غوغای هم آوایان در شب نخست جشنواره موسیقی تهران
خبرگزاری تسنیم: اولین شب از جشنواره موسیقی تهران با کنسرت گروه هم آوایان به سرپرستی حسین علیزاده همراه و آواز محمد معتمدی شامگاه دوازدم شهریور ماه در عمارت مسعودیه تهران برگزار شد.
خبرگزاری تسنیم - مرتضی محسنپور
یک عمارت زیبای با معماری ایران. خنکای هوای شهریور ماه همراه با آسمان صاف تهران. ماهی که قرص نیمهاش گویی به ما خیره شده و در نهایت شنیدن موسیقی اصیل ایرانی در کنار این زیبایها شب تابستانی کسانی را که شامگاه دوازدهم شهریور 1393 در عمارت مسعودیه تهران بودند را جذابیت دوچندان بخشید.
همه چیزبرای پدید آوردن شبی فراموش ناشدنی فراهم است.
این را میشود از همان ابتدا که گروه بر روی سن میآید، به خوبی فهمید. حسین علیزاده هم گویی به خوبی رگ علاقهمندان به موسیقی ایرانی را که در این اجرا حضور دارند در دست دارد و با همان دستان بر سیمهای تار مینوازد. زخمه تار که بر سیم میخورد گویی دل توست که میلرزد.
پیش درآمد بیات ترک سرآغاز شب پر از نغمههای ایرانی است. استاد بزرگ موسیقی ایران از «دو» و «ر» آغاز میکند و به «سی کرون» و «سل» میرسد. علیزاده با تک نوازیش حاضران را از همان ابتدا با خود همراه میکند. در ادامه سایر اعضای گروه هم با حسین علیزاده و تارش همراه میشوند. حالا نوبت نوای نی است که خود را با کششهای کمانچه همراه کند. «ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود... وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود»
محمد معتمدی که آوازش را آغاز میکند، حال و هوایی دیگر به ما دست میدهد.
هم نوازی همآوایان در نواختن چهار مضراب بیات ترک یاد آور دهه 60 و غوغای گل صد برگ و درس است. گویی زمان به عقب بازگشته و قطعات آلبوم شورانگیز علیزاده را مرور میکنیم. غوغای هم آوایان و معتمدی در عمارت مسعودیه ادامه دارد.
«در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن... من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود»
علیزاده مینوازد و معتمدی میخواند؛ و چه زیبا همراهانی.
«او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان... دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود»
نوای شعر سعدی تمامی فضا را برای خود کرده است. بخش پایانی قسمت نخست هم به شعری از مولانا اختصاص دارد. «ای چون فلک دربافتهای همچو مه درتافته... از ره نشانی یافته در بینشانی میروی»
قسمت اول به پایان میرسد و بر خلاف آنکه این دقایق برای استراحت در نظر گرفته شده، اما به نظر کسی خسته نیست. مگر کسی میتواند این موسیقی را شنیده باشد و احساس خستگی گند.
بخش دوم آغاز میشود.
حسین علیزاده با شور انگیزش در بخش دوم هم مخاطبان را جادو میکند. «ز شراب لعل نوشین من رند بینوا را... مددی که چشم مستت به خمار کشت ما را»
حسین علیزاده بازهم با صدا شورانگیزش حاضران را جادو میکند. دقایقی از هم آواز معتمدی و حسین علیزاده نمیگذرد که تک نوازیهای زیباهی علیزاده با شور انگیز آغاز میشود. تک نوازیها که پیش میرود، آوازها و تحریرهای معتمدی بر روی آن مینشیند و بر زیباییاش میافزاید.
«عالم همه دریا شود، دریا ز هیبت لا شود...» شب همراهی محمد معتمدی و مولانا ادامه دارد.
دونوازی شور انگیز و نی همراه با آواز معتمدی مثلثی عاشقانه تشکیل میدهد. «خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی... کم پرس از نامحرمان آنجا که محرم کم زند»
حالا نوبت آرشه کمانچه است که خودی نشان دهد و با دستان توانمد نوازندهاش حاضران را به وجد آورد. بداهه نوازی علیزاده شاید جذابترین بخش اجرای شامگاهی هم آوایان باشد. بداههای با شورانگیز علیزاده باشد مقصدش نامعلوم است. نوازنده تو را همراه با خود میبرد و مقصد این سفر کجاست. او میزند و تو رخت بر میبندی و با او همراهی میکنی.
دو بیتیهای بابا طاهر بدون ساز و آواز همیشه زیباست و حال که هم ساز و هم آواز را در کنار دارد، زیباییاش دوچندان میشود. «دل دیوانهام، دیوانهتر شی... خراب خانهام ویرانهتر شی»
شب عاشقانهها ادامه دارد و حال نوبت شعر عاشقانه نیماست. «هنگام که گریه میدهد ساز... این دود سرشت ابر بر پشت... هنگام که نیل چشم دریا... از خشم به روی میزند مشت»
معتمدی پرده به پرده آواز سر میدهد و همآوایان ساز به ساز او را همراهی میکند.
نوبت به یکی از زیباترین و ماندگارترین قطعات اجرا شده میرسد. بازهم نوبت یکی دیگر از اشعار مولاناست. «یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا... یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا»
اجرای همراه با تمپوی بالا و همراهی حاضران این قطعه را شنیدنیتر میکند.
آخرین بخش اجرا هم به یک قطعه کوتا از ساختههای علیزاده اختصاص دارد تا شب جادوی موسیقی همراه با معماری زیبای ایرانی بر یادها بماند.
در اجرای اولین شب جشنواره موسیقی تهران حسین علیزاده (تا، شور انگیز)، محمد معتمدی (آواز)، علی بوستان (سه تار)، سیامک جهانگیری (نی)، سینا جهان آبادی (کمانچه)، صبا علیزاده (کمانچه)، رادمان توکلی (تار)، سیاوش برهانی (بم تار)، محمد انشایی (قیچک) و احمد مستنبط (تنبک) حضورداشتند.
پی نوشت:
بنای زیبای عمارت مسعودیه گرچه جلوه زیبایی به این کنسرت داده بود اما میتواند با کمی رسیدگی بیشتر جلوه با شکوهتری به جشنواره موسیقی تهران دهد. پنجرههایی که بدون شیشه و نمای نه چندان تمیز عمارت از جمله مواردی هستن که اگر در شبهای بعد به آنها توجه شود قطعا میتواند به زیباتر شدن نمای محل اجراها کمک کند.
آمدن صدای موتورها و ماشینها گاهی بیشتر از آنچه تصور میشود به گوش میرسد. البته شاید در این مورد کاری از دست برگزار کنندگان بر نیاید.
پیش از اجرای نخستین شب جشنواره موسیقی تهران طناز طباطبایی بر روی سن آمد و در سخنان کوتاهی خواستار احترام به حق کپی رایت در آثار موسیقی شد.
انتهای پیام /