روایت بهشتینژاد از علاقه ویژه استاد پرورش به مسائل دینی در دوران نوجوانی
خبرگزراری تسنیم: مدیرکل سابق تبلیغات اسلامی اصفهان گفت: به نظر من استاد پرورش هیچ گاه دچار نوسان فکری و سیاسی نشد و این نکته برای شاگردان استاد بسیار مهم است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، از رحلت استاد اخلاق و عرفان یک سالی میگذرد و در این یکسال، فقدان او بیش از پیش احساس میشود. این چهره انقلابی را همه میشناسند و از او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عناصر پیروزی انقلاب یاد میکنند. وی پرورش دهنده 2 نسل از مدیران و مسئولان کنونی کشور به شمار میرود و آموزههایش هنوز جوان تربیت میکند.
از استاد پرورش، این نابغه سیاست و فرهنگ اکنون تنها خاطرهها و کتابهایش به یادگار مانده و برماست که یاد و نامش را زنده نگه داریم. در همین راستا برآن شدیم تا از حجتالاسلام سید حسین بهشتینژاد، مدیرکل سابق تبلیغات اسلامی اصفهان از احوالات استاد پرورش جویا شویم و بیشتر وی را بشناسیم.
تسنیم: آشنایی شما با استاد پرورش چه زمانی و چگونه بود؟
حجتالاسلام بهشتینژاد: سید علیاکبر پرورش از شخصیتهای برجسته و از دانشمندان اثرگذار و مجاهدان فی سبیلالله هستند که انصافا عمر بابرکت و با شرافت خودشان را در راه اسلام مصروف کردند. همانطور که در بیانات رهبر معظم هم بود از دقایق و ساعات و لحظات عمر استفاده بهینه کردند.
آشنایی من با مرحوم پرورش بیشتر از طریق مرحوم پدر من بود و منزل آقای پرورش نزدیک مسجد پدر ما آیتالله مصطفی بهشتینژاد در مسجد اباذر بود و در آن مسجد ایشان برای نماز صبح میآمدند و در آن موقع انس عاطفی خوبی با پدر من داشتند و استاد علاقهمند بودند که مسائل و احکام و سئوالات خود را از پدر ما داشته باشند.
آن موقع آقای پرورش در سن حدود 18 سالگی بودند و من هم در سن 7 یا 8 سالگی بودم و یادم هست با پدر من انس بسیاری داشتند و گاهی در نماز جمعه پدر ما شرکت میکردند که قبل از انقلاب پدر ما به جای مرحوم آیتالله ارباب نماز جمعه میخواندند.
آشنایی من با آقای پرورش در آغاز از این طریق شروع شد و بعد هم ایشان قبل از انقلاب در جلساتی که سخنرانی داشتند و بسیار موفق به عنوان یک خطیب برجسته تاثیر گذار بودند و عمده انس و آشنایی ما بیشتر برمیگردد به زمان انقلاب و بعد انقلاب و وقتی که آقای پرورش مسئولیتهای مختلف در نظام داشتند.
با توجه به اینکه ایشان بیشتر در تهران بودند، به خاطر مسئولیتهای خود به اصفهان میآمد و بعد از انقلاب کمتر توانستیم با او ارتباط داشته باشیم اما آن شرایط و اثرگذاری وی بر نسل جوان انقلاب و نقش او در مسائل انقلاب بیشتر مورد توجه ما بود و از آن طریق برخی از خصوصیتهای مرحوم پرورش را دریافت کردیم.
تسنیم: شنیدهایم استاد بیشتر مباحث خود را در باب قرآن مطرح میکردند و بسیار عرفانی عمل میکردند. شما درباره شخصیت عرفانی و قرآنی استاد چه نظری دارید؟
حجتالاسلام بهشتینژاد: جمعبندی من در مورد شخصیت استاد این است که استاد یک انسان گیرنده و فرستنده خوبی بودند. به این معنا که انسانی که گمشدهای دارد، این گمشده خود را باید به هر طریقی که اعتقاد دارد، به دست میآورد و آرامش او در این است که گمشده خود را پیدا کند.
او تشنه معارف الهی و عبودیت و بندگی خدا بود، تشنه آشنایی با پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین(ع) بود و به دنبال این چشمههایی که بتوانند ایشان را سیراب کند، میرفت.
با توجه به اینکه استاد پرورش به دنبال این قضایا بودند، خدای متعال هم نصیب استاد میکردند. حکم این آیه که میفرماید هرکه در راه ما مجاهده کند، ما راهها به او نشان میدهیم، یکی از این راهها دستیابی به انسانهای با فضیلت، نفسهای با ارزش و علمای موثر و کتابهای موثر است.
استاد از این بابت که گیرنده خوبی بودند، نصیب او هم این شد که با چهرههای باتقوا و نامدار انس بگیرند. کسی که دنبال چیزی میرود، خدا همان راه را باز میکند. امثال شهید بهشتی به او بسیار شیفته بودند و قبل از انقلاب، آشنایی استاد پرورش با شهید بهشتی بود و در قالب چرههای عالم و زاهد ایشان بسیار شیفته مرحوم آیتالله ارباب بودند و این موج زهد و تقوای آیتالله ارباب و جمع اینها بود که ایشان آن گمشده را پیدا کند.
ایشان از همان دوران نخست، شیفته امام(ره) به عنوان یک مرجع و عارف و مجاهد فی سبیلالله بودند و تمام آنچه که از این منظر بود را در شخصیت حضرت امام مییافتند و لذا از همان ابتدا در راه امام و مبارزات امام بودند و انصافا آقای پرورش از قبل از انقلاب در منش و سلوک خودشان را اثبات کردند و از این منظر، گیرنده خوبی به شمار میرفتند.
استاد فرستنده خوبی هم بود و اگر چیزی را از نفسهای پاک و کتابهای دینی دریافت میکرد، این را تبدیل به یک عسل مصفایی کرده و در اختیار دیگران قرار میداد. زنبور عسل گلهای زیبا و مراکزی که معطر به عطر گلهای خوشبو بوده را انتخاب میکند و بعد تبدیل به یک عسل مصفا میکند که به عنوان شفایی برای همه افراد است.
علی اکبر پرورش فرستنده خوبی بود و به معنای یک مبلغ و تحلیلگر راستین و به عنوان یک انسانی که حرفی را که میگفت اول با وجود خود درک کرده بود و بعد این شهد شیرین را در اختیار دیگران قرار میداد و این ویژگی برجسته را من بارها در سخنانم گفتم و معتقد به این هستم.
او توانست با کمک الهی مجموعه عظیمی از نسل جوان را از نظر فکری چه قبل و چه بعد از انقلاب اداره کند و نگذارد اینها در هجمه اندیشههای التقاطی قرار گیرند و دچار خطوط اشتباه سیاسی شوند و آنها را در راه امام (ره) و مقام معظم رهبری حفظ کند.
ظرفیت بالایی در ایشان از نظر عبودیت و آشنایی با معارف اسلامی وجود داشت و از خود ایشان شنیدم که گفتند "من چند دور تفسیرهای فراوانی را دیدم، چند بار تفسیر المیزان را خواندم" و اینکه او انس با قرآن داشته و موارد قرآن را رصد میکرد، نشان میدهد که آشنایی آقای پرورش با قرآن بسیار بالا بود.
در جمع دوستان و آشناییان و ارادتمندان ایشان یک فرد متهجد و مانوس با قرآن و عبادت و راز و نیاز شبانه به عنوان شاکله شخصیتی مرحوم پرورش مطرح بود.
استاد در هر پست سیاسی نظام هم که بود، از مجلس خبرگان گرفته تا بحث قانون اساسی در مجلس شورای اسلامی و نایب رئیسی مجلس و وزارت آموزش پرورش و شورای عالی دفاع با توجه به ظرفیت بالای اخلاقی و عرفانی خود، نقشی تاثیرگذار داشت.
تسنیم: نظر شما درباره بعد سیاسی شخصیت استاد پرورش و نقشی که ایشان در انقلاب داشتند، چیست؟
حجتالاسلام بهشتینژاد: استاد پرورش در دوران قبل از انقلاب میتواستند با نسل جوان به خوبی صحبت کنند و از نسل جوان در معرض آسیبهایی که قرار میگیرند، صیانت کنند. این هنر در او وجود داشت و توانسته بود محبوبیت خود را بین حداقل دو نسل جوان را ایجاد کند که این نسلها اکنون مدیران ارشد کشور هستند.
اینکه یک نفر بتواند نیاز نسل جوان را به طور صحیح برآورده کند و خودش هم از یک طراز سیاسی برخوردار باشد که جوان فکر نکند آقای پرورش دیروز با آقای پرورش امروز فرق میکند، او را به عنوان یک فرد مورد اعتماد مورد توجه قرار داده بود.
استاد پرورش به عنوان یک فرد نظریه پرداز و راهگشای عقدههای سیاسی جوانان به شمار میرفت و اتحادی که او بین قشر عظیمی از جوانان ایجاد کرده بود، ویژگی بسیار برجستهای به شمار میرفت که با گذشت 40 سال، هنوز در این دو نسل باقی مانده است.
به نظر من استاد پرورش هیچ گاه دچار نوسان فکری و سیاسی نشد و این نکته برای شاگردان استاد بسیار مهم است زیرا آنها حس میکنند که استاد آنها 30 سال پیش، درست فکر میکرده و هنوز هم راه درست خود و شاگردانش را حفظ کرده است.
انتهای پیام/ ب