کودکان در نمایش «من و حسن کچل» کچل شدند
خبرگزاری تسنیم: نمایش «من و حسن کچل» کاری از سید علیرضا دری با حواشی جالبی در سالن آوینی مجموعه تئاتر شهر همدان روی صحنه رفت. نمایشی که تمام زمان آن، چیزی شبیه زندان آلکاتراز بود. پرتوهای نور چراغ قوه از همه جا، به دور حضار در سالن می چرخید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، نمایش «من و حسن کچل» کاری از سید علیرضا دری با حواشی جالبی در سالن آوینی مجموعه تئاتر شهر همدان روی صحنه رفت.
نمایشی که تمام زمان آن، چیزی شبیه زندان آلکاتراز بود. پرتوهای نور چراغ قوه از همه جا، به دور حضار در سالن می چرخید و گاهی کسی کودکی را از صندلی بلند و او را به سمت بیرون مشایعت می کرد. البته لحظاتی هم بود، یکی از آدم بزرگ ها، آدم کوچک تری مورد لطف دستان مبارک خود قرار دهد.
شوخی نیست؛ بلکه داستانی است تکراری در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان. داستان کودکانی که با شوق و ذوق وارد سالن می شوند و با عجله قصد گریز از این تالار شکنجه را دارند.
«من و حسن کچل» نمایشی است که در تالار هنر تهران موفق به اجرای عموم شده بود. نمایش به سبب جنس مخاطب و زمان اجرا، مورد استقبال قرار می گیرد. البته داستان نمایش مملو از ایرادها نمایشنامه نویسی است و نمایش را در میانه و انتها کسالت آور ساخته است.
در حالی در این سالن نشسته بودیم که مسئولان مجموعه بیش از ظرفیت سالن، دانش آموز دعوت کرده اند و جالب تر از آن تنوع سنی و جنسیتی کودکان حاضر در سالن بود. شاید نیم ساعت طول کشید تا همه را مستقر کنند. دانش آموزان پسر، بارها و بارها از سر جای خود برخاسته و به سبب حضور دانش آموزان دختر به صندلی های بالاتر منتقل می شوند. این در حالی است که در ابتدای ورود پسرها، آنان را از صندلی ها ردیف بالا بلند می کنند. صحنه های نامناسبی از جمله دعوای مسئول دانش آموزان و تنبیه بدنی توسط وی در سالن یا برخورد توام با فریاد عوامل حراستی با کودکان، چیزی نیست که از چشمان یک منتقد دور بماند.
جالب آنکه خبرنگار محترمی در خبری با عنوان «حاشیه ای بر یک جشنواره کودکانه» به این مساله پرداخته که باید پیش از ورود به سالن کودکان را توجیه کرد تا در حین نمایش سکوت را رعایت کنند. به نظر می رسد خبرنگار محترم کودکی خود را فراموش کرده است. مگر کودک برای انفعال و سکوت پا به سالن تئاتر می گذارد؟ اگر سکوت لازمه تئاتر کودک است، پس تلاش های بازیگر نقش حسن در نمایش «من و حسن کچل» مبنی بر همراهی وی برای چیست؟ اصلاً چه کسی بیان نموده سکوت لازمه تماشای تئاتر است؟ مگر نه اینکه در مهمترین قطب های تئاتری با دیدن نمایشی نامطبوع آن را هو می کنند؟
حال کودک، ملول از دیدن نمایش «من و حسن کچل» با کودک کناری خود گپ می زند و رفتار بزرگ ترهای منفعل که به زعم من درک کمتری از کودکان دارند، چیزی جز انداختن نور به روی صورتش، کمی فریاد و تکان دادنش و در نهایت اخراجش از سالن نیست.
رژه بی وقفه قهوه ای پوشان جشنواره بیش از صدای کودکان، دیگر حضار در سالن را آزار می داد، عملی که با ماسکه کردن صحنه همراه بود.
نمایش «من و حسن کچل» داستانی نه چندان جذاب دارد. قرار است داستان کودک را از رایانه و تبلت جدا کند و او را بر دستان مرشد به دنیای قصه ها وارد کند و او در این مسیر توانایی تغییر پایان همیشگی داستان را داشته باشد. ولی نمایش ملال آور و طولانی است. کودک پس از نیم ساعت دیگر تمایلی به دیدنش ندارد. نتیجه کار صحنه نهایی این نمایش مضحک است. کودکان را پیش از اتمام نمایش از سالن خارج می کنند و انگار نه انگار گروه نمایشی در حال اجرا می باشد.
انتهای پیام/ ب