جرات و جسارت در برابر استکبار مهمترین درس کربلا
خبرگزاری تسنیم: مهمترین درس کربلا داشتن جرات و جسارت در شرایط بسیار بحرانی و حساس در برابر طاغوت و استکبار است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، آیت الله سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل و نماینده ولی فقیه در استان, در یادداشتی اختصاصی برای تسنیم با عنوان«درسی از درس های کربلا و شرافت شیعه در گریه برای امام حسین (ع) » نوشته است:الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لا سیما بقیه الله فی الارضین.
ذکر مصائب حسین(ع) تاریخی دارد به قامت خلقت این عالم، اول ذاکر مصائب حسین(ع) خود حضرت باری تعالی بوده است نسبت به موسی، اول مَلِک ِعالم حضرت جبرئیل بوده است نسبت به حضرت آدم و تمام انبیاء را خداوند برای یاد مصیبت و عرض ادب به ساحت قدسی حسین(ع) به کربلا آورده است.« مَا مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا وَ قَدْ زَارَ كَرْبَلَا» تمام انبیاء به دو نقطه آورده شده اند« کعبه و کربلا » و این اشتراک سِرّی دارد.
این عزاداری و این آداب شکلی باطنش یک حقیقتی بسیار با عظمت نهفته است این چه دستوری است به ما داده اند که چنان بگریید که « حَتَّى تَزْهَقَ أَنْفُسُكُم »؟ یعنی چنان گریه کنید که قالب تهی کنید, این چه تعبیری است که گفته اند اگر کسی به زیارت حسین(ع) نائل شد « فَقَد اَدّی حقّنا» آیا میشود حق امامت را ادا کرد؟
هیچ گریه ای در عالم به شرافت گریه بر اباعبدالله الحسین(ع) و مثل شرافت گریه شیعه نیست, گریه شیعه بر اصلی ترین فاجعه ای است که بر بشریت وارد شده و اصلی ترین بدبختی تاریخ بشر است اصلی ترین تراث با عظمت بشریت است.
دعای ندبه ما ندبه بشریت است بر خرابه های بسیار وحشتناکی که بر جامعه آرمانی نبوی درست کرده اند آمده است اگر یک قطره اشکی از عزای حسین(ع) بر جهنم بیفتد« لاطفأت حرها» حرش را حرارتش را خاموش می کند این می خواهد پیام بسیار فاخری را برساند که پشت این گریه هاست عزیزان اگر این گریه ها نبود اگر امت دست به دست هم می داد و راضی می شد بر جنایتی که بر اهل بیت(ع) در کربلا گذشت اگر گریه شیعه و عزاداری شیعه نبود این عالم بهم می خورد.
امام صادق(ع) فرمود:« این آیه که فرموده است « ...وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ » شما را می گوید،عزاداری شما گریه شما و ولایت شما را می گوید.»
ما گریه میکنیم بر مصائب حسین(ع) چرا چون پیغمبر(ص) گریسته است ما هیچ وقت در سنت پیغمبر(ص) قائل به تبعیض نمی شویم « نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ » اهانت بسیار موهن به ساحت پیامبر(ص) است. ما در گریه بر حسین(ع) اهل سنتیم،آنهایی که عزاداری ما را تخطئه می کنند در واقع پیغمبر (ص) ما را تخطئه می کنند، سنتش را تخطئه می کنند و تبعیض در سنت هوا پرستی است نه عمل به سنت مخالفت با سنت پیامبر(ص) فتنه و عذاب می آورد، همچنانکه خداوند در قرآن فرمود:« فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ » عزیزان دقت کنید که پیغمبر(ص) ما فرمود:« خدا که می خواهد به واجباتش عمل شود من هم می خواهم به سنتم عمل شود» آن هم سنتی که نه یک بار دو بار سه بار، بلکه بطور مکرر از رسول خدا(ص) دیده شده که چنان گریستهاند بر حسین(ع) که امت را در حیرت فرو برده است، اهل بیت(ع) نیز گریه های محیِّر العقول بر حسین(ع) داشته اند.
آیا تا حال در عزای خودتان کسی را داشته اید که آن قدر گریه بکند که چشمش مجروح شود امام رضا(ع)فرمود:« إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَجُفُونَنَا8» دنبالش خیلی سخت است« وَ أَذَلَّ عَزِیزَنَا » من از استادم حضرت آیت الله میانجی سوال کردم در«اذل عزیزنا »کربلا عزیز ما را ذلیل کرد، مراد چه کسی است؟چشمانش پر اشک شد و گفت:« مراد حضرت زینب (س) است ، فرزندش صاحب(عج) فرمود که:« یا جداه من به جای اشک بر تو خون گریه می کنم « فَلأَََََنْدُبَنَََّکَ صَباحاً و مَسآءً، وَ لَأَ بکِْیَنَّ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» چرا؟!این چرا را ما باید بفهمیم بشریت باید بفهمد .
قلبی که خازن وحی بود از آدم تا خاتم خون این قلب در کربلا ریخته شد خدا فرمود «جعلته خازن وحیی» حضرت زهرا (س) وقتی در دوران حمل مطلع شد که آخر و عاقبت این بچه چه می شود خیلی غصه خورد که خدایا این بچه من تشنه در کنار آب زیر سم اسب ها پایمال خواهد شد.
خداوند تسلی داد و فرمود:« زهرا ! مزد خون گلوی حسین تو امامت است». زهرا(س) عرض کرد راضی هستم، خداوند متعال در تولد حسین(ع) 8 مدال داد که یکی از آنها این بود که قلب حسین(ع) را خزینه وحی از آدم(ع) تا خاتم(ص) قرار دادم ، کل وحیی که بر ابناء آدم نازل شد ،همه را در قلب حسین(ع) جمع کردم چه خونی در کربلا ریخته شد؟! خداوند در قرآن فرمود:« وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ»هر کسی که عزیزش کشته شده است ما اجازه می دهیم که برود انتقام بگیرد، بکشد قاتل را، اگر یک نفر کشته شده یک نفر را بکشد اما روایت ما فرمود اگر حضرت صاحب ظهور کند و کل دنیا را در برابر آن خونی که در کربلا ریخته شده بکشد لم یکن سرفا13 !! در کربلا تمام بشریت کشته شد.
ما چه کسی را از دست داده ایم بشریت چه کسی را از دست داده است عزیزان ما باید خیلی مواظب باشیم دشمن می خواهد حسین(ع) را از دست ما بگیرد. یکی از مدیران شبکه وهابی گفته است ما یک چیز را بنا داریم از اینها بگیریم اگر آن را گرفتیم همه چیز را گرفتیم و آن هم حسین است،آیا شما می توانید حسین(ع) را از دست ما بگیرید؟هیهات خاب ظنکم و طاش سهمکم !! آن زمانی که راه را بستند گفتند نمی گذاریم کسی برود کربلا جریمه گرفتند شیعه جریمه پرداخت کرد, اعضای بدن گرفتند اعضای بدن داد زمان متوکل یک عاشق دلسوخته آمد،شرطه گفت که نمی توانی بروی اگه بروی باید دستت را بدهی، دست چپش را گذاشت گفت دست چپ من را قطع کن، گفت دست راست را می خواهیم گفت من دست راستم را پارسال داده ام. حسین(ع) را می خواهند از ما بگیرند اما از چه طریقی این برای ما مهم است آنها برنامه هایی را تدارک دیده اند از جمله :
1-گاهی به خود حسین(ع) اهانت می کنند تا به خیال خودشان حسین(ع) را از چشم ما بیندازند.مفتی اعظم عربستان می گوید ان الحسین خدع بنفسه !! یعنی(نعوذ بالله) حسین سرش کلاه رفت,گاهی حرف ابن تیمیه را تکرار می کنند که اگر حسین در خانه اش می نشست اصلاحش بیشتر از قیام می شد,گاهی می گویند خوب شد اهل کوفه با حسین بیعت نکردند و الا یک جمل دیگر درست می شد, گاهی می گویند حسین فقیه نبود،جسور بود و ... گاهی به کربلا اهانت می کنندو می گویند (نعوذ بالله) کربلاء المنجَّسه و گاهی از یزید ملعون دفاع می کنند و در حق او کتاب می نویسند و اسم آن را یزید بن معاویه الخلیفه المفتری علیه نام می نهند و او را سادس خلفاء اثنا عشر می دانند و ... اما اینها هیچکدام به جایی نمی رسد.
2- گاهی با جمع آوری حرفهای مداحان غالی، روی حرفهای کفر آمیز آنها مانور می دهند,روضه های بی مدرک و بدون سند را علم می کنند و شیعه را به عنوان بیت الکذب معرفی می کنند.
3- گاهی می خواهند با کارهای غیر قابل دفاع بعضی شیعیان، حسین(ع) را از دست ما بگیرند بدعت های آنها را در اینترنت می گذارند و زیرش می نویسند این عقلک یا شیعی !! مواظب باشیم .
4- گاهی ما خودمان می آییم به حسین(ع) ضربه می زنیم, حسین(ع) را که یک شخصیت جهانی و شعارهایش همه شعارهای جهانی است، ایشان را محصور می کنیم در طایفه خاص, حسین(ع) برای بشریت است حرف های حسین(ع) همه حرف های جهانی و نُرم های بین المللی است, گم شده های بشریت در کربلا است کربلا مثل قرآن جامع است و عترت و قرآن به تعبیر رسول خدا(ص)« لَنْ یَفْتَرِقَا» پیامبر(ص) فرمود قرآن و عترت از هم جدا نمی شوند، هر وصفی که قرآن دارد، حسین(ع) در کربلا آن را داراست.سرفصل های قرآن همه در کربلاست.
ما نباید بگذاریم حسین محصور شود نباید بگوییم حسین(ع) با یزید دعوا کرد چون یزید، سگ باز بود، شراب می خورد، خب دنیا که سگ هم دارد شراب هم دارد، اینها کار زشتی است ولی دعوا در کربلا بر سر اینها نبود، بر سر جمله ای بود که 1400 سال است که به خاطر آن، خون شیعه را می ریزند با یک جمله حسین(ع) 1400 سال است که خون شیعه ریخته می شود به تعبیر ی در ملل و نحل« لا یزال تقطر السیوف دمائهم» در هر دوره خون شیعه ریخته شده است، چرا ؟ به خاطر یک جمله، آن جمله را شما به دنیا معرفی کنید« مَا الاِْمامُ إِلاَّ الْعامِلُ بِالْكِتابِ والاْخِذُ بِالْقِسْطِ »حسین به خاطر همین سرخود را داده است اول و آخر و ظاهر و باطن سخن حسین(ع) رهبریت صالح است, اگر رهبریت صالح نباشد، به پیامبر ما خطاب می شود« فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ » 23 سال برای ما هیچ کاری نکردی .
5-گاهی قیام حسین(ع) را ما عقیم می کنیم، حسین(ع) را در سال 61 هجرت دفن می کنیم، حسین(ع) را فقط برای بکاء می خواهیم، حسین(ع) خود فرمود:« و لکم بی أسوة » یعنی کار حسین(ع) کار شخصی و ماموریت شخصی نیست حرف حسین(ع) کارحسین(ع)« قضیه فی واقعه» نیست بلکه برگرفته از اصول جامعه آرمان نبوی است، دشمن می خواهد ما با حسین(ع) یک رابطه10 روزه صرف داشته باشیم دنبالش نرویم ، ما هیچ وقت حسین(ع) را در سال 61 هجرت دفن نمیکنیم.
گریه ما برای نو کردن کینه های مقدس است، ما اعتقاد داریم تکلیف ما با اشک و عزاداری صرف تمام نمی شود ما حسین(ع) را تنها شهید اشک نمی دانیم، ما اعتقاد داریم که با صد لعن و صد سلام وظیفه تمام نمی شود ما می گوییم حسین قتیل العبره18 است نه قتیل الدمعه. اشک کوفیان بعد از شهادت حسین(ع) دمعه بود نه عبره.
ما میگوییم حسین(ع) قتیل العبره است، این اشک باید شما را بگیرد و عبور بدهد باید به مراتب بالای جامعه آرمانی نبوی برسیم. حضرت زینب(س) فرمود:« اشک شما کوفیان دمعه است نه عبره. عقیله بنی هاشم(س) با ملاحظه اشک کوفیان فرمود:« فلا رقأت الدمعه ولا هدئت الرّنه» بدترین دشمن حسین(ع) کسی هست که برای کربلا و برای امام حسین(ع) نگاه عتیقه ای داشته باشد.
یک درس از کربلا
کربلا درس های خیلی بزرگی دارد من فقط یک درس آن را می گویم و آن، این است که « جعلوه فی مثل الحلقه20» نه عِدّه دارد و نه عُدّه، اما باز از فتح و ظفر سخن می گوید الان ایران اسلا می ما با این محاصره همه جانبه، جعلوه فی مثل الحلقه است.
همه جا را بستند اما حسین(ع) از فتح و ظفر سخن می گوید:« من لحقنی فقد استشهد و من لم یلحق لم یدرک الفتح!! » هرکس به من ملحق نشود، فاتح نیست، من فاتحم.
سیدبن طاووس(ره) می گوید اگر دستور نبود که در ماتم عزا بگیرید ما برای حسین(ع) جشن می گرفتیم چون حسین(ع) فاتح است یکی از بزرگان شعرای عرب می گوید یارسول الله(ص) در حق حسین(ع) من عاجزم که به تو تبریک بگویم یا تسلیت.
حسین(ع) برای اسباب ظاهری حساب استقلالی باز نکرد از اصول تنازل نکرد هرچه فشار بیشتر شد حسین از اصول تنازل نکرد هر رئیسی و هر دولتی باشد فشار که زیاد شد و فهمید که سقوط قطعی است تنازل می کند مثل صدام و قذّافی که در آخر بصورت وحشتناک تنازل کردند ولی آمریکا و اروپا اعتناء نکرد.
حسین(ع) حتی خطبه های حماسی را هم رها نمی کند، امروزی ها می گویند نظام دیپلماسی اجازه حرف های تند را نمی دهد!
حسین(ع) در شدیدترین شرایط کربلا خطبه های حماسی را کنار نگذاشت او مدام حرف حماسی می زند و به ما نقشه راه را ارائه می دهد می گوید اگر شما مخیر شدید بین سِلّت و ذِلّت ، سِلّت را انتخاب کنید« الْمَنِیَّةُ وَلاَ الدَّنِیَّةُ وَالتَّقَلُّلُ وَلاَ التَّوَسُّلُ» !
سله یعنی شمشیر را از غلاف بیرون بکشید سخن جاودانه و حماسی حسن(ع) این است که سلت را نه ذلت را انتخاب بکنید.
حاصل اینکه یکی از درسهای مهم کربلا داشتن جرات و جسارت در شرائط بسیار بحرانی و حساس در برابر طاغوت و استکبار است,حسین(ع) در محاصره کامل است اما نه مایوس می شود و نه از اصول خود تنازل می کند،دشمن از تمام امکانات برخوردار است و حسین(ع) نه عِدّه دارد و نه عُدّه ، اما در اوج توحید است،به همه مرخصی می دهد و می گوید:« مرا با لشکر سی هزار نفری تنها بگذارید»
آینده وحشتناک حسین(ع) و اهل بیت حسین(ع) را تهدید می کند،پیرامون او را اراذل و طغاه و عتاه بنی امیه گرفته اند،کینه توزان خوارج جهت انتقام به صف ایستاده اند اما این مساله ذره ای در روحیه او تاثیر نمیگذارد،حتی زبان خود را در کام نگه نمی دارد و خطبه های آتشین می خواند،در وسط میدان می ایستد و این آیه حماسی را می خواند:« ...یَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَیْكُم مَّقَامِی وَتَذْكِیرِی بِآیَاتِ اللّهِ فَعَلَى اللّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءكُمْ ثُمَّ لاَ یَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَیْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَیَّ وَلاَ تُنظِرُونِ»
ادبیات زینب(س) نیز در مجلس ابن زیاد و یزید کاملا حماسی بوده, شکست و نفوذ در روحیه توحیدی آنها محال است، فقط حسین(ع) است که یقین به مرگ خود دارد ولی به مرگ،خوش آمد می گوید و صدای« مَرْحَبـًا بِالْقَتْلِ» در معرکه کربلا می پیچد ، او می گوید:« بدن من به دست شما خواهد افتاد اما مجد من دست نیافتنی است» این جمله حسین(ع) نقشه راه ماست که فرمود:« وَهَلْ تَقْدِرُونَ عَلَی أَکْثَرَ مِنْ قَتْلِی؟! مَرْحَبـًا بِالْقَتْلِ فِی سَبِیلِ اللَهِ! وَلَکِنَّکُمْ لَاتَقْدِرُونَ عَلَی هَدْمِ مَجْدِی وَمَحْوِ عِزَّتِی وَشَرَفِی؛ فَإذًا لَا أُبَالِی مِنَ الْقَتْلِ».
ما حسین(ع) را نشناختیم، حسین(ع) سری است از اسرار خدا آن زمانی که پیامبر(ص) آمد زبان مبارکش را در دهان حسین(ع) گذاشت.
حسین(ع) به جای شیر از لُعَابُ رَسُولِ اللهِ(ص) تغذیه کرد یک بار نه یک روز دو روز نه امیرالمومنین(ع) یک بار آب دهان پیامبر(ص) را گرفت و مملو از علم و حکمت شد و پیامبر(ص) فرمدند: « ملاته حکمه و علما» و وقتی امیرالمومنین(ع) صحبت می کرد انفجار علمی می شد، می گفتند اینها را از کجا یاد گرفتی می فرمود:« هَذا لُعَابُ رَسُولِ اللهِ(ص)» این لعاب دهان پیامبر(ص) است، ای خدا ما باید تا روز قیامت گریه کنیم علی(ع) که یک بار لعاب پیامبر(ص) را گرفته آنگونه است، حسین(ع) که خون وگوشتش وهمه چیزش از لعاب پیامبر(ص) است، چه کسی بود؟!
حسین(ع) با زیبایی های عرش خود به جنگ زمان آمد و ابدیت یافت.ما خیال می کنیم خون حسین(ع) زمین ریخته شد اما اینطور نیست، در زیارتنامه اش می خوانیم: « اَشْهَدُ اَنَّ دَمَکَ سَکَنَ فی الْخُلْدِ» خون حسین(ع) ابدیت یافت خون حسین(ع) خونی نبود که بشود زیر خاک دفنش کرد سه بار خودش فرمود خون من خونی نیست که زیرخاک دفن شود و 1400 سال هست که دفن نشده و می جوشد.
خدایا به عزت و جلالت قسم می دهم عزت جلالت شوکت تاثیر نفس و عظمت مقام معظم رهبری را مضاعف و روز افزون بگردان.
انتهای پیام/