«اقتصاد سیاسی»؛ اهرم تشکیل دهنده مثلث همکاری چین، افغانستان و هند
خبرگزاری تسنیم: کارشناسان مسائل سیاسی و اقتصادی بر این باورند که با توجه به نیازهای سیاسی، اقتصادی و امنتی ۳ کشور افغانستان، چین و هند میتوانند در آینده نزدیک مثلث قدرتمند همکاری منطقهای را تشکیل دهند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، هنوز بحثها در مورد همکاری چین و افغانستان داغ است اما حضور ضلع سوم این مثلث نوعی نگرانی را در بین کارشناسان به وجود آورده است.
در این بین عدهای تمایل دارند که پاکستان تشکیل دهنده ضلع سوم این مثلث باشد اما در عین حال به نظر میرسد کرزی و تیم تحت حاکمیت وی و اغلب مردم افغانستان بر این باورند که هند میتواند به عنوان ضلع سوم در کنار افغانستان و چین قرار گیرد.
در همین رابطه روزنامه هشت صبح در مقالهای به بررسی روابط چین، فغانستان و هند پرداخته است که در زیر متن کامل این مقاله را مطالعه میکنید:
افغانستان، چین و هند، مثلث دوستی را تشکیل میدهند. رئیسجمهور غنی با اعلام 5 حلقه سیاست خارجیاش، منطقه را در ارجحیت قرار داد و همسایگی چین را «ارزش» برای افغانستان نامید. در این مثلث، افغانستان در رأس قرار میگیرد، چرا؟ 2 قدرت بزرگ آسیایی در افغانستان بیش از هر محل دیگر، میدان همکاریشان را مییابند. روابط تاریخی، فرهنگی، مشترکات مذهبی افغانستان با این کشورها و موقعیت جغرافیایی آن در شاهراه انرژی و صنایع این کشورها این همکاری 2 قدرت رقیب آسیایی را فراهم میکند.
افغانستان با هر 2 کشور روابط استراتژیک برقرار کرده است. سوابق تاریخی روابط افغانستان و چین بین دولتها، به 600 سال قبل میرسد. روابط 2 کشور زمانی آغاز شد که یک هیأت چینی با ترکیب 200 تن از جمله دولتمردان، هنرمندان و بازگانان از امپراطوری «منیگ»، به دربار تیموریان هرات رسید.
افغانستان از جمله اولین کشورهایی است که فقط 2 سال پس از تولد دولت چین نوین، این کشور را به رسمیت شناخت و در سال 1955 با دولت چین روابط دیپلماتیک برقرار کرده و 2 کشور سال آیندهشصتمین سالگرد روابطشان را با نام «سال دوستی و همکاری» تجلیل میکنند.
تاریخ روابط میان مردمان افغانستان و شبهقاره هند، فراتر از حافظه تاریخ است. صدها سال، زبان دری، زبان دربار امپراطوری هند بود و اکبر، بزرگترین شاه این دوره، وصیت کرد که جسدش را صدها کیلومتر انتقال دهند و در دامنه کوهی در کابل به خاک بسپارند تا آن زیبایی فراموشناشدنی زندگیاش را به یاد داشته باشد.
تمدنهای زردشتی، بودیسم و اسلام از مسیر افغانستان راهش را به هند و چین گشود. راه ابریشم از طریق افغانستان به اروپا و هند وصل میشد و هنوز مسیر کاروانهای کهن در افغانستان موجود است و هنوز کارگاههای دستی بافت ابریشم به همان سبک، صدها سال قبل، در هرات وجود دارد و تولیدات آن به هند، اروپا و گاهی به چین میرسد.
جمهوری اسلامی افغانستان، هند و چین:
پس از سقوط رژیم طالبان، هند و چین اولین کشورهایی هستند که به کمک افغانستان شتافتند. رژیم طالبان خطر جدی برای تمامیت ارضی این کشورها محسوب میشد. این رژیم، مرکز تربیت تروریستهای جنبش اسلامی ترکستان شرقی را در افغانستان تأسیس کرد و گروههای تروریستی منطقه که از طالبان حمایت میکردند برای حاکمیت ملی هند خطر ایجاد کرده بودند. تأسیس جمهوری اسلامی افغانستان نه تنها فرصت همکاری بلکه تأمین منافع ملی این کشورها به حساب میآید.
چین در 13 سال گذشته حدود 300 میلیون دلار به افغانستان کمک کرد. هزار کارمند افغانستان را آموزش، صدها بورسیه به افغانها داد و پروژههایی مانند بیمارستان جمهوریت، مرحله دوم پروژه آبیاری پروان، مرکز علوم و تکنولوژی وزارت معارف و مرکز «کنفوسیوس» در کابل را احداث کرد.
آغاز روابط استراتژیک در سال 2012 و سفر اشرفغنی در ماه گذشته، همکاری 2 کشور را در عرصههای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و منطقهای گسترش داد و فصل تازهای را در روابط 2 کشور گشود. چین تعهد کرد که در 3 سال آینده بیش از 300 میلیون دلار به افغانستان کمک بلاعوض نماید و در طرح توسعهای افغانستان کمک کند. این کشور قرار است که 500 بورسیه به افغانستان اعطا کند و 3000 کارمند حکومت افغانستان را آموزش دهد. این کمکها در مقایسه با کمکهای میلیاردی غرب، فوقالعاده به حساب نمیآید، اما آنچه در روابط افغانستان و چین اهمیت دارد، آن است که این کشور همیشه نسبت به مردم و دولتمردان افغانستان به دیده احترام و شریک همسان مینگرد. «چوشن اری» در دهه 60 سده گذشته وقتی از موزه کابل دیدار میکرد، در کتاب خاطراتش نوشت: «آنچه مایه شگفت است، روحیه آزادیخواهی و شجاعت این مردم است.»
اما هند، دوست مردم افغانستان، در 13 سال گذشته بیش از 2 میلیارد دلار به افغانستان کمک کرد، در پروژههای بزرگ سهیم شد، سالانه 1500 بورسیه به افغانستان میدهد و هزاران کارمند دولت افغانستان را آموزش داد.
هند با هدیه معنویاش، دوستیاش را نشان داد. بزرگترین پرچم ملی افغانستان که حدود 100 متر ارتفاع دارد، هدیهای است که توسط هند به افغانستان داده شده و چنین هدیهای نشان میدهد که هند به استقلال افغانها احترام میگذارد.
چین و هند منافع مستقیم و طولانی مدت در افغانستان دارند. آنها درک میکنند که صلح در «قلب آسیا» به معنای صلح در آسیا و عکس آن است. آنها دشمن مشترک دارند: تروریسم. صدر مائو میگفت: «دشمن دشمن، دوست ما است.» علیرغم برخی ناهنجاریها در روابط 2 کشور، دشمن مشترکشان یا تروریسم میتواند مبنای این دوستی باشد که آنهم در مبارزه با تهدیدات تروریستی در منطقه و خطر بیثباتی در افغانستان، منافع مشترک 2 کشور را شکل میدهد. هر 2 کشور با افغانستان روابط استراتژیک دارند و بازهم آنچه صدر مائو میگفت «دوست دوست، دوست ما است»
دوستی بیشائبه افغانستان با هر 2 کشور، رأس مثلت دوستی 3 کشور میتواند باشد.
هر 2 کشور بزرگترین سرمایهگذاران در افغانستان هستند. چین در مس «عینک» و نفت «آمودریا»، جمعا حدود 5 میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند و قرار است هند با بهدست آوردن قرارداد بزرگترین معدن «حاجیگک» میلیاردها دلار در افغانستان سرمایهگذاری کند. تهدید به داشتههای 2 کشور علاوه بر مناسبات دیپلماتیکشان، از یک منبع تهدید میگردد. هند طعم تلخ این تهدیدات را هم در کابل، هم در هرات و هم در جلالآباد چشیده است. سرمایهگذاری چین در مس عینک هم با چنین تهدیدات مواجه بوده است و بیش از یکبار اخبار تهدید به سفارت چین در کابل وجود داشته است.
گروه داعش هماکنون شمشیرهایش را علیه چین به خاطر انتقام به اصطلاح مسلمانان غرب چین تیز میکند. موجودیت سه گروه القاعده، امارت اسلامی طالبان و دولت اسلامی عراق و شام (داعش) اگر متحد شوند، آسیا را بیثبات میسازند و اگر بر سر رهبری خلافت اسلامی به جان هم افتند، کشتار بیشماری را شاهد خواهیم بود.
این تهدید واقعی بر هر طرف منطقه سایه افکنده است. «شبح» تروریسم بر فراز آسیا سایه افکنده است و این رسالت قدرتهای آسیایی مانند چین و هند و روسیه و ژاپن خواهد بود تا علیه این «شبح» متحد شوند. فراموش نباید کرد که موقعیت استراتژیک افغانستان برای بنیادگرایان و تروریستها نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
این تهدیدها هر 2 کشور را به همکاری دعوت میکند. خوشبختانه روابط 2 کشور هماکنون ثمر میدهد. حجم تجارت بین هند و چین تا چند سال دیگر به 100 میلیارد دلار میرسد و علیرغم تلاش برخی کشورها در منطقه ما و فراتر از آن، هند در پایان سفر رئیسجمهور «شی» به دهلی به پروژه بزرگ BCM پیوست و آن را به BCIM تبدیل کرد. هر 2 کشور عضو BRAC هستند. این نزدیکی، امیدها به همکاری 2 کشور در افغانستان را تقویت میکند.
رئیسجمهور غنی، ثروت افغانستان را به 2عنصر مرتبط میداند: موقعیت جغرافیایی و منابع زیرزمینی. هر 2 عنصر برای هند و چین حیاتی است. هم هند و هم چین برای صنایع گرسنه خویش به منابع زیرزمینی نیاز دارند. افغانستان نزدیکترین مسیر از هند و چین به آسیای میانه، غرب آسیا و جنوب آسیا است. برنامههای جاهطلبانه افغانستان برای ایجاد خطلولههای گاز و خطوط ولتاژ بلند انرژی، راهآهن شمال به جنوب و شرق به غرب، افغانستان را به یک جایگاه واقعی پل آسیا مبدل میکند. برنامههایی مانند «رویاهای چین» پروژههای قرن مانند «کمربند اقتصادی راه ابریشم»، «دید جنوب آسیا» و همچنین «ایده منزلگاه ارتباطات» هند در باره افغانستان، افغانستان را جز لاینفک و ضروری این ایدههای بزرگ میسازد که همکاری وسیع و همهجانبه 2 دولت ابرقدرت آسیایی را در همه عرصهها از جمله امنیت میطلبد.
افغانستان بدون شک میتواند «مدل همکاریها» باشد. این «مدل» کمک میکند تا ژئوپلتیک افغانستان که در 200 سال گذشته در مسیر تجاوزات از شمال و جنوب بوده و یک چالش برای افغانستان به حساب میآید، به «یک فرصت» مبدل گردد و آنطوری که حامد کرزی می گفت: «افغانستان باید جایگاه همکاری تمدنها باشد نه رقابت ابرقدرتها».
عرصههای همکاری این 2 کشور با استفاده از این «مدل» گوناگوناند. شاید مهمترین عرصه همکاریهای امنیتی 2 کشور بعد از خروج نیروهای بینالمللی در پایان امسال باشد. هر 2 کشور به عنوان بزرگترین سرمایهگذارها میتوانند در آموزش و تأمین مالی مشترک نیروهای محافظت از سرمایهگذاریهایشان همکاری کنند. هماکنون افغانستان تنها برای محافظت از مس عینک، 2 هزار سرباز را مشغول انجام وظیفه کرده است. اگر برای هر معدن و یا پروژه این تعداد را در نظر بگیریم، به 10 هزار میرسد که در این صورت تأمین مالی، تجهیز و آموزش آن مساعدت بینالمللی میطلبد.
ایجاد پروژههای مشترک دوجانبه و سهجانبه در عرصه زراعت و حملونقل، عرصه دیگر همکاری است. هماکنون هند یک دانشگاه کشاورزی را در قندهار تأمین مالی میکند. در این دانشگاه، چین میتواند شریک مطمئن باشد. افغانستان از توانایی بزرگ زراعتی برخوردار است. چین توافق کرده که در عرصه فرآوری زعفران و واردات آن به کشور خود با افغانستان همکاری کند. بازار بزرگ کنونی زعفران افغانستان، هند است. آیا این 2 کشور نمیتوانند در ترویج این ماده که در هر 2 کشور دوستداران زیادی دارد، همکاری کنند؟
آموزش نیروهای نظامی افغانستان در هر 2 کشور در یک سطح کوچک ادامه دارد. میتوان آموزش مشترک این نظامیان را بررسی کرد. نمونه همکاری چین - آمریکا در آموزش دیپلماتهای جوان افغانستان میتواند برای چین – هند قابل اجرا باشد.
مهمتر از همه آن است که هر 3 کشور در یک گفتوگوی منظم راجع به تهدیدات امنیتی، نحوه همکاریهای سیاسی و اقتصادی اقدام نمایند.
باور داریم که هند و چین به عنوان دوستان تاریخی افغانستان و با در نظر گرفتن منافع ملی خودشان در افغانستان، همکار باشند و برای ترقی، صلح و ثبات افغانستان و در نتیجه ثبات و صلح در کشورهای خودشان و افغانستان همکاری کنند.
انتهای پیام/ع