مذاکرات به نتیجه نرسید هیأت ایرانی را تخریب نکنیم


مذاکرات به نتیجه نرسید هیأت ایرانی را تخریب نکنیم

خبرگزاری تسنیم: اگر این مذاکرات به توافق نرسید، ما نباید هیأت ایرانی را تخریب کنیم. آنها هم اگر به توافق رسیدند نباید بهره‌برداری جناحی کنند. باید علت به توافق نرسیدن، دشمنی دشمنان ما معرفی شود که همینطور است نه اینکه گردن همدیگر بیندازیم.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مانند همه دیپلمات‌ها آرام و با ظرافت حرف می‌زند، هنوز هم وقتی نام «ادواردو آنیلی» به میان می‌آید چشمانش برق مخصوصی می‌زند، گویی همین دیروز دوست ایتالیایی خود را که با تشرف به اسلام همهمه‌ای در دنیای غرب به راه انداخت، از دست داده و با حرارت در مورد آخرین وضعیت پرونده قتل مشکوک او حرف می‌زند.

روزگاری به عنوان یک دانشجوی جوان و انقلابی در ایتالیا برای انقلاب نوپای جمهوری اسلامی تلاش کرد و ایامی نیز ردای دیپلماتیک بر تن کرد و سفیر تام الاختیار ایران در مکزیک،گواتمالا، بلیز و مکزیک شد.

محمدحسن قدیری ابیانه در اولین روزهای سرد پائیزی تهران به خبرگزاری فارس آمد و دغدغه هایش را مطرح کرد. از اقتصاد ایران و گرفتاری‌هایش حرف زد و سیاست خارجی دولت تدبیر و امید را مورد ارزیابی قرار داد و دست آخر فضای سیاست داخلی این‌روزهای کشورمان را تحلیل کرد و از ایامی سخن گفت به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری 92 برای انتخابات به وزارت کشور رفت.

آنچه در ادامه مطالعه خواهید کرد، ماحصل گقت‌وگوی 3 ساعته خبرنگاران حوزه احزاب خبرگزاری فارس با این کارشناس مسائل استراتژیک است:

*بزرگ‌ترین دستاورد مذاکرات هسته‌ای/بعضی از نامزدها می‌گفتند اگر لبخند بزنیم چه دستاوردهایی خواهیم داشت

*فارس:سیاست خارجی دولت را در این یک‌سال چطور دیدید؟ با توجه به تغییر و تحولاتی که وجود داشت، ارزیابی شما از عملکرد وزارت امور خارجه چیست؟

قدیری ابیانه: مهم‌ترین حرکتی که وزارت خارجه در این یک سال و نیم انجام داده، در رابطه با مذاکرات 5+1 است و من معتقدم که در این مذاکرات هم آقای روحانی لحن بسیار ملایمی نسبت به اعضاء 5+1 و سیاست‌های آن‌ها در پیش گرفته و هم آقای ظریف. بخصوص که توسط آقای ظریف لبخند هم به کرات در این مذاکرات بود و یادمان هست در مناظره‌ها بعضی از نامزدها می‌گفتند اگر ما در مذاکرات لبخند بزنیم چه دستاوردهایی خواهیم داشت و در این مذاکرات بیش از عرف دیپلماتیک لبخند زده شد.

*مردم نسبت به واقعیت قضیه آگاه شدند

*فارس: این لبخندها دستاوردی هم برای کشور داشت؟

قدیری ابیانه: معتقدم که این مذاکرات یک دستاورد بزرگ تاکنون داشته که هدف از نرمش قهرمانانه رسیدن به این هدف بود و آن دستاورد این بود که با این مذاکرات ثابت شد و انشاالله در آینده بیش از گذشته ثابت خواهد شد که مذاکره و لبخند و بکارگیری لحن دیپلماتیک و ملایم نمی‌تواند دشمنان ما را وادار به کنار گذاشتن دشمنی‌ها کند و این خودش بزرگترین دستاورد این مذاکرات است. یعنی اقشاری از جامعه که فکر می‌کردند دشمنی آمریکا با ما بخاطر این بوده که مثلاً آقای احمدی‌نژاد گفته که  «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دانتان بترکد» و اگر این حرف را نمی‌زد آنها قطعنامه صادر نمی‌کردند یا تحریم نمی‌کردند، نسبت به واقعیت قضیه آگاه شدند.

*فتنه 88 دلیل تحریم‌های غرب/ ایجاد فتنه معکوس در صورت اعتراض اصولگرایان به نتیجه انتخابات

*فارس: آقای دکتر البته شما همیشه اعتقاد دارید فتنه 88 باعث تحریم‌ها شد، چرا؟

قدیری ابیانه:آنچه باعث تحریم کشور ما شد، فتنه 88 بود. یعنی دشمن را امیدوار به ایجاد شکاف بین ملت کرد. در حالی  که برخی سعی می‌کنند تقصیر را به گردن دولت قبلی بیندازند. اگر در این انتخابات هم مثلاً اصولگرایان به نتیجه انتخابات اعتراض می‌کردند آن وقت یک فتنه مثل فتنۀ 88 در جهت معکوس انجام می‌شد، باز هم ما شاهد تشدید تحریم‌ها بودیم. حالا سؤال این است که آیا در دولت گذشته این عبارت که «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دانتان بترکد» این باعث تحریم‌ها شد و دولت گذشته اهمیت قطعنامه‌ها را نمی‌دانست که من می‌گویم نه اینگونه نیست چون من آن زمان در مکزیک سفیر بودم و مرتب دستورالعمل‌های متعددی می‌آمد برای اقدام جهت ممانعت از تحریم ها و بخصوص اینکه مکزیک هم عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد شده بود.

*از کجا؟

قدیری ابیانه:از تهران. وزارت خارجه.

*یعنی مثلاً می گفتند صحبت‌های آقای احمدی‌نژاد آنجا برجسته نشود؟

قدیری ابیانه:خیر. اصلا ما تحریم را مشکل می‌دانستیم، نه این که مشکل ندانند اما شما با گفتن این که تحریم مشکل است، تحریم خط قرمز ما است، تحریم به ما فشار زیادی وارد می‌کند که نمی‌توانید جلوی تحریم را بگیرید. وقتی جنگ شروع شد عراقی‌ها آمدند تهران و فرودگاه تهران را بمباران کردند. فرماندهان نظامی که نزد حضرت امام(ره) رفتند، حضرت امام قریب به مضمون فرمودند دزدی آمده و سنگی انداخته است. بروید کارتان را در دفاع انجام دهید. آیا واقعاً یک دزد آمده بود و یک سنگ انداخته بود و رفته بود؟ آیا این به معنی دست‌کم گرفتن توطئه دشمن بود؟ نه. حالا آقای روحانی قبل از انتخابات چه گفت؟ گفت چرخ‌های سانتریفیوژها  بچرخد به شرط اینکه چرخ‌های کارخانه‌های ما هم بچرخد. بعد هم آمد درست کند و گفت: به شرط اینکه چرخ‌های زندگی مردم ما بچرخد. این حرف برای دشمن چه معنایی دارد؟ معنایش این است که اگر می‌خواهند چرخ‌های سانتریفیوژها را بخوابانند باید زندگی مردم را مختل کنند یا کارخانه‌ها را بخوابانند. این حرف نه تنها مانع تحریم و فشار نمی‌شود، بلکه فشارها را تشدید خواهد کرد. درست مانند این که بگوییم من به مافیا باج نمی‌دهم الا اینکه بچه مرا بدزدند. این عبارت باعث متمرکز شدن مافیا برای دزدیدن فرزند شما می شود و  جان او را به خطر انداخته‌اید. حتی اگر شما به چنین موضوعاتی معتقدید نباید این طور بیان کنید. قبلاً هم یکبار گفته بودند که قطعنامه خط قرمز ما است.

*در دوره اصلاحات؟

قدیری ابیانه:بله. همان مذاکراتی که آقای روحانی داشتند. اگر می‌گویید خط قرمز ما قطعنامه است آن‌ها برای صدور قطعنامه فشار می‌آورند و تهدید را به آنجا می‌برند. ما باید بگوییم حتی اگر چرخ کارخانه‌های ما هم نچرخد باید چرخ سانتریفیوژهای ما بچرخد. باید اینطوری بگوییم تا آنها ناامید بشوند. البته آقای روحانی بعد از انتخابات این موضع گیری را اصلاح کرد.

*موضع حقیرانه رسانه‌های اصلاح طلب پس از دیدار روحانی و نخست وزیر انگلستان

*دیدار رئیس جمهوری با کامرون نخست وزیر انگلستان و اتفاقات بعد از آن را چطور ارزیابی می‌کنید؟ روزنامه‌های اصلاح‌طلب و دولتی از این دیدار ذوق‌زده شدند اما کامرون مواضع خصمانه خود را تکرار کرد.

قدیری ابیانه:به هرحال خیلی از افراد هستند که در تحلیل مسائل سیاست خارجی دچار اشتباه می‌شوند. مثلاً راجع ‌به ملاقات کامرون با آقای روحانی گفته شد که اولاً این آقای کامرون بوده که تقاضای ملاقات کرده و آقای روحانی هم جواب داده، که هیچ اشکالی هم ندارد و این ملاقات انجام شد. اصلاً قرار نیست ملاقات فقط با کشورهای دوست انجام شود. به هرحال مطالب در سطوح بالا بین دو کشور رد و بدل می‌شود. مهم این است که از موضع عزت برخورد شده باشد.

اما ما شاهد موضع گیری هائی در داخل بودیم و آن موضع‌گیری روزنامه‌های اصلاح‌طلب و حتی برخی از مقامات دولتی بود. مثلاً یکی از مقامات دفتر ریاست جمهوری گفت: بزرگترین دستاورد سفر رئیس جمهور دیدار با آقای کامرون است. خیلی حرف زشتی است. یعنی این قدر هیئت ما را پایین بیاورند که دیدار با کامرون، دستاورد بزرگ سفر شود؟! یعنی ظاهرش دفاع از رئیس‌جمهور بود ولی باطنش تحقیر رئیس‌جمهور ما است. اگر بخواهیم مطلب را بیان کنیم باید بگوییم این افتخار نصیب آقای کامرون شده که با رئیس جمهور ما بتواند دیدار کند اما تیترهایی زدند که این سفر تاریخی است و روابط سرد چندین ساله برطرف شد. این حرف‌ها چیست؟ یا یک عده ابراز تعجب می‌کردند که چرا بعد از ملاقات، کامرون آن مواضع را گرفت! اگر چنین  مواضعی نمی‌گرفت من تعجب می‌کردم. مگر قرار است در یک ملاقات مواضع او تغییر کند.

*می‌خواهند حقارتی را که درون خود احساس می کنند به رئیس جمهور تعمیم بدهند

* البته بعد از این اتفاقات همین رسانه‌ها اظهارات دیوید کامرون را تا حدودی سانسور خبری کردند.

قدیری ابیانه: وقتی که سخنرانی کامرون انجام شد، روزنامه‌های اصلاح طلب و  آن‌هایی که تیتر زده بودند و از دستاورد بزرگ نوشته بودند از انعکاس صحبت‌های کامرون خودداری کردند که من می‌گویم نفس این کار توهین به خوانندگان آن روزنامه است که می‌خواهند به دیگران جهت بدهند که به آن شکل فکر کنید که ما دلمان می‌خواهد شما فکر کنید.

این اواخر بعد از اجلاس سازمان ملل یکی از دادگاه‌های انگلیس اسم چند ایرانی و چند شرکت را از لیست تحریم‌ها خارج کرد و باز هم روزنامه‌های اصلاح‌طلب سعی کردند این را دستاورد دیدار با کامرون قلمداد کنند در حالی که این حکم قضایی بوده و در موارد دیگر هم دولت انگلستان سعی کرده جلوی حکم‌هایی که به نفع ایران بوده را بگیرد.

*آقای دکتر این روزنامه‌ها به دنبال چه چیزی هستند؟

قدیری ابیانه: من فکر می کنم آنها اگر مأموریتی از طرف انگلستان و دشمنان ما نداشته باشند، کاملاً از مرحله پرت هستند. یعنی الفبای سیاست خارجی را بلد نیستند. درحالی که ادعایشان خیلی بالا است. من خیلی از این موضع حقیرانه روزنامه‌های اصلاح طلب ناراحت شدم. حضرت امام(ره) با شاه مخالف بود و طبیعتاً به دنبال سرنگونی او بود اما ایشان قریب به مضمون فرمودند که من ناراحت شدم که شاه ایران جلوی کارتر مثل یک بچه ایستاد.

موضع حقیرانه بالاخره به نام شاه ایران است ولی خوشبختانه رفتار آقای روحانی با کامرون این طوری نبود اما رفتار روزنامه‌های اصلاح‌طلب حقیرانه بود. یعنی من احساس کردم حقارت از سر تا پای این روزنامه‌ها دارد می‌بارد و آن وقت این حقارتی که در دل خود احساس می‌کنند را به رئیس‌جمهور تعمیم می‌دهند.

*اگر ظریف می‌خواهد دشمنان را بترساند قابل تحمل است

* آقای ظریف در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا صحبت‌هایی  کردند که بخشی از آن خطاب به حاضران این طور بود که کاری نکنید توافق صورت نگیرد. اگر مذاکرات نتیجه ندهد دوباره دولت در ایران عوض می‌شود و دوباره اصولگرایان سر کار می‌آیند و این فرصت از دست شما می‌رود. شما فکر می‌کنید چنین موضع‌گیری‌هایی و پیوند زدن سرنوشت کشور به مذاکرات خطرناک نیست؟

قدیری ابیانه:اگر آقای ظریف بخواهد در حقیقت از توافق چیزی در بیاید که بعد اصلاح‌طلبان در انتخابات ایران پیروز شوند، سوال این خواهد بود آیا در آن توافق منافع ملی لحاظ  شده یا منافع حزبی؟ یعنی قرار است از یکسری منافع ملی بخاطر یک منفعت حزبی بگذریم؟ اگر اینطوری باشد خیلی بد است؛ ضمن اینکه اگر ما طوری صحبت کنیم که بگوییم که تصمیم شما مثبت یا منفی در انتخابات ما تأثیر دارد این هم اقدام خیلی بدی است و آقای ظریف نباید به این مسأله اشاره می‌کردند اما اگر هدف صرفاً ترساندن دشمن است و اینکه آنها از ترسی که از اصولگراها دارند به ایران امتیاز بدهند قابل تحمل است.

*نقطه قوت دولت در سیاست خارجی/اگر به نتیجه نرسیم تقصیر آمریکاست

*آقای دکتر به هر حال دولت در زمینه سیاست خارجی توفیقاتی هم داشته است .برای شما نقاط قوت ملموسی وجود داشته که بتوانید بگویید؟

قدیری ابیانه:چیزی که من هم در صحبت‌های آقای ظریف و هم در صحبت‌های آقای روحانی دقت کردم این بود که با توجه به آمادگی، انعطاف و شفاف‌سازی ایران اگر به توافقی نرسیم این تقصیر، تقصیر آمریکاست. این مثبت است، برعکس برخی از روزنامه‌های اصلاح طلب یک طوری جلوه می‌دهند که اگر به توافق نرسیم، تقصیر اصولگرایان است، یعنی تقصیر را از دوش آمریکا برداشتن و به دوش جناح خودی انداختند. من معتقدم اگر این مذاکرات به توافق نرسید، ما نباید هیئت ایرانی را تخریب کنیم. آن‌ها هم اگر به توافق رسیدند نباید بهره‌برداری جناحی کنند. اگر هم به توافق نرسیدند باید علت به توافق نرسیدن، دشمنی دشمنان ما معرفی شود که همینطور است نه اینکه گردن همدیگر بیندازیم. یعنی ملت ما بر اثر این مذاکرات و به نتیجه نرسیدن آن یکپارچه‌تر و مستحکم‌تر در مقابل فشارهای خارجی بشوند و این یکپارچگی و استحکام صفوف ما را قدرتمندتر می‌کند.

*داعش در طرح لانه زنبور ایجاد شد/به بهانه سرنگونی داعش امکانات زیربنایی سوریه را می‌زنند

*آقای دکتر ائتلاف ضد داعش به سرپرستی آمریکا شکل گرفته و البته در این مدت هیچ موفقیتی این ائتلاف بدست نیاورده است، دولت در قبال حوادث منطقه و ائتلاف ضد داعش چه سیاست و راهبردی را باید اتخاذ کند؟

قدیری ابیانه: ادوارد اسنودن اعلام کرد که داعش در طرحی تحت عنوان لانه زنبور با مشارکت سازمان‌های اطلاعات امنیتی آمریکا، انگلستان و اسرائیل ایجاد شده و ابوبکر البغدادی رهبر این گروه در اسرائیل دوره دیده که این نکته خیلی مهمی است ولی این به آن معنی نیست که همه کسانی که داعش جذب کرده، دست‌نشانده غرب هستند. آن‌ها توانستند یکسری افراد را جذب کنند و فریب دهند و در خدمت خودشان بگیرند و این کار خیلی هنرمندی می‌خواهد.

خانم کلینتون در کتاب hard choices «انتخاب‌های دشوار» خاطرات خود را نوشته و نکته خیلی مهمی گفته است که بنا بود دولت اسلامی حتی در مصر تشکیل شود و بعد حرکت کنند به سمت کشورهای حوزه خلیج فارس مانند کویت، قطر، بحرین، امارات، عربستان و در نتیجه‌ی آن، آمریکا منابع نفتی این منطقه را تصاحب کند و بر بنادر استراتژیک منطقه مسلط شود. بنا بوده داعش بیاید اینجاها را به اسم داعش و با هدایت آمریکا بگیرد و به نام یک جریان افراطی جنایات زیادی را هم مرتکب شود ولی به هرحال این حکومت‌ها با هدایت و حمایت آمریکا توسط تروریستها سرنگون شوند. بعد آمریکا تحت عنوان مبارزه با داعش برود این کشورها را اشغال کند و منابع نفتی آن را تصاحب کند و بر بنادر مسلط شود. کاری که الان دارد می‌کند. داعش را آورده و به بهانه داعش و به بهانه سرنگون کردن داعش می‌بینید امکانات استراتژیک و زیربنایی سوریه را دارد از بین می‌برد.

*البته برخی هم در دام این گروهک تروریستی گرفتار شدند.

قدیری ابیانه:برخی مسلمانانی صادقانه اما احمقانه در دام این بازی افتادند و این امر می‌تواند برای غرب خطرناک باشد. این نقشه بسیار زیرکانه است و ایران خوشبختانه در این دام نیفتاده. اگر ایران مثلاً فرض کنید می‌خواست با آمریکا هماهنگی کند برای اینکه با داعش بجنگند باید مطمئن بودیم که اطلاعات ما را به داعشی‌ها می‌دادند و امکانات می‌دادند تا آنها ما را بزنند یا خودشان تحت عنوان اینکه می خواهند داعشی بزنند بیایند و ایرانی بزنند. کاری که امروزه دارند با ارتش عراق می کنند. به بهانه مبارزه با داعش ارتش عراق را مورد حمله قرار می دهند و بعد می گویند اشتباهی اینکار صورت گرفته است.

لذا مبارزه ما با داعش جدی است، ضروری است و ما نه تنها نیازی به هماهنگی با آمریکا نداریم بلکه اصلاً نباید با آنها هماهنگی کنیم، نباید به آنها اطلاعاتی بدهیم چون اگر اطلاع دهیم از آن طرف علیه خود ما استفاده خواهند کرد.

*آقای دکتر کمی به عقب برگردیم. شما سال 84 مشاور آقای هاشمی رفسنجانی بودید، در  زمان انتخابات هم مشاور وی بودید و تماس داشتید؟

قدیری ابیانه:بله، مشاور بودم.

*چه سمتی داشتید؟

قدیری ابیانه:مشاور ارتباطات و اطلاع رسانی رئیس مجمع بودم. چون ایشان دو سمت داشتند، یکی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی هم رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک که وابسته به مجمع است. آن موقع آقای روحانی ضمن دبیری شورای عالی امنیت ملی، قائم مقام مرکز تحقیقات استراتژیک بود. چون ایشان دو سری مشاور داشتند یک عده مشاور ایشان به عنوان رئیس مرکز و یک عده به عنوان  مشاور رئیس مجمع بودند و عده ای نیز مشاور قائم مقام بودند. بنده مشاور رئیس مجمع بودم.

*ماجرای نظرسنجی که بدست هاشمی رفسنجانی رسید/ مهدی گفت بابام برنده‌ است

*در زمان انتخابات 84 ظاهراً نگذاشتند یکسری نظرسنجی‌ها به دست آقای هاشمی برسد،چه کسانی مانع شدند؟

قدیری ابیانه:خواستند نگذارند، من خودم رساندم.

*چه جریان یا افرادی مانع شدند نتیجه نظرسنجی که آقای احمدی‌نژاد با اختلاف فراوان از آقای هاشمی پیروز انتخابات معرفی شده بود را بدست وی نرسانید؟

قدیری ابیانه:من آن موقع مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بودم و دفترم در مرکز تحقیقات استراتژیک در نیاوران بود. یکی از آقایان که رئیس مرکز نظرسنجی وابسته به جهاد دانشگاهی بود و با او آشنا شده بودم به من زنگ زد و گفت که ما نظرسنجی کردیم و آقای هاشمی چند میلیون رأی (حدود 5-6 میلیون رأی) از آقای احمدی نژاد عقب است و یکسری پیشنهادات هم داده بودند و از من خواستند که این را به دست آقای هاشمی برسانم. گفتم من مشاور آقای هاشمی هستم شما باید به دفتر آقای هاشمی بدهید و آن‌ها آن را به ایشان بدهند. چون نامه‌های آقای هاشمی که دست من نمی‌آید. گفتند می‌ترسیم به دستشان نرسد. گفتم من نمی‌توانم بگیرم مگر اینکه نامه‌ای خطاب به خود من نوشته شود. اگر شما به آقای هاشمی بنویسید من نمی‌توانم بگیرم، نباید هم بگیرم.

*چقدر تلاش کردند تا موفق شوند؟

برای اینکه مطمئن شوند به دست آقای هاشمی می‌رسد به نام من نامه را نوشتند و من گفتم من از نیاوران به دفتر ایشان می‌روم و وقتی که به آنجا رسیدم فکس کنید. همزمان در دفتر آقای هاشمی جلسه ستاد تبلیغات بود و همه جمع شده بودند که در آخرین فرصت تبلیغاتی که شب در تلویزیون  صحبت می‌کردند، چه مطالبی مطرح شود. مهدی وسط جلسه بیرون آمد و نتیجه نظرسنجی را به او نشان دادم.

*مهدی هاشمی؟ چه واکنشی نشان داد؟

قدیری ابیانه:بله، مهدی هاشمی فرزند ایشان. نتیجه را دادم و گفتم این توسط مخالفین آقای احمدی‌نژاد و توسط این مرکز انجام شده و نشان می‌دهد آقای هاشمی چند میلیون رأی کم آورده، به نظر من آقای رفسنجانی انتخابات را باخته‌اند، این را به آقای هاشمی بدهید تا ببینند. گفت من این را قبول ندارم، بابام برنده است. گفتم حالا بدهید آقای هاشمی ببینند، خودش هم یک نگاه سطحی کرد و اصلاً نامه را نگرفت بدهد، گفت من به بابا نمی‌دهم.

اینجا من احساس تکلیف کردم که من باید این گزارش را دست آقای هاشمی برسانم. یک نامه به آقای هاشمی نوشتم  که این گزارش نشان می‌دهد که شما این قدر رأی کم دارید، به نظر من امکان اینکه امشب شما بتوانید این مقدار رأی را برگردانید نیست و به نظر من شما در انتخابات باخته‌اید ولی می‌توانید از فرصت استفاده کنید و وضعیت را ترمیم کنید که این شکست کمی سبک‌تر باشد.

*به هاشمی گفتم مردم نگران هستند رهبری را شورای کنید/ ملاحظاتی که گفتم رعایت شد

*چه توصیه‌هایی به آقای هاشمی کردید؟

قدیری ابیانه:نکات مختلفی را گفتم از جمله اینکه یک عده هستند ولایت‌مدارند و شما را هم قبول دارند اما نگران این هستند که اگر شما رئیس‌جمهور شوید، دنبال این باشید که رهبری را شورایی بکنید. اگر شما پایبندی خودتان را به ولایت در این مصاحبه به نمایش بگذارید و روی این قضیه تأکید بکنید این عده می‌توانند به شما رأی دهند. اما با این وجود بازهم شما در این دوره رأی نخواهید آورد.

در مصاحبه آن شب آقای هاشمی در تلویزیون، تقریباً تمام ملاحظاتی را که من گفته بودم رعایت شد. من نمی‌دانم در جلسه ستاد تبلیغات دیگران چه گفته بودند ولی در آن مصاحبه به نظرم توصیه‌های من مؤثر واقع شد.

*خود آقای هاشمی در سال 84 قائل به تقلب در انتخابات بودند و چنین موضوعی را در جمع اعضای ستاد خود مطرح کردند؟ به تخلف که اعتقاد داشتند.

قدیری ابیانه:من دقت کردم.  هیچ‌جا نشنیدم که ایشان بگویند تقلب شده، چون تقلب یعنی در آراء دست برده شده است. اما تخلف صورت گرفت، از هر دو طرف هم صورت گرفت. یعنی هم طرفداران آقای احمدی‌نژاد تبلیغات منفی و مخربی علیه آقای هاشمی انجام دادند که صحت نداشت و  هم طرفداران آقای هاشمی تبلیغاتی علیه آقای احمدی‌نژاد انجام دادند که صحت نداشت.  متأسفانه تخریب رقیب جزئی از فرهنگ انتخابات ما شده؛ چه در سطح ریاست جمهوری، چه در سطح مجلس و چه در سایر موارد. ولی به هر حال من نشنیدم ایشان از تقلب بگویند.

*فائزه هاشمی ادعای تقلب دارد/ شاید توقع داشت خاتمی در انتخابات 84 دست ببرد

*چرا خانم فائزه هاشمی هنوز اعتقاد دارد که سال 84 تقلب شده است؟

قدیری ابیانه:فائزه هاشمی هیچ اعتقادی به تقلب ندارد ولی ادعای آن را دارد. او ادعای بی‌اساس زیاد می‌کند.

*البته انتظاراتی هم از دولت اصلاحات داشتند که برای رای‌آوردن آقای هاشمی مساعدت کنند.

قدیری ابیانه:فائزه هاشمی گفت که آقای خاتمی کوتاهی کرد. شاید توقع داشته آقای خاتمی در انتخابات دست ببرد و آمار را جابجا کند و حالا که دست نبرده آدم بی‌عرضه‌ای است، ولی دست نبردند. در انتخابات سال 84 دولت دست آقای خاتمی بود، تاج‌زاده معاون سیاسی وزارت کشور و برگزار کننده بود، چطور آقای تاج‌زاده می‌تواند به نفع آقای احمدی‌نژاد تقلب کرده باشد؟ اگر بنا بود تقلبی بکند باید به نفع آقای هاشمی می‌کرد. من نمی‌گویم تقلب شد. چون نظارت شورای  نگهبان هست و حتی اگر دلشان می‌خواست تقلب کنند، نمی‌توانستند یا در حد مؤثر نمی‌توانستند. پس تقلب نبوده است. بله خانم فائزه هاشمی توقع داشته که آقای خاتمی می‌آمد و در انتخابات دست می‌برد و در صندوق‌ها تقلب می‌کرد که مثلاً آقای هاشمی درمی‌آمد که چون این کار را نکرده، خیانت کرده.

*سال 88 تقلب نشد، تخلف شد

*متاسفانه این اتفاقات در انتخابات 88 هم ادامه پیدا کرد.درست است؟

قدیری ابیانه:در سال 88 هم تقلبی صورت نگرفت، تخلف شد. مثلاً در مناظره‌ها نامزدها همدیگر را کوبیدند. موسوی می‌گفت آمار تو دروغ است و تو دروغگویی، تو رمالی! احمدی نژاد هم به موسوی می‌گفت تو این طوری هستی.

ولی به هر حال آقای احمدی نژاد انتخابات را بُرد و این نکته بسیار مهمی است که خداوند می‌فرماید شما فکر نکنید بدون امتحان ادعایتان پذیرفته می شود. 8 سال آقای خاتمی شعار مردم‌سالاری، شعار جمهوریت داد، جمهوریت و مردم سالاری یعنی اگر یک نامزد یک رأی بیشتر آورد او برنده است. به 11 میلیون رای نه تنها تمکین نکردند بلکه آقای خاتمی آمد پیروزی فرد شکست‌خورده را اعلام کرد و به او تبریک گفت. تاج‌زاده که جزء مدعیان تقلب بود و مرتب بر طبل تقلب می‌کوبید در زندان گفته بود اگر خیلی تقلب شده باشد یک میلیون تقلب شده و ما انتخابات را باخته‌ایم.

*برای دفاع از نظام در انتخابات ریاست جمهوری 92 ثبت نام کردم

*آقای دکتر شما در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به عنوان نامزد ثبت‌نام کردید و گفتید کلید فتنه جدید «آزادی انتخابات» است و می‌خواهید با حضورتان از انقلاب دفاع کنید. چه نشانه‌هایی وجود داشت که به این جمله رسیدید؟

قدیری ابیانه:در فتنه 88 کلید واژه تقلب بود. تقلب از زمانی شروع می‌شود که آراء اعلام شود و از آن موقع فتنه شروع شد. این بار شعار «آزادی انتخابات» دادند. آزادی انتخابات یعنی هرکه نامزد شد تأیید صلاحیت شود و زمان رد صلاحیت‌ها یا اعلام افراد صالح، زمان آغاز فتنه خواهد بود.

با توجه به عملکردی که آقای احمدی‌نژاد و مشایی در انتخابات داشتند و با علم به اینکه مشایی حتماً رد صلاحیت می‌شود من حدس زدم اینجا احمدی‌نژاد هم به میدان بیاید و به فتنه بپیوندد و بنای من از 20 سالگی بر این بوده که در دفاع از اسلام و ولایت کوتاهی نکنم. با توجه به این تحلیلی که داشتم  گفتم امکان بروز فتنه وجود دارد و تاکید کردم من باید در مقابله با فتنه فعال باشم. این بار آقای احمدی‌نژاد هم به دیگران می‌پیوندد و ممکن است کار سخت‌تر شود. حدس من این بود که بپیوندد. استدلال کردم که طبیعتاً شورای نگهبان خیلی‌ها را احراز صلاحیت نمی‌کند، پس من اگر بروم نامزد شوم و احراز صلاحیت نشوم، به عنوان یک نامزد اصولگرای احراز صلاحیت نشده بهتر می‌توانم از شورای نگهبان و نظام دفاع بکنم و در مقابل فتنه بایستم و مواضع خودم را بیان کنم. من هر بار برای مجلس شورای اسلامی نامزد شدم احراز صلاحیت شدم اما پیش‌بینی من برای ریاست جمهوری این بود که احراز صلاحیت نشوم. پس با این نیت رفتم که حتی از آبروی خودم مایه بگذارم و در وسط میدان به عنوان یک احراز صلاحیت نشده از نظام دفاع کنم و در مقابل فتنه بایستم.

لذا گذاشتم روز آخر که اگر آقای مشایی ثبت‌نام کرد اطلاعات مربوط به او را به شورای نگهبان بدهم. موقع نام‌نویسی بود که خبر رسید مشایی هم ثبت نام کرده. همان موقع دیدم که آقای هاشمی هم برای ثبت نام آمدند.

*فکر می‌کردم احمدی نژاد بازی دربیاورد

*اما مشایی و هاشمی احراز صلاحیت نشدند و اتفاقی هم رخ نداد.

قدیری ابیانه:خوشبختانه کار به فتنه نرسید. آن چیزی که من پیش‌بینی می‌کردم این بود که آقای احمدی‌نژاد بخواهد بازی دربیاورد که خوشبختانه این هم پیش نیامد. حالا یا تحلیل من اشتباه بود و یا شرایطی پیش آمد که ایشان نتوانست کاری بکند.

* ماجرای مجسمه‌های نیمه برهنه‌ای که مشایی به مکزیک فرستاد

* زمانی که شما سفیر کشورمان در مکزیک بودید، مشایی یکسری مجسمه‌های برهنه و نیمه‌برهنه برای نمایشگاهی که در مکزیکوسیتی برگزار می‌شد فرستاده بود، جریان این مجسمه‌ها چه بود؟

قدیری ابیانه: نمایشگاه مفصل بزرگی از آثار تاریخی ایران در مکزیکوسیتی برگزار شده بود که یک میلیون بازدیدکننده هم داشت. یک موفقیت بزرگ برای ایران محسوب می‌شد، حتی  رئیس‌جمهور این کشور و اعضای خانواده‌اش و وزرا  آمده بودند بازدید کرده بودند. من روزهای آخر آن رسیدم، رفتم بازدید کردم دیدم پر از مجسمه‌های مستهجن است.

*مثلا آثار باستانی ایران بودند؟

قدیری ابیانه:گفتند که آثار ایرانی است. مثلاً مرد کاملاً لخت، زن کاملا لخت، مرد و زن برهنه در حال معاشقه.

*این اولین نقطه اعتراض شما به موضوع بود؟

قدیری ابیانه:مدیر کل موزه ملی آنجا بود و به او گفتم این مجسمه‌ها چیست که شما اینجا گذاشتید؟ چرا از بین این همه آثار اسلامی این‌ها را گذاشتید؟ گفت ما که این‌ها را در ایران نمی‌توانیم نمایش دهیم اگر اینجا هم نمایش ندهیم پس کجا نمایش دهیم!

* این فرد چه کسی بود؟ آشنایی قبلی با او داشتید؟

قدیری ابیانه:فکر کنم آقای کارگر بود. گفتم این همه آثار اسلامی چه چیزی را با این می‌خواهید ثابت کنید که این‌ها را به اینجا آوردید. گفت در اینجا که اثر منفی ندارد. مکزیکی ها در تاریخ‌شان پر از این‌ نوع مجسمه هاست.

به هرحال گفتم شما کار اشتباهی کردید. نباید این کار را می‌کردید و در نمایشگاه بعدی این‌ها باید حذف شود. من با مسئولین مربوطه از جمله رئیس موزه مکزیکی بعدی مذاکره کردم که ما موافقیم این نمایشگاه در شهر شما هم به نمایش درآید ولی ما یک تعداد از مجسمه‌های برهنه را حذف می کنیم. اول کمی مقاومت کردند و بعد موافقت کردند. به مدیرکل موزه ملی ایران هم گفتم من به هیچ وجه اجازه نمی‌دهم.این مجسمه ها مجددا به نمایش درآید. می‌گفت ما در هفت کشور نمایش دادیم هیچ کدام از سفرای ما نیامدند این اعتراض شما را بکنند، شما تنها سفیری هستید که اعتراض می‌کنید. گفتم من نماینده فوق‌العاده و تام‌الاختیار ایران در مکزیک هستم. من می‌گویم این مجسمه‌ها در  مکزیک نباید نمایش داده شود. گفت باید سازمان موافقت کند. گفتم به هر حال در مکزیک من مسئولم و اجازه نمی‌دهم و نباید باشد.

* در این باره با آقای احمدی‌نژاد صحبتی کردید؟

قدیری ابیانه:در ایران به یک سمینار آمده بودم. یک نامه‌ای به دست آقای احمدی‌نژاد که در سمینار شرکت کرده بودند، دادم که آقای احمدی‌نژاد یک همچنین کاری صورت گرفته؛ اولاً دستور بدهید که بررسی کنند چرا این کار شده ثانیاً این که هیچ‌کجا چنین چیزهایی نباید نمایش داده شود. تمام شد و به مکزیک برگشتم و به وزارت خارجه هم گزارش دادم. نمونه هم فرستادم که بررسی کنند که اصلاً چه کسی این‌ها را انتخاب کرده و به اینجا فرستاده. من دیگر گفتم کار تمام است. من که به مکزیک برگشتم، آقای ملک‌زاده معاون آقای مشایی زنگ زد گفت آقای مشایی سلام رسانده گفته شما سخت نگیرید. گفتم که سلام من را به آقای مشایی برسانید بگویید من اجازه نمی‌دهم اینجا مجسمه های برهنه به نمایش درآیند.

دیگر فکر می کردم که کار تمام است و مجسمه ها به نمایش در نخواهد آمد. تا اینکه آقای بقایی قائم مقام ایشان برای افتتاح آمد به نمایشگاه. رفتیم دیدیم این مجسمه‌های مستهجن را در قسمت ورودی بخش ایران گذاشته اند و نه تنها حذفش نکردند بلکه برجسته‌ترش کردند. همانجا من بقایی را کنار کشیدم و به او گفتم آقای بقایی من به شما، آقای مشایی و سازمان میراث فرهنگی اعلام جنگ می کنم، بچرخ تا بچرخیم.

بقایی گفت چه شده؟ چرا ناراحت شدی؟ برویم ببینیم. رفتیم و مجسمه‌ها را دیدیم. گفت جمعش کنید. دوباره آن مدیر کل موزه ملی، آقای کارگر یک مقدار مقاومت کرد. به هر حال مقرر شد مجسمه های مستهجن حذف شود. آقای بقایی به من هم قول داد که با این رئیس موزه ملی برخورد کند. بعداً شنیدم بعد از سه ماه این اتفاق افتاد. منتها به ایشان با خرج دولت بورسیه دادند که به لندن برود. مسأله از نظر من تمام بود. یعنی مسأله تمام شده بود و دیگر این را جایی مطرح نکردم، تا اینکه آقای ملک‌زاده معاون مالی و اداری وزارت خارجه شد و من احساس خطر کردم، تصمیم گرفتم این ماجرا را منتشر کنم. نشستم و نامه نوشتم. حالا قبل از اینکه گزارش من منتشر بشود ملک‌زاده بر اثر فشارهایی که وارد آمد استعفاء داد. ملک‌زاده به آقای صالحی تحمیل شده بود.

*تحمیل ملک زاده به صالحی/ گفتند به هرکسی مسلمان شود 100دلار می‌دهیم!

*چه کسی تحمیل کرده بود؟

قدیری ابیانه:آقای احمدی‌نژاد و شخص مشایی.

*یعنی آقای صالحی آن زمان استقلال نداشت؟

قدیری ابیانه:اگر رئیس جمهور می‌گفت این را معاونت بگذار مجبور می‌شود بگذارد. هیچ‌کدام از وزرا استقلال مطلق از رئیس جمهور ندارند.

*ماجرای گزارش شما به کجا رسید؟

قدیری ابیانه:وقتی دیدم حالا که آماده هست، گفتم منتشر کنم. منتشر کردم و میراث فرهنگی علیه من موضع گرفت که مجسمه گِلی نیم متری که اهمیت ندارد! انگار من دربارۀ جنس آن گفتم که از طلا یا گِل است! و شروع کردند یکسری چیزها علیه من گفتند، چون حدود چند صد نفر پای صحبت‌های بنده مسلمان شده بودند این‌ها شروع کردن در رسانه‌ها به دروغ از قول خود من گفتند که من 1000 دلار به کسانی می دهم که مسلمان شوند.

*این نامه را چه کسی زده بود آقای دکتر؟

قدیری ابیانه:این را روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی منتشر کرده بود.

* یعنی آقای ملک‌زاده در این قضیه نقش داشت؟

قدیری ابیانه:نمی‌دانم آقای ملک‌زاده بود یا نه. به نظر می‌آید آقای ملک زاده بود. در حالی که من اصلآً چنین حرفی نزده بودم. اصلاً معنا ندارد و توهین به مسلمانان است که طرف پول بگیرد تا مسلمان شود. مثلاً سه تا رئیس دانشگاه مسلمان شده بودند. کلی استاد دانشگاه، قاضی، حقوقدان و... این‌ها آمده بودند پول بگیرند؟ تازه پولی در اختیار سفیر نیست که بخواهد چنین پولی پرداخت کند، حتی اینگونه نوشته بودند که این (قدیری ابیانه) به افراد ناباب پول می‌داده و پلیس و وزارت خارجه به او اعتراض کردند که شما دارید به افراد ناباب پول می‌دهید و توضیح خواسته بودند. یعنی چیزی که اصلاً واقع نشده است را بیان کردند. هیچکس به من نیامد بگوید (نه پلیس و نه وزارت‌خارجه) که شما دارید به افراد پول می‌دهید چون اصلاً چنین چیزی وجود نداشت، ولی این‌ها برای اینکه مرا تهدید کنند، اتهام زدند.

*احمدی‌نژاد گفت جبران می‌کنم اما کاری نکرد

*حالا آقای قدیری اگر می خواستید پولی بدهید، آیا چنین بودجه و امکانی داشتید؟

قدیری ابیانه:نداشتیم اصلاً. ما تمام حساب و کتاب و بودجه‌هایمان را به تهران می‌فرستیم. یعنی هر پولی که خرج می‌کنیم باید حساب پس بدهیم. یعنی این‌ها چنین چیزی گفته بودند تا تخریب کنند و اینقدر احمق بودند که در اینجا دارند سفارت را تخریب می‌کنند. چون در خارج به سفیر به عنوان فرد  مستقل و حقیقی نگاه نمی‌کنند، حقوقی نگاه می‌کنند. مثلاً می‌گویند: سفارت دارد پول می‌دهد تا افراد را مسلمان کند، یعنی این اوج بی‌شعوری اتهام زنندگان است. حتی من این موضوع را به وسیلۀ واسطه‌ای به آقای احمدی‌نژاد منتقل کرده بودم، ایشان گفته بودند من جبران می‌کنم و برای اینکه از قدیری عذرخواهی شود اقدام خواهم نمود که این کار را هم نکردند.

*اتفاقاتی هم در جریان کاندیداتوری شما برای انتخابات مجلس رخ داد.

قدیری ابیانه: جالب است در انتخابات مجلس کاشان که من برای همین دوره مجلس نامزد بودم یک عده از رقبای ما همین بیانیه میراث فرهنگی را علیه من پخش کردند.

*احمدی‌نژاد از بیت‌المال برای مشایی استفاده کرد

*آقای دکتر برسیم به روز آخر ثبت‌نام نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری، خطر مشایی را چه زمانی بصورت جدی احساس کردید؟

قدیری ابیانه:در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هم آقای احمدی‌نژاد از بیت‌المال، از وقت خودش و امکانات مفصل برای اینکه آقای مشایی را جا بیندازد استفاده کرد و من احساس کردم که اگر مشایی نامزد شود باید ماهیت او افشا شود و من می‌توانم این کار را بکنم. لذا نامه‌ای راجع ‌به آقای مشایی به شورای نگهبان تهیه کردم و تصاویر دو تا از مجسمه‌ها را نیز ضمیمه کردم، توضیح لازم را ذکر کردم و حتی همه چیز آن آماده و امضاء شده که اگر مشایی ثبت نام کرد این را تحویل شورای نگهبان دهم وگرنه ضرورتی به مطرح کردن آن نمی دیدم. بخاطر همین هم روز و ساعت آخر را برای ثبت‌نام انتخاب کردم. وقتی آنجا بودم گفتند مشایی ثبت‌نام کرده و لذا در بخشی که اسناد نامزدی ام را تحویل شورای نگهبان می‌دادم، گزارش در مورد مشایی را  هم تحویل شورای نگهبان دادم.

*روایت قدیری ابیانه از فردی که نشست خبری را بهم ریخت/بین خبرنگاران و طرفداران مشایی درگیری شد

در سالن اصلی آمدم که خبرنگاران بودند تا مثل بقیه هماهنگ کنم و صحبت کنم، وارد آنجا که شدم دیدم آقای احمدی نژاد و مشایی وارد سالن شدند. تعجب کردم از کار بی سابقه احمدی نژاد. تصمیم گرفتم همان جا افشاگری بکنم، منتها صبر کردم این‌ها صحبتشان تمام شود و بعد من پشت تریبون می‌روم. از پشت تریبون که کنار رفتند هنوز از پله‌های تریبون پایین نیامده بودند که من پشت تریبون بودم و شروع کردم و گفتم من همین امروز اینجا نامه‌ای را راجع به مجسمه‌های مستهجن که آقای مشایی در مکزیک گذاشته بود تحویل شورای نگهبان دادم، آقای احمدی‌نژاد امروز دُم خروس پیدا شد. این را که گفتم یکی از این اعضای ستاد مشایی به سمت سِن دوید و روبروی من ایستاد و پشت به جمعیت کرد و گفت که شما حق ندارید صحبت کنید. گفتم به شما مربوط نیست. گفت شما حق ندارید علیه نامزدهای دیگر صحبت کنید، گفتم به شما مربوط نیست من خودم نامزد هستم و صلاح خود را تشخیص می‌دهم که چه بگویم و چه نگویم. او هم زد میکروفون ها را از روی میز به پایین میز ریخت. در این فاصله خیلی از این خبرنگارها شروع به اعتراض کردن به او کردند، حتی بعضی از آنها درگیر شدند که البته در خبرگزاری‌ها نوشته بودند درگیری هواداران مشایی و قدیری. طوری وانمود شد که من هم در درگیری بودم درحالی که درگیری بین ما وجود نداشت، بین خبرنگاران و طرفداران آقای مشایی درگیری شده بود. با من درگیری صورت نگرفت. ولی بعضی‌ها اینطوری تلقی کردند. به هرحال از وزارت کشور هم بلافاصله آمدند و یک نفر این بلندگو را از دست من گرفت.

من هم شروع کردم بدون بلندگو با صدای بلند صحبت کردن که آقای احمدی نژاد دُم خروس پیدا شد، معلوم شد ماه‌های اخیر دائم سفر می‌رفتید، چند صد میلیارد هزینه کردید و مشایی را با خودتان بردید و چه کردید. اینها همه برای مشایی بوده. شما گفتید من مشایی‌ام مشایی شخصی است که می گوید وقت اسلام‌گرایی گذشته. اعلام کردم که تا یک ساعت دیگر تصویر مجسمه برهنه را در سایت خودم می‌گذارم، عکس مجسمه را هم سانسور شده آماده کرده بودم.

*اقدام من مشایی را از بحث سیاسی به بحث مجسمه‌های مستجهن بُرد

*بازخورد اقدام شما چگونه بود؟

قدیری ابیانه: در واقع این کاری که من کردم بحث مشایی را از بحث سیاسی به بحث مجسمه‌های مستهجن بُرد. فکر می‌کنم در انفعال آقای احمدی‌نژاد هم در دفاع از مشایی بی‌تأثیر نبود و خوشحال هستم که این ثبت‌نام من اگر هیچ فایده‌ای نداشته باشد جز همان اقدامی که موقع ثبت‌نام کردم و فکر می‌کنم من به هدف خودم از ثبت نام رسیده بودم.

*آقای دکتر توضیح می‌دهید افرادی که در مکزیک و تحت تاثیر صحبت‌های شما مسلمان می‌شدند، به چه شکلی بود؟ به هرحال کسی که مسلمان می شود حتما با یک سخنرانی مسلمان نمی‌شود مگر اینکه معجزه‌ای در درون او رخ دهد. چه برنامه‌هایی داشتید که این افراد علاقه‌مند می شدند که بیایند پای بحث‌ها بنشینند.

* شیوه جذب افراد به دین اسلام/ برای تبلیغ باید باورهای مخاطب را بدانید

قدیری ابیانه: هفته‌ای چند سخنرانی داشتم. هر جا هم برای سخنرانی می‌رفتم چند جای دیگر هم دعوت می‌شدم. موضوعات آن هم متنوع بود. مثلاً راجع‌به موضوع هسته‌ای بود، راجع‌ به روابط خارجی ایران بود. من چیزی تحت عنوان تبلیغ اسلام انجام نمی‌دادم که بگویم من دارم تبلیغ به اسلام و دعوت به اسلام می‌کنم. گاهی هم می‌آمدند و مهمان ما در سفارت می‌شدند، مثلاً از دانشگاه‌ها می‌آمدند، بعضی از سازمان‌ها یک عده را جمع می‌کردند و به سفارت می‌آوردند، گاهی هم من افراد را دعوت می‌کردم که مثلاً برای شام ایرانی به سفارت تشریف بیاورید.

*افرادی که دعوت می‌کردید از چه گروه‌ها و ادیانی بودند؟

قدیری ابیانه: از گروه‌های مختلف بودند. اساتید، احزاب، مسئولین خانه‌های فرهنگ. همچنین خبرنگاران می آمدند و مصاحبه می‌کردند و بعد از مصاحبه ما یک ساعتی با آن‌ها صحبت می‌کردیم. بعضی از این‌ها در جلسه اول مسلمان می‌شدند. چون من تقریباً از 20 سالگی تبلیغ اسلام را شروع کردم، یعنی از حدود 40 سال پیش و در ایتالیا هم که بودم حدود 27 سال داشتم که چند نفر آنجا به دست من مسلمان شده بودند.

*چه روش‌هایی برای جذب افراد داشتید؟

قدیری ابیانه: اولاً مخاطب را می‌فهمیدم. برای تبلیغ باید باورهای مخاطب را بدانید، بدانید در پسِ ذهن او چه می‌گذرد. اینها می‌آمدند و مثلاً می‌گفتند: چرا شما دنبال بمب هسته‌ای هستید؟ می‌گفتم: ما دنبال بمب هسته‌ای نیستیم. می‌پرسیدند چطور می‌توانید ثابت کنید؟ می‌گفتم: آن‌ها باید ثابت کنند که ما دنبال بمب هسته‌ای هستیم. مثلاً این همه بازرسی شده یک مورد هم نیامدند بگویند ایران انحراف داشته و سندی بر انحراف نبوده. می‌گفتند حالا شما چگونه ثابت می‌کنید؟ از اینجا من از هر موضوعی نقبی به اسلام می‌زدم و می‌گفتم چون قرآن گفته. قرآن چه گفته؟ قرآن گفته کشتن یک انسان بی‌گناه مثل کشتن تمام بشریت است. نجات یک انسان مثل نجات همه بشریت است .چون بمب هسته‌ای بین انسان بیگناه و گناهکار و نیز حیوان و گیاه فرقی قائل نمی‌شود و کشتن یک انسان بی‌گناه مثل کشتن همه بشریت است، پس ما بمب اتم نمی‌توانیم استفاده کنیم. وقتی نمی‌توانیم استفاده کنیم پس چرا تولید کنیم؟

از اینجا وارد بحث اسلام می‌شدم و بعد می‌گفت زن، حجاب، تعدد زوجها و... و بعد من توضیح که می‌دادم اصلاً انگار گمشد‌ه‌ی خودشان را پیدا کرده بودند. چون یا مسیحی بودند و باورهای عجیب و غریبی در مسیحیت داشتند و نمی توانستند منطق آن را بپذیرند. مثلاً اینها با 20-10 حدیث مسلمان می‌شدند نه بیشتر. مثلاً کلیساهای مسیحی می‌نویسند که تفکر بزرگترین دشمن ایمان است. من می‌گفتم که اسلام به ما می‌گوید: یک ساعت تفکر بالاتر از هفتاد سال عبادت است. یا مثلاً مسیحی‌ها می گویند هر که به دنیا می‌آید گناهکار به دنیا می‌آید و حامل گناه آدم و حواست که از بهشت رانده شدند و بدون غسل تعمید توسط کشیش این گناه پاک نمی‌شود و وارد بهشت نمی‌توانند بشوند. من می‌گفتم شما اصل را بر گناهکار به دنیا آمدن گذاشته اید؛ هنگامی که نوزاد به دنیا می‌آید اسلام می‌گوید آنکه به دنیا می‌آید بی‌گناه به دنیا می‌آید حتی اگر فرزند گناه هم باشد، خودش گناهی مرتکب نشده و از زمان بلوغ خود مسئول اعمال خودش است. و اگر کسی که به دنیا می‌آید گناهکار باشد، با عدالت الهی سازگار نیست.

*روش طرح اسلام ما جواب داد

روش طرح اسلام ما جواب داد. مثلا ما یک نمایشگاه راجع‌ به اسلام گذاشتیم. من خودم به اندازه 60 تا بنر مطلب به صورت فشرده نوشتم. در آن نمایشگاه 10 نفر با خواندن این‌ها مسلمان شدند که بعد این را یک کتاب تحت عنوان «اسلام بدون تحریف» کردم و به اسپانیایی چاپ شد. بعد کتاب دومی بصورت مفصل تر چاپ کردم تحت عنوان «این است اسلام» و بعد این به انگلیسی ترجمه شد و تحت عنوان This is Islam ( این است اسلام) در آنجا چاپ شد و الان به فارسی ترجمه کردم و قرار است اینجا هم چاپ شود. آن روشی که من بکار می‌بردم و این‌ها مسلمان می‌شدند، در کتاب هم اعمال کردم، گاه در حوزه های علمیه هم برای تشریح نحوه تبلیغ اسلام دعوت می شوم و از این کتاب هم استفاده می شود.

بخش هایی از این کتاب را در جشنواره بزرگ پیامبر اسلام تحت عنوان «آیا محمد (ص) پیامبر است» در مسابقه شرکت دادم که بهترین کتاب به زبان انگلیسی در رفع شبهات شناخته شد و جایزه گرفت.

بعضی از این‌ها که مسلمان می‌شدند می‌رفتند و هفته بعد می‌آمدند می‌گفتند 5 نفر از فامیل‌ها و همکاران ما  می‌خواهند مسلمان شوند. کسی که دو سه ساعت پای صحبت ما بوده این چیزها را می‌گوید. مثلاً الان چند نفر از فمینیست‌ها سر بحث حجاب مسلمان شدند.

*کجا؟ همان مکزیک؟

قدیری ابیانه:همان مکزیک. برخی از رؤسای سازمان‌های فمینیستی مسلمان شدند که من وقتی به ایران آمدم گفتم ما اگر آنجا توانستیم فمینیست‌ها و رؤسای سازمان‌های فمینیستی را در بحث حجاب قانع بکنیم چرا در ایران این کار را نکنیم؟

* نام من در اسناد ویکی لیکس آمده/ از چارچوب قانون خارج نمی‌شدیم

*ظاهرا از فعالیت‌های شما در مکزیک گزارشی داده بودند و حتی به شما تذکر هم داده بودند، این قضیه چطور پیش آمد؟

قدیری ابیانه: یکبار وزارت خارجه بنده را احضار کردند و نسبت به چاپ این کتب اعتراض کردند و گفتند سفارتخانه ها نمی توانند فعالیت مذهبی کنند. من گفتم این کتاب را بصورت شخصی نوشتم. من یک نویسنده‌ام، به زبان‌های مختلف ترجمه می‌شود، ما طبق قانون شما کتاب نوشتیم و به نام سفارت هم چاپ نکردم، طبق قانون شما هر فردی می‌تواند کتاب بنویسد و من هم نوشتم، اسم سفارت به عنوان ناشر نیست. چیزی نتوانستند بگویند.

سفارت‌خانه‌های آمریکا و انگلیس هم خیلی نسبت به کارکرد من معترض بودند. اسناد ویکی‌لیکس هم راجع ‌به من هست. مثلاً در ملاقات رئیس سازمان‌های امنیتی آمریکا با رئیس‌جمهور مکزیک، رئیس جمهور به سه موضوع اشاره کرده بود: یکی فعالیت گسترده ایران در آمریکای لاتین، یکی فعالیت گسترده چاوز در آمریکای لاتین و یکی فعالیت گسترده سیاسی سفیر ایران در مکزیک. منتها ما از چارچوب قانون خارج نمی‌شدیم و هیچ جلسه‌ای را من تحت عنوان دعوت به اسلام برگزار نکردم.

*استخدام وکیل برای ادامه رسیدگی به پرونده قتل مشکوک ادواردو آنیلی

*آقای دکتر  رسیدگی به پرونده قتل مشکوک ادواردو آنیلی دوست شما که از معروف‌ترین تشرف‌یافتگان به اسلام نیز بود به کجا رسیده است؟

قدیری ابیانه: وکیلی را در مکزیک شناسایی کردیم که شیعه هم هست، دلسوز هم هست. منتها باید جایی حاضر شود و هزینه‌هایش را تقبل کند. اخیراً یک اسنادی منتشر شده که آن زمان نخست وزیر، وزیر خارجه و وزیر ارتباطات ایتالیا هم در جریان برنامه‌ریزی برای قتل ادواردو بودند و حتی وزیر ارتباطات موظف می‌شود که انعکاس خبر را کنترل کند.

ما جای کار زیاد داریم، می‌شود درباره آن یک فیلم سینمایی ساخت. 24 آبان سالگرد شهادت اوست. خوب است شبکه‌های مختلف تلویزیونی این فیلم را به نمایش بگذارند، مستندهای دیگری می‌توان ساخت. منتها آن مستندی که ساخته شد آن موقع با کمک برون مرزی صدا و سیما و کمک موسسه نشر آثار حضرت امام (ره) به سرانجام رسید  که فیلم مستند خیلی خوبی شد. فکر می کنم آنقدر مطلب هست که می‌تواند مستند 2 و 3 آن تولید شود و هم راجع‌به آن فیلم سینمایی یا سریال ساخته شود.

در قالب فیلم سینمایی و سریال حقایقی هم راجع به مسیحیت، یهودیت و هم جامعه غربی مشخص شود و اینکه چرا ادواردو با آن موقعیت عالی به سمت اسلام گرایش پیدا کرد. چیزی که من به تجربه کسب کردم. اگر ما موفق شویم حقایق اسلام را آن طور که هست به جهان مطرح بکنیم، زمینۀ گرایش به اسلام بسیار فراهم است. به همین دلیل هم هست که غربی‌ها به شدت اخبار مربوط به اسلام و جهان اسلام را تحریف می‌کنند. اگر اسلام فی‌ذاته خوب نبود که احتیاج به تحریف نداشت، همان حقایق اسلام را می‌رفتند و می‌گفتند و مردم هم دوری می‌گزیدند. اینکه تحریف می‌کنند پس معلوم است که از بیان حقیقت اسلام وحشت دارند. و امروز می‌شود این حقیقت را از طرق مختلف بیان کرد و حتی یک فرد به تنهایی در منزل اگر به اینترنت دسترسی داشته باشد و کار با آن را بلد باشد می‌تواند به یک مبلغ جهانی اسلام و مدافع نظام ایران در جهان تبدیل شود. می‌شود دیوارهای سانسور را پشت سر گذاشت.

*برگزاری جلسه همگرایی اصولگرایان اقدام مثبتی بود

*اخیرا جلسه همگرایی اصولگرایان برگزار شد و خود شما هم از حاضران در این جلسه بودید، به نظر شما بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 چقدر ضرورت دارد اصولگرایان کنار یکدیگر جمع بشوند و برگزاری چنین جلساتی چه ضرورت‌هایی دارد؟

قدیری ابیانه: متاسفانه در انتخابات سال 92 نامزدهای اصولگرا عمدتاً مناسب عمل نکردند و گاهی همدیگر را خنثی کردند و تضعیف کردند و نتیجه آن هم این شد که در انتخابات ریاست جمهوری شکست خوردند در حالی که می‌توانستند پیروز باشند. حتماً ضرورت دارد که این نقیصه رفع شود که برگزاری این جلسه برای همگرایی اقدام مثبتی بود که صورت گرفت. البته این جلسه احزاب اصولگرا نبود بلکه جلسه اصولگرایی بود. لذا کسانی که عضو حزب بودند و کسانی هم که عضو حزبی نبودند اما اصولگرا بودند در  اجلاس به آن گستردگی شرکت کردند و یک واقعه سیاسی مهم رخ داد.

*وحدت باید بر اساس اصول باشد/ ملاک اصولگرایی باشد راه وحدت هموار خواهد بود

*مباحثی  که این روزها بین خود اصولگرایان مطرح می شود این است که ساز و کار رسیدن به وحدت باید چگونه باشد؟ در اردوگاه اصولگرایی یکسری می‌گویند که ما باید جامعتین را محور قرار دهیم و یکسری هم نظر دیگری دارند. برخی  می‌گویند ما باید وحدت نظری داشته باشیم و برخی  می‌گویند باید وحدت حزبی داشته باشیم.  شما فکر می‌کنید شکل رسیدن به وحدت در این مسیری که آغاز شده است، چگونه باید باشد؟

قدیری ابیانه:به نظر من مهم این است که وحدت براساس اصول باشد یعنی اصولگرایی ملاک باشد نه وصوالگرایی. چون برخی از احزاب می‌گویند ما اصولگرا هستیم اما مثلاً در موقع انتخاب نامزدها دنبال این هستند که افراد نماینده از حزب خودشان را در آن گروه جا بدهند، یعنی یک مقدار حزب گرایی با اصولگرایی قاطی شده. بله اصولگرا هستند ولی مهم این است که من این کار را انجام دهم نه دیگری! حتی اگر دیگری قوی‌تر باشد. این مشکلی است که برای اتحاد اصولگرایان پیش می‌آید. اگر اصولگرایی ملاک باشد به نظر من راه وحدت فراهم خواهد بود.

*تعریف قدیری ابیانه از اصولگرایی

*خب تعریفتان از این اصولگرایی چیست؟

قدیری ابیانه: من می‌گویم که پایبند به اصول باشد.

*خب این اصول چیست؟

قدیری ابیانه:اصول اسلامی و ولایت‌مداری. پایبند به اسلام باشد. چون مثلآً الان یک عده خودشان را اصلاح‌طلب می‌دانند در حالی که من معتقدم اصلاح‌طلبان واقعی اصولگرایان هستند چون اگر کلمه اصلاح را ملاک قرار دهیم اصولگرایان قاعدتاً مطابق با دیدگاه اسلامی باید به دنبال اصلاح روزافزون امور باشند اما اصولگرایان اصلاح را در اسلامی‌تر شدن جامعه می بینند در حالی که آن‌هایی که خودشان را اصلاح‌طلب می‌دانند در دورتر شدن از نگاه اسلامی می‌بینند یا اینکه بعضی‌ها شعار اعتدال می دهند، اعتدال را یک چیزی بین اسلام و ضداسلام تعریف می‌کنند در حالی که حرکت براساس اسلام عین اعتدال است. حرکت بر مدار احکام الهی عین اعتدال است و خارج از حکم الهی، خارج از اعتدال است. لذا من می‌گویم اسلامی‌تر شدن جامعه، عدالت، خدمت به مردم و همه این‌ها جزء اصول است .

*ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان مورد حمایت رسانه های بیگانه قرار می‌گیرد

*با توجه به فضای سیاسی کشور و انتخابات آتی پیش رو به نظر شما با توجه به همکاری که اصلاح طلبان با دولت در ظاهر دارند، ائتلاف سیاسی بین این دو گروه اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان صورت می‌گیرد؟

قدیری ابیانه:به نظر من بین آنهایی که خودشان را اعتدال گرا می‌دانند یعنی حزب اعتدال و توسعه و کارگزاران و اصلاح‌طلبان همگرایی خواهد شد و  سعی می‌کنند این کار را در نظر داشته باشند و مورد حمایت کشورها و رادیوهای بیگانه هم قرار خواهند گرفت و شما شاهد حمایت مستقیم یا غیرمستقیم، علنی یا غیرعلنی رادیو آمریکا، رادیو انگلیس و جاهای دیگر به نفع این‌ها خواهید بود.

*پس فکر می‌کنید منسجم‌تر وارد انتخابات می شوند؟

قدیری ابیانه:تمام تلاششان را می کنند که مجلس را در دست بگیرند و اصولاً یکی از دلایل انتصاب اصلاح‌طلب‌ها، تندروها یا حتی کسانی که در فتنه شرکت داشتند در وزارت‌خانه‌هایی مثل وزارت علوم با این هدف صورت می‌گیرد.

* روزنامه‌های اصلاح‌طلب معتقدند که همایش همگرایی اصولگرایان همایش پایداری‌چی‌ها بود. حالا شما به عنوان شخصی که در این جلسه حضور داشتید، طیف حاضر چه گروه‌هایی بودند، چه دسته‌هایی بودند؟

قدیری ابیانه: از همه تفکری بودند.

*پس وابسته به پایداری نبودند؟

قدیری ابیانه: من خودم وابسته به هیچ حزبی نیستم و حضور داشتم. مثلاً آقای حداد عادل بود. آیا آقای حداد عادل پایداری‌چی است؟

*برای حزب اعتماد ملی باید دادگاه تشکیل شود

*آقای دکتر اخیرا همایشی از سوی حزب اعتماد ملی با عنوان امتداد اعتماد برگزار شد و تصاویری در حمایت از سران فتنه 88 پخش شد، به نظر شما این اقدام صحیح بود؟ مجوز دادن به این همایش‌ها درست است؟

قدیری ابیانه: البته حق آقای موسوی و کروبی نبود که حصر شوند؛ حق آنان این است که محاکمه و مجازات شوند و حصر برای حفظ جانشان بود ولی اینکه این‌ها بیایند و آزاد شوند من می‌گویم نه باید مجازات شوند برای حزب اعتماد ملی هم باید دادگاه تشکیل شود.

*البته آن‌ها هم می‌گویند باید مجازات شوند، دادگاه تشکیل شود.

قدیری ابیانه: اصلاً من معتقدم برای حزب اعتماد ملی هم باید دادگاه تشکیل می‌شد.

*چرا؟

قدیری ابیانه: همه اینهایی که در فتنه دست داشتند، کودتا علیه آرای ملی کودتا کردند، یکی از زیان‌های فتنه تحریم‌هایی بود که به ما اعمال کردند، اگر این فتنه نبود این تحریم‌ها هم نبود. مشکلی که مردم ما به آن گرفتار شدند نتیجه فتنه اینها بود.

*خدمت آیت الله مصباح گزارش اقتصادی دادم

*در دیداری که اخیرا با آیت الله مصباح یزدی داشتید چه مباحثی مطرح شد؟

قدیری ابیانه: من راجع‌به مسائل اقتصادی صحبت کردم و گزارش اقتصادی خدمت ایشان دادم.

*ناگفته‌ای از آن دیدار ندارید؟

قدیری ابیانه: صحبت‌های ما یک ساعتی طول کشید ولی من کلاً معتقدم وقتی فردی مثل من با شخصیتی مثل ایشان ملاقات می‌کند انتشار خبر را به دفتر ایشان باید سپرد.

* نظر آیت الله مصباح درباره انتخابات و ملاک قرار دادن کسانی که یک درجه مؤمن تر از دیگران هستند

*مباحث انتخاباتی نداشتید؟

قدیری ابیانه: خیر، من نداشتم. مسأله بی‌عدالتی‌ها را مطرح کردم که مثلاً همین یارانه‌ها بدترین ظلم است، یا ساعت مفید کاری که پایین است، بدترین ظلم است. ایشان به نقش خواص اشاره کردند و مثلاً در مسأله انتخابات اشاره کردند که هیچکس معصوم نیست اما ما در انتخابات باید افرادی که یک درجه از دیگران مؤمن‌تر هستند را ملاک قرار دهیم.

*ارزیابی عملکرد اقتصادی دولت/ دولت جرات اتخاذ تصمیمات اساسی را ندارد

*آقای دکتر ارزیابی شما از عملکرد یکسال گذشته دولت در حوزه اقتصادی چگونه است؟

قدیری ابیانه: به نظرم دولت جرأت اتخاذ تصمیمات اساسی را ندارد. در گزارش‌های اخیر آمده بود که در سه ماه اول سال حدود 18 هزار میلیارد تومان هزینه‌های دولت بیش از درآمدهایش بوده است، یعنی ماهی قریب به 6000 میلیارد تومان. اگر این طوری ادامه پیدا کند این رقم در یکسال بیش از 70 هزار میلیارد تومان می‌شود. یکی از انتقادهای دولت فعلی به دولت‌ قبلی این بود که بعد از 8 سال دولت را با بیش از 70 هزار میلیارد تومان بدهی تحویل دولت بعدی داده ولی این طور که دارد پیش می‌رود این دولت در سال اول این میزان بدهی را بر جای خواهد گذاشت. میزان پرداخت یارانه‌ها 3500 میلیارد تومان در ماه است یعنی اگر دولت حتی کل یارانه‌های نقدی را حذف کند ماهی 2500 میلیارد تومان کسری بودجه دارد و  این وضعیت نمی‌تواند ادامه پیدا کند در حالی که دولت جرأت حذف یارانه اقشار ثروتمند را هم ندارد.

*دولت از چه چیزی بیم دارد که یارانه اقشار ثروتمند را حذف نمی‌کند؟

قدیری ابیانه: آقای رئیس جمهور می‌گفت که ممکن است ما مثلاً در تشخیص‌مان که چه کسی ثروتمند است و چه کسی نیست دچار مشکل شویم و نتوانیم دقیق عمل بکنیم اما این دلیل نمی‌شود.

*اما شناسایی بسیاری از اقشار پردرآمد بسیار راحت است، موافق هستید؟

قدیری ابیانه: اصلاً از نوع ماشین‌های آنها می‌توان شناسایی کرد. ولی چون بخشی از پایگاه اجتماعی دولت همین اقشار ثروتمند هستند یارانه‌های آن‌ها حذف نمی‌شود.

* دولت بخاطر ترس از دست دادن پایگاه اجتماعی یارانه را حذف نمی‌کند

*یعنی بخاطر ترس از برخی طبقات اجتماعی است که این تصمیم را نمی‌گیرند؟

قدیری ابیانه: بخاطر  ترس از دست دادن پایگاه اجتماعی خود دولت است. چون درصد بیشتری اقشار ثروتمند به آنها رای دادند. دولت می‌داند که این کاری که انجام می‌دهد ظالمانه است و درست نیست که وقتی کسری بودجه دارد به ثروتمندها یارانه بدهد ولی جرأت نمی‌کند قطع کند.

من فکر می‌کنم این دولت جرأت اقدامات اساسی را ندارد. مثلاً در مسأله حذف یارانه‌ها حالا به بهانه‌های مختلف فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها خیلی کمرنگ بود و این ظلم بزرگی به کشور است و ادامه این وضع هم برای دولت ممکن نیست. حالا بعضی انتقادها از دولت‌ها مثلاً سر توزیع کالا می شود. این انتقاد هم به دولت بود هم به مردم یعنی هم دولت خیلی بد توزیع کرد و هم مردم خیلی بد عمل کردند، یعنی رفتار مردم حداقل در آن جلوه‌ای که در بیرون پیدا کرد رفتار یک مردم قحطی‌زده است که اگر یک سبد کالا را نگیرند، از گرسنگی می‌میرند.

*کارهایی را که نقد می‌کردند ادامه می‌دهند

*آقای دکتر دولت یازدهم به نوعی رفتار دولت نهم و دهم را تکرار می‌کند. اینطور می‌شود برداشت کرد؟

قدیری ابیانه: دولت فعلی خیلی از کارهایی را که در مورد دولت قبلی نقد می‌کرد ادامه داده است. مثلاً یکی از نقدهایی که به دولت قبلی می‌کرد این بود که سازمان برنامه و بودجه را فشل کردند و این‌ها اگر بیایند تغییرش می‌دهند چرا که در برنامه و بودجه دولت سابق دست رئیس جمهور در هزینه کردن بودجه خیلی باز بود اما این دولت هیچ اقدامی برای احیای این سازمان نکرده است.

*البته برخی برنامه‌های دیگر که در دولت نهم و دهم انجام می‌شد در دولت تدبیر و امید هم در حال تکرار شدن است، مثلا در تبلیغات انتخاباتی می‌گفتند سفرهای استانی بار مضاعف بر روی دوش دولت ایجاد می‌کند اما همین سفرها در این دولت هم ادامه یافته است.

قدیری ابیانه: سفرهای استانی اشکال نداشت و الان هم اشکال ندارد که این سفرها انجام شود اما آن موقع هیئت دولت در سفر تشکیل می‌شد ولی در این دولت در سفر تشکیل نمی‌شود ، برمی‌گردند اینجا این کار را می‌کنند.

اشکالی هم  اگر به سفرهای استانی باشد به دادن وعده‌های بی‌پشتوانه وارد است، یعنی پروژه‌هایی را تصویب کنند یا شروع کنند که امکان تأمین بودجه آن نیست؛ حالا باید ببینیم که آیا این دولت تجدید نظری  در این خصوص کرده یا خیر. در گزارشی که اخیرا رئیس‌جمهور به مردم می‌داد می‌گفت که ما آن روال را دنبال نمی‌کنیم.

* با این وضعیت امیدی به مهار تورم ندارم

*رئیس جمهوری در گزارش اقتصادی که به مردم ارائه کرد به کاهش نرخ تورم اشاره داشت، آیا این کاهش تورم بخاطر رکود موجود در فضای اقتصادی نیست؟

قدیری ابیانه: من معتقد هستم که تورم عوامل مختلفی دارد. یکی از آنها سیاست‌های دولت است و دیگری عملکردهای مردم است. در حقیقت یکی از عوامل مهم تورم عرضه و تقاضا است. عرضه یعنی تولید، تقاضا هم یعنی مصرف. متأسفانه ما دچار مشکل فرهنگی در تولید هستیم .ساعت مفید کاری، وجدان کاری  و فرهنگ عمومی کار در کشورمان در حد فاجعه است. در مصرف هم ایرانی‌ها جزو مُسرف‌ترین‌ها در دنیا هستند. بهترین دولت هم بیاید و مردم به وظیفه خودشان عمل نکنند دولت موفق به مهار تورم نخواهد شد، یعنی بهترین سیاست‌ها و بهترین مدیران در جایی که مردم به وظایف خود عمل نکنند به نتیجه مطلوب نخواهد رسید لذا با این وضعیت امید زیادی به اینکه تورم مهار شود ندارم.

*رهبری انقلاب هم در پیام سال جدید به نقش مردم اشاره فرمودند.

قدیری ابیانه: ایشان در شعار امثال فرمودند « اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی». عزم ملی یعنی تک تک مردم باید در این قضیه نقش داشته باشند ولی به طور کلی مردم خودشان را صاحب نقش و مخاطب این پیام ها نمی دانند و فکر می کنند که فقط مدیران مسئولیت دارند.

*بخشی از کاهش تورم، نتیجه بار روانی قضیه است

* به هر ترتیب شما کاهش تورم را جزو اقدامات مثبت دولت ارزیابی می‌کنید؟

قدیری ابیانه: بله. اما بخشی از این کاهش تورم نتیجه بار روانی قضیه است. چون بخشی از تورم خودش بر اثر بار روانی بود، وقتی به طنز می‌گفتند ولی صحت داشت که اگر مثلا اوباما یکی لبخند می‌زد، نرخ ارز پایین می‌آمد، اخم می‌کرد می‌رفت بالا. این بخاطر عملکرد مردم است که یک‌دفعه پول‌ها را بخاطر نگرانی‌هایی که دارند به سمت بازار طلا و ارز سوق می دادند.

*به این ترتیب دولت در این بخش موفق عمل کرده است؟

قدیری ابیانه: دولت توانسته این کار را بکند اما کاهش تورم خود بخود انجام  شد. یعنی بر اثر نتیجه انتخابات این آرامش یک مقدار حاکم شد.

*یعنی اگر نتیجه انتخابات به شکل دیگری رقم می‌خورد، آرامش نسبی امروز وجود نداشت؟

قدیری ابیانه: مثلاً اگر فرض کنید آقای روحانی رئیس جمهور نمی‌شد و آقای جلیلی می‌شد و فتنه‌گران می‌خواستند همان فتنه 88 را تکرار کنند حتی قبل از اینکه دولت جدید بخواهد بیاید کار را دست بگیرد این عدم آرامش به بازار لطمه می‌زد و من معتقدم مشکلاتی که در دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد پیش آمد مانند تحریم‌ها علاوه بر بی‌تدبیری‌هایی که در خود دولت و توسط خود شخص آقای احمدی نژاد صورت گرفت بخش زیادی از آن بخاطر فتنه 88 بود، یعنی آن ماجرا دشمن را امیدوار کرد به اینکه تحریم و فشار می‌تواند روی مردم اثر بگذارد.

*یک بخشی از آن حق با شماست و بحث فتنه بود ولی اصل تحریم‌ها  از دی 90 آغاز  و بانک مرکزی تحریم شد و یکباره اجناس و نرخ ارز سه برابر شد.

قدیری ابیانه: اقتصاد ما وابسته به نفت است در حالی که در بسیاری از کشورها اقتصاد وابسته به کار است. نفت ما تحریم شد، چون پشتوانه اقتصاد ما نفت بود و پشتوانه پول هم اقتصاد هست وقتی صادرات نفت ما یک‌سوم می‌شود طبیعی است که ارزش ریال ما کاهش پیدا کند. از آن طرف در فرهنگ کار هم عقبگرد داشتیم، در سال 90 ارزیابی‌ها این بود که ساعات مفید کاری 64 دقیقه در روز است که بسیار پایین است و در سال 92 دفتر پژوهش‌های مجلس ساعات مفید کاری را 22 دقیقه در روز ارزیابی کرد.

*عدم وابستگی به نفت جلوی تحریم‌ها را می‌گرفت

*آقای دکتر چه اقداماتی در طول این سال‌ها باید صورت می‌گرفت تا تحریم‌های غرب به این سادگی در قبال کشورمان اعمال نمی‌شد؟

قدیری ابیانه: اگر مسئولین و مردم طوری عمل می‌کردند که بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری وابستگی ما به نفت کم می‌شد و هر وقت که ما اراده کنیم بتوانیم در چاه نفت را ببندیم. اگر این عدم وابستگی به نفت بود، اگر اقتصاد ما متکی به کار و تلاش و تولید ثروت بود آن‌وقت این تحریم‌ها نمی‌توانست این آثار را روی ارزش پول ملی ما داشته باشد. حتی در مذاکرات این امکان برای هیئت دیپلماتیک ما پیش می‌آمد که هیئت ایرانی تهدید کند که نفت را به شما نمی‌فروشیم. نه اینکه آن‌ها تهدید کنند از شما نفت نمی‌خریم.

*به این ترتیب نفت تبدیل به پاشنه آشیل ما شده است؟

قدیری ابیانه: آنها هستند که تهدید می‌کنند و نفت ما را نمی‌خرند، هرچند آنها به نفت ما نیاز دارند اما اقدام اساسی  ندیدیم که ما به سمت رهایی اقتصادمان از وابستگی به نفت حرکت کنیم. من اینجا می‌خواهم این موضوع را تأکید کنم که اگر به جای مسئولین فعلی و مسئولین قبلی امام معصوم بر سر کار می‌آمد و بهترین سیاست‌ها و بهترین سیاستمداران را هم انتخاب می‌کرد ولی مردم به وظایف خودشان عمل نمی‌کردند باز هم به نتیجه مطلوب نمی‌رسیم.

*آقای دکتر به نقاط ضعف موجود اشاره کردید، اقدامات مثبت دولت یازدهم را در چه بخش‌هایی می‌دانید؟ بطور مثال در حوزه بهداشت و درمان بنظر می‌رسد کمی آرامش برقرار شده است.

قدیری ابیانه: اقداماتی که برای بهداشت انجام شده اقدامات مثبتی بوده از این جهت که سهم هزینه‌های دولت افزایش پیدا کرده و سهم هزینه‌های مردم کاهش پیدا کرده اما سوال من این است دولت پولش را از کجا آورده؟ یعنی این جزء بدهی‌ها است؟ بودجه آن از کدام منابع مالی تأمین شده است؟ موقعی که دولت به انصراف از یارانه‌ها دعوت می‌کرد، تعدادی از نخبگان امضاء جمع می‌کردند که ما انصراف می دهیم به شرطی که این پول صرف محرومین شوند، این متن بیانیه را برای من هم فرستادند که امضاء کنم اما من امضاء نکردم.

*چرا؟

قدیری ابیانه:چون اولا بنده ثبت نام نکرده بودم که بخواهم انصراف دهم. ثانیا معتقدم پولی وجود ندارد که اگر به من ندهند به فقرا بدهند.

*طرح هدفمندی یارانه‌ها باید تکمیل شود

*آقای دکتر چه کارهای بجا مانده‌ای از دولت سابق باید در حوزه اقتصادی ادامه پیدا کند؟

قدیری ابیانه:کارهای متعددی باید صورت بگیرد یکی از کارها این است که طرح هدفمندسازی باید تکمیل شود اما من هیچ امیدی ندارم که این دولت هدفمندسازی را تکمیل کند. قیمت ها باید واقعی شود.

*پیشنهادات قدیری ابیانه برای ترمیم وضعیت اقتصادی کشور/مشکل ما ارزان فروشی سوخت است

*آقای دکتر در حال حاضر اقتصاد ایران از بیماری رنج می‌برد. دولت در وضعیت کنونی از چه مُسکنی باید استفاده کند تا از این شرایط عبور موفقی کنیم؟

قدیری ابیانه:یکی از مشکلات ما ارزانی سوخت و در حقیقت مُفت‌فروشی سوخت است که عوارض متعددی دارد. یکی اسراف است که از معایب آن گفتیم. یکی هم عدم شفافیت بودجه است.  یارانه 45 هزار و 500 تومانی در بودجه آمده اما رقم بسیار کلان تری یارانه پنهان است. مثلاً ما بنزین لیتری 3000 تومان را 1000 تومان و 700 تومان تومان می‌دهیم.  یارانه نفت سفید و گازوئیل هم سر به فلک می زند و رقم آن خیلی بیشتر از یارانه‌های نقدی بوده در حالی که در هیچ جای بودجه نقش نبسته. یعنی در بودجه عمومی گویی نفت خام را مفت تحویل پالایشگاه می‌دهند.

هر پالایشگاهی با سوخت و خوراک مُفت به صرفه جلوه می‌کند و بعد فرآورده آن به نظر ارزان تمام می‌شود در حالی که اگر قیمت واقعی آن را حساب کنید ممکن است خیلی از این پالایشگاه‌ها به صرفه نباشند. مثلا همه جای ایران متأسفانه ما شاهد مازاد نیرو هستیم حتماً در پالایشگاه هم همین است. معتقد هستم ما نفت خامی که تحویل پالایشگاه می‌دهیم باید به همان قیمتی که صادر می کنیم تحویل پالایشگاه بدهیم، بعد پالایشگاه‌ها به قیمت تمام شده و با یک سود معقول تحویل پالایش و پخش بدهند، پالایش و پخش قیمت تمام شده را محاسبه کند و به آن قیمت به مصرف کننده‌ها بفروشد. حالا اگر دولت می‌خواهد یارانه بدهد این میزان یارانه را باید در بودجه بیاورد ولی در بودجه نمی‌آورد.

*برای شفاف شدن بودجه چه پیشنهاد مشخصی دارید؟

قدیری ابیانه:من می‌گویم  بزرگترین یارانه‌ای که پرداخت می‌شود یارانه پنهان سوخت است، این مسئله در بودجه هیچ انعکاسی ندارد و  این یک معضل بزرگ است. بعد هر بار هم آمدند که این هدفمندسازی را انجام دهند متأسفانه ما با تصمیمات عوامانه مواجه بودیم؛ مثلاً در مجلس پنجم آن زمان دولت می‌خواست یارانه را هدفمند کند و قیمت‌ها واقعی شود. آمدند گفتند 10 ساله قیمت‌ها باید واقعی شود، پس قانون گذاشتند که سالی 10 درصد قیمت سوخت می‌تواند اضافه شود اما نرخ تورم سالانه را در نظر نگرفتند که اگر در یکسال 17 درصد تورم داشته باشیم و 10 درصد قیمت‌ها را افزایش دهیم در حقیقت ارزان فروشی کرده‌ایم و من مانده‌ام در مجلس پنجم یک نفر نبود که به آن‌ها بگوید تو داری اشتباه می‌کنی؟

منبع:فارس

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران