رمز وحدت حوزه و دانشگاه در به رسمیت شناختن جایگاه یکدیگر است
خبرگزاری تسنیم: ششمین میزگرد تخصصی-موضوعی بررسی و واکاوی مسائل مربوط به "وحدت حوزه و دانشگاه" همزمان با بیست و هفتم آذرماه با حضور مسئولان حوزوی و دانشگاهی استان مرکزی در خبرگزاری تسنیم اراک برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، از خجسته ترین پیامدهای انقلاب اسلامی، وحدت حوزه و دانشگاه بوده و طرح مسئله وحدت حوزه و دانشگاه را می توان از آثار انقلاب فرهنگی دانست که با بهره گیری از رهنمودهای امام خمینی(ره) در سال 59 آغاز شد و انقلاب فرهنگی هم چنان که حضرت امام(ره) در پیام نوروزی سال 59 اعلام فرمود، گسترش پژوهش های علمی و معارف بلند و عمیق اسلام را به عنوان هدف اصلی دنبال می نمود. این آرمان بلند، دانشگاه و حوزه را برای تلاش مشترک به سوی هم کشاند و در فضای سیاسی آن زمان، باب مشارکت و وحدت حوزه و دانشگاه را بازکرد.
بیست و هفتم آذرماه، یادآور عروج سرخِ مجاهدی خستگی ناپذیر و عالمی ربانی، آیت اللّه مفتح، است که از پیشروان اندیشه وحدت حوزه و دانشگاه بود. این شهید والامقام در راه تحقق این اندیشه و آرمان بلند که از اندیشه بلند امام راحل(ره) برخاسته بود، تلاش های بی وقفه ای انجام داد. به پاس فعالیت های چشم گیر شهید مفتح در راه تحقق وحدت حوزه و دانشگاه لزوم ارتباط، همکاری و هم فکری این دو قشر اندیشمند، روز 27 آذرـ که سالروز شهادت دکتر مفتح نیز است روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گذاری شده است.
خبرگزاری بین المللی تسنیم در استان مرکزی، ششمین میزگرد تخصصی-موضوعی خود را نیز به همین مناسبت با موضوع "وحدت حوزه و دانشگاه" با حضور حجت الاسلام سیداحمد میرمهدی رئیس حوزه علمیه امام خمینی(ره) اراک، حجت الاسلام مهدی ایمانی مقدم مسئول دفاتر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه های استان مرکزی، حسن طاهراحمدی رئیس دانشگاه علوم پزشکی اراک، مصطفی یوسفی راد رئیس دانشگاه پیام نور اراک و مجتبی صدیقی مسئول بسیج دانشجویی استان مرکزی برگزار و در ان ابعاد مختلف، ثمرات و نتایج، ضرورت ها، بایدها و نبایدها و تهدیدات پیش روی وحدت حوزه و دانشگاه به بحث و تبادل نظر گذاشته شد.
تسنیم: جایگاه دانشگاه و حوزه در زمینه تولید علم و اندیشه در جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجت الاسلام میرمهدی: حوزه با توجه به نقشی که در نشر علوم انسانی در جهان داشته، در کشور اسلامی نیز پیشتاز در برآوردن نیازهای جامعه و در مسائل علوم انسانی که در دنیا مطرح است به شمار می رود و این مباحث نیز عمدتا از ناحیه حوزه علمیه مطرح شده است که با آمدن اسلام و بهره برداری بسیار خوب مردم ایران از معارف گسترش یافته است البته غربی ها کم و بیش به این مسئله اعتراف کرده اند حتی اگراعتراف هم نمی کردند باز هم در معارف و پیشرفت علوم انسانی مدیون دنیای اسلام بودند، حتی در علوم تجربی هم از اسلام و دانشمندان اسلامی استفاده کرده اند.
بنابراین پیشینه نقش حوزه به جایگاه رفیع اسلام محمدی(ص) برمیگرد که با گسترش اسلام و معارف اسلامی طبق یک سازماندهی بسیار منظم از ناحیه معصومین انجام شده و این گسترش انجام شده و همه همراه با اسلام مسئله نشر اسلام را داریم و اسلام به عنوان یک دین نیست که یک عده آن را قبول کنند و به دنبال گسترش افکار خودشان باشند بلکه مردم را با واقعیات جهان اسلام آشنا میکند ومردم را با کمال آرامی ونرمی و صلح و دوستی به اسلام و معارف اسلام دعوت کرده است.
حوزه علمیه ما که در زمان غیبت صغری شکل گرفته و در زمان غیبت کبری به صورت منظم تدوین شده و با تحول گرفتن منابع اسلامی به تربیت شاگردان اقدام کردند، در نشر معارف از کلیدی ترین و اساسی ترین مطالب برای رساندن جامعه به پیشرفت و معارف بلند اسلام استفاده شده است.
پس اگر نقش حوزه در زندگی پیاده شود در تمام زمینه ها تأثیر خودش را میگذارد و اثر و واقعی از معارف الهی در زندگی مردم مشهود میشود.
حجت الاسلام میرمهدی: وحدت حوزه و دانشگاه معنابخش حرکت های علمی کشور است
حجتالاسلام ایمانیمقدم: خاستگاه علم، حوزه و دانشگاه است، البته علم خاصیتش تفکیکپذیری نیست یعنی علم یک حقیقت بسیط و واحد است زیرا هستی و واقعیت یک امر بسیط و واحد استکه به دنبال آن معرفت به هستی هم یک ماهیت واحد دارد، دلیل تفکیک علم به رشتهها و مباحث دیگر درحوزه دانشگاه به سبب پیچیدگی و وسعت مسائل علمی است و گرنه حقیقت علم یک حقیقت واحد و بسیط است.
در حال حاضر، دنیای امروز به سمت علوم بین رشتهای سیر میکنند به این معنا که رشتهها و تخصصهای مختلف علمی در کنار هم نیستند بلکه مکمل یکدیگرند، دریک نگاه کلانتر، علوم تجربی وعلوم وحیانی در کنار هم، متعارض یا حتی متوازی باهم نیستند بلکه یک حقیقت واحداند تا حقیقت هستی و راه رسیدن به کمال که همان رسیدن به حقیقت هستی مطلق است را نشان دهند به همین سبب ماهیت علم تفکیکپذیر نیست.
در حوزه عالم و کسی که دنبال علم است به سبب گستردگی فضای علم، چارهای جز ورود هر عالم به بخشی از علم نیست پس بحث دانشکدههای مختلف دانشگاهی و پژوهشگاهی، رشتههای مختلف درون دانشکدهای مطرح شده و در نگاهی دیگر تفکیک بین حوزه و دانشگاه به عنوان ضرورت اجتناب ناپذیر دنیای امروز اتفاق افتاده البته تآکید میکنم ماهیت علم و شناخت هستی یک امر بسیط وغیر قابل تفکیک است.
علم درصورتی مفیدی است که همه جانبه باشد یعنی هم ناظر به نیازهای مختلف مادی انسان، هم ناظر به نیازهای فردی و اجتماعی انسان و هم ناظر به تعامل یک انسان با ملکوت و خالق خودش باشد، علوم حوزوی بیشتر در حوزه کلیات و تبیین مسیر زندگی و علوم دانشگاهی درتبیین مصداقها و نحوه اجرای کلیات عمل میکنند پس این علوم مکمل هم بوده و در کنار هم میتوانند ضامن انسان باشند.
طاهراحمدی: هفتهای که در آن قرار داریم هفته پژوهش است و اگر وضعیت کشورهای پیشرفته، درحال پیشرفت و توسعه نیافته را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که عامل پیشرفتهای علمی و عامل تولید ثروت به دنبال پیشرفتهای علمی بحث پژوهش و تحقیقات است و باید به این امر توجه خاصی شود.
مسیر تولید علم باید از مسیر تحقیق و پژوهش عبور کند، ما در دانشگاهها تولید علمی زیاد داریم اما از لحاظ پژوهشی عقب هستیم و عنایت ویژهای به پژوهش نمیشود این نتیجه گیریهای علمی باید و شاید که مردم انتظار دارند حاصل نمیشود، در کل دنیا در کشورهای پیشرفته بیش از 5 درصدتولید ناخالص ملی را صرف پژوهش میکنند و نتایج جالبی میگیرند، پژوهش منجر به تولید علم و تولیدعلم منجر به تولید ثروت میشود.
یوسفیراد: دانشگاهها در حوزه تولید علم و اندیشه در دو بخش انتقال علم یا همان آموزش و تولید علم یا همان تحقیقات و پژوهش فعالیت دارند، در بحث تحقیقات و پژوهش نیز دانشگاهها در 2 حوزه انجام وظیفه میکند که حوزه نخست، حوزه علوم محض یا حرکت به سمت مرزهای دانش بوده که در جهان بسیار با ارزش تلقی میشود زیرا یکی از ملاکهای رشد و توسعه علمی یک کشور، توسعه علوم محضی است که در آن کشور تولید و پرداخته میشود و درنهایت در قالب مقالات علمی و پژوهشی، کتاب و طرحهای پژوهشی چاپ میشوند.
حوزه دوم فعایت دانشگاهها در امر تولید علم، پژوهشهای کاربردی است که در حوزه فناوری، تکنولوژی و حتی کارآفرینی مثمر ثمر بوده و دانشگاهها از این بعد در سطح جامعه بسیار موثر هستند، تولید علمی که به نوعی بخشی از نیاز جامعه را برطرف میکند و از این جایگاه تولید علم برای رفع نیازهای جامعه بسیار حائز اهمیت است.
صدیقی: امام راحل(ره) دانشگاه را مبدأ تحولات در جامعه میدانستند اگرچه ممکن است که این جمله در نگاه سطحی و نخست اغراقگونه به نظر برسد، اما با نگاهی عمیقتر به تحولات جامعه در مییابیم آنچه در دنیا و جامعه ما رخ داده و میدهد اهمیت نقش دانشگاه را مشخص میکند.
اگر تمدن غرب را به عنوان یک جریان مدرنیزم بنگریم، جریان نواندیشی این تمدن با نگاه به روشنگری هرچند که منتهی به سکولاریزم و اومانیزم شده و منحرف شده است اما درمییابیم که این جریان از دانشگاه نشأت گرفته و در حقیقت پیشرفت علم را با نگاه دانشگاهی شروع کردند، یعنی تمدن امروز غرب مدیون جامعه دانشگاهی بوده و ما هم اگر بخواهیم حوزه تمدنی انقلاباسلامی را گسترش دهیم و بخواهیم به مسئله صدور انقلاب اسلامی توجه کنیم و اگر قرار باشد که در آینده تحولات دنیا را با نگاهی ویژه مورد پرازش قرار دهیم و پیشرفت و توسعه انقلاب اسلامی را در دنیا مد نظر قرار دهیم به طور قطع دانشگاه در اینجا باید نقش داشته باشد.
دانشگاه چندکارویژه دارد که یکی از این کارویژهها تولید علم است یعنی ما باور داریم که اگر قرار است در جامعه پیشرفتی رخ دهد، پیشرفت یک مفهوم انتزاعی نبوده و یک مفهوم واقعی است، به این معنا که تولید علم باید انجام شود که نخستین پایه این تولید بایستی در عرصه علوم انسانی باشد چرا که اگر ما به علوم انسانی با نگاه توحیدی، اسلامی و انقلابی در دانشگاهها بپردازیم تا به یک نظام فکری و نظری در حوزه پیشرفت دانشگاهی برسیم.
پس از اینکه پایههای نظام فکری مبتنی بر توحید و یگانگی خداوند و معاد شکل گرفت، کمکم به سمت پیشرفت در سایر رشتهها از جمله علوم پایه، کشاورزی، فنی و هایتک حرکت کنیم و این حرکت زمانی رخ میدهد که دانشگاه با یک نگاه مشخص تمدنی به سوی اهداف خود برود چراکه قرار نیست ما همان راهی را که غربیها ادامه دادند سیر کنیم، مبنا این است که یک حوزه تمدنی جدید را آغاز کرده و به تعبیر مقاممعظم رهبری میانبرهایی را پیدا کنیم که این کار به طور قطع برعهده دانشگاه بوده و از این طریق میتوان پیشرفت و توسعه کشور را داشت.
تسنیم: با توجه به اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه، وحدت این دو نهاد اندیشهای را تا چه میزان ضروری میدانید و مهمترین راهبرد ایجاد وحدت از نگاه شما چیست؟
حجت الاسلام میرمهدی: ضرورت اتحاد مشهود است و در کشوری که کشور اسلامی است و حومت بر اساس اسلام بوده و بر اساس اسلام قوانین اسلامی شکل گرفته است باید وحدت بین مراکز علمی و مراکز توسعه علوم دینی برقرار شود تا نتیجه مطلوب بدست آید و این مهم فراهم نمی آید مگر اینکه با شناخت نیازها در جامعه قدم برداریم و باهم نیازهای جامعه را پوشش دهیم که هر کدام زمینه خود را دارند و باید مکمل یکدیگر باشند و در حقیقت این هم پوشانی قدری انجام گرفته و همکاری هایی دارند.
حضور برخی اساتید حوزه در دانشگاه پاسخگوی به نیازهای دانشجویان تا حد زیادی این پوشش را فراهم کرده اند و ولی ما به این میزان راضی نیستیم و هنوز بحث حوزه ودانشگاه سطحی بوده و از عمق لازم برخوردار نیست که در این زمینه عوامل باید ریشه یابی شود تا آشنایی کامل از یکدیگر بین حوزه و دانشگاه ایجاد شود.
در بسیاری از مشاغل افراد از مسائل دینی آن آگاهی ندارندو نآگاهی از فقه برای جامعه بسیار مضر است چون فقه برای همه مسائل راه حل دارد ولی در جامعه ازآن استفاده نمیشود و باید دانست رمز وحدت حوزه و دانشگاه در به رسمیت شناختن جایگاه یکدیگر است.
حجتالاسلام ایمانی مقدم: اگر حوزه و دانشگاه به اهداف کلان خود عمل کنند وارد حوزه وحدت میشوند به این معنا که با مطالعه چند گزاره حسی تجربی، فرد نباید در کل مباحث علمی کلامی ورود یابد و این امر را در آثار برخی اندیشمندان مثل استفن هاوکینگ میبینیم که با وجود اینکه وی فیزیکدان است ولی به حوزههایی علم کلام که تخصصی در آن ندارد وارد شده که نتیجهای جز مغلطهکاری به دنبال ندارد به عنوان مثال واژههایی مانند خلاء که بار حسی تجربی دارند را به بحث عدم که بار فلسفی دارد ترجمه میکند.
اگر دانشگاهها در رشتههای تجربی هدف خود را، این بدانند که میخواهند لایهای از هستی شناخته و ضمن این شناسایی لایه هستی، که آنها را به شناخت لایههای عمیقترهستی هدایت میکند شناسایی کنند و پس دیگر نباید با علم تجربی را برای کل هستی نسخه بپیچند.
در علوم حوزوی در بیان مصداق و جزئیات نیاز به بررسیهای تجربی داریم به طور مثال چگونه میتوان یک ارزشی را در جامعه نهادینه کرد برای پاسخ به این سوال کلیاتی درآیات و روایات موجود است ولی در تشخیص مصداق و مراحل اجرا نیاز به علوم نوین دانشگاهی است پس اگر حوزه و دانشگاه کار خود را به خوبی انجام دهند مانند دوتکه پازل هستند که میتوانند با در کنار هم قرا گرفتن خود تصویر زیبایی را ترسیم کنند. چراکه رسیدن به هدفی مشترک ترجمه اصلی وحدت حوزه و دانشگاه است.
طاهراحمدی: در بحث وحدت حوزه و دانشگاه جای کار بسیاری دارد و با شعار و سطحی نگری و سالی یک روز مراسم گرفتن این بحث به سرانجام نمیرسد در حوزه سلامت جا دارد که یک ارتباط مستمر و همیشگی بین دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت بهداشت و درمان با حوزههای علمیه برقرار شود.
با پیشرفت علم پزشکی سوالات شرعی پیش میآید که حوزه باید حل کند مثلا در رابطه با پیوند، اعضا از لحاظ طهارت نجاست چه حکمی دارند، در بحث لقاح مصنوعی تکلیف چیست، در بحث سقط جنین سوالات بسیاری وجود دارد و خیلی از مسائل دیگر که حوزه در حل کردن آنها باید به دانشگاه علوم پزشکی کمک کند.
وحدت بین حوزه و دانشگاه مبارک است و در دانشگاه علوم پزشکی علاوه بر مبارک بودن یک ضرورت حتمی است ما به دنبال آنیم که این بحث ضروری با ارتباط مستمر حوزه و دانشگاه علوم پزشکی بیشتر شود.
یوسفیراد: ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در 4 محور خلاصه میشود که مهمترین آنها ایجاد ارتباط میان علم و دین است، این واقعیت است که ما در یک کشور اسلامی زندگی کرده و نیاز است همه شئونات ما مرتبط با مسائل دینی و اسلامی باشد از این حیث علمی که در کشور و جامعه تولید میشود قرار است از آن یا در بعد فکری اندیشهای و فرهنگی یا در بعد اجرایی و ملموس جامعه استفاده شود و باید مبتنی بر دین و مذهب کشور باشد.
دومین ضرورتی که برای وحدت حوزه و دانشگاه حس میشود این است که شبکه فکری کشور باید توسعه پیدا کندهر چقدر تنوع در این زمینه وجود داشته باشد و از سویی اینها این شبکههای فکری و اندیشهای با توازن و هدفهای مشترک باهم حرکت کنند از این حیث فعالیتهای آنان قوام و قدرت بیشتری پیدا میکند بنابراین یکی از الزامات وحدت این دونهاد ایجاد یک شبکه فکری منسجم در سطح جامعه است.
سومین ضرورت وحدت این دو نهاد همافزایی است، در جامعه دو نهاد علمی و فکری داریم که یکی از آنها دانشگاه است که دارای ظرفیتهای علمی و فکری خاص خود هستند و نهاد دیگر حوزههای علمیه است که بر اساس قوانین دینی سعی میکنند فعالیتهای علمی خود را انجام دهند.
هر دو بخش دارای ظرفیتهایی هستند اگر دو نهاد بتوانند از ظرفیتهای هم استفاده کنند خلاءهایی که احیانا در هر بخش ممکن است وجود داشته باشد و در بخش دیگر نقطه قوت است توسط آن نهادی که دارای این ظرفیت است پوشانده و خلاءها حذف میشود، پس نکته سوم همافزایی و استفاده از ظرفیتهای یکدیگر است که نیاز داریم این دو نهاد باهم اتحاد داشته باشند.
آخرین مورد بحث کمک به تاسیس و ایجاد دانشگاه اسلامی است به هرحال تمدن اسلامی دارای ارکان مختلفی است که یکی از آنها وجود دانشگاههای اسلامی است، وجود نهادهای علمی که مبتنی بر دین اسلام فعالیت میکنند، از این حیث وجود حوزه در کنار دانشگاه و حضور این دو باهم میتواند در ایجاد زیرساخت دانشگاه اسلامی مثمر ثمر باشد.
صدیقی: زمانی که در غرب حرکت علمی شروع شد متأسفانه مسیحیت تحریف در برابر توسعه و پیشرفت علمی قرار گرفت، اما اسلام این چنین نبوده و نه تنها در مقابل علم و رشد علمی قرار نگرفته بلکه به عنوان مشوق بسیار جدی، همه جانبه و بسیار عمیق برای علم بوده و این مهم به راحتی در آموزههای دینی مشهود است، اگر بخواهیم یک حوزه جدید تمدنی را شکل دهیم به دانش مبتنی بر علم نیاز داریم، دانشی که همراه با دین و از جنس دین باشد.
دانش سکولار و دین گریز به درد ما نمیخورد و به همین سبب نیاز داریم که دو پایه را در کشور به عنوان دو بال حرکت، توسعه و تقویت علمی کشور داشته باشیم، یکی بال دانش که شامل دانشگاه و علوم جدید بوده و دیگری بال دین که حوزه است، دین و دانش در کنار یکدیگر قرار گیرند و این دو بدون دیگری نمیتواند جامعه را به مقصود برساند.
چرا که این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند و زمانی که به جامعه مینگریم دانشگاه و حوزه متکلف این امور بوده و جالب اینکه تنها قشری که امام خمینی (ره) در بسیج تأکید کردند بسیج دانشجو و طلبه است که با یک هدف ویژه دانشجو و طلبه یکدیگر را بشناسند، در کنار هم قرار گیرند و یک جریان منسجم حرکت فکری و فرهنگی را در دانشگاه و حوزه شکل دهند.
امروز انقلاب اسلامی برای هر گونه اثرگذاری و پیشرفت در دنیا نیاز به یک هماهنگی، رویکرد واحد و تعامل مبتنی بر درک عمیق از تحولات دنیا توسط حوزه و دانشگاه داشته و این ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه را تبیین میسازد.
تسنیم: نتایج فعالیتهای علمی در دانشگاههای کشور و حوزههای علمیه را تا چه میزان سودمند دانسته و ادامه آن را ضروری میدانید؟
حجت الاسلام میرمهدی: قوانین جامعه اسلامی برگرفته از اندیشه ها و اصول دینی شکل گرفته و برای اداره حکومت اسلامی ملزم به رعایت اصول و قواعد دینی اسلام هستیم.
از سوی دیگر، در ابتدا باید علوم دانشگاهها هدفمند شوند و خدمت به جامعه بر اساس رضایت خداوند برای همه تدوین شود.
ما در زمینه اسلامی کردن دانشگاهها به سمتی پیش میرویم که اهداف همه علوم بایک هدف و آن هم خدمت به جهان، مردم و انسانیت باشد پس راجع به علومی که اسلام نظریه عالی داده استفاده میکنیم، باید دانشگاه و حوزه تعامل و همکاری بیشتر در اجرای نیازمند اخلاق اسلامی داشته باشند.
حجتالاسلام ایمانی مقدم: در نگاه قرآنی و روایات، علم سبب خوشبختی میشود و این خوشبختی یک خوشبختی همه جانبه برای حداکثر انسانها است، در یک نگاه دیگر علم سبب کمال معنوی انسان است چه بسا در تعبیراتی از بزرگان است که اَولُ العِلم مَعرِفَتُ الجَبار وَ اخِرِ العِلم تَفیظُ الاَمرِ اِلَیه، با این نگاه اگر علم فقط ناظر به زندگی دنیوی انسان باشد شاید برای افراد ویژه در مقطع ویژه سبب سودآوری مادی و اقتصادی شود ولی در نگاه کلان اجتماعی و تاریخی مضر است.
در دو صده آخر که علم، رشد تصاعدی داشته آمار قتل، جنایات، جنگ و کشتار چندین برابر قرنهای گذشته است یعنی همپای رشد علمی جنایت و بداخلاقیها هم رشد کرده و انواع مختلف مواد روانگردان، برنامههای مبتذل غیر اخلاقی، فروپاشی خانوادهها، رشد مصرف مشروبات الکی، دخانیات و داروهای مسکن اعصاب محصولات رشد علمی غیردینی و اخلاقی محسوب میشود.
علاوه بر آن رشد دینی تنها به معنی ترویج عبادات منهای علم هم نتایجی مانند آنچه در قرون وسطا شاهد بودیم به بار میآورد برای متفکرین استراتژیست تمدنی این یک امر واضح و غیرقابل انکار است که علم و دین در کنارهم ضامن سعادت و کمال انسانی هستند.
طاهراحمدی: همانطور که می دانیم فعالیت پژوهشی حوزه و دانشگاه ستون های اصلی توسعه کشور است و در کشور ما متاسفانه کمتر از 1 درصد و حدود 0.3 تا 0.4 درصد بودجهها صرف پژوهش میشود که رقم ناچیزی است، با تاکیداتی گه مقام معظم رهبری داشتهاند قرار است این رقم تا سال 1404 به 4 درصد برسد و این میتواند جایگاه علمی ما را در دنیا ارتقا دهد، ثابت شده در جاهایی که سرمایهگذاری پژوهشی و تحقیقاتی کرده نتایج بسیار خوبی حاصل کردهایم در بحث انرژی هستهای، تولید صنایع نظامی و طب پیشرفتهای خوبی داشتهایم، در بعضی مسائل ضعیف هستیم و لازم است و جا دارد به بحث تحقیقات وجه شود تا به بحث تولید علم و به دنبال آن تولید ثروت برسیم و بنابراین رشد و بالندگی کشور در گرو وحدت حوزه و دانشگاه است.
یوسفیراد: فعالیتعلمی دانشگاهها برای تولید علم به ویژه از بعد کاربردی آن میتواند تولید ثروت کند، هرچند علوم محض هم تولید ثروت میکنند اما ثروت مدنظر هم مادی و هم معنوی است، اگر ثروت تولید شود قاعدتا تولید قدرت میکند و قدرت سیاسی، اقتصادی و امنیتی را به وجود میآورد و از این نظر ضرورت و نتیجهای که در اثر فعالیتهای علمی دانشگاهها متصور شد تولید قدرت است وقتی ثروت و قدرت باشد تولید امنیت و گسترش امنیت اتفاق میافتد در سایه امنیت فعالیتهای مختلف اقتصادی و اجتماعی انجام و به نوعی ایجاد رفاه میشود.
وقتی رفاه، امنیت و ثروت در جامعه باشد قاعدتا رضایتمندی جامعه از نظام، حکومت و مجموعه نظامی که جامعه را مدیریت میکند ایجاد میشود و از این منظر فعالیت علمی پایه و اساس یک کشور قدرتمند با اقتصاد مبتنی بر بنیانهای علمی است.
صدیقی: امروزه ما یکسری ضرورتهای میدانی داریم، از یک سو تقابل جدی با استکبار جهانی و از سوی دیگر نیازهای اجتماعی در جامعه را داریم که اگر قرار باشد ما در مقابل زورگوییهای استکبار بایستیم و بخواهیم در دنیا از مواضع خود دفاع کرده و از جریانات همسو با انقلاب اسلامی حمایت کنیم نیازمند دانش هستیم. جمله اَلعِلمُ سُلطان « قدرت در دانش نهفته است» و رمز قدرت غربیها دستیابی آنان به دانشهای مختلف است.
برای آنکه ما بتوانیم در دنیا حرکت و پیشرفت علمی را داشته باشیم نیازمند دانش بوده که تولید آن در دانشگاهها روی میدهد و اما این سؤال که دانشگاههای ما در این مسیر تا چه میزان موفق بودهاند؟ جای نقد و سؤال دارد، دانشگاههای ما در حال تلاش هستند که در این مسیر حرکت کنند اما سرعت لازمه را نداشته به این معنا که سرعت تولید دانش در دانشگاههای ما همراه با نیازهای ما نبوده و نیز در جاهایی که سرعت وجود دارد مطابق با نیازهای ما نیست، دانشگاه برخی مواقع حرکت علمیاش یک حرکت مبتنی بر نیازهای جامعه نبوده، موضوع محور و مسئله محور برای جامعه نیست.
اگر تولید دانش در دانشگاههای ما مبتنی بر نیازهای میدانی و واقعی ما و نیازهای بومی باشد و مبتنی بر مسائل داخلی، به طور قطع دانشگاه میتواند در مسیر حرکت خود مؤثر و اثرگذار باشد و این همان اتفاقی است که از دانشگاههای ما انتظار میرود یعنی دانش بومی، مبتنی بر نیازهای بومی و از راهکارها و چارچوبههای بومی تبعیت کند آنگاه میتوانیم در عرصه تولید علم پا جای پای غرب بگذاریم.
تسنیم: ضرورت ارتباط بین دو نهاد حوزه و دانشگاه در پیشرفت کشور را چه میزان میدانید؟
حجت الاسلام میرمهدی: سیاست دشمن بر این امر استوار است که با ایجاد تفرقه در بین دانشجویان و حوزویان، وحدت و تعامل چند ساله این دو قطب اثر گذار را از بین ببرند چراکه دستاورد وحدت و صمیمت بسیار دستاورد مهمی است چرا که دو قشر فرهیخته و مغز متفکر یک جامعه در حوزه و دانشگاه که یکی به عنوان مرکز علم و دانش و دیگری مرکز معرفت، هدایت و دانش مربوط با هم به تعاملی دو جانبه و پایدار رسیدند.
هر آموزشی هدایت نیست اما هدایت در درون خود آموزش هایی دارد علاوه براینکه جهت گیری به مقصد معین و مشخصی که هدف خلقت است منظور و در دستور کار خود قرار می دهد.
وحدت حوزه و دانشگاه بهترین مسیر برای دستیابی به اهداف کلان نظام اسلامی است و بالواقع وحدت تنها سلاحی بوده و هست که تا کنون توانسته دشمنان را از رسیدن به اهداف شوم خود مایوس کند.
حجتالاسلام ایمانی مقدم: اعتلای تمدنی و سعادت همه بشر را بدنبال دارد اگر در برهههایی از تاریخ در قرن4 و5 و 6 نگاه کنید میتوانید شاهد وحدت بین علوم دینی و تجربی باشید که در اوج خود قرار میگیرد و افتخار آکسفوردیها و سوبنیها این است که لباس ابنسینا رابپوشند
درحالحاضر خلاء بشر امروز خلاء معنویت است علاوه برآن گزارههای علمی زیاد شده و یک انفجار اطلاعات انجام شده که هیچکدام ناظر به نیازهای بشری نیست، ثمره این اتحاد سبب میشود تمدن اسلامی در اوج قرار گیرد و نیاز بشر تشنه امروز را ارضاء کند.
طاهراحمدی: باید دیدگاههای سیاسی همدیگر را تحمل کنند اگر من به عنوان یک دانشگاهی دیدگاه سیاسی دوستان حوزوی را ولو بر خلاف میل و تفکر من باشد باید بپذیریم که همدیگر را تحمل کنیم ولو اگر افکار سیاسی هم را قبول داشته باشیم و تعامل ایجاد کنیم.
اگر توهینی به افکار شد باید در مقابل افکار هم به جای موضع گیری سعی کنیم بحث های علمی کنیم وگرنه موضع گیریهای سیاسی علیه دانشگاهیان و یا علیه حوزویان، ما را از اتحاد دور می کند، برای ایجاد وحدت ابتدا باید اراده قوی ملی برای اتحاد این دو نهاد وجود داشته و افکار هم را تحمل کنیم اگر نقدی هم داریم یک نقد عالمانه ای نسبت به یکدیگر باشد و در جهت تخریب نباشد، در مقابل دانشگاهیان و حوزویان نباید بحث غیرعالمانه مطرح کرد اگر بحثها عالمانه و منطقی باشد میتوانیم همدیگر را به راحتی پذیرا باشیم.
یوسفیراد: ارتباط بین دو نهاد حوزه و دانشگاه در پیشرفت کشور مستلزم هدف یکسان است و برای آین دونهاد هدفسازی یکسانی را تصور کنیم که خوشبختانه در جامعه وجود دارد، برای هدف مشترک حرکت کردن نیازمند برنامهسازی منسجم و منظم است که نتیجه آن حرکت منسجم به سمت هدف است و از حرکتهای جزیرهای جلوگیری میکند.
این دو نهاد باید در حوزههای فکری و اندیشهای باید برنامههایی مانند نقشه جامعه علمی کشور و یا سند چشم انداز 1404 در نظر گرفته بر اساس اسناد بالا دستی کشور حرکت کنند و از طرف دیگر راهبردهایی که بین این دو نهاد به صورت مشترک تعریف و بعد اجرا میشود میتواند در پیشرفت کشور موثر باشد.
صدیقی: در حال حاضر وظیفه روشنگری در جامعه بر دوش فرهیختگان جامعه اعم از حوزه و دانشگاه است و غفلت در داشتن نگاه ویژه به حوزه و دانشگاه باعث خدشه دار شدن چهره اسلام و فقه می شود.
دشمنان بسیار پیچیده و دقیق عمل می کنند و نقشه های خود را عملی می کنند به همین منظور علما و اندیشمندان باید با بصیرت بخشی و درک عمیق نقشه های دشمنان را نقش بر آب کنند.
یکی از آثار بزرگ پیروزی انقلاب اسلامی وحدت حوزه و دانشگاه است که با بهره گیری از رهنمودهای امام خمینی(ره) در سال 59 شکل گرفت که در این مسیر ایجاد تفرقه بین نخبگان و اندیشمندان همواره مورد توجه دشمنان بوده است و وحدت علمای دینی ضمن این که می تواند انگیزه معنوی را در بین دانشجویان و حوزویان برقرار کند می تواند این توطئه دشمن را نیز بی اثر کند.
تسنیم: فعالیتهای حوزه و دانشگاه دارای چه بایدها و نبایدهایی است و برای اسلامی شدن علوم انسانی در دانشگاههای این اتحاد چه نقشی میتواند داشته باشد؟
حجت الاسلام میرمهدی: یکی از آثار بزرگ پیروزی انقلاب اسلامی ایران وحدت میان حوزه و دانشگاه است که وحدت میان این نهاد یعنی حوزه و دانشگاه نه تنها به حرکت های علمی کشور را معنا بخشد بلکه یکی از راهبردهای اصلی حضرت امام خمینی (ره) برای مقابله با ترفندهای دشمنان و تحقق اسلام ناب محمدی بود، همانگونه که مقام معظم رهبری نیز با نگاهی عمیق نسبت به مسائل جامعه فرمودند: وحدت حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در هدف، وحدت این است که همه به سمت یک جامعه اسلامی مستقل و الگو حرکت کنیم.
یکی از محورهای اصلی توطئه های دشمنان اسلام، دورکردن قشر تحصیل کرده از مسائل اجتماعی و دینی است و در این راه دشمنان از شیوه های گوناگونی مانند ترویج فساد و بی بند و باری، مد گرایی و اختلاف افکنی میان مذاهب اسلامی و اقوام ایرانی استفاده می کنند.
سیاست دشمن براین امر استوار است که با ایجاد تفرقه در بین دانشجویان و حوزویان وحدت و تعامل چند ساله این دو قطب اثر گذار را از بین ببرند بنابراین باید نقشه دشمنان را که رویارویی و تقابلی دانشجویان است از بین رود و از این طریق می توانیم تحکیم اخوت، مودت، صمیمیت دانشگاه و حوزه را تضمین کنیم.
حجتالاسلام ایمانیمقدم: بحث اسلامی شدن علوم چند مرحله و لایه دارد، نخست اینکه از نگاه دینی ما علم به صورت ذاتی اسلامی بوده و این اسلام به معنی تسلیم در برابر خدا است، با نگاه به آیاتی که درباره خلقت و اعجاز به تکوین است متوجه دعوت این آیات به تفکر و تدبر در ذات بینهایت میشویم در قرآن مجید آیاتی از خلقت زنبور، آسمان و زمین اولیه جهان دارم که در پایان هر آیه دعوت به تفکر و تدبرعنوان شده است، علم از چنان ارزشی برخوردار است که فرشتگان خدا بالهایشان را زیر پای طالبان علم پهن میکنند.
علوم تجربی میتوانند یک کتاب تفسیر برای آیات قرآن باشند 500 آیه قرآن تنها به احکام مرتبط است و بسیاری از آنها راجع به مبدا و معاد خلقت هستی، تأمل و تفکر در آیات تکفیری و سیر آفاقی برای رسیرن به خدا است پس به این نتیجه میرسیم که ذات علم اسلامی است، علوم تجربی به دنبال نشان دادن فعل خدا هستند و علوم حوزوی به دنبال بیان سخنهای خداوند هستند پس با این اوصاف هردو غایت الهی دارند و یک اتحاد ذاتی و مفهومی بین علم و دین است.
قسمت دوم بحث غایت مطرح است در تعبیرات علامه طباطبایی وآیت الله مصباح این علوم به صورت ضروری ما را به تقرب الی الله نزدیک میکنند و موضوع علوم انسانی، انسان به عنوان خلیفهالله است که بدنبال این هستیم تا چگونه زمینههایی را فراهم کنیم که یک انسان بتواند جامع اسماء، صفات و اخلاق اسلامی شود و با اخلاق اسلامی خود را به قرب الهی برساند.
در علوم تجربی مانند علوم پایه دنبال خلقت خدا یعنی سیر آفاقی برای رسیدن به خدا هستند و درعلوم حوزوی به دنبال فهم عمیق کتاب و سنت هستند که همان سیر کتابی است ، در سیر الی الله سیر کتابی، آفاقی و انفسی وجود دارد که سیر کتابی مظهرش علوم حوزویی، سیر آفاقی مظهرش علوم پایه و سیر انفسی مظهرش علوم انسانی است که انسان را سیر باطنی به کمال مطلق و سعادت حقیقی برساند.
بحث اسلامی شدن دانشگاهها هم به معنای وحدت در علم، هم غایت و هدف است که البته در اکثرمسائل هم میتوانند موضوعات مشترکی را داشته باشند میتوان درعلوم انسانی موضوعاتی را معرفی کرد و افراد درعلوم تجربی به کنکاش در آن بپردازند، برای مثال اهمیت دعا در کتاب و سنت بسیار مطرح شده و عالمان علوم پایه و پزشکی میتوانند نحوه تأثیر دعا در بهروزی زندگی انسان را بررسی کنند این تعاملات در مسائل مختلف و متدلوژی میتواند انجام شود، اماعمده تعاملات باید در بحث غایت و محتوا باشد.
طاهراحمدی: فکر کنم اگر بنا است که اتحاد بین این دو نهادبه صورت اصولی ایجاد شود باید که همانطور که حوزویان دوست دارند دانشگاهیان به سوی آنها روند حوزویان خود را به دانشگاهیان نزدیک کنند، ارتباط یک طرفه هیچگاه جواب نمیدهد، تعامل یک طرفه ابتر میماند باید بزرگان حوزه با بزرگان دانشگاه بنشینند و از همانجا فکری کنند که این ارتباط ایجاد شود و مستمر باشد.
یوسفیراد: در ابتدای امر باید بپذیریم که هر دو نهاد مستقل هستند و از نظر علمی در یک سطح قرار دارند، در حوزه نبایدها نیز باید بپذیریک که هر کدام از این نهادها ذیل نهاد دیگر نیست، قرار نیست یک نهاد از نظر سطح سازمانی و ساختاری بالاتر از نهاد دیگر باشد اگر اولویت یا ترجیحی وجود دارد بر اساس میزان اثربخشی آنان است.
در حوزه بایدها استفاده از ظرفیتهای هم است ما نیاز به استفاده از ظرفیتها و نقاط قوت هم برای رفع نقاط ضعف هستیم آنچه نباید اتفاق بیفتد حرکتهای جزیرهای و مجزا بوده که هرکدام مجزا و بدون نیاز از دیگری حرکت کردن تبعاتی دارد که پیش از این راجع به آن بحث شده است.
نگاه هردو باید به جامعه باشد و هردو باید ببینند شرایط اجتماعی چگونه است و براساس روز فعالیتهای خود را تنظیم کنند امروز شاید نیاز ما در حوزه فکر و اندیشه در یک حوزه خاص باشد و فردا به یک موضوع دیگر نیاز داشته باشیم باید ببینیم جامعه امروز به چه مواردی نیاز دارد.
آنچه نباید اتفاق بیفتد درونگرایی است این دو نهاد به هیچ عنوان درونگرایی را دنبال نمیکنند چون میدانند درونگرایی و بحث علم فقط برای علم نه تنها سودی ندارد و بلکه سبب ضرر هم است، باید نگاه برونگرایانه داشت و این نگاه برونگرایانه هم نگاه به جامعه خودمان و هم نگاه به جامعه جهانی است و خودشان را با شرایط روز کشور و جهان وفق میدهند، فعالیتها را تنظیم میکنند و در حوزه تولید علم و اندیشه و فناوری هم دانشگاه و حوزههای علمیه فعالیت خود را انجام میدهند.
صدیقی: به نظر میرسد که امروز یکی از بایدهای اساسی وجود یک درک متقابل میان حوزه و دانشگاه بوده که اگر درک متقابلی از اقتضاعات حوزه در دانشگاه شکل بگیرد و یک درک متقابل از بایدها و اقتضاعات دانشگاه در حوزه شکل بگیرد و یک شناخت دقیقی این دو پایه از یکدیگر داشته باشند، آن زمان شاهد هماهنگی عمل اجتماعی این دو خواهیم بود.
ضرورت دارد که حوزه آخرین سوالهای دینی دانشگاه را پاسخ دهد و برای مسئلههای جدید پاسخ داشته باشد و نیز دانشگاه باید برای مسائل دینی تا جایی که میتواند تئوریهای علمی ایجاد کند، دستورات و احکام الهی با شناخت علمی همراه شوند به طور قطع پذیرش آن برای جامعه آسانتر شده و اگر این اتفاق و هماهنگی صورت بگیرد و شاهد هماهنگ شدن ان دو جریان باشیم، میتوانیم امید داشته باشیم که در آینده شاهد یک توسعه بومی و توسعه علمی هماهنگ و همگام بوده که هم بتواند نیازهای دینی و علمی را فراهم کند.
گزارش و عکس از مهدیه آزاد، عاطفه محمدی و مریم غیاث آبادی
انتهای پیام/