ملانوروزی: ضعف هنر درسالهای اخیر به دلیل ضعف مدیران بوده نه هنرمندان
خبرگزاری تسنیم: رئیس دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید: اگر در طول سالهای پس از انقلاب در بخش هنر اقدامات بزرگی انجام نشده به دلیل ضعف عملکرد مدیران بوده و نه هنرمندان.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دومین نشست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با موضوع هنر و توسعه اجتماعی(فرهنگ عمومی-پیشگیری از جرایم-توسعه شهری) با حضور مجید مولانوروزی رئیس دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر روز چهارشنبه 26 آذرماه در حوزه هنری تهران برگزار شد.
ملا نوروزی در این نشست با بیان اینکه پیشرفت معمولا به موضوعاتی گفته میشود که انسان در آن دخیل باشد، خاطرنشان کرد: در بحث هنر بهتر است واژه توسعه را به کار ببریم. البته هنر یک واژه متعالی است که اگر بخواهیم در کنار توسعه قرارش دهیم باید نگاهی زمینی به آن داشته باشیم.
او با برشمردن نگاههای متداولی که در هنر وجود دارد، اظهار کرد: برای مثال اگر بخواهیم هنر را از منظر جامعهشناسانه بررسی کنیم میتوانیم به نگاه مارک وبر در این زمینه اشاره کرد. در این نگاه هنر و فرهنگ به عنوان یک رویکرد ثانویه برشمرده میشود. البته وقتی گفته میشود جامعهای از نظر اقتصادی پیشرفت کرده هنر هم زیرمجموعه آن قرار میگیرد ولی برخی قبل از توسعه اقتصادی به توسعه فرهنگی نگاه میکنند و براین باورند که توسعه فرهنگی پیش از توسعه اقتصادی وجود دارد.
این هنرمند افزود: برای مثال زمانی که بحثهایی نظیر جرایم اجتماعی مطرح میشد برخی میگفتند تا اقتصاد درست نشود نمیتوان چنین مواردی را درست کرد. در نظریهای دیگر که از سوی مارک وبر مطرح شده است این باور وجود دارد که تا از منظر فرهنگی و اجتماعی به مسائل ورود پیدا نکنیم توسعهای رخ نمیدهد.
ملانوروزی به وجود برخی نظامهای نئومارکسیستی در میان هنرمندان ایران اشاره کرد و گفت: در ایران نیز برخی هنرمندان با چنین دیدگاهی به هنر نگاه میکنند. اما نباید فراموش کنیم که آنچه در بحث توسعه در ایران مطرح است باید زیرمجموعه توسعه در یک کشور اسلامی مدنظر قرار گیرد و نمیتوان نگاه ایرانی اسلامی را از این مقوله جدا کرد. در حال حاضر فضای فرهنگ ایرانی اسلامی در بعد جهانی نیز تأثیرگذار است.
رئیس دفتر هنرهای تجسمی زارت فرهنگ و ارشاد خاطرنشان کرد: البته خود هنر نیز تعاریف مختلفی نظیر هنر والا، هنر مردمی و ... دارد. برخی در این میان به هنر نگاهی زیباشناسانه دارند و برخی هنر را با نگاه عامیانه بررسی میکنند. فراموش نکنیم بسیاری از جوامعی که تمدنی پررنگ در جهان داشتند به مرور در برابر این بیان جهانی که در حالحاضر وجود دارد، محو شده است. این کشورها و جوامع باید بیان خود را به صورت مستقل پیدا کنند. برای مثال کشوری چون آمریکا که شاید به اندازه 200 سال هم از منظر هنری خاطرهای ندارد قابل قیاس با کشوری چون ایران و ایتالیا نیست. البته این نگاه بومی و توجه به آن در کشوری چون ایتالیا بسیار پیشرفت کرده است. در ایران هم میتوان مواردی چون مکتب سقاخانه را به عنوان مثال بیان کرد.
این هنرمند با بیان اینکه در حال حاضر یک فرهنگ جهانی برای هنر وجود دارد، گفت: در برابر این جهانیشدن باید کشورهایی که دارای تاریخ مستقل خودشان هستند بر روی داشتههای خود تمرکز بیشتری کنند. برای مثال وقتی جامعهای از یک مرحله عبور میکند برایش واژه توسعه یافته را اتلاق میکنند و آن وقت است که بخشهای دیگر آن جامعه نیز پیشرفت میکند. اگر تلقی خوبی از هنر داشته باشیم این هنر دیگر هنری ایستا و ساکن نیست.
وی اضافه کرد: برخی اعتقاد دارند توسعه هنر در بستر توسعه سایر موارد شکل میگیرد و برخی دیگر معتقدند که هنر سبب توسعه دیگر بخشها میشود. متأسفانه در حال حاضر سرمایهداری فرهنگی و هنری در ایران به شکل گذشته وجود ندارد و باید از دیدگاه جامعهشناسانه به این مکتب توجه جدی شود.
رئیس دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه توسعه را باید از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد، اظهار کرد: اینکه هنر چه تأثیری بر روی مقولههای دیگر دارد و چه عواملی سبب رشد هنر میشود باید به صورت جدی مدنظر قرار گیرد. برای مثال ممکن است ما یک چیز را در سطح جامعه ببینیم و آن را به عنوان یک ناهنجاری مطرح کنیم اما وقتی همان شی را در یک گالری و موزه میبینیم دیدگاه آن به عنوان یک اثر هنری مطرح باشد.
ملانورزی با تأکید بر سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی و نقش آن در جامعه امروز، افزود: سنت فرهنگ ایرانی اسلامی که بسیاری از مدیران به دنبال آن هستند اگر بخوبی اجرایی نشود چندان کارایی ندارد و به عبارت بهتر بهدرد نمیخورد. برای مثال نگاه ما به شهرسازی اسلامی که در قرآن به عنوان مدینه 14 بار مورد اشاره قرار گرفته نگاهی متفاوت است. اگر به درستی به توسعه نگاه نشود شاید برخی بخشها مورد جفا قرار گیرد. برای مثال در شلوغی این روزهای شهرهای ایران نمیتوان چندان به "باغ ایرانی" فکر کرد و اجرایی نمود. فرهنگ و ادبیات و شهرنشینی و دیگر آدابی که در گذشته فرهنگ ایرانی و اسلامی ما وجود داشته در حال حاضر معنای واقعی خود را تقریبا از دست دادهاند و به عبارت بهتر برای زمان کنونی شادی خیلی مناسب و امکان پذیر نباشند.
این هنرمند تصریح کرد: خود من به عنوان مسئول هنر معاصر ایران باید از یک سو با خوانشهای اصیل ایرانی کنار بیایم و آن را مورد توجه قرار دهم و از سویی دیگر باید نگاهی داشته باشم که بتوانم در رویدادهای جهانی حضور پیدا کنم. اگر این امر به درستی ادا نشود مانند برخی از بخشهای حال حاضر جامعه ما مانند معماری، لباس پوشیدن و .... مخدوش خواهد شد. مطمئنا کنار هم قراردادن این دو مقوله بسیار سخت است و باید یک معنای جدید را برای هنر تعریف کنیم.
وی با بیان اینکه برای یک خوانش جدید از هنر نیاز به برگزاری جلسات متعدد هم اندیشی داریم، اظهار کرد: باید کارشناسان و صاحبنظران و هنرمندان گردهم بیایند و در این زمینهها به بحث و تبادل نظر بپردازند. امروز اگر بخواهیم بحثهای مختلف را در مقوله فرهنگ مورد نظر قرار دهیم باید به طور حتم خود هنر را نیز در نظر داشته باشیم. برای مثال مرگ هنرمندی چون مرتضی پاشایی یک چالش جدی در بحث جامعهشناسی ایران بود.
ملانوروزی با بیان اینکه توسعه برآیندی است که کلیه بخشهای جامعه را به حرکت درمیآورد، اظهار کرد: بعد از شکلگیری توسعه بخشهای مختلف جامعه حرکت خود را پی میگیرند و وقتی هم این توسعه ضعیف شود همه این پیکره از بین میرود. درحال حاضر ما به صورت ناگهانی مانند برخی دیگر از کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه وارد مدرنیته شدیم و به سرعت به تکنولوژی دست پیدا کردیم. شاید به همین خاطر باشد یک بیگانگی در جوامع غیر توسعه یافته پدید آمده است و به نوعی فرهنگ استفاده از این تکنولوژی را پیدا نکردهایم.
رئیس دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: برای مثال در ادبیات معاصر ایران ما به دو هنرمند میتوانیم اشاره کنیم. جلال آل احمد که نثر خاص خودش را داشت که به نوعی کوتاه، حماسی و تازیانه وار بود. نسل جلال یک فرم مشخصی پیدا کرده بود که در آن معنایش را میریخت. در بخش دیگر صادق هدایت وجود دارد که میداند این معنا را در چه ظرفی بریزد و در هر بخشی که ورود پیدا میکند مفهوم آن را به خوبی مدنظر قرار میدهد.
وی با بیان اینکه این خوانش امروزه در هنر نقاشی ایران وجود ندارد، گفت: یک همخوانی باید میان صورت و معنا شکل بگیرد و شاید به همین خاطر باشد که شهرهای ما آنقدر به هم ریخته است. متأسفانه امروزه یکسری تفکرات از سوی اهالی فن بیان نمیشود و در حال حاضر بعد از گذشت بیش از 30 سال از انقلاب اسلامی با تمام تلاشهایی که انجام شده نتوانستهایم موارد مورد نیاز خود را به جامعه انتقال دهیم.
ملانوروزی ادامه داد: در طول 30 سال اخیر حوزه فرهنگ و هنر در دست افراد خاصی بوده و هنوز هم تلقی درستی از هنر وجود ندارد. شاید برخی موازی کاریها در عرصه فرهنگ و هنر نظیر انچه که وزارت ارشاد، حوزه هنری و شهرداری انجام میدهند سبب خنثی شدن این اقدامات هنری باشد. در طول سالهای گذشته کمترین بودجه نصیب فرهنگ و هنر شده و نقد مورد نیاز در حوزه هنر هم بسیار کمرنگ بوده است.
وی خاطرنشان کرد: در این میان مدیران هنری ما کسانی بودند که عهدیت لازم را نداشتند این مدیران شاید فرهنگی بودند اما از اهالی هنر نبودند و به خاطر همین شاهد پدید آمدن آثار فاخری نبودیم. بخش بزرگی از این نقد به مدیران ما بازمیگردد و نه به هنرمندان برای مثال من به یاد دارم در خود حوزه هنری هنرمندان توانمند بسیاری بودند که آثار زیبایی را در زمینه انقلاب خلق میکردند اما مدیران و فضای جامعه امکان بروز و ظهور آثارشان را نمیداد.
این هنرمند با بیان اینکه در حال حاضر در یک گذر به سر میبریم، گفت: در سالهای اخیر کارهای عامهپسند بسیاری شکلگرفته اما اتفاقاتی که باید به آن صورت رخ نداده است. هنر مجموعهای از فرهنگ محسوب میشود و تلقی ما از هنر یک محصول فرهنگی است. متأسفانه کمترین بودجه در میان دولتها به مقوله فرهنگ اختصاص پیدا میکند و در این میان کمترین بودجه نیز به هنر میرسد و البته هنرهای تجسمی هم نسبت به سایر هنرها کمترین توجه و بودجه را در اختیار دارد.
رئیس دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: فرهنگ یک جامعه در دراز مدت شکل میگیرد و این فرهنگ جدای از باورها، اقتصاد، اجتماع و سایر مقولههایی که یک جامعه با آن درگیر است نخواهد بود.
انتهای پیام/