و این حاصل نشد مگر به مدد استقامت مومنانه مردم، برای دفاع از آرمان های الهی شان چرا که خداوند ضمانت کرده است، کسانی که خدا را محور زندگی خود قرار می دهند و در آن راه استقامت به خرج می دهند(ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا)(**)، خداوند فرشتگانش را بر آن ها نازل می کند و اطمینان می دهد که هیچ نترسید و نگران نباشید (تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا)(**).

پس خوش به سعادت کسانی که می گویند خدا همه چیز ما است و در آن راه استقامت می کنند و خوشا به حال مردمی که تاریخ از آن ها به عزت سخن گوید.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon