مسأله فلسطین و تمایز اسلام ناب از اسلام آمریکایى
خبرگزاری تسنیم: رهبر معظم انقلاب بر سه محور اصلى اتحاد مسلمین، مسأله فلسطین و تفاوت اسلام ناب محمدى(ص) و اسلام آمریکایى در کنار ابعاد معنوى و روحانى حج تأکید کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، پیام رهبر معظم انقلاب اسلامى به حجاج بیتالله الحرام و کنگره جهانى حج ازجمله مسائلى است که نیازمند تحلیل و بررسى جدى است. رهبر معظم انقلاب در پیام مهمى به حجاج جهان اسلام و در واقع در پیام مهمى به همه مسلمین جهان که گزیدهاى از آنها در مراسم عبادى و سیاسى حج شرکت داشتند، سه مسأله مهم امروز جهان اسلام را یادآورى کردند. ایشان در این پیام بر سه محور اصلى اتحاد مسلمین، مسأله فلسطین و تفاوت اسلام ناب محمدى(ص) و اسلام آمریکایى در کنار ابعاد معنوى و روحانى حج تأکید کردند. متن حاضر در دو بخش، ابتدا به بیان موجز محورهاى پیام رهبر معظم انقلاب مىپردازد و در بخش دوم به تحلیل این سه محور اصلى مىپردازد.
منافع معنوى و مادى حج
حج یک فریضه عبادى و در عین حال یک گردهمآیى کاملاً پر منفعت براى تکتک حجاج و براى جامعه اسلامى بهمعنى کلى آن است. این تصور که یک فریضه عبادى باید کاملاً بهدور از منافع دنیایى و آثار سیاسى و اجتماعى باشد، تصورى غلط و غیراسلامى است. قرآن کریم در سوره مبارکه حج و در بحث از پایهگذارى این فریضه ابراهیمى بیان مىدارد: «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لاتُشْرِکْ بى شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ وَ أَذِّنْ فِى النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فى أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَةِ الْأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرَ ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ»؛ چنانکه مشاهده مىشود، قرآن کریم بیان مىدارد که خداى متعال به حضرت ابراهیم فرمود که مردم را به این فریضه فرا بخواند تا آنها منافع خویش را در این فریضه کسب کنند و به تعبیر آیه شریفه: (لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ). از همینروست که حضرت امام صادق(ع) حج را بهطورکلى عامل نفعرساندن به امت اسلامى و براى تکتک مسلمین مىدانند و در حدیث شریفى که در کتاب عظیمالقدر کافى نقل شده است، بیان مىدارند: «أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِبْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ أَبِى الْمَغْرَاءِ عَنْ سَلَمَةَبْنِ مُحْرِزٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِى عَبْدِاللهِ(ع) إِذْ جَاءَهُ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ أَبُو الْوَرْدِ فَقَالَ لِأَبِى عَبْدِاللهِ(ع) رَحِمَکَ اللهُ إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ أَرَحْتَ بَدَنَکَ مِنَ الْمَحْمِلِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِاللهِ(ع) یَا أَبَا الْوَرْدِ إِنِّى أُحِبُّ أَنْ أَشْهَدَ الْمَنَافِعَ الَّتِى قَالَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى- لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ - إِنَّهُ لَایَشْهَدُهَا أَحَدٌ إِلَّا نَفَعَهُ اللهُ أَمَّا أَنْتُمْ فَتَرْجِعُونَ مَغْفُوراً لَکُمْ وَ أَمَّا غَیْرُکُمْ فَیُحْفَظُونَ فِى أَهَالِیهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ.» (الکافى (ط - الإسلامیة)، ج4، ص: 264) شایان توجه است که هر چند ظاهرا این روایت به واسطه ناشناس بودن سلمهبن محرز ضعیف محسوب مىشود اما صفوانبن یحیى در سند حدیث است که لایروى و لایرسل الا عن ثقه است و از اینرو ناشناسبودن سلمه آسیبى وارد نمىکند. بر این اساس حج فریضهاى دینى براى دنیا و آخرت مسلمین است و از اینرو باید بهگونهاى برگزار شود که هم به دنیاى مسلمین و هم به آخرت آنها منفعت برساند.
محورهاى اصلى پیام رهبر معظم انقلاب 1. نخستین سخن آن است که این نعمت بزرگ را قدر بدانید.
2. با تأمّل در ابعاد فردى و اجتماعى و روحى و بینالمللى این فریضهى بىهمتا، براى نزدیکشدن به هدفهاى آن تلاش کنید.
3. تطهیر و تعمیر معنوى و روحى، برترین و ریشهاىترین دستاورد حج است.
4. در کنار آن، توجّه به مسائل جهان اسلام و نگاهى بلند و فراگیر به مهمترین و اولویّتدارترین موضوعات مرتبط با امّت اسلامى، در صدر وظایف و آداب حجگزاران است.
5. امروز ازجملهى موضوعات مهم و داراى اولویّت، مسألهى اتّحاد مسلمانان، مسأله فلسطین و مسأله تفاوت میان اسلام ناب محمدى(ص) و اسلام آمریکایى است.
6. حج و مناسک و شعائر آن فرصتِ مغتنمى براى کسب این بصیرت است.
سه موضوع مهم و اصلى امروز جهان اسلام
چنانکه از فرازهاى اصلى پیام رهبر معظم انقلاب که در بالا فهرست شد، مشخص مىشود معظم له سه موضوع مهم و اصلى کنونى جهان اسلامى را مسأله وحدت مسلمین، مسأله فلسطین و مسأله تمایز میان اسلام ناب و اسلام آمریکایى دانستهاند.
اولین نکتهاى که در اینباره باید به آن توجه کرد این است که این سه مسأله به هم پیوسته هستند. مسأله وحدت و یکپارچگى جهان اسلام، با مسأله فلسطین و با مسأله اسلام ناب و تمایز آن با اسلام آمریکایى کاملاً به هم مربوط هستند. اصولاً علت اینکه مسأله فلسطین هنوز بهطور کامل حل نشده است همین است که مسلمین وحدت لازم را ندارند و نسخههاى آمریکایى از اسلام، برخى از مسلمین را فریفته است و بخشهایى از بدنه فعال اجتماعى مسلمین به دست دسیسهگران و خائنان و منافقان بهصورت ابزارهایى در دست اسلام آمریکایى درآمدهاند.
از سوى دیگر نقشه دشمن براى اینکه جهان اسلام را تضعیف کند و نقشه استکبار براى حفظ کیان غاصب صهیونیستى همین است که از نسخههاى آمریکایى بهظاهر اسلامى براى تفرقه میان امت اسلامى بهره ببرد و تلاش کند تا مسلمین بهواسطه این نسخههاى اسلام آمریکایى در برابر هم صفآرایى کنند و با یکدیگر وارد جنگهاى برادرکشى شوند و تا ابد در چنبره ظالمانه مستکبرین باقى بمانند.
از اینجهت است که این سه مسأله و موضوع مهم کنونى را باید با هم و در یک منظومه منسجم دید. براى حل مشکلات امروز جهان اسلام باید هم مسأله وحدت بهخوبى درک شود و به مقتضاى آن عمل گردد، هم براى مسأله فلسطین بهعنوان فورىترین مسأله و بحرانى که جهان اسلام با آن مواجه است فکر اسلامى صحیحى که با مبانى اسلامى سازگار باشد صورت گیرد و هم در برابر نسخههاى بدلى و دروغینى که آمریکا با پول و دسیسه و تبلیغ و پشتیبانى و... مىسازد جبههگیرى صحیحى صورت گیرد.
حل هر یک از این مسائل سهگانه بدون دیگران ناقص است. وحدت و گشودن گرههاى فاصلهافکن میان بخشهاى امّت اسلامى که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى از درسهاى اصلى حج است، باید ملاک و مبناى رفتارهاى مسلمین قرار گیرد و در اینراه بدون افراط و تفریط تلاش نمایند تا درکى صحیح از وحدت را در عمل به اجرا گذارند. در چنین احوالى البته حج اثرى جدى در وحدت ایفا مىکند.
«حج، مظهر وحدت و یکپارچگى و کانون برادرى و همیارى است. در حج باید همگان درس تمرکز بر مشترکات و رفع اختلافات را فرا بگیرند. دستهاى پلید سیاستهاى استعمارى از دیرباز تفرقهافکنى را براى تأمین مقاصد شوم خود در دستور کار داشتهاند، ولى امروز که به برکت بیدارى اسلامى، ملّتهاى مسلمان دشمنیِ جبههی استکبار و صهیونیسم را بهدرستی شناخته و در برابر آن موضع گرفتهاند، سیاست تفرقهافکنى میان مسلمانان شدّت بیشترى یافته است. دشمن مکّار بر آن است که با افروختن آتش جنگهاى خانگى میان مسلمانان، انگیزههاى مقاومت و مجاهدت را در آنان به انحراف کشانده، رژیم صهیونیستى و کارگزاران استکبار را که دشمنان حقیقىاند، در حاشیهى امن قرار دهد. راهاندازى گروههاى تروریستى تکفیرى و امثال آن در کشورهاى منطقهى غربِ آسیا ناشى از این سیاستِ غدّارانه است. این هشدارى به همهى ما است که مسألهى اتّحاد مسلمین را امروز در صدر وظایف ملّى و بینالمللى خود بشماریم.» بنابراین هم باید درک صحیحى از وحدت یافت و هم باید در برابر دسیسهها و برنامههاى غدارانه دشمن براى برهمزدن وحدت آگاهى و بصیرت یافت.
در مسأله فلسطین رهبر معظم انقلاب بر دو حقیقت آشکارى که باید به آنها توجه شود تأکید کردند و این دو حقیقت را چنین معرفى کردند که:
«موضوع مهمّ دیگر، مسألهى فلسطین است. با گذشت 65 سال از آغاز تشکیل رژیم غاصب صهیونیست و فرازوفرودهاى گوناگون در این مسألهى مهم و حسّاس و بهخصوص با حوادث خونین سالهاى اخیر، دو حقیقت براى همه آشکار شده است: اوّل آنکه رژیم صهیونیست و پشتیبانان جنایتکار آن، در قساوت و سبعیّت و پایمالکردن همهى موازین انسانى و اخلاقى، هیچ حدّ و مرزى نمىشناسند. جنایت، نسلکشى، ویرانگرى، کشتار کودکان و زنان و بىپناهان و هر تعدّى و ظلمى را که از دستشان برآید، براى خود مباح مىشمرند و به آن افتخار هم مىکنند. صحنههاى گریهآور جنگ پنجاهروزهى اخیر غزّه، آخرین نمونهى این بزهکارىهاى تاریخى است که البتّه در نیم قرن اخیر بارها تکرار شده است.
دوّمین حقیقت آن است که این سفّاکى و فاجعهآفرینىها نتوانسته است هدفِ سردمداران و پشتیبانان رژیم غاصب را برآورده سازد. برخلاف آرزوى احمقانهى اقتدار و استحکامى که سیاستبازان خبیث براى رژیم صهیونیستى در سر مىپروراندند، این رژیم روزبهروز به اضمحلال و نابودى نزدیکتر شده است. ایستادگى پنجاهروزهى غزّهى محصور و بىپناه در برابر همهى توانِ به صحنه آوردهى رژیم صهیونیست و سرانجام، ناکامى و عقبنشینى آن رژیم و تسلیمشدنش در برابر شروط مقاومت، نمایشگاه آشکار این ضعف و ناتوانى و بىبُنیگى است. این بدان معنى است که ملّت فلسطین باید از همیشه امیدوارتر باشد، مبارزان جهاد و حماس باید بر تلاش و عزم و همّت خود بیفزایند، کرانهى غربى راه پرافتخار همیشگى را با قدرت و استحکام بیشتر پى گیرد، ملّتهاى مسلمان، پشتیبانى واقعى و جدّى از فلسطین را از دولتهاى خود مطالبه کنند و دولتهاى مسلمان صادقانه در اینراه گام نهند.»
اما مسأله سوم که تفاوت میان اسلام ناب محمدى(ص) و اسلام آمریکایى است، در واقع مسألهاى بسیار مهم و نیازمند دقت نظر فراوان است. متن حاضر مجال لازم براى قلمفرسایى در اینباره را ندارد اما در حد اختصار هرچه تمامتر باید خاطرنشان ساخت که دشمنان اسلام همواره بهدنبال آن بودهاند که با ایجاد نسخههایى بدلى و دروغین از دین اسلام، از درون به اسلام ضربه بزنند. در زمان رسول اکرم(ص) و در برابر خود ایشان نیز منافقان دست به ایجاد نسخههایى بدلى از دیندارى زدند و حتى براى خود به اسم اسلام، مسجد تشکیل دادند که قرآن کریم آنرا مسجد ضرار مىخواند و در آیات شریفه سوره مبارکه توبه به آن اشاره کرده و خاطرنشان مىسازد: «وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ؛ لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ؛ أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فى نارِ جَهَنَّمَ وَ اللهُ لایَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمینَ؛ لایَزالُ بُنْیانُهُمُ الَّذى بَنَوْا ریبَةً فى قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ».
همین شیوه در دورههاى بعدى هم تکرار شد و دشمنان اسلام تلاش کردند تا در برابر اسلام حقیقى که اسلام ناب است، جریانهایى انحرافى و دروغین از اسلام را بسازند و از داخل و به نام خود دین با دین مبارزه کنند. در دوران معاصر ما نیز وقتى غرب از مسأله ریشهکنکردن دین مأیوس شد و گرایش امت اسلامى و دیگر مردم را به اسلام مشاهده کرد، نسخههایى از اسلام دروغین را ایجاد کردند که چون این اسلامهاى دروغین علىرغم ظاهر متعارض آنها در یکچیز مشترک هستند و آنچیز خدمت به منافع آمریکا و نوکرى براى استکبار است، ما به همه آنها اسلام آمریکایى اطلاق مىکنیم.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «سوّمین موضوع مهم و داراى اولویّت، نگاه هوشمندانهاى است که فعّالان دلسوز جهان اسلام باید به تفاوتِ میان اسلام ناب محمّدى(ص) و اسلام آمریکایى داشته باشند و از خلط و اشتباه میان این دو، خود و دیگران را برحذر بدارند. نخستینبار امام راحل بزرگ ما به تمایز این دو مقوله همّت گماشته و آنرا وارد قاموس سیاسى دنیاى اسلام کرد. اسلامِ ناب، اسلامِ صفا و معنویّت، اسلامِ پرهیزکارى و مردمسالارى، اسلامِ «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم» است.
اسلامِ آمریکایى، پوشاندن لباس اسلام بر نوکرى اجانب و دشمنى با امّت اسلامى است. اسلامى که آتش تفرقه میان مسلمین را دامن بزند، بهجاى اعتماد به وعدهى الهى، به دشمنان خدا اعتماد کند، بهجاى مبارزه با صهیونیسم و استکبار با برادر مسلمان بجنگد، با آمریکاى مستکبر علیه ملّت خود یا ملّتهاى دیگر متّحد شود، اسلام نیست؛ نفاق خطرناک و مهلکى است که هر مسلمان صادقى باید با آن مبارزه کند. نگاه همراه با بصیرت و ژرفاندیشى، این حقایق و مسائل مهم را در واقعیتِ جهان اسلام براى هر جویندهى حقّى روشن مىسازد و وظیفه و تکلیفِ روز را بىهیچ ابهامى معیّن مىکند.»
آرى اسلام آمریکایى، اسلامى است که منافع آمریکا را تأمین مىکند، اسلامى است که سران خائن سعودى با پول نفتى که به مسلمانان تعلق دارد، جوانان مسلمان مناطق مختلف را بهصورت هیولاهایى وحشى تربیت مىکنند که همه مسلمین را کافر بدانند و در خدمت منافع آمریکا به کشتار و قتل و غارت آنها دست بزنند. در این میان گروهى از جاهلان مذاهب مختلف اسلامى نیز به این خائنان کمک مىکنند و با آنها همدست میشوند و براى کشتار مسلمین بهانه مىتراشند.
در کنار آنها باید به نقش برخى دیگر از نسخههاى اسلام آمریکایى در ترکیه و قطر و... اشاره کرد که نقش خدماترسان و تسهیلکننده را بازى مىکنند و تلاش دارند تا آنچه مستکبرین عالم و در رأس آنها آمریکا خواسته است، به اسم اسلام اجرا شود و مسلمین با هم به خونریزى و کشتار مشغول باشند و از مقابله با دشمنان اصلى خود غافل بمانند.
در پایان باید خاطرنشان ساخت که در چنین احوالى است که نقش کنگره جهانى حج در بصیرتدهى مشخصتر مىشود. نباید تصور کرد که آثار حج ابراهیمى صرفاً به ایام معدود اعمال حج محدود مىشود. اکنون که حجاج بیتالله الحرام بهسوى شهرهاى خود باز مىگردند، باید پیام وحدت و اتحاد و بصیرت و استکبارستیزى را با خود به همه نقاط جهان اسلام ببرند و از اینرو لازم است که این حجاج پس از ایام حج نیز با هم رابطه داشته باشند و از طرق مختلف قدیمى و جدید براى رساندن پیامها به یکدیگر استفاده کنند.
انتهای پیام/