شور و نوای حسینی در تشییع پیکر پاک شهیدان در اصفهان

شور و نوای حسینی در تشییع پیکر پاک شهیدان در اصفهان

خبرگزاری تسنیم: در این نخستین روزهای محرم تشیع نیم‌روزی پیکر پاک ۲ شهید گمنام و شهیدان حمیدرضا مرادی و روح‌الله مهرابی، شور و نوای حسینی را در اصفهان دوچندان کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، آسمان فیروزه‌ای اصفهان امروز پر بود از همهمه‌ی صداهای دلدادگان و جوانانی که از خواب غفلت پریده بودند و بی امان به دنبال نیمه گمشده خویش می‌گشتند، دستانی که تابوت‌ها را نوازش می‌کرد و ندایی که می‌گفت بخواب شهیدم، برادرم، آسوده بخواب که من مثل کوه پشت تمام آرمان‌های تو ایستاده‌ام.

اصفهان امروز، میزبان مردانی خدایی بود، مردانی که با خود عطر آزادگی، غیرت و شهامت آورند، اصفهان در نخستین روز از ماه محرم میزبان پیکر پاک 2 شهید گمنام منطقه عملیاتی خیبر و پیکر شهیدان حمیدرضا مرادی و روح‌الله مهرابی بود و تنها خدا می‌داند که چند مادر با زانوان کم توان و چند پدر با صدای لرزان نام فرزند خود را به زبان می‌آوردند و با او وداع می‌کردند.

این بار با استخوان‌هایش به حسین(ع) لبیک گفت!

در میان همهمه صدای جوانان دلداده و زبان‌های لبیک‌گوی حسین(ع) و نوای "هیهات من‌الذله"، دیگر آسمان فیروزه‌ای اصفهان برایم رنگ باخت و دیگر هیچ از آن همه عظمت گنبد فیروزه‌ای و معماری در چشمم ندرخشید، تابوت‌های سه رنگ بر روی دوش مردم با نوای یاحسین پاهایم را سست کرد، گویی دوباره بازآمده بودند که این‌بار دیگر با حضور استخوان‌های خود به حسین(ع) و مظلومان دشت کربلا لبیک بگویند.

این روزها نگاه مردم شهرغمگین است، غمگین از آرامش این روزها زیرا نوای طوفان کربلا به گوششان می‌رسد و حال پیکر پاک 2شهید در زیر آسمان فیروزه‌ای اصفهان آن هم بدون جامه و پلاک، تنها با چند تکه استخوان و عطری عجیب، برقی از حماسه را به چشمان مردان و زنان شهر انداخته است.

چه خوش که در این روزهای سبز و سرشار از شور حسینی آمدید

اکنون بعد از هزاران خبر وقت آن رسیده است که به این فرزندان خمینی(ره) خوش آمده بگوئیم! خوش آمدید، داغمان را تازه کردید و چه خوش که در این روزهای سبز و سرشار از شور حسینی آمدید.

اما تکرار حضور ناگهانی شهیدان و سلام‌های دستپاچه ما که این روزها از روی آن‌ها شرمساریم!، که هراز چندگاهی تلنگری می‌شوند به خواب عقربه‌های ساعت روزمرگی‌هایمان که اروند خروشان و کوسه‌هایش و غواص‌های گم شده در والفجر8 وکربلای 4 و لاله‌های روئیده در سرزمین خیبر، زخم‌های دهان باز کرده شلمچه و غروب سرخ هویزه را فراموش نکنیم.

در این روزهای کج خلق و دلواپس چقدر لازم بود که بیایی!

امان از این تجربه‌های مکرر دلتنگی! این بار که بیایی دلم هزار تکه است برای هزار بغض نشکسته، هزار حرف نگفته، هزار فریاد فرو خورده، هزار شعر نگفته، شیون شعرم در این روزهای سرخ به زاری زخم‌هایم نمی‌رسد اما دلم خوش است که تو می‌دانی چقدر زخم‌هایم را پنهان کردم و آرام دست به دیوار گرفتم و برخواستم، چقدر دردهای ناگفته‌ام را روی هم ریختم اما امروز با حضور تو شور و نوای یا حسین مردم چقدر دلم را سبک کردم.

ای گمنام آشنا! در این روزهای کج خلق و دلواپس چقدر لازم بود که بیایی، آمدنت دلیلی شد بر بلند شدن غبار روزمرگی از شهر و شنیدن صدای همهمه کاروان دعوت شده کربلا که این‌روزها به انتظار یاری نشستند.

در مسیر تشیع پیکر پاک تو، نگاهم به پرچم سیاه یاحسین بود و اندیشه‌ام در لیبک گفتنت به ندای "هل من ناصر ینصرنی" حسین(ع) بود و ای کاش حضور دوباره‌ات در میان این گنبدهای فیروزه‌ای شهر، ایمانمان را دوچندان کند که با بصیرت بیشتر به راه تو که مقصدش کربلا و معرفت حسینی است حرکت کنیم.

روحشان شاد و راهشان پررهرو باد ...

انتهای پیام/ ب

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon