خاطره کودکان دیروز از فیلمهای عروسکی/ دزد عروسکها، خاطرهای ماندگار برای کودکان دهه ۶۰
خبرگزاری تسنیم: فیلم سینمایی کودک دزد عروسکها با دیالوگ ماندگار و شعری که اکبر عبدی با عنوان آهای ننه من گشنمه! یاد آور خاطراتی است که با آن بزرگ شدهاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، آهای آهای ننه من گشنمه! دیالوگ معروف اکبر عبدی، هنگامی که روی تاب نشسته و مرتب تکرار میکند با همین تکیه کلام توصیف حال و هوای یک آدم چاق را به مخاطب میرساند.
شعری که اکبر عبدی در دزد عروسکها میخواند برای مدتی یکی از شعرهایی شده بود که بچههایی که آن فیلم را دیده بودند و آن را دوست داشتند مرتب میخواندند.
اکبر عبدی تپل با میمیک صورتی که دارد، همیشه در فرو رفتن نقش کمدی موفق بوده است، در این فیلم نیز به زیبایی هر چه تمام برای بچهها بازی کرده است.
فیلم دزد عروسکها یک فیلم سینمایی مهیج بچههای دهه شصتی است؛ این فیلم ساخت سال 68 توسط محمدرضا هنرمند بوده که در آن بازیگرانی همچون اکبر عبدی، آزیتا حاجیان، مهراوه شریفی نیا، رسول نجفیان، فرهنگ مهرپرور، منوچهر آذری، آزیتا لاچینی، مرتضی ضرابی، ابراهیم آبادی، آتوسا آبادی، شروین نجفیان و علی صادق پور ایفای نقش کردهاند.
این فیلم موفق شد در زمان خود رکورد دار فیلمهای دیگر زمان خود در گیشه شود تا بار دیگر ثابت کند که فیلم و سینمای کودک میتواند درآمد زا و پر فروش باشد به شرطی که یک کار قوی به مخاطب ارائه شود نه کارهای سطحی و کلیشهای که هر بار تنها تکرار مکررات را با خود یدک میکشد.
ابتکار فیلم دزد عروسکها با ترکیب عروسک و انیمیشن
فیلم به گونهای است که در آن عروسک، بازی و انیمیشن ترکیبی زیبا به کار داده و در زمان خود و در نوع خود در دهه شصت یک کار بی نظیر بوده چرا که یک ابتکار به خرج داده بود.
اما پیش از اینکه به نوستالژی بودن کار و خاطراتی که بچه های دیروز با آن دارند، بپردازیم باید به نویسنده این اثر اشاره کرد که آن کسی نیست به جز محمدرضا هنرمند شخصی که اثر را خودش نوشته و خودش نیز آن را به نگارش آورده، پس با تمام زوایا و پیچ و خم های کار آشنا است.
هنرمند در این اثر با عشق و علاقه این داستان را نوشته چرا که از درون مایههای آن میتوان به وضوح آن را دید داستان فیلم با ظرافت خاصی افرادی را معرفی میکند که در جامعه حضور دارند و پول زور از مردم میگیرند افرادی مانند شرخرها در این فیلم به صراحت نشان داده شده است.
جالب اینکه بسیاری از حرفهای این داستان که لحنی جدی دارد از زبان بچهها گفته شده و این سبب شد که کودک هنگام تماشای فیلم با آن ارتباط برقرار کند و مضامین برای او سنگین نباشد.
شعرهای به یادماندنی
شعرهای فیلم نیز نقشی پر رنگ را داشت به ویژه شعرهای گنجو که همان اکبر عبدی خودمان است هنوز هم آیتم بخشی از شعر ننه من گشنمه در ذهن خیلیها مانده است.
نکته جالب اینکه در شعرها به صورت غیر مستقیم به بچهها میگوید دروغ نگویند در شعری که بچهها در فیلم میخوانند بسه دیگه دروغ نگو/ خوخور چاق خپلو...
دزد عروسک ها روایت چه ماجرایی بود؟
مادر لیلا و بهرام در داستان به دلیل مشکلاتی که در اجاره مسکن خود دارند تصمیم میگیرد با تهیه وام مسکن خانهای خریداری کند تا بچههایش را از دردسرهای و غر غرهای صاحب خانه شان، خورخور، نجات دهد.
خور خور در داستان همان شخص رشوه بگیر است داستان در اینجا روال خود را پیش میبرد تا اینکه عجوزه وارد داستان میشود. عجوزه یکی از شخصیت های ترسناک فیلم است که در کنار شخصیتهای داستان تفاوتهای بسیاری دارد.
او مادر گنجو است که مرتب میگفت ننه من گشنمه! او بیرون از شهر زندگی می کند و نمیخواهد مادر لیلا و بهرام خانه بخرند بنابراین پسرش، گنجو را وادار میکند تا پول آنها را بدزدد.
در این ماجرا بچه ها تصمیم میگیرند با فروش عروسکهایی که دارند پول خانه را جور کنند، اما گنجو می فهمد و عروسکها را می دزدد، لیلا و بهرام در تعقیب او به خانه عجوزه میرسند و عروسکها به لیلا و بهرام کمک کرده و نجات پیدا میکنند.
عروسکهایی که آروزی بچهها بود
محمد از بچههای دیروز است که فیلم دزد عروسک ها را در سینما دیده بود او گفت: وقتی این فیلم را دیدم فقط حسرت عروسکهای لیلا وبهرام را میخوردم با اینکه خودم عروسک داشتم اما واقعا عروسکهای آنها یک چیز دیگر بود.
وی افزود: در فیلم هم از عجوزه خیلی میترسیدم و مرتب فکر میکردم هر لحظه ممکن است به سراغم بیاید و من را بخورد!
این کودک دیروز گفت: حالا که فیلم را باز میبینم و شخصیتها را نگاه میکنم میبینم که چقدر هنوز این داستان در جامعه ما وجود دارد و فیلم با اینکه مربوط به سال 68 است اما شخصیتی مانند خورخور که رشوه بگیر است و مرتب از مردم سوءاستفاده می کند هست.
دههای که به نفع دهه 60 و 70 بود
معلوم نیست دهه 60 و 70 مسئولان ما چه فکری در سر داشتند که سینمای کودک ما آن موقع یک تکانی به خود داده بود، شاید هم حال و هوای 8 سال جنگ تحمیلی به گونهای در فضای کشور حاکم بود که احساس مبرم برای یک تضاد از غم و اتفاقهایی که برای بچهها افتاده بود کمی ملایمتر میشد تا فضای شادی باز به بچهها بازگردد.
هر چه که بود به نفع ما بچههای دهه شصت و هفتاد شد، البته اینکه مرتب در تمامی سایتها از دهه 60 و 70 از نقطه عطفی در تاریخ سینمای کودک یاد میکنند صرفا به این معنا نیست که فکر کنیم آن موقع مرتب در سینماها فیلم ویژه کودک و نوجوان داشتهایم بلکه با مقایسه دهه 80 و 90 دو دهه قبل بسیار به چشم میآید.
هر چه که باشد الان تکنولوژی و تحصیلات به همراه تجربه های پپیشکسوتانی که در زمینه فیلم کودک مویی سپید کردهاند و جزو یکی از آیتمهایی هستند که انتظار میرود سینمای کودک حال و روز بهتری را پیدا کند گرچه با این پیشکسوتان مدتی است خداحافظی شده و مرتب بر طبل اینکه بچهها کارتونهای خارجی نبینند و لوازم التحریر کارتونهای خارجی نداشته باشند می زنند غافل از اینکه هیچ چیزی برای کودک ارائه نکردهاند.
انتهای پیام/