چگونه شهدای غائله گروگان گیری در لندن مظلوم واقع شدند؟
خبرگزاری تسنیم: "انصاری" توضیح میدهد که چگونه شواهد و روایتهای مختلف از حادثه حمله سال ۵۹ به سفارت ایران در انگلیس نشان میدهد که این حمله بدون هماهنگی و اجازه دولت انگلیس ممکن نبود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، با توجه به نیاز مبرم انگلیسیها به بازگشایی سفارتشان در تهران، به نظر میرسد پس از فروکش کردن مسئله سخنرانی کامرون، دوباره شاهد تلاشهایی برای بازگشایی سفارت انگلیس خواهیم بود.
این روزها که مقامات وزارت امور خارجه کشورمان در تکاپو هستند تا سفارت بریتانیا را دوباره در تهران باز کنند، خوب است به تاریخ روابط دو کشور و حملهای نگاه کنیم که در لندن و علیه سفارت ایران انجام شد و طی آن دستکم دو نفر از کارمندان سفارت ما شهید و چند نفر دیگر نیز زخمی شدند.
در این راستا با "انصاری" یکی از دانشجویانی مصاحبه شده است که سال 59 زمانی که تروریستها به احتمال قوی با همکاری نیروهای دولتی انگلیس به سفارت ایران حمله کردند، در این کشور تحصیل میکرد. متن مصاحبه با این دانشجوی ایرانی به شرح زیر است.
قبل از ماجرای اشغال سفارت ایران در لندن مواضع انگلیس نسبت به ایران چگونه بود؟ آیا جنابعالی اقدامی در این سطح پیشبینی میکردید؟
انقلاب ما انقلابی نوین در سطح مذهبی بود. کشورهای غربی شاهی را از دست داده بودند که همیشه پشتوانه منافعشان در منطقه بود و به آنها اجازه میداد از امکانات کشور به خصوص نفت با قیمت ارزان استفاده کنند. بنابراین این اقدام قابل پیشبینی بود، چرا که در آن زمان این انتظار از کشورهای غربی میرفت که به هر طریق ممکن به انقلاب اسلامی ایران صدمهای وارد بکنند، که از جمله این صدمهها اشغال سفارت ایران در لندن بود.
زمانی که سفارت اشغال شد، ارزیابی اولیه شما از این حادثه چه بود؟
اوایل انقلاب خیلی سخت بود که ما بتوانیم تحلیل بکنیم که این مسئله گروگانگیری به چه دلایلی انجام گرفته و آینده و سمت و سویش چگونه است؟ یا این که اهداف نهایی انگلستان در رابطه با انقلاب اسلامی چیست. اما تحلیلهایی بود مبنی بر این که غرب میخواهد به مردم دنیا نشان بدهد که انقلاب ایران، انقلابی مردمی نیست، بلکه به کودتا میماند. این تحلیل با توجه به این نکته تقویت میشد که میگفتند: تروریستها، خوزستانی و عرب زبان بوده و دنبال خودمختاری هستند.
لطفاً بفرمایید گروگانگیرها چگونه وارد سفارت شدند؟ آیا ترددها کنترل نمیشد؟
سفارتخانهها در هر کشوری به لحاظ امنیتی و پلیسی در سطح بالایی حفاظت میشوند. با توجه به شرایط ویژه ایران در آن زمان که با وقوع انقلاب اسلامی، امکان درگیری با مخالفان در کشورهای اروپایی بالا بود، به نظر میآمد که تدابیر امنیتی بیشتری باید اتخاذ میشد و این یک روال طبیعی در عرف بینالملل است که اگر در کشوری، انقلاب یا کودتا شود باید سفارتخانههای آن کشور در تمام جهان به لحاظ مسائل ایمنی در سطح بیشتری مورد حفاظت قرار بگیرند. به همین خاطر وقتی عدهای به این راحتی مسلحانه و با مواد منفجره وارد سفارت میشوند و هیچ مشکلی هم پیدا نمیکنند احساس میشود که مسئله مقداری مشکوک است که باید ریشهیابی بشود. به نظر میرسد دولت انگلیس هم با تروریستها همکاری داشته است و یا دستکم با چراغ سبز دولت، حمله به سفارت صورت گرفته است.
گفته میشود که پلیس انگلیسی محافظ سفارت، قبل از حمله مهاجمها، به داخل سفارت آمده و پستش را ترک کرده است. شما این ترک پست را چگونه توجیه میکنید؟
به هر حال هر لحظه ممکن است پلیسی که دم در هست، به دلایلی مثل استفاده از دستشویی یا پرسیدن سؤالی وارد سفارت بشود، ولی عرف امنیتی این را نمیپذیرد که کسی محل خدمتش را ترک کند و برای خودش جایگزین نگذارد. پلیس محافظ سفارت اگر منظوری هم نداشت باید کسی در آن لحظه جایگزین وی میشد و کار او در ترک محل خدمت، خلاف عرف امنیتی نگهبانی و حراست سفارتخانههاست. مخصوصاً سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران که در آن زمان شرایط حساسی داشته است.
در مراحل اولیه که مهاجمان به سفارت ایران حمله کردند، خود را وابسته به "خلق عرب” خواندند و به اصطلاح خودشان خواستار آزادی "خوزستان ایران" شدند. ارزیابی شما در این باره چیست؟
من فکر میکنم کشورهای غربی خیلی تلاش کردند که انقلاب اسلامی اتفاق نیفتد، اما وقتی انقلاب با آن بعد مردمی که دارد اتفاق افتاد، دیدند بهترین فرصت به دست آمده است که در این شلوغیها دنبال تجزیه ایران هم باشند. به هر حال آنها میخواستند به مردم دنیا چنین بفهمانند که گروگانگیرها ایرانیهای عربزبان و دنبال استقلال خوزستان هستند و میخواهند مردم خوزستان مستقل باشند. اما نمیدانستند که خوزستان، کردستان، و بلوچستان ما در انقلاب شرکت داشتهاند و انقلاب اسلامی ایران مردمی بوده است.
به نظر من، آنها میخواستند ابتدا خوزستان و بعد کردستان و نقاط حساس دیگر را از ایران جدا کنند و در ذهن مردم عرب و ایران این را مطرح بکنند که این افرادی که سفارت را اشغال کردند، از عربستان ایران هستند و میخواهند مستقل باشند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین برخورد خونین در سفارتخانههای ایران، اشغال سفارت ایران در لندن بود که این اتفاق در کشوری همپیمان با آمریکا صورت میگرفت. به نظر شما انگلیس به دنبال چه هدفی بود؟
انگلیس و آمریکا، قبل از انقلاب، در کشور ما منافع زیادی داشتهاند و همیشه توانستهاند از امکانات ایران بخصوص امکانات نفتی ما استفاده بکنند و با کودتاهای مختلف، رژیمهای مختلفی بر سر کار بیاورند. لذا این دو کشور بیشتر از سایر کشورها نگران تبعات انقلاب اسلامی در ایران بودند و برای ضربه زدن به انقلاب تقسیم کار کردند. مثلاً حادثه سفارتخانه ما در لندن به عهده انگلستان قرار گرفت و آمریکا هم تریبونها و کانالهای رادیو-تلویزیونی مختلفی را در اختیار افراد و نهادهای ضدانقلاب قرار داد.
اینها به حدی از انقلاب ایران ترسیده بودند که برای شکست انقلاب اسلامی دستپاچه شدند و به یک کار غیر متعارف یعنی تسخیر سفارت ایران، دست زدند و به بعد جهانی قضیه نگاه نکردند که اشغال یک سفارت در یک کشور نشانگر ضعف آن کشور در تامین امنیت دیپلماتهای خارجی است.
آیا این مطلب درست است که تروریستها با برخی از کارمندان قبل از انقلاب در سفارت ارتباط داشتهاند؟
برداشت من این است که وقتی قرار است عملیاتی صورت بگیرد، باید محل دشمن شناسایی شود و با عوامل نفوذی هماهنگی بشود که چه ساعاتی برای شروع کار مناسب است. در اینجا نیز احتمالاً یک هماهنگی ساعتی با عوامل درون سفارت وجود داشته است.
همچنین اوایل انقلاب، سفارتخانههای ما افراد درستی نداشتند و خیلی از آن افراد اکنون به کشورهای خارجی پناهنده شدهاند. لذا احتمال میرود که تروریستها یک ارتباط داخلی داشتهاند که ساعتشان را هماهنگ کرده و احتمالاً با ورودی سفارت هماهنگی کرده و داخل شده باشند.
اشغالگران سفارت چه درخواستی را مطرح کرده بودند؟
من در این رابطه چون کارمند سفارت نبودم و فقط یک دانشجوی طرفدار انقلاب اسلامی بودم اطلاعی ندارم، ولی فکر میکنم که اینها بیشتر دنبال ناامن جلوه دادن کشور و اثبات ادعای مردمی نبودن انقلاب بودند. مطرح کردن آزادی تعدادی از زندانیان در خوزستان بدون اینکه اسامی آنها را بدهند، نشان میدهد که اینها میخواستند یک اتفاقی بیفتد و مسائل انقلاب را طوری جلوه بدهند که مردم جهان گمان کنند انقلاب ایران، انقلابی مردمی نیست.
در شرایط کنونی، ایرانیها از قهرمانانی که در حادثه سفارت شهید شدند، یعنی از شهیدان "صمدزاده" و "لواسانی" اطلاعات کمی دارند. به نظر شما، علت این امر چیست؟
به نظر من اشکال از نظام و دولتمردان است، زیرا باید این شهدایی را که برای انقلاب در خارج از کشور خون دادند، بزرگ بدارند. مسئولان ما باید مستندات این ماجرا را جمعآوری بکنند، که نسلهای بعدی ما این مستندات را ببینند. حتی در کتابهای درسی دبستان و دبیرستان باید مطرح بشود که چه افراد از جان گذشتهای زحمت کشیدهاند تا این انقلاب به این جا رسیده است. در غیر این صورت، نسلهای بعدی میآیند و احساس میکنند کودتایی اتفاق افتاده است و مثل سایر جاهای جهان یک عده آمدند و رژیمی تشکیل دادهاند. این است که به نظر میآید جمعآوری این اطلاعات در رابطه با انقلاب اسلامی و افرادی که در جنگ تحمیلی نقش داشتهاند، وظیفه ماست.
برخی بر این باورند که اشغال سفارت ایران در لندن، یک سناریو بوده و هدفش تحتالشعاع قرار دادن تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران بوده است. تحلیل شما در این باره چیست؟
با توجه به اینکه انقلاب تازه اتفاق افتاده بود، دشمن که مخالف این انقلاب اسلامی بود، نیاز داشت از خارج و داخل، حملهها را شروع بکند و نمیشود گفت چون دشمن در یک اتفاق شکست خورده بود، یک اتفاق دیگر را در جای دیگری به وجود آورد تا همه نگاهها به جای دیگر معطوف بشود. البته این تحلیل هم میتواند درست باشد، ولی به نظر من، دشمن دنبال این بود که از همه طرف به انقلاب اسلامی ضربه بزند که حالا یک ضربهاش در طبس بود و دیگری در لندن.
اشغال سفارت ایران در لندن، چه بازتاب داخلی و خارجی را به دنبال داشت؟
اصولاً ضدانقلاب وقتی میخواهد یک عملیاتی را علیه یک کشور یا یک انقلاب به اجرا در بیاورد، دو هدف دارد: یکی داخل و دیگری خارج از آن کشور. در داخل کشور میخواهد بفهماند، اگر کسی مخالف این رژیم یا این انقلاب است، بداند که در خارج از کشور هم افرادی هستند که ضد این نظامند. در داخل، با توجه به این که انقلاب اسلامی ایران مردمی بود و واقعاً همه مردم از انقلاب اسلامی دفاع میکردند، آنها نتوانستند در این رابطه موفق بشوند.
ولی در رابطه با خارج از کشور، چندین هفته توانستند پوششهای خبری خوبی بدهند و نابسامانیهای ایران را توضیح بدهند و در ذهن شنوندگان و بینندگان خارجی وانمود کنند که این انقلاب، ریشه مردمی ندارد و در سراسر جهان افرادی هستند که مخالف این انقلابند و یکی از این مخالفتها، در اشغال سفارت ایران بروز کرده است.
اندیشه برگزاری تظاهرات در مقابل سفارت ایران چگونه شکل گرفت و سازماندهی آن به عهده چه کسی بود؟
همان طور که الان بعد از سپری شدن چند دهه از انقلاب اسلامی، هر موقع مسئولان بخواهند، مردم به خیابانها میریزند و از نظام جمهوری اسلامی ایران دفاع میکنند، در اوایل انقلاب هم، نهادهای انقلابی در خارج از کشور همین حالت را داشتند. انجمنهای اسلامی به هیچ نهادی وابستگی نداشتند و تشکیلاتی نبود که بخواهد کسی را به زور ببرد، بلکه همه خودجوش کار میکردند.
در این حادثه هم به همین صورت بود و وقتی این اتفاق افتاد، دانشجویان، به جلوی سفارت رفته و آنجا تحصن کردند. چند شب بدون غذا و با شرایط بد آب و هوایی جای محدودی مثل یک خیابان، در حالی که پلیس آنها را محاصره کرده بود، ماندند. اگرچه "اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا” و "انجمن اسلامی دانشجویان در لندن” کمک زیادی کردند، ولی به هر حال، همه افراد به صورت خودجوش به دفاع از این مسئله پرداختند و انجمنهای اسلامی هم این تظاهرات را جهتدهی کردند.
نحوه برخورد پلیس با دانشجویانی که مقابل سفارت تجمع کرده بودند، چگونه بود؟
پلیس به دنبال این بود که به گونهای نقشش را بازی کند که مردم و دولت ما احساس کنند پلیس و یا دولت انگلیس در این حادثه مقصر نیستند. به هر حال پلیس از یک طرف میخواست این نقش را بازی بکند و از طرف دیگر با این تظاهرات و تحصنی که شکل گرفته بود، مخالف بود و در بلاتکلیفی به سر میبرد.
گاهی برخوردهای زننده میکرد و گاهی هم نقش پلیس را بازی میکرد. به هر حال پلیس در دو چهره نقش بازی میکرد: از یک طرف میخواست نشان بدهد که مخالف این اتفاقی است که در سفارت افتاده است و از طرف دیگر هم برخوردهای درستی نمیکرد و نمیگذاشت کسی به تظاهرکنندگان بپیوندند، در حالی که تظاهرات و تحصنی که ما کردیم به صورت ایستاده بود و هیچ گونه مشکلی برای شهرنشینان آن منطقه به وجود نمیآورد.
به هر حال اگر پلیس اجازه میداد افراد بیشتری جذب کنیم و نشان داده شود که تحصنکنندگان بیشتر هستند، برای ما جنبه تبلیغی بسیار خوبی داشت، زیرا دوربینها تعداد کمی را نشان میدادند و میگفتند: "این تعداد آمدهاند تحصن کردهاند.” مردم عادی هم که تلویزیون را نگاه میکردند احساس میکردند که این هفت - هشت نفری که تحصن کردهاند، معیاری برای نشان دادن افکار عمومی جامعه ایران نیستند، در حالی که خیلیها پشت درها بودند و میخواستند وارد تحصن بشوند ولی پلیس اجازه نمیداد که این افراد به ما بپیوندند.
منبع:مشرق
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.