«آرایش غلیظ» دیوانگیهای خاص خودش را دارد/ آیا مسئولان سازهای ایرانی را به نام ما ثبت کردهاند؟
خبرگزاری تسنیم: سهراب پورناظری آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی این روزها در فضای فرهنگی کشور بسیار فعال است. از یک سو کنسرتهایی را در تهران و شهرستان ها برگزار کرده و از سوی دیگر با آهنگسازی موسیقی فیلم «آرایش غلیظ» در عرصه سینما حضور دارد.
خبرگزاری تسنیم - سهراب پورناظری تا کنون علاوه بر آهنگسازی و نوازندگی در موسیقی ایرانی، در زمینه موسیقی فیلم هم فعالیتهای بسیاری داشته است. یکی از مهمترین و ماندگارترین آثار او در این زمینه موسیقی متن سریال «وضعیت سفید» بود که در نوع خود کاری نو و پرانرژی محسوب میشد. پورناظریِ جوان این بار هم با اثری پر انرژی به دنیای موسیقی فیلم آمده است. این بار اما سینما و این بار با همراهی همایون شجریان. سهراب پورناظری برای فیلم «آرایش غلیظ» موسیقی ساخت و خواندن تیتراژ پایانی این فیلم را به همایون شجریان سپرد. شجریان جوان هم با جسارت این قطعه را خواند. جالب اینکه در ساخت تیتراژ پایانی فیلم «آرایش غلیظ» سازهایی مانند گیتار الکتریک هم نواخته شده و فضای موسیقی نزدیک به موسیقی «راک» است. با این حال پورناظری این قطعه را ساخت و شجریان هم خواند و سروصدای بسیاری هم به پا کرد. خیلیها هم انتقاد کردند که نسل جوان موسیقی ایرانی دارد راه درستی را در پیش نگرفتهاند. اکنون فیلم «آرایش غلیظ» بر روی پرده سینماهاست. برای آشنایی بیشتر با چگونگی شکل گیری موسیقی فیلم «آرایش غلیظ» پای صحبتهای سهراب پورناظری نشستیم. در این گفتوگو درباره مسائل دیگری مانند؛ خانه موسیقی، اوضاع کنونی موسیقی، واکنش به آثار تازه در موسیقی، کپی رایت و تفکیک جنسیتی در کنسرتها با پورناظری صحبت کردیم.
تسنیم: فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» سرشار از انرژی است. شما در ساخت موسیقی متن این فیلم چه کردید تا انرژی فیلم حمید نعمت الله در موسیقی شما هم جاری باشد؟
تمهایی که برای این فیلم در نظر گرفته شده همراه با تصاویر است و سعی کردیم از ساز بندی و فضاهای پرشکوه تری در این فیلم استفاده کنیم، به طورکلی سعی شده است که در ساخت موسیقی کاملا فضای فیلم در نظر گرفته شود و محدودیت ساز هم اصلا نداشتیم برای همین فکر میکنم به آنچه که باید نزدیک شدهایم.
تسنیم: برای ساخت موسیقی این فیلم، فیلمنامه را خوانده بودید؟
نه، من فیلمنامه را نخوانده بودم. «آرایش غلیظ» فیلمنامه محور نیست و داستانش گرههای عجیب ندارد. کلا فیلمهای حمید نعمت الله اینگونه نیست و این فیلم مجموعه تصاویری است که به نظر من جالب است و دیوانگیهای خاص خودش را دارد.
تسنیم: در کار آهنگسازی برای فیلم ترجیح میدهید که ابتدا فیلم نامه را بخوانید و بعد آرام آرام با روند ساخت فیلم پیش بروید؟
در کارهای دیگرم در زمینه موسیقی فیلم همین مسیری که شما گفتید را طی میکنم، تجربه ششم یا هفتم است که همینطور پله پله طی شده است.
تسنیم: طی این مدت و پس از شنیده شدن موسیقی فیلم «آرایش غلیظ»، به خصوص شنیده شدن تصنیف پایانی این فیلم که همایون شجریان آن را خوانده، اعتراضهای بسیاری نسبت به این موسیقی شکل گرفت. نظرتان درباره این اعتراضها چیست؟
این دوستان با این میزان از خشم و تعصب، پدیدهای جدید در موسیقی هستند. در گذشته اینطور نبوده است. من فکر میکنم این معترضان بخشی از آن جناحهایی هستند که خودشان درگیر کار موسیقی هستند و ایدئولوژی خاص خودشان را دارند که هر حرکتی را، جز حرکت خودشان برنمی تابند. وجود این معترضان کلا پدیدهای است که یک دوره زمانی را طی میکند و از شانس خوب یا بدِ ما به زمان ما خورده است. البته هیچ ابایی هم نیست و ما تا اخرش هستیم.
تسنیم: این مسئله مربوط به منتقدان موسیقی میشود؟
بحث انتقاد نیست! من دوستانی داشتم که منتقد کارهایم بودند که خیلی هم از انها ممنون هستم اما وقتی یک کاری هنوز منتشر نشده است، جریانی علیه آن اثر شکل میگیرد. خُب آدم به فکر فرو میرود که بداند داستان از چه قرار است.
تسنیم: یعنی یک سری از جریانها از پیش تعیین شده است؟
طبیعتا بله، هرچه که یک کار مخاطبش بیشتر میشود به نسبت موفقتر و به اهدافش نزیک میشود و هرچه اشلش بزرگتر میشود این پیش آمدها هم به وجود میآید ولی کلا جریان سالمی نیست، مریض است. من اصلا با نقد کار ندارم همیشه نقد بوده است، هرکسی که تعریف میکند ممکن است گاهی هم نقد کند.
تسنیم: در آخرین اجرای صحنهای شما که در کنار همایون شجریان به روی صحنه رفتید، یک از خبرگزاریها نقدی در رابطه با کنسرت «چرا رفتی» نوشته بود که همایون شجریان در یکی از شبهای اجرا به این نقد اشاره کرده و آن را غیرمنصفانه خوانده بود. در صورتی که این نقد بیشتر نگاهی تکنیکی داشت.
اینطور نیست که شما نقطه مثبتی در یک کنسرت نبینید. هیچ کنسرتی وجود ندارد که نقطه مثبتی نداشته باشد. در این استاندارد که همایون شجریان روی صحنه است، مگر میشود هیچ اتفاقات مثبتی پیش نیاید. اینکه خبرنگار یا منتقد سیاه یا سفید باشد این ایراد از طرف اوست، مگر میشود که چیزی به صورت مطلق خوب یا بد باشد؟!
مخاطبان بخشهایی از کنسرت را دوست داشتند و از آن استقبال کردند، اما واقعیت این است که کنسرت با آلبوم تفاوت داشت.
این طبیعی است و هرشب که شما به کنسرت بیایید یک داستان در آنجا پیش میآید. اینها به آن سن برنمیگردد آنجا سالن وزارت کشور است نه یک سالن استاندارد در سانفرانسیسکو. ظرفیت امکانات ما این است و به نظرم هنر است که بتوان حتی 50 درصد از کار را به درستی اجرا کرد. اما با این حال یک شبهایی به نظرم همان چیزی که در آلبوم بود اجرا شد و حتی شاید برخی از قطعهها پرشورتر هم اجرا شد. ولی شب به شب اجرا در سالن وزارت کشور فرق میکرد و ما هم بهتر از هرکسی میدانستیم که در آلبوم چه کردهایم و آیا این اجراها شبیه به آلبوم بود یا نه. کلا کار استودیو یک چیز دیگری است و نمیشود عین کار استودیو را در صحنه انجام داد چون جنس کار استودیو متفاوت از کنسرت است. پتانسیل ما در نور، صدا، صحنه و به طور کلی ظرفیت ما دراینجا این شکلی است و بهتر از این نمیشود. دوستان اگر انتقادی برای مثال از صدا دارند باید بروند به سالن ایراد بگیرند و یا اگر انتقادی از سالن دارند باید بروند و از وزیر ارشاد ایراد بگیرند. کاری از دست ما در این رابطه ساخته نیست. چه باید کرد؟ اجازه کنسرت در فضای باز هم که به ما نمیدهند. شبهایی در کنسرت شده است که اصلا سرم را بالا نگرفتهام و کاملا درگیر این بودم که چه اتفاقاتی به لحاظ صدا در سالن در حال رخ دادن است. اگر البوم استاندارد است به خاطر این است که نوازندهها استاندارد نواختهاند و خواننده هم استاندارد خوانده است؛ ولی بر روی صحنه اتفاقاتی که در آنطرف میافتد دست ما نیست و فعلا هم وضعیت همین خواهد بود.
موسیقی که شما برای «آرایش غلیظ» طراحی کردید به نظر میرسد که میتواند ارتباط خوبی با نسل امروز و جوانها برقرار کند. به نظر شما استقبال از این فیلم چه طور خواهد بود؟
من خیلی در این مورد صاحب نظر نیستم اما به نظر من فیلم «آرایش غلیظ» فیلمی تخصصی است و فیلم عامه پسندی نخواهد بود. من خودم مخاطب عام هستم و زیاد در بحثهای تخصصی سینما نیستم. یعنی دوست دارم فیلم داستان محور باشد و فکر میکنم که فیلم «آرایش غلیظ» فیلم خاص پسندی است.
حضور شما و آقای شجریان در دیده شدن فیلم میتواند تاثیرداشته باشد؟
به هرحال تاثیر دارد ولی من نمیدانم یک فیلم چقدر باید فروش داشته باشد تا بتوان آن را در فروش موفق نامید. بر همین اساس در تبلیغات فیلم از اسم همایون شجریان و در یک جاهایی هم اسم من استفاده شده است که امیدوارم موثر باشد.
شما آلبوم موسیقی «آرایش غلیظ» را پیش از اکران فیلم منتشر میکنید. در واقع موسیقی فیلم را لو میدهید. این باعث نمیشود که مخاطبان با شنیدن موسیقی فیلم کمتر به سراغ فیلم بروند؟
سوالی از شما دارم؛ اگر امروز فیلم «آرایش غلیظ» روی پرده باشد فردا ضبط دستی آن در اینترنت هست یا نیست؟ اگر کسی باشد که تضمین دهد تا نسخهای از فیلم کپی نشود، من هم حاضرم آلبوم آن را یک سال بعد منتشر کنم..
اگر قانون کپی رایت در کشور ما اجرا میشد، شما حاضر بودید بعد از اکران فیلم آلبوم خود را منتشر کنید؟
بله. چرا که نه. در کل فیلمهایی که در 15 سال اخیر ساخته شده است به نظرم این فیلم موسیقی خاصی دارد. نه اینکه موسیقی آن ویژه باشد بلکه این موسیقی فیلم بیشتر از موسیقی فیلمهایی که تا کنون ساخته شده، ممکن است مخاطب داشته باشد، به همین دلیل هم شرایطش ویژه است. از چرخه اقتصادی سینما همه ما خبر داریم، به همین علت من نمیتوانم توقع داشته باشم که تهیه کننده به من بگوید این دستمزد شما و آقای شجریان و این هم دستمزد نوازندههای بین المللی شما، پس موسیقیتان را به ما بدهید، چون تهیه کننده به اندازه کافی زیر بار مسائل مالی هست و درگیر این مسائل میشود که آیا فیلم میفروشد یا نه؟! برای همین من خواستم که با این کار و در این شرایط بدِ اقتصادی سینمای کشور کمکی به آنها بکنم. آقای نعمت الله از دوستان من است اما من نمیتوانم از خودم و نوازندهام مایه بگذارم برای اینکه فیلم فروش بیشتری داشته باشد، بله اگر قانون کپی رایت داشتیم مسئله طور دیگری میشد. اما قطعا اگر امروز فیلم روی پرده سینما به نمایش دربیاید فردا کپی موسیقی در اینترنت در دسترس همه قرار خواهد گرفت و در چنین شرایطی قطعا ما ضرر خواهیم کرد و مخاطبانمان را از دست میدادیم.
در یک سال گذشته موارد بسیاری در بهتر کردن اوضاع موسیقی بیان شده است. شما به عنوان آهنگساز و نوازندهٔ موسیقی ایرانی چه انتظاری برای پیشرفت و بهتر شدن اوضاع موسیقی دارید؟
در تمام شهرهای کشور و در تهران سالن مجهز موسیقی بسازند، بحث کپی رایت را حل کنند، تکلیف موسیقی و فقه را روشن کنند، موسیقی نواحی را تقویت کنند، بستر مناسبی برای هنرمندان جوانی که باید دیده شوند، فراهم کنند، موسیقی را به کشورهای دیگر صادر کند. این همه پتانسیل فرهنگی در کشور وجود دارد گفتند باید صادرات فرهنگی داشته باشیم، بله به حرف من هم میگویم باید داشته باشیم و موزیسن ما باید بروند و در نقاط مختلف دنیا اجراهایی داشته باشند. اما کسی که میرود من نوعی هستم که با کمک یک کمپانی خارجی این کار را میکنم و این وسط کس دیگری دیده نمیشود. کسانی مانند من هر چه که به دست آوردهایم را مدیون تلاش خودمان هستیم. ما کشوری نیستیم که مانند کشور آذربایجان اُپرای پاریس را یک ماه بگیریم و در اختیار هنرمندانمان قرار دهیم تا بروند موسیقی ایرانی را به اسم خوشان در آنجا ثبت کنند. آیا مسئولان ما توانستهاند تار و کمانچه، سنتور، تنبور، دوتار را به نام ایران ثبت کنند؟ آیا این وظیفه را دارند یا خیر؟
بحث دیگری که در یک سال گذشته مطرح شده همان صادرات موسیقی است. به نظر شما شیوه صادرات موسیقی ایرانی به دنیا چگونه باید باشد؟
من در مراسم رونمایی آلبوم «نه فرشتهام، نه شیطان» هم این انتقاد را کردم و گفتم چه شد؟ چند ماه از این قضیه گذشت ولی هنوز اتفاقی نیافتاده است. شیوهاش این است کسانی که کنسرتهای بسیاری در معتبرترین سالنهای دنیا برگزار کردهاند را دعوت کنند دور یک میز و با آنها همفکری و مشورت کنند و بگویند برای صادرات فرهنگ چه کار باید کرد. مگر دوستان دولتی از صادرات فرهنگ چه میدانند؟!
در کنسرتی که شما در کرمان برگزار کردید مشکلی از لحاظ حضور نوازندههای خانم برایتان به وجود نیامد؟
هیچ مشکلی نبود. مسئولان کرمان هم خیلی همکاری کردند. فقط آنجا ما یک سالن خوب نداشتیم، یک تیم صدای خوب نداشتیم. چیزهایی که باید یک نهاد دولتی برایمان تعیین میکرد نبود و ما از این لحاظ ضربه خوردیم وگرنه همه چیز خیلی خوب برگزار شد.
تفکیک جنسیتی چطور؟
نه جایی که از این خبرها باشد من ساز دست نمیگیرم. به نظر من نباید دامن زد به این قضیه، اگر دامن بزنیم دوباره یادشان میافتد و فکر میکنند که مسئله مهمی است. ضمن اینکه این مسئله برای مسئولان دولتی حل شده است. به نظرم از اساس مردود است.
شما قطعه «مردان خدا» از ساختههای قدیمی پدرتان را درکنسرت «چرا رفتی» با صدای همایون شجریان اجرا کردید. در کنسرتهای بعدی هم از این کارها میکنید؟
راستش را بخواهید به کنسرت بعدی فکر نکردم. 5 اثر صوتی و تصویری در دست دارم که که باید منتشر کنم و میخواهم تمام تمرکز خودم را روی آنها بگذارم وشاید چندسالی از اجرای صحنهای فاصله بگیرم. خسته هستم و میخواهم دوسالی بروم و کمی آذوقه ذهنیام را بیشتر کنم. چون کار اجرایی موسیقی در این کشور هر روزش ادم را دو ماه پیر میکند.
نسبت به کارهای گذشته گروه «شمس» و آنهایی که پدرتان آهنگسازشان بوده است چه دیدی دارید؟ آیا تصمیم برای بازسازی این آثار دارید؟
فکر میکنم برای بازسازی آلبومها کمی زود است. پدر و خود ما هنوز داریم کارهای جدیدی انجام میدهیم اما برای آینده این فکر خوبی است، البته در کنسرت گروه شمس یک سری از کارهایمان را به عنوان یک تصنیف خاطره انگیز انجام دادیم. اما اینکه بخواهیم کارها را عینا بازسازی کنیم چنین تصمیمی نداریم چون فعلا تقویم کارهایمان شلوغ است. میخواهیم همین کنسرت «چرا رفتی» را به اروپا و امریکا ببریم و این خود زمان زیادی از ما میگیرد. هنرمند نیاز به آرامش دارد، نیاز به تمرکز درکار دارد. من خودم در این سالها فعالیتهایی داشتم، طهمورس کارهایی کرده که باید کنارش میبودم، گروه شمس هم فعالیتهایی داشته است. واقعا دیگر کشش ندارم و میخواهم کارهای باقی مانده رابه یک سرانجامی برسانم و بروم کمی با خودم خلوت کنم و ببینم که در دهه چهارم زندگیم میخواهم به چه اهدافی برسم. این دهه فرق دارد و باید سنجیدهتر عمل کنم و میخواهم روی کارهایم و به دور از هیاهوی تهران تمرکز کنم.
دهه چهارم زندگی هر هنرمندی معمولا اوج کار هنری اوست.
قطعا همین است. وقتی روی سن میروی و ساز میزنی مردم عکس العمل نشان میدهند. اما اگر من 10 سال همین کار را روی سن بیاورم بازهم مردم عکس العمل نشان میدهند؟! قطعا نه! اگر امروز آلبوم «گل صدبرگ» بیرون بیاید همان بازخورد قدیمی خود را دارد؟ آدم باید مرد زمان خویش باشد. «آرایش غلیظ» و کارهایی از این دست فرع کارهای ما است. اصل کار ما تمرکز بر ساز و نوازندگی است که هیاهوی تهران آرامش را بر ما گرفته است که گریزی هم نیست. اما الان دست نگه میداریم. مولوی میگوید: اندکی این مثنوی تاخیر شد / فرصتی باید که تا خون شیر شد
ما هم باید این فرصت را به خود بدهیم از این تنش و این همه مصیبتی که میکشیم رها شویم. آدمی که میخواهد در این مملکت استاندارد باشد پوستش کنده است.
شما عضو شورای اجرایی مشورتی خانه موسیقی هستید و امسال هم در جشن خانه موسیقی، جشنواره موسیقی تهران را برگزار کردید. درباره چگونگی تشکیل این شورا و جشنواره موسیقی تهران هم برایمان توضیح بدهید.
ما این شورا را در منزل تشکیل میدادیم، سپس با خانه موسیقی تعاملاتی کردیم و بعد از آن با آقای نوربخش صحبت کردم و گفتم وضعیت خانه موسیقی وضعیت جالبی نیست و ما اصلا احساس نمیکنیم که خانهای به اسم خانه موسیقی داریم، چون حتی حالمان را هم نمیپرسیدند. با همتی که همایون شجریان، علیرضا قربانی و تهمورس پورناظری داشتند یکسال است که داریم شورای مشورتی اجرایی خانه موسیقی را پیش میبریم. با انگیزه شخصی و با همت افراد تلاش کردیم چیزی را به جایی برسانیم. حقیقت ما خیلی تلختر از این حرفها است.
شما به عنوان یکی از جوانان عرصه هنر از وضعیت کنونی هنر در کشورمان راضی هستید؟ چه دیدی نسبت به آینده خودتان در عرصه فرهنگ و هنر دارید؟
آیا پیشکسوتان هنری ما از وضعیت فرهنگی این مملکت راضی هستند؟ آیا نسل جوان راضی هستند؟ اگر به جز نه جوابی حاصل کردید من نظرم را عوض میکنم. همه نخبگان ما برای فعالیت مشکل دارند. ما نوک پیکان هستیم میدانید چندهزار نوازنده چیره دست داریم که اصلا دستشان به سالن رودکی نمیرسد. در دولتی که مردم در وضعیتی ناامید کننده حمایتش کردند باید اعتماد مردم را به دست بیاورد.
------------------------------------
گفتوگو: یاسر شیخی یگانه
----------------------------------
انتهای پیام /