پیروزی جمهوری خواهان و سرنوشت پرونده هسته ای
خبرگزاری تسنیم: قطار پرونده هسته ای به ایستگاه آخر رسیده و تمام چشم ها به مذاکرات عمان دوخته شده است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،محمدعلی وکیلی در مطلبی که با عنوان«
قطار پرونده هسته ای به ایستگاه آخر رسیده و تمام چشم ها به مذاکرات عمان دوخته شده است. امیدی فراگیر به نهایی شدن توافقات در ظرف زمانی کمتر از یک ماه وجود دارد. تمرکز سیاست خارجی آقای اوباما برحل دو معضل جهانی، یکی مسئله صلح فلسطین و اسرائیل و دیگری پایان پرونده هسته ای ایران، بود. او در شش سال ریاست جمهوری اش در پیشبرد هدف اول ناکام بود و دستاوردی بهتر و متفاوت از اسلاف خویش نداشت. اما قرائن حکایت از عزم او، در به نهایت رساندن پرونده هسته ای ایران، دارد. اوباما بنا داشت با این دستاورد کارنامه ای متفاوت از دیگر رؤسای جمهور آمریکا داشته باشد و شاید برای خود نامی هم رده جرج واشنگتن طلب میکرد. اما حالا که در هدف اولش ناکام شده و فرصتش نیز به سرعت رو به پایان است، امیدش به هدفِ دوم است.
پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات کنگره و سنا زنگِ افول حیاتِ سیاسی اوباما را به صدا در آورده است. همه امیدهایی که در چند ماه گذشته پیرامون پرونده هسته ای ایجاد شده بود، اکنون تحت الشعاع پیروزی جمهوری خواهان قرار گرفته است. اگر پرونده هسته ای ایران به سرانجام نرسد ارثیه سیاست خارجی اوباما بسیار فقیرانه و با ناکامی کامل همراه خواهد بود. اما نگارنده معتقد است که مسیر پرونده هسته ای بدون تاثیر پذیری از نتایج این انتخابات طی خواهد شد و حل و فصل آن در کمتر از یک ماه دور از انتظار نیست. دلیل این خوش بینی چند مسئله است:
1- گام های اصلی برای توافق نهایی برداشته شده است و برگشتن به گذشته، با هزینه هایی که برای دو طرف وجود دارد، تقریباً محال است.
2- اروپا و دیگر کشورهای جهان به هیچ وجه آمادگی همراهی با شرایط فعلی در پرونده هسته ای را ندارند و فشار افکار عمومی و همچنین هزینه کشورها عرصه را بر آمریکا تنگ کرده و چاره ای جز به نهایت رساندن این پرونده ندارد.
3- پیروزی جمهوری خواهان نه تنها ترمزی بر توافقات نیست، بلکه سرعت ماشین توافق را بیشتر خواهد کرد. به طور طبیعی فرصت اصلی توافقات نهایی برای دولت اوباما زمان باقی مانده در توافقات اولیه میباشد. اگر این زمان از دست برود فضای روانی پیروزی جمهوری خواهان و منحنی نزولی محبوبیت اوباما مانع توافق خواهد شد. بر همین اساس پیش بینی میشود که توافق نهایی در زمانی کمتر از یک ماه به انجام برسد.
4- اگر چه جمهوری خواهان در ظاهر سیاست رادیکالتری در قبال جمهوری اسلامی دارند، ولی آنان نیز بر هزینه های تداوم این دشمنی واقفند و حاضر نیستند مانند اسلاف خود وارد دالان بی سرانجام این دشمنی شوند و البته که مایلند امضای پایان کشمکش طولانی پرونده هسته ای با ایران به نام خود و نه با امضای رقیبانشان باشد. همین اشتها نیز در آقای اوباما و تیم همکارانش وجود دارد.
و در آخر ستون سرمقاله روزنامه مردم سالاری را میخوانید که به مطلبی با عنوان«ضرورت توافق»نوشته شده توسط جواد گیاه شناس پرداخته است:
اگر معاون دبیر کل سازمان ملل، «الیاسون» میگوید که توافق ایران و « 1 + 5 » به نفع جهان است، نه احساسی است و نه مبالغه و مجامله بلکه حقیقتی بر اساس شناخت و درک موقعیت جهانی است از زبان سیاست شناسی ورزیده و آشنا با مسائل بینالمللی .
نخست این که دنیا عرصه دادوستد، تعامل و دادن و گرفتن امتیاز امری عادی است. همه دولتها و ملتها، این سنت اجتماعی را مراعات میکنند. چنین مراوده حقوق مند و معقول، نه عیب است و نه خیانت. ایران هم از این جمع مستثنا نیست و نمیتواند درها را به روی خود ببندد و هر رابطهای را مطرود بداند. آنها که دیوار آهنین فرضی به دور خود کشیده بودند نیز سرانجام معتقد به تعامل شدند و در این راه نه تنها زیانی نبردند که سودهای سرشار نصیبشان شد .
دوم این که اگر برخی کشورها به علل خاصی نمیخواهند باور کنند که کیان ملت ایران چگونه است و ایران چه منزلت و موقعیتی در جهان دارد، «الیاسون» به این واقعیت به خوبی آگاه است که ایران، با موقعیت خاص جغرافیایی، مواهب الهی و سرمایههای انسانی، نه تنها تاثیرگذارترین کشور منطقه است بلکه هوش و قابلیتهای علمیایرانیان دانشور، فرهنگ و علم جهانی را سخت تحت تاثیر قرار داده است و هستند کشورهایی که وجود نخبگان ایرانی را موجب پیش افتادگی کشور خود دانستهاند و میدانند .
مسلم این که مدنیت تاثیرگذار و فرهنگ درخشان ایران را نمیتوان از عرصه جهان بیرون کرد. هم آمریکا در دوران پس از انقلاب و هم غرب در قرون جدید و معاصر پی بردهاند که خشک کردن ریشه موجودیت ایران امکانپذیر نیست. اگر بود، خیلی وقتها پیش، از چنین کاری کوتاهی نمیکردند اینان باید بدانند که ایرانی در هر کجا باشد، حتی اگر به محیط بیگانه علقهای هم داشته باشد، ایرانی است و ملیت و قومیت خود را بیشاز هر مکان تازهای دوست دارد و حاضر است که داشتهها و یافتههای خود را بی دریغ نثار کند. حال اگر در افکار عمومی ما را بد معرفی کردهاند و در این سوءمعرفی، خودمان هم مقصر بوده ایم، امر دیگری است.
ایران هم باید در این 16 روز باقیمانده علی رغم برخی سلایق سیاسی درونی، ظرفیت غرب بخصوص آمریکا را غنیمت بشمارد چون نادیده گرفتن قدرت، قابلیت، برد سیاسی و اقتصادی آمریکا، نوعی سادهانگاری و خودفریبی است باید در یک توافق برد – برد به فکر منافع ملی و قومیو دینی و منطقه ای و جهانی خود باشد. بدیهی است که توافق با 1 + 5 رونق اقتصادی، فرصتهای شغلی، گرمیبازار کسب و کار و حل مشکلات اقتصادی را در پی خواهد داشت . این توافق میتواند به استحکام بنیان نظام کمک کند. با تعامل نیکو در این راه همه توطئههای درونی و بیرونی به در بسته خواهد خورد و موقعیت منطقهای و جهانی ایران را تثبیت خواهد کرد و از هزینههای بیشمار درون مرزی و برون مرزی خواهد کاست و هزینه جهان اسلام و منطقه را بسیار کم خواهد نمود و به وحدت و انسجام جهان اسلام خواهد انجامید و مانع بسته شدن نطفههای گروهکهای تکفیری و اسلام خراب کن، میشود .
وانگهی، وجود تنش میان ایران و آمریکا، بر تنشهای حاد منطقهای خواهد افزود و هزینه غرب و بخصوص آمریکا را بسیار بالا میبرد. در صورتی که تعامل و توافق پایدار و حقوق مند با رعایت حق مسلم طرفین، منافع جهانی ایران را تامین و منافع منطقهای غرب را تضمین خواهد کرد و جلو عنان گسستگی رژیم تلآویو را هم میگیرد. دو طرف باید قدرت این نعمت و عوارض نیکو را بدانند و فرصت باقیمانده را غنیمت بشمارند.
نکته اینکه به صلاح غرب بویژه آمریکا نیست که با آسمان و ریسمان کردن و حواشی را به متن ارتباط دادن تحت تاثیر تندروهای دست راستی کشورهای خود قرار بگیرد و از این فرصت طلایی که ممکن است برکنار مذاکره هرگز ایجاد نشود، غافل بماند. اقتصاد غرب به بازارهای ایران و خاورمیانه و نیز رابطه حسنه این سرزمینها نیاز بسیار دارد، این منطقه پرآشوب هم از غرب بینیاز نیست.
اگر برخی سناتورها و نمایندگان آمریکا از موقعیت حساس و تاثیرگذار ایران، بیخبر باشند، دستگاه سیاستگذاری آمریکا میداند که بیرضایت کشوری به نام ایران، به سبب نفوذ معنوی اش حضور هیچ کشور غربی باهدف استثمار در منطقه، مشروعیت و مقبولیت ندارد و بی هزینه نیست . چنانچه تجربه عراق و افغانستان، این حقیقت مسلم را به دولتهای غربی نشان داد و تهاجم به غزه، حقایق بسیاری را به ماشینهای جنگی ششمین ارتش جهان و حامیانش آموخت . و اما ایران را ملت نجیبی است که از توسعهطلبی پرهیز دارد و با احترام به ابنای بشر در پی نابودی انسان نیست و به مانند غرب، انواع انسان را درجهبندی تحمیلی و استثماری نمیکند و در عالم خیال نمیتوان او را مولد سلاح کشتار جمعی دانست و قیاس به نفس کرد . پس آرزوی ما توافق براساس رعایت حقوق مسلم دو طرف است اما به فرض محال اگرغرب به سیاق رفتار تاریخی خود، با بهانهجویی موجب شکست مذاکرات شود، ایران دوباره خود را خواهد ساخت و از مشکلات خود ساخته و یا ناشی از اراده دیگران، با ایمان به خدا وایقان به هوش و نبوغ و خودسازی مثالزدنی خود، عبور خواهد کرد. چنان که هم اکنون نیز این همه پیشرفت و توسعه در تحریم کامل و تحمیل جنگی 8 ساله و فشارها و توطئههای بیحد و اندازه، حاصل شده است .
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.