سنگری: «سلام بر عاشورا»؛ تکاپوی شاعرانه در آسیبشناسی فرهنگ عاشورا
خبرگزاری تسنیم: سنگری مینویسد:«سلام بر عاشورا» تکاپوی شاعرانه در آسیبشناسی و نقد برخی رفتارها و گفتارهای ناساز و ناصواب و تحریفگونه در فرهنگ عاشورا به انگیزه اصلاح سلوک در این صراط مستقیم است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه شعر«سلام بر عاشورا» در بردارنده 162 رباعی عاشورایی از شاعر آیینی، رضا اسماعیلی با مضامین حماسی است که از سوی انتشارات اطلاعات به بازار نشر عرضه شده است.
بخش اول این کتاب شامل تقریظهایی است که شاعران و محققان نام آشنایی همچون: محمد علی مجاهدی، حسین اسرافیلی، محمدرضا سنگری، عباس باقری، حمید رضا شکارسری، محمدحسین انصاری نژاد، سید مهدی طباطبایی و کامران شرفشاهی بر این مجموعه رباعی عاشورایی نوشتهاند. بخش دوم کتاب نیز به چاپ مجموعه رباعیهای عاشورایی اختصاص یافته است.
شاعر در این رباعیها به دنبال تبیین فلسفه قیام حسینی با استناد به احادیث، روایات و مقاتل موثق و مستند دینی است. وی در این رباعیها بیشتر بر ابعاد و وجوه عرفانی، حماسی و پیامهای انسانساز قیام عاشورا و نهضت حسینی تأکید کرده و از منظری معرفت شناسانه به حماسه کربلا پرداخته است؛ چرا که عاشورا عالیترین جلوۀ حماسه، ایستادگی و مبارزه با ظلم و جهل است؛ آن چنان که در فرازی از زیارت اربعین آمده: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله و حیرهالظلاله» امام حسین(ع) خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.
محمدرضا سنگری از شاعران آیینی بر این کتاب یادداشتی با عنوان « پنجرهای تازه برای تماشای عاشورا و کربلا» نوشته است: «ظرفیت پایانناپذیر رباعی، این قالب خوش آهنگ و کوتاه فارسی، در همه زمینهها، اقبال شاعران نسل جدید را بدان سبب شده است. رباعی بیش از یک هزاره است که مفاهیم و موضوعات عرفانی، فلسفی، عاشقانه، اجتماعی و سیاسی، آیینی و همه مظاهر حیات انسانی را در خویش باز نموده است. در شعر عصر انقلاب، رباعی دست مایه و تکیهگاه طرح همه احساسات، اندیشهها و نگرشهای شاعرانه بوده و بیتردید یکی از مظاهر و ابعاد شعر انقلاب، احیا، باروری و کشف ظرفیتهای تازه در رباعی است.
در این میان رباعیهای عاشورایی که بسیار شاعران بدان اهتمام داشتهاند ـ چه از نظرگاه کمی و چه کیفی ـ بخش متمم و قابل اعتنایی از شعر انقلاب اسلامی است. در این رباعیها رمز و رازهای عاشورا، شخصیتها و اصحاب پاکباز عاشورا و جلوههای شگفت و شگرف این رخداد عظیم نمود و ظهور یافته است.
اما آن چه در این دفتر شعری و در این صد و ده رباعی چهره نموده است، تکاپوی شاعرانه در آسیبشناسی و نقد برخی رفتارها و گفتارهای ناساز و ناصواب و تحریفگونه در فرهنگ عاشورا به انگیزه اصلاح سلوک در این صراط مستقیم است. شاعر اندیشهور و متعهد، دوست دانشور و فرزانهام جناب رضا اسماعیلی، پنجرهای تازه برای تماشای عاشورا و کربلا گشوده است و به قول مولانا: «زیرا رسول گفت: تماشا مبارک است» این کار ، کاری مبارک و نو در قلمرو شعر عاشورایی است که راهی تازه فراروی شاعران شعر دینی و آیینی نیز میگشاید.
توفیق این شاعر عزیز و «عاشورا»آشنا را در استمرار این راه و کار و در قالبهای دیگر آرزومندم.
محمد رضا سنگری – 25 آبان 1392»
سیدمهدی طباطبایی دیگر شاعر آیینی نیز درباره این کتاب در یادداشتی با عنوان «فاصله گرفتن ازمرثیه سرایی محض» نوشته است: « رباعی را دیرینترین قالب شعر فارسی میدانند که رگههایی از آن را میتوان در سرودهای خسروانی و الحان باستانی ایران پیگیری کرد. ساختار منطقی این قالب، افزون بر معرفی آن بهعنوان منسجمترین قالب شعر فارسی، رویکرد اهل ادب و معرفت را به دنبال داشته است تا جایی که رباعی را قالب ویژه نخبگان و فرهیختگان فارسیزبان برشمردهاند. توجه فرهیختگانی چون ابنسینا، خیام، بایزید و ابوسعید ابوالخیر به این قالب نشان میدهد که رباعی مجال بیشتری برای بیان مفاهیم متعالی خردورزانه فراهم میآورد.
از دیگر سو، شعر آیینی هم از دیرینترین مضمونهای شعر فارسی است که در قالب موضوعاتی چون توحید، نیایش، عرفان، حکمت، اخلاق، سلوک و اجتماع تبلور مییابد. پیشینه کهن، تداوم و همچنین بسامد بالای مفاهیم شعر آیینی در تاریخ ادب فارسی، نشانگر اهمیت این نوع شعر است .
در هم آمیختن قالب رباعی با مضمون آیینی و ایجاد پیوند میان فرم و محتوی، عنایتی "آن سری" میطلبد که در این مجموعه عاشورایی ظهور یافته است. رباعیهایی که سعی در پالایش حوادث تاریخی و متوجه کردن مخاطب به لایههای زیرین واقعه عاشورا دارد؛ شاید از همینروست که شاعر، گوشهچشمی به اندیشههای پیشروان این مسیر میافکند و از آنان با احترام یاد میکند:
با پرچم «حکمت حسینی» برخاست.
سیمای حماسه را ز بدعت پیراست
نامش به صحیفه حسینی ثبت است
تا خیمه کربـلا به عالم برپاست
کوشش شاعر برای فاصله گرفتن از مرثیهسرایی محض و برجسته کردن جنبههای عرفانی و حماسی این واقعه نیز در سراسر این مجموعه هویداست:
در کرب و بلا قیام غیرت زیباست
تکبیر بگو کــه این حقیقت زیباست
پلـکی بگشا و مثلِ زینب بنگـر
این سورۀ سرخ، بی نهایت زیباست
برای رضا اسماعیلی، شاعر ارزش مدار و پرورش یافته در فرهنگ دینی، روزهایی سرشار از موفقیت آرزومندم.»
«آینه در کربلاست» عنوان تقریظ دیگری است که در این کتاب به قلم «محمدحسین انصارینژاد» منتشر شده است، انصارینژاد در این یادداشت نوشته است:
«کیست در این انجمن ، مَحرم عشق غیور ؟
مـــا همه بی غیرتیم ، آینه در کربــــلاست(بیدل )
بدون شک، پراکندن شمیم دل انگیز«چمن لاله» عشق و گشودن پنجرههایی بر چشمانداز سرشار از زیباییهای حماسه عاشورا، کوله بار رسالت سنگین و مقدسی است که بر دوش کشیدن آن «ادب» و «آدابی» دارد. این بار امانت، در خور شانههای درد آشنای شاعران قبیله نور و خلوتنشینان سراپرده حضور است که داغ و درد را تجربه کرده و افقهای سرخ پرواز نینوایی را به خاطر سپردهاند. چه خوش ترنمی است از ابوالمعانی بیدل دهلوی که:
آن را که زدرد دینش افسونی هست
در یـــاد حسین، داغ مدفونی هست
هــر گاه ز خاک کربلا سبحه کنند
در گردش آن، چکیدن خونی هست
بر شاعر عاشورایی فرض است که در آیینه شعرهای روشن و زلال خود، فلسفه قیام سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین( ع) و امتداد این نهضت همیشه جاری و الهام بخش را به نمایش بگذارد. از مهمترین ادب و آداب شعر آیینی این است که شاعر در سماع عارفانه کلمات، طنین حماسه، عزت مندی، بیداری و جان آگاهی را به گوش انسانها برساند.
شاعر روشناندیش و دلشده غریب عاشورایی، برادر بزرگوارم رضا اسماعیلی با درک صحیح از حماسه عاشورا این دغدغه مقدس را به خوبی حس کرده است. او در آیینه رباعیهای پرتپش، معترض و دردمندانه خود ؛ سیمای حقیقت محمدی(ص) و قیام حسینی را آگاهانه و مومنانه به تصویر کشیده و به نیت اصلاح؛ تحریفها و کج اندیشیها را هشدار داده است. شاعر در سنگر این رباعیها، بار رسالتی پیامبرگونه را بر دوش کشیده و به جهاد با تحریفها و بدعتها برخاسته است. «امر به معروف و نهی» عمود خیمۀ این رباعیهای عاشورایی است و هدف اصلی شاعر یادآوری این مهم بوده که عاشورا آمیزهای از «شور و شعور»، «گریستن و نگریستن» و «عزاداری همراه با بیداری» است و فلسفه اصلی قیام سرخ حسینی چیزی جز مبارزه با «ظلم و جهل» نیست. آنچنان که در فرازی از زیارت اربعین میخوانیم: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله و حیرهالظلاله»، یعنی: «امام حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمات جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.»
این کمترین، با زمزمه این رباعیها و در همان روزها، به نیت همدلی و همنوایی با شاعر ولایی این حماسی سرودههای کربلایی، قصیده واری سرودم و به ایشان تقدیم کردم. امروز نیز با خرسندی بسیار از انتشار این دفتر رباعی روشن، پرشور و هدفمند توسط انتشارات وزین «اطلاعات» ، این برگ سبز قصیدهواره را به شاعر و خوانندگان دردمند این مجموعه پیشکش میکنم:
آری قیام کرده که «انسان» شویم ما
در کوه و در درخت ، تجلی نـام اوست
یعنی که در حماسه، شکوه قیـام اوست
از روضــهاش شمیم گـل سرخ میوزد
در کوچه باغها؛ صلوات و سلام اوست
حتی درخت، یک ورق سرفـرازیاش
حتی بهار، یک غـزل ناتمام اوست
تا باغ سیب سرخ، کسی میبرد مـرا
این جذبههای روضه دارالسلام اوست
هر شب به بـاغ لاله، دلم نینواییست
در هفتبند شور حماسی پیـام اوست
ثـاراللهست او و در آفــــــــاق منتشر
پنهان چرا حقیقت ماه تمام اوست
از کربــلا پُر است زمینهای پیشرو
تا بـرورای نیزه، سر تشنه کـام اوست
از او به جز حماسه سرودن درست نیست
اینسان زبونِ مرثیه؛ کی در مقام اوست؟
از آن قیــام، فلسفهاش شب ستیزی است
تنــها حماسه، همنفس صبح و شام اوست
مداح گفت : «در عطش آب بود و بس»
او بـیخبر ز لذت شرب مُـدام اوست
گـم کـرده راه خانه ممدوح را یقین
بیگانه گر که با ملکوت کلام اوست
از «سین سین» حنجرهاش غرق حیرتم
دل در عجب ز مرثیه ناتمام اوست!
آن شاعـری کـــه خواند شهید حماسهاش
پُر از گــل محمـدی آنجا مشام اوست
طرحـی از آن حماسۀ گلگون کشیده است
گویی عقاب با پر خونین به بـام اوست
او از تبـار دل شدگــان قبیله است
در هــرغروب از آن می گلگون به جام اوست
خوش گفت« قل اعوذ » از این انحراف ها
می پرسم از شما کـــه همین اتهام اوست ؟!
آری قیام کــرده که انسان شویم مـا
هر جا که روشنیست، مُرید مــرام اوست
هرگز نمیرد او کـه قیامش خداییست
«چون ثبت بر جریدۀ عالـم دوام اوست »
انتهای پیام/