وحشت استکبار از دست برترمنطقه


خبرگزاری تسنیم: ایران در هیچ ائتلافی که آمریکا در آن حضور دشته باشند حضور نخواهد یافت چراکه ایران به اهداف آنها آگاه است و می‌داند که آنها جز به اهداف و منافع خود برای موضوع دیگری اهمیت قائل نیستند. آنها اساسا به موضوع مبارزه با تروریسم اعتقادی ندارد

تحولات جاری غرب آسیا و حضور نیروهای فرامنطقه‌ای و تلاش کشورهای منطقه برای اعمال نقش فعال خود و نیز اعتراف همه آنها به نقش و جایگاه برتر ایران در این تحولات ذکر نکاتی در این خصوص را ضروری می‌نماید. منطقه غرب آسیا از مناطق راهبردی جهان است و نظمی که در این منطقه شکل می‌گیرد تعیین کننده نظم آینده جهان خواهد بود. بعد از فروپاشی بلوک شرق و پایان دوران نظام دو قطبی می‌توان گفت هم‌اکنون در دوران گذار قرار داریم. در این دوران، نظم جدیدی در حال شکل‌گیری است. منطقه غرب آسیا دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است که باعث شده همه کارشناسان و نظریه‌پردازان بین‌المللی به جایگاه برتر آن اعتراف کنند به نحوی که به اذعان آنها در شکل‌گیری نظم آینده جهان، این منطقه نقش محوری دارد. بر همین اساس آمریکایی‌ها در طی 2 دهه اخیر تلاش بسیاری را به عمل آوردند که نظمی که در منطقه غرب آسیا شکل‌می‌گیرد را به کنترل خود در آورند و نظمی آمریکایی را در این منطقه حاکم سازند تا از رهگذر خاورمیانه امریکایی بتوانند رهبری خود را بر جهان اعمال کنند. اما واقعیت این است که بعد از وقوع انقلاب اسلامی در منطقه، هویت مستقلی در غرب آسیا شکل گرفته است که جدای از تفکرات و نظام‌های موجود جهان است. انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی و نه غربی روی کار آمد و بر مبنای آن نظام جمهوری اسلامی را به جهانیان معرفی کرد.

این هویت جدید دارای اهداف، آرمان‌ها و شعارهای متفاوت و خاص است. این موضوع باعث شد تا قدرت‌های شیطانی و سلطه‌گر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اقداماتی را با هدف پایان بخشیدن به حرکت مستقل ایران صورت دهند. ولی آنچه در این منطقه راهبردی  شاهد آن هستیم این است که با وجود همه این اقدامات، جمهوری اسلامی به قدرت منطقه‌ای تبدیل شده است. با توجه با توان‌مندی‌های داخلی که ایران در حوزه‌های مختلف خصوصا در حوزه علوم و فنون جدید و علوم دفاعی کسب کرده، توانسته است در حوزه‌های راهبردی ورود پیدا کند. آنچه که امروز می‌توان با صراحت از آن یاد کرد جایگاه و دست برتر جمهوری اسلامی در منطقه است. موضوعی که همه قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای به آن معترفند.

شکل‌گیری محور مقاومت از سواحل شمالی خلیج همیشه فارس و دریای عمان تا سواحل مدیترانه و حضورجدی و پررنگ جمهوری اسلامی در مرکز محور مقاومت، نشان دهنده جایگاه راهبردی ایران است. جمهوری اسلامی با اتخاذ سیاست‌های اصولی در ابعاد داخلی و بین‌المللی، توانسته با الهام‌بخشی به ملل منطقه و جهان به نفوذ راهبردی ویژه‌ای دست یابد. بیداری اسلامی از نتایج این نفوذ راهبردی و الگوگیری و الهام‌بخشی است. افزایش گرایش به معنویت و اسلام در سایر مناطق جهان نیز از دیگر مصادیق این پدیده است که به وضوح قابل مشاهده است. قطعا بیداری اسلامی، نظام‌های سیاسی را در سایر کشورها دگرگون خواهد کرد. این پدید باعث افزایش نفوذ راهبردی ایران در منطقه و جهان شده و خواهد شد. روند تحولات در منطقه به گونه‌ای است که به طور قطع می‌توان گفت نظم در حال شکل‌گیری در منطقه و جهان را به سود انقلاب اسلامی جهت خواهد داد.

در نهایت نظم جدید که شکل خواهد گرفت به دوران سلطه قدرت‌های سلطه‌گر پایان خواهد داد و جمهوری اسلامی به عنوان قدرت برتر منطقه‌ای تثبیت خواهد شد. این به این معناست که جمهوری اسلامی به همراه متحدینش که امروزه از آن به عنوان محور مقاومت یاد می‌کنیم می‌توانند در نظام بین‌الملل به عنوان قدرت برجسته ایفای نقش کنند. اما آمریکایی‌ها نمی‌خواهند تن به این حقیقت بدهند؛ ولی در دیدگاه کارشناسان و صاحب‌نظران این موضوع مورد توجه قرار می‌گیرد که برای حل مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی باید نقش جمهوری اسلامی را مورد توجه قرار دهند. در کنفرانش ژنو 2 غالب کشورها به این مسئله اذعان داشتند که بدون حضور جمهوری اسلامی این کنفرانس به نتیجه نخواهد رسید که در نهایت نیز چنین شد. همچنین در حال حاضر که بحث ایجاد ائتلاف علیه داعش با محوریت آمریکا در منطقه مطرح است، بسیاری از کشورها معتقدند این ائتلاف بدون ایران به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید. البته ایران در هیچ ائتلافی که آمریکا در آن حضور دشته باشند حضور نخواهد یافت چراکه ایران به اهداف آنها آگاه است و می‌داند که آنها جز به اهداف و منافع خود برای موضوع دیگری اهمیت قائل نیستند. آنها اساسا به موضوع مبارزه با تروریسم اعتقادی ندارد.

بر همین مبنا بدون تردید می‌توان گفت در این منطقه هر نوع اقدامی در راستای منافع آمریکا با شکست و ناکامی مواجه خواهد شد. چون آنها در حال حاضر نفوذ و جایگاه راهبردی گذشته خود را از دست داده‌اند و این جمهوری اسلامی ایران است که به این جایگاه دست یافته است. امروزه عمده طرح‌ها و برنامه‌های راهبردی آمریکایی‌ها و متحدین‌شان و همچنین صهیونیست‌ها در این منقطه با شکست و ناکامی روبرو شده است. دلیل عمده این موضوع این است که جمهوری اسلامی در راستای منافع ملل منطقه گام بر می‌دارد و این توانمندی را دارد که توطئه‌های دشمنان علیه منافع و امنیت ملل منطقه را شناسایی، کشف و خنثی نماید. البته با وجود آگاهی و اعتراف غربی‌ها به توانمندی‌های ایران، همچنان به تهدیدات خود علیه ایران ادامه می دهند. اما این تهدیدات تبعاتی منفی برای آنها دربر خواهد داشت. مهمترین پیامد این تهدیدات برای آنها این است که این تهدیدات اعتبار خود را از دست خواهند داد و تهدیدات آنها غیرمعتبر خواهد شد. در طی 10 سال گذشته شاهد تهدیدات پی‌درپی علیه جمهوری اسلامی از ناحیه غربی‌ها و رژیم صهیونیستی بوده‌ایم. تداوم این روند باعث شد تا کارشناسان نظامی و امنیتی آنها به سردمداران‌شان هشدار دهند که در صورت کاربرد و استعمال بیش از حد این تهدیدات علیه ایران، اعتبار تهدید و عامل تهدید از بین خواهد رفت.

چراکه تهدید زمانی که عملی نشود یا امکان عملی شدنش وجود نداشته باشد خود به خود اعتبار تهدید از بین خواهد رفت. در عرصه روابط بین‌الملل عامل تهدید باید ابزاری برای پیشبرد مقاصد باشد و موانع را برای دستیابی به اهداف ازمیان بردارد و زمینه را برای تحقق اهداف مهیا سازد. اما در  سال‌های اخیر دشمنان ایران هرچه ایران را تهدید کردند نه تنها به اهداف خود دست نیافتند بلکه اعتبار تهدیدات آنها از بین رفت. زیرا جمهوری اسلامی توانسته به خوبی از امنیت و منافع خود به خوبی محافظت کند. پیروزی‌های ایران و متحدینش در جنگ‌های 33 روزه، 22 روزه، 8 روزه و نیز جنگ 51 روزه در غزه نشان داده که ایران چه جایگاهی در منطقه دارد. لذا هر نوع تهدید و عملیات علیه ایران با شکست مواجه خواهد شد. اما این سوال وجود دارد که اگر دشمنان، ایران را تهدید نکنند چه باید بکنند؟ به نظر می‌رسد آنها دچا نوعی استیصال شده‌اند و خود را در بن‌بست قرار داده‌اند.

انتهای پیام/