روایت فرزند شهید گمنام پادگان امام علی(ع) از فراز و نشیب‌های خبر شهادت پدر مفقود الاثر

روایت فرزند شهید گمنام پادگان امام علی(ع) از فراز و نشیب‌های خبر شهادت پدر مفقود الاثر

خبرگزاری تسنیم: شنیدن خبر شهادت شهید مفقود الاثر معمولا فراز و نشیب‌های فراوانی دارد. از روزی که دیگر نمی‌آید و در پی آن خبری احتمالی مبنی بر شهادتش به گوش‌ها می‌رسد تا روزی که خانواده شهادتش را باور می‌کنند.

«شهید رجبعلی طاهر خوزانی» یکی از شهدای گمنامی است که 8سال پس از تدفین، به تازگی هویت پیکر او از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. «شهید رجبعلی طاهر خوزانی» فرزند قنبر علی متولد سال 1334 است؛ وی درسال 62 در منطقه عملیاتی مجنون به مقام رفیع شهادت نائل آمد؛ این شهید بزرگوار در سال 85 به عنوان شهید گمنام در پادگان امام علی(ع) تشییع و تدفین شده بود. عصر سه شنبه 8 مهرماه 93 همسر، خواهران، برادران و فرزندان این شهید والامقام از خمینی شهر اصفهان آمده و در پادگان امام علی(ع) تهران برای نخستین بار با مزار شهیدشان دیدار کردند.

لطفعلی طاهر خوزانی بزرگترین فرزند از 5 فرزند شهید طاهر خوزانی است. او فقط به اندازه یک کودک 10 ساله از پدر خاطره دارد و در این مورد در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، می‌گوید: 10 ساله بودم که پدرم شهید شد. 10 سال سن کمی است برای ثبت خاطرات پدر. اما آن چیزهایی که یادم می‌آید این است که به مسئله عبادت و نماز خیلی علاقه مند بود و در این مسائل سخت گیر بود. یادم هست در خاطراتی که از جبهه برایمان می‌گفت، تعریف کرد که هر موقع فرصت می‌کرد نماز می‌خواند. در واقع تمامی نمازهایش را از سن تکلیف تا قبل از اعزام به جبهه دوباره اعاده کرده بود. در این مسئله حساسیت ویژه داشت.

او در ادامه به روزهایی اشاره می‌کند که خبر شهادت پدر را آوردند و می‌گوید: وقتی پدرم شهید شد یادم هست خیلی شب‌ها گریه می‌کردیم. یک روز که از مدرسه آمدم متوجه شدم که ایشان به شهادت رسیده است. مادرم زیاد ناراحتی‌اش را به ما انتقال نمی‌داد. اما نبودنش سخت بود. دیگران و اطرافیان پدرم را با خصوصیاتی همچون صداقت، امانتدار و پایبندی به عهد معرفی می‌کنند. در وصیتش در مورد تحصیلات من سفارش کرده بود و گفته بود تا حدی که امکان دارد به تحصیلات بپردازم.

پدر و پسر از دو نسل متفاوت یک سوال را در ذهن تداعی می‌کند. اینکه پسر این روزها چقدر شبیه پدر است و یا چقدر دوست دارد همانند او باشد. طاهر خوزانی در این باره می‌گوید: خیلی دلم می‌خواهد شبیه پدر باشم اما نمی‌توانم. مثل آن‌ها شدن و جا پای آن‌ها گذاشتن کار آسانی نیست. سال‌ها صبر بباید پدر پیر فلک را /که دگر مادر گیتی که چو تو فرزند بزاید.

شنیدن خبر شهادت شهید مفقود الاثر معمولا فراز و نشیب‌های فراوانی دارد. از روزی که دیگر نمی‌آید و در پی آن خبری احتمالی مبنی بر شهادتش به گوش‌ها می‌رسد تا روزی که خانواده شهادتش را باور می‌کنند. فرزند شهید طاهر خوزانی در اینباره می‌گوید: یک روز یکی از رفقایش آمد خانه ما و به قطع به ما گفت که من خودم دیدم که او در عملیات خیبر شهید شد. آن روز از شهادتش اطمینان پیدا کردیم. چون قبل از آن برخی به ما گفته بودند که در اردوگاه بعثی‌ها اسیر است و ما تا اندازه‌ای به زنده بودنش امیدوار بودیم.

او ادامه می‌دهد: من تقریبا هر هفته پنجشنبه‌ها به گلزار شهدا می‌رفتم مگر مورد استثنایی پیدا می‌شد که شرایط رفتن فراهم نمی‌شد. آنجا همرزمان و رفیقان پدرم بودند و برایم احیا کننده حس عجیبی بود. پدرم مزاری نداشت که بر سر آن بنشینیم اما از سال 83 دیگر برایش یک سنگ یادبود درست کردیم. در واقع تا حدود 15 سال بعد از شهادتش به آمدنش و گرفتن خبری جدید درباره او امید داشتیم. چند هفته پیش، از بنیاد شهید تماس گرفتند و به منزلمان آمدند و گفتند از طریق آزمایش DNA شهید شما شناسایی شده است. آدرس دادند که مزارش در تهران است و ما به این صورت برای دیدنش به پادگان امام علی(ع) آمدیم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon