خشم منافقین از نزدیکی ادبیات رئیس جمهور به رهبری
خبرگزاری تسنیم: نگاه واقعبینانهتر رئیس جمهور به مذاکرات به نسبت سال گذشته با عصبانیت محافل ضد انقلاب و نفاق روبرو شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم در ستون اخبار ویژه کیهان آمده است:
خشم منافقین از نزدیکی ادبیات رئیس جمهور به رهبری
نگاه واقعبینانهتر رئیس جمهور به مذاکرات به نسبت سال گذشته با عصبانیت محافل ضد انقلاب و نفاق روبرو شده است.
رضا علیجانی از سران فراری گروهک ملی-مذهبی در وبسایت روز آنلاین با بیان اینکه «کمترین وظیفه اصلاحطلبان و تحولخواهان فشار به طرف ایرانی برای دست برداشتن از اصرار بر سطح خاصی از غنیسازی است» مینویسد: جاهطلبی و توسعه طلبی سایههای تردید را سنگین کرده است. وقتی حسن روحانی میگوید «ما تعدیلهای لازم را انجام دادهایم و اکنون توپ در زمین 5+1 است» اصلاً بوی خوبی استشمام نمیشود. ادبیات و نحوه برخورد وی در سفر اخیر به آمریکا نسبت به سال گذشته نیز نشان از همین علائم نه چندان خوشایند و نزدیکی به رویکرد و ادبیات و فرهنگ آقای خامنهای دارد. نفی در زندان بودن روزنامهنگاران به خاطر روزنامهنگاریشان و دیگر ادبیات مربوط به زندانیان سیاسی و نقض حقوق بشر در ایران نیز متأسفانه شباهتهای زیادی به منطق رئیس جمهور سابق داشت. آیا حسن روحانی نمیتوانست فقط در مقام رئیس قوه مجریه سخن بگوید و در پاسخ به پرسشهای مربوط به قوه قضائیه پشت سنگر استقلال قوا! بایستد تا اینکه مدافع قوه قضائیه باشد.
وی با یادآوری سخنرانی صریح روحانی علیه آشوبگران سال 78 که ضمن آن آشوبگران را مزدوران حقیر بیگانگان معرفی کرده بود، نوشت: دفاع روحانی در این حوزه از سیاستهای حاکم بر فضا و سیاست داخلی کشور بیشتر شبیه ادبیات نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی و سخنران مراسم 18 تیر 78 بود تا رئیس جمهور و وعده تغییر فضای امنیتی.
یادآور میشود همزمان با این تحلیل، شماری از عناصر آشوبطلب و فتنهگر فراری که در پوشش کار مطبوعاتی اقدام به اجرای پروژههای ضد امنیتی سرویسهای جاسوسی بیگانه میکردند، در نامه مشترکی به روحانی به خاطر بیان این مطلب در مصاحبه با فرید زکریا که «هیچ کس به خاطر روزنامهنگاری در ایران بازداشت نیست» حمله کردهاند. رئیس جمهور به درستی تأکید کرده که جرایم افراد بازداشت شده غیر مطبوعاتی و عموماً امنیتی است. نامه مذکور را عناصر بدنامی نظیر نوشابه امیری، رجب و حنیف مزروعی، علی اصغر رمضانپور، مسعود بهنود، یوسف عزیزی بنیطرف، ملیحه محمدی، مجتبی واحدی و... امضا کردهاند.
عارف همچنان از اصلاحطلبان دلگیر است
«معاون اول دولت اصلاحات هنوز از اصلاحطلبان دلگیر است و میگوید من شورای مشورتی را قبول ندارم چون خودم شورای مشورتی دارم.»
روزنامه زنجیرهای آرمان این ارزیابی را با اشاره به سخنان اخیر محمدرضا عارف منتشر کرد. عارف در پاسخ این سؤال که آیا در جلسات شورای مشورتی خاتمی شرکت میکنید؟ گفته بود در شورای مشورتی خاتمی حضور ندارم چون خودم شورای مشورتی دارم.
آرمان درباره این اظهارنظر نوشت: بسیاری اطلاع داشتند که معاون اول خاتمی تمایلی به حضور در جلسات شورای مشورتی او ندارد که شاید دلیلش متفاوت بودن نظراتش با اعضای دیگر این شورا باشد یا حتی امکان دارد او خودش را همرتبه شرکتکنندگان در این جلسات نمیداند که در نتیجه لزومی برای همفکری با آنها احساس نمیکند. اما در مقابل خبر دیگری هم هست مبنی بر بیمیلی اعضای مشورتی خاتمی برای حضور عارف! درباره این بیمیلی که مهم نیست از سوی کدام طرف است باید به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بازگشت؛ همان انتخاباتی که گفته شد خاتمی مخالفتی با کاندیداتوری عارف نداشته است اما نظر شورای مشورتی بر حمایت از دکتر روحانی بوده است و همگان به خاطر دارند چه روندی طی شد که معاون اول دولت خاتمی حاضر به انصراف از حضور در انتخابات ریاست جمهوری شد.
روزنامه آرمان در عین حال درباره راهاندازی تشکل موسوم به نسل دوم اصلاحطلبان (ندا) که نگاه انتقادی نسبت به عملکرد جریان اصلاحطلب دارند از قول پورنجاتی به آنها هشدار داد که چرخ ارابه دیگران نشوند. پورنجاتی پیش از این به تمسخر نوشته بود که آنها «نسا» هستند و نه ندا و البته عمه من هم میخواهد تشکل راه بیاندازد! پورنجاتی میگوید این طیف نمیتوانند نسل دوم اصلاحطلبان را پوشش دهند.
یادآور میشود افراطیون مدعی اصلاحات پیش از این از عارف و امثال او به عنوان اصلاحطلب بدلی و قلابی یاد کردهاند.
مشاورسابق هاشمی: فائزه و مهدی خلاف مصلحت پدر عمل کردند
مشاورسابق هاشمیرفسنجانی میگوید، در انتخابات سال 84 مهدی و فائزه هاشمی خلاف انصاف و مصلحت پدر عمل کردند.
قدیری ابیانه سال 84 به عنوان مشاور هاشمی در ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت میکردو از سال 73 تا 76 نیز معاون دفتر وی بوده است. او در مصاحبه با برنامه شاهد عینی شبکه افق درباره مرحله دوم انتخابات سال 84 میگوید: من آن زمان مشاور آقای هاشمی بودم یک زمانی آقایی که رئیس سازمان نظرسنجی جهاد دانشگاهی بود، در روز چهارشنبه که آخرین روز تبلیغات ریاستجمهوری بود، با من تماس گرفت و روز قبل، سهشنبه یک نظرسنجی سراسری در ایران شده و نشان میدهد رأی آقای هاشمی پنج شش میلیون کمتر از آقای احمدینژاد است و مایل بودند این گزارش به دست آقای هاشمی برسد. کسانی هم که نظرسنجی را انجام داده بودند، کسانی بودند که به اصطلاح ضد آقای احمدینژاد بودند. گفتند: «ما از شما خواهش میکنیم این مطلب را به دست ایشان برسانید».
وی با بیان اینکه نظرسنجی را به مهدی هاشمی داده، میگوید: گفتم «نظرسنجی است و نشان میدهد آقای هاشمی پنج شش میلیون رأی کمتر از آقای احمدینژاد میآورد و آقای هاشمی انتخابات را باخته است». او گفت: «من این نظرسنجی را قبول ندارم و پدرم برنده است». گفتم: «به هر حال این را بده حاج آقا ببیند». گفت: «نه! نمیدهم» و اصلا فکس را از من نگرفت. اینجا یکی از جاهایی است که احساس کردم تکلیف دارم این را به آقای هاشمی نشان بدهم. نامهای نوشتم که «جناب آقای هاشمی! این نظرسنجی را مخالفین آقای احمدینژاد انجام دادهاند. امکان ندارد شما بتوانید امشب این مقدار را ترمیم کنید، بنابراین شما انتخابات را باختهاید».
قدیری ابیانه درباره این سوال که آیا هاشمی پذیرفت مردم به او رأی ندادهاند، گفت: من دراینباره با ایشان صحبت نکردم ولی فکر میکنم پذیرفته بودند منتهی میگفتند: جوسازی کردند و تهمت زدند و اینها باعث شد آرا بریزد. البته تهمت هم زیاد زدند، منتهی متقابل، نه یکسویه. یعنی طرفداران آقای هاشمی تا جایی که توانستند به آقای احمدینژاد تهمت زدند. آقای نوبخت رفت و در تلویزیون گفت: «اینها میخواهند در کوچه دیوار بکشند. کوچه را نصف کنند، یک بخشی آقایان بروند، یک بخشی خانمها!» آنها هم تهمتهایی میزدند که دروغ بود.
قدیری ابیانه میافزاید: من کاملا دقت کردم و جایی صحبت از تقلب نشنیدم. اگر من این نامه را نداده بودم و دیگران میخواستند القا کنند که تقلب شده است، شاید باورشان میشد، ولی وقتی گزارش نظرسنجی را خواندند که شما پنج شش میلیون رأی کم دارید، ایشان میگفت «یک عده به شکل غیرقانونی وارد انتخابات شدهاند و چه و چه شده و بعد گفتند به خدا واگذار میکنیم». بعدا من سفیر شدم و به مکزیک رفتم که فتنه 88 پیش آمد. من این موضوعی را که اشاره کردم، جایی مطرح نکرده بودم، چون ضرورتی نداشت تا فتنه 88 پیش آمد وفائزه هاشمی صحبتی کرد و گفت: «همهاش تقصیر آقای خاتمی است. اگر آقای خاتمی در آن زمان جلوی تقلب را گرفته بود، در این دور، دیگر تقلب نمیشد.» اینجا بود که احساس کردم لازم است که من وارد میدان بشوم.
«فرزندان آقای هاشمی معتقد بودند که در سال 84 هم تقلب شده است؟» قدیری ابیانه در پاسخ این سوال گفت: معتقد نبودند ولی در تبلیغاتشان میگفتند. به نظرم آنها معتقد نیستند که تقلب شده است، چون تقلب یعنی اینکه شما در شمارش آرا دست ببرید. نمیشود دولت آقای خاتمی شمارش کند و وزارت کشور آنها باشد، آقای احمدینژاد رأی بیاورد. شدنی نیست. البته این بدان معنا نیست که اگر وزارت کشور آقای احمدینژاد هم میبود، تقلب میکرد ولی حداقلش این است که اگر تاجزاده و امثالهم گرداننده انتخابات هستند، نمیروند به نفع آقای احمدینژاد تقلب کنند، پس تقلب نشده، تخلف شده، منتها فائزه هاشمی حرفهای بیجا زده است.
من میگویم او یک عنصر ضدانقلاب است. بعضیها میگویند فحش نده، من میگویم ضدانقلاب فحش نیست. صفتی است که مناسب ایشان است. پس ضدانقلاب به چه کسی میگویند؟ یک موقع هست شما حرف رکیکی میزنید اما یک وقت میگویید، طرف ضدانقلاب است، یعنی نه ولایت را قبول دارد، نه هیچچیز دیگری را و حتی در روز عاشورا میآیی و مردم را علیه نظام میشورانی.
مشاور هاشمی تصریح کرد: بچههای آقای هاشمی اینطوری هستند. آن قدر میخواهند روی پدر نفوذ داشته باشند که حتی اطلاعات هم در اختیارش نگذارند. اگر کسی بخواهد با پدرش صادق باشد، باید فکس را میبرد جلوی پدرش میگذاشت و میگفت: آقا! من این را قبول ندارم، نه اینکه پدر را از دانستن چنین مطلبی بیاطلاع نگه دارد، آن هم پدری مثل آقای هاشمی را در آخرین روز تبلیغات و مصاحبهاش. شاید بگوید نمیخواستم روحیه پدرم خراب شود، من میگویم اجازه بده پدر برای روحیه تو تصمیم بگیرد، نه تو برای روحیه پدر.
متهم کردن 3700 نفر به خاطر 100 نفر؟!
یک نماینده حامی دولت فاش کرد، ادعای تخلف در 3 هزار بورسیه به عدد هزار و 900 کاهش یافته و در عین حال آماری که وزارت علوم اعلام خواهد کرد به مراتب پایینتر از این رقم است.
به گزارش سایت اصلاحطلب پیام نو، کمیته وزارت علوم برای بررسی بورسیههای غیرقانونی میگوید از مجموع 3 هزار و 700 بورسیه مورد ادعا تا حالا مشخص شده که 2 هزار و 100 پرونده تخلفی ندارند. وزارت علوم تا اینجای کار از هزار و 900 پرونده تخلف در این بورسیهها خبر داده است. با این وجود حجتالله درویشپور معتقد است آمار نهایی که وزارت علوم اعلام خواهد کرد حتی از این عدد هم کمتر میشود.
هر چند سرپرست وزارت علوم گفته 2 هزار و 100 پروندهای که بدون تخلف اعلام شدهاند بر اساس قوانین سالهای خودشان مورد بررسی قرار گرفتهاند که آن قوانین هم دارای اشکال است اما عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس میگوید که بر اساس قوانین همان سالها هم چون دریافتکنندگان این بورسیهها در آزمون ورودی شرکت نکردهاند، باز هم متخلف محسوب میشوند.
درویشپور میگوید: باید منتظر باشید تا وزارت علوم در آمار نهایی خود تعداد تخلفات را به مراتب کمتر از هزار و 900 عدد اعلام کند. چون آن طور که ما متوجه شدهایم آنها نمیخواهند بیش از این با منتقدان خود در مجلس درگیر شوند(!)
پیام نو اضافه کرد: کمیته تشکیل شده توسط کمیسیون آموزش و تحقیقات که استیضاحکنندگان وزیر علوم و مخالفان دولت ترکیب آن را تشکیل میدهند بارها «عددی کمتر از صد» را به عنوان آمار تخلف اعلام کرده است. همزمان هم این کمیته گفته که در پی بررسی تمام بورسیههای تحصیلی از سال 68 به بعد است. این یعنی انداختن توپ به زمین دولتهای اصلاحات و سازندگی. درویشپور گفت: اعلام بیعیب بودن بورسیهها عقبنشینی در مقابل تندروهاست.
دوپینگ روزنامه زنجیرهای با پول بیتالمال
روزنامه زنجیرهای و اجارهای شرق در پوشش «روزنامه ویژه کیش» 8 صفحه رپرتاژ آگهی برای مناطق آزاد تجاری و منطقه آزاد کیش منتشر کرد.
انتشار مقاله و مصاحبههای متعدد از اکبر ترکان (دبیر شورای عالی مناطق آزاد)، محمد معزالدین (معاون مناطق آزاد)، علی اصغر مونسان (مدیرعامل منطقه آزاد کیش) و شرکت سرمایهگذاری و توسعه کیش از جمله مطالب اصلی این روزنامه! است به نحوی که مثلا از آقای ترکان حداقل 6 مطلب و از مونسان 7 مطلب منتشر شده است.
این تعامل ناسالم و بده-بستان قابل تأمل از سوی یک نهاد دولتی در حالی است که روزنامه زنجیرهای شرق در طول 11 سال انتشار خود 4 بار به خاطر ارتکاب جرایم عدیده و سنگین توقیف شده؛ از جمله به خاطر انتشار کاریکاتور توهینآمیز علیه دفاع مقدس و رزمندگانی که در دفاع 8 ساله جانفشانی کردند. روزنامه شرق از حامیان نامه موسوم به «جام زهر تسلیم» در سال 82 بود. شرق سربندهای رزمندگان را به شکل چشمبند ترسیم کرده بود. مصاحبه با یکی از عناصر ضدانقلاب که از مروجان همجنسگرایی بود، از جمله صدها عملکرد ضدانقلابی روزنامه شرق بود که موجب توقیف آن شد.
گردانندگان روزنامه زنجیرهای شرق از جمله کسانی بودند که توسط کارگزاران- در دوره شهرداری کرباسچی- در روزنامه همشهری به کار گرفته شدند و سپس با امکانات مشابه دولتی در دوره اصلاحات فربه شده و روزنامههای زنجیرهای- اجارهای را راهاندازی کردند.
گفتنی است این روزنامه و چند روزنامه زنجیرهای دیگر که برخی از آنها حتی برای اهالی مطبوعات نیز شناخته شده نیستند در فهرست 10 روزنامهای قرار دارند که طی 3 ماهه سال جاری بیشترین یارانه را از وزارت ارشاد دریافت کردهاند!
انتهای پیام/