تاثیر قرارداد تسلیحاتی "بیروت - پاریس" بر امنیت لبنان
خبرگزاری تسنیم: شاید بتوان گفت جبهه سوم جنگ داعش می تواند در لبنان شکل بگیرد. کشوری که از لحاظ زمینه این واقعه را در خود دارد و مطمئنا این اتفاق مورد استقبال رژیم صهیونیستی نیز واقع خواهد شد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،درک حوادث پیش آمده لبنان در بسترهای گوناگون زمانی و مکانی همیشه عیار خوبی برای شناخت استراتژیست های زبده از استراتژیستهای تازهکار و کم تجربه در مقیاس منطقهای است. به دلایل مختلفی که در این یادداشت مجال طرح آن نیست لبنان در طی دهههای گذشته همیشه محل نزاع و درگیری قدرتهای خارجی بوده است. این تنازع با در نظر گرفتن ژئوپولیتیک لبنان و نوع روندهای داخلی سیاست و جامعه لبنانی رادیکالتر صورت می گیرد.
از نقاط عطف عرصه نظامی در لبنان سال 2014، امضای قرارداد نظامی بیروت- پاریس بود که در آخرین روزهای این سال میلادی صورت گرفت. «تمام سلام»، نخست وزیر لبنان در سفری که 26 آذر ماه به پاریس داشت پروتکل اجرایی این قرارداد را با مقامات پاریس مرور و نهایی کرد. در تاریخ سه شنبه، 2 دی ماه هم شاهد بودیم که «جان عماد قهوه جی»، فرمانده ارتش لبنان این قرارداد را امضا کرد تا جریان نظامی در لبنان جان تازهای بگیرد. در این نوشته تلاش خواهیم نمود تاثیر امضای قرارداد 3 میلیارد دلاری نظامی بیروت- پاریس را بر پویشهای امنیتی لبنان بشکافیم.
تشریح مختصات امنیت ملی در لبنان پس از آغاز بحران سوریه و عراق
زمانی که تمام جهان مجذوب تلاشهای ائتلاف آمریکا و کشورهای عربی علیه مواضع دولت به اصطلاح اسلامی در عراق و سوریه شده است، توجه کمی به لبنان معطوف می شود؛ جبهه سومی که درگیر جنگ علیه این گروه افراطی و متعصب است. این جبهه سوم توجه کمی را به خود جلب کرده است. در حالی که تهدیدهای گروه داعش علیه لبنان، نباید نادیده گرفته شوند. چرا که این کشور نیز با پیامدهای جنگ داخلی سوریه مواجه بوده و عدم تعادل فرقهای این کشور در اثر جنگ داخلی سوریه، تشدید شده است.
با وجود اینکه لبنان کوچکترین کشور در همسایگی سوریه است، این کشور تا کنون 40 درصد از آوارگان سوری را در خود جای داده است[1]. وجود بیش از یک میلیون آواره سوری در کنار چهار میلیون شهروند لبنانی به این معنی است که از هر چهار نفری که اکنون در لبنان زندگی میکنند یک نفر آنها سوری است. این رخداد موجب وارد شدن فشار شدیدی به منابع لبنان و شالوده اجتماعی این کشور شده است.
با وجود اینکه آوارگان سوری در بیش از 1600 منطقه از لبنان پراکنده شده اند برخی از شهرهای لبنان مملو از سوریهاست و این اتفاق نتایجی چون کمبود مسکن، خدمات پزشکی، آب و برق را در پی داشته است. کلاسهای درس مملو از جمعیتاند و به این دلیل که آوارگان سوری حاضرند با درآمد کمتری کار کنند، بسیاری از لبنانیها کار خود را از دست داده اند.
ژوئن 2012 بود که تمام گروه های سیاسی لبنان با این ادعا که قصد دخالت در جنگ داخلی سوریه را ندارند بر سیاست "عدم مداخله" توافق کردند. با این حال برخی افراد لبنانی حتی برای جنگ با، یا علیه دولت بشار اسد وارد خاک سوریه شدند اما با ورود حزبالله به جنگ سوریه در سال 2013 صفحه جدیدی در منطقه گشوده شد. حزبالله علت ورود به جنگ سوریه را دفاع از حرمهای مقدس شیعیان- که توسط افراطیون تکفیری مورد حمله قرار گرفته بود- و همچنین حمایت از متحدش در دمشق اعلام کرد.
خطرناکترین موقعیت امنیتی حال حاضر لبنان در عرسال، شمال شرق این کشور، حاکم است؛ جایی که بر اثر جنگ داخلی سوریه جمعیت آن از 35 هزار به 100 هزار نفر رسیده است. اوضاع کنونی در شمال لبنان نیز بحرانی است و اکنون نمی توان از واژه پیروزی قاطع ارتش بر گروههای تکفیری در آن منطقه سخن گفت[2]؛ بلکه می توان گفت عملیات گسترده ارتش از تاسیس یک امارت اسلامی همچون امارت موصل عراق در لبنان جلوگیری کرده است ولی راه حل قطعی برای بحرانهای طرابلس و عرسال هنوز به بلوغ نهایی نرسیده است و بدون شک تا زمانی که بحران نظامی در سوریه و گروههای تکفیری النصره و داعش در این کشور حضور دارند، بحران طرابلس و عرسال نیز به شکلی دیگر ادامه می یابد. به رغم تلاش گسترده ارتش اما مراحل پیچیده تری هنوز در انتظار شهر طرابلس و نواحی اطراف آن در شمال لبنان است.
جایگاه فعلی ارتش لبنان در سه سال گذشته جایگاه خوب و قابل قبولی بوده است. به عبارتی، نیروهای ارتش لبنان از اعتبار بالایی در بین تمام فرقههای این کشور برخورددار هستند. این نهاد، یک نهاد ملی است که تمام فرقهها- اعم از شیعه و سنی و حتی تعدادی مسیحی- عضو آن هستند. یکی از نظرسنجیهای اخیر نشان داده بود که برخلاف رضایت پایین عموم مردم از دولت و مجلسین این کشور، 70 درصد مردم به ارتش لبنان نمره مثبت میدهند.
لبنان به عنوان عضوی از ائتلاف کشورهای عربی و آمریکا علیه داعش توافق همکاری امضا کرده است. اما همه می دانند که لبنانیها در عراق یا سوریه نخواهند جنگید. آنها در این جنگ جبهه خود را دارند.
تحرک عربستان در قرار داد نظامی بیروت- پاریس
عربستان همه هزینههای توافق نظامی یاد شده را به پاریس پرداخت خواهد کرد. مقامات عربستانی به عنوان پیشنهاد دهنده توافق به لبنانیها و پیش برنده آن تحرک حساب شدهای را در پرونده لبنان سیاست خارجی خودشان به نمایش گذاشتند. پیگیریها و مداومتهای دیپلماتها و نظامیان میز لبنان این کشور و ترغیب دو طرف به امضای قرارداد باعث شد که این توافق شکل بگیرد.
کمک قابل توجه عربستان به لبنان در این مقطع برای عربستانیها دو ثمر خواهد داشت: 1. قدرت چانه زنیهای سیاسی عربستان در صحنه تعیین رئیس جمهور لبنان یک پله بالا خواهد رفت. 2. نفوذ نظامی حزب الله لبنان در عرصه مقابله با جبهه تکفیری های شمال و شمال شرق لبنان روند نزولی را در پیش خواهد گرفت.
بیمها و امیدهای قرارداد
در حال حاضر، دو مولفه را می توان ذکر کرد که قرارداد پاریس- بیروت بر آنها تاثیر مسجلی خواهد گذاشت:
یک- استحکام بخشی تجهیزات ارتش لبنان: در ساحت تجهیزاتی که از نمودهای مهم قدرت سخت هر کشور- ملتی محسوب می شود ارتش لبنان از تجهیزات متعلق به سه دهه پیش استفاده می کند. این ارتش در مقوله سلاحهای سنگین بسیار عقب مانده بوده و سلاحهای سبک هم به تعداد نیازسنجی انجام شده توسط کارشناسان نظامی نیست.
دو- سامان مدیریت مرزی: کلید اساسی کاهش درجه بحران امنیتی لبنان کنترل نسبی بر مرزهای این کشور است. همان طور که شاهد هستیم کشورهای اردن، ترکیه، عربستان و ایران در زمان نسبتا زیاد از آغاز بحران امنیتی در عراق و سوریه نمره خوبی به لحاظ مدیریت مرزهایشان کسب کرده اند، لبنان هم به این سطح مطلوب از مدیریت مرزی باید برسد.
یک مولفه را هم به می توان به عنوان تاثیر غیرقطعی و محتمل این قرارداد در ساحت نظامی ذکر کرد. این قرارداد در سطح کلان قصد دارد که ارتش لبنان را مقاوم تر از قبل در مقابل تهدیدات نظامی بکند. مهم ترین تهدید فعلی برای ارتش لبنان حضور گروههای تروریستی در شمال و شمال شرق لبنان است که انتظار می رود ارتش لبنان به سرکوب و ختم این غائله نائل آید. این انتظار خوش بینانه به مولفه های زیربنایی در سرکوب نظامی گروههایی چون داعش و النصره توجه ندارد. اول اینکه "روحیه پایین" ارتش لبنان برای مقابله با تکفیری ها عاملی است که احتمالا در سال جدید میلادی هم بهبود نخواهد یافت. دوم اینکه، در رده بندی ارتش های منطقه ای لبنان، جزو ارتش های درجه دو منطقه ای به حساب می آید. سوم اینکه، ضعف آموزش های نظامی لازم برای مقابله با جنگ داخلی مهم ترین خلل ارتش این کشور است. این مشکل در ارتش های عراق و سوریه هم وجود داشته و تا حدود زیادی هم برطرف نشده است.
بن بست هدیه نظامی ایران به لبنان و جایگزین های مطلوب
سیر جریانهای داخلی در لبنان و فشارهای خارجی مانع از اعطای هدیه تسلیحاتی ایران به لبنان شد. بازی تخریبی (سلبی) عربستان در تونل لبنان مانع اصلی در این اقدام بود. هر چند طرح به لحاظ رسمی فعال است اما به لحاظ غیررسمی بازی عربستان در تعارض با ایران طرح را به بن بست کشانده است. در این زمینه ایران می تواند ابتکار استفاده از بازیگر ثالث فرامنطقه ای- مثل روسیه- را در جهت رفع نیازهای تسلیحاتی لبنان و اجرای گام های بعدی سیاست خویش در لبنان به کار گیرد. هر چند این طرح به لحاظ سیاسی ریسک بالایی دارد اما می توان از زیاده خواهیهای عربستان در لبنان جلوگیری کرده و گام های بعدی ریاض را در شطرنج سیاسی لبنان دچار آشفتگی نماید.
نتیجه گیری
به نظر دیدبان استفاده از این دو راهبرد می تواند اقتدار جمهوری اسلامی ایران در چرخش معادلات لبنان را تا حدود زیادی تسریع بخشد:
1. آموزش به ارتش لبنان: برقرای ارتباط از طریق وابسته های نظامی در دو کشور جهت آموزش نظامیان لبنانی که در خط مقدم نبرد علیه تروریست ها قرار دارند، قدردانی همیشگی نظامیان لبنانی از ایران را در پی خواهد داشت. ماندگاری این آموزش ها در طولانی مدت منجر به مانایی بازوی نظامی ایران در لبنان خواهد شد.
2. مصالحه با روسای عشایر شمالی و شمال شرقی این کشور از طریق ارائه مشوق های اقتصادی: این راهبرد اقتصادی- اجتماعی نوع نگاه ساکنین مناطق یادشده را به جمهوری اسلامی ایران تغییر در طول یک دوره 4 ساله تغییر خواهد داد. البته باید توجه نمود که عربستانیها هم در این راهبرد تحرکات مخصوص به خودشان را دارند و به آسانی صحنه را به ایران واگذار نمی کنند.
منابع:
http://isna.ir/fa/news/93070905696/
http://www.isna.ir/fa/news/93091609658/
منبع:دیدبان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.