ابعاد حوادث فرانسه و تشدید موج اسلام هراسی
خبرگزاری تسنیم: ایجاد احساسات ضد اسلام و ضد مسلمانان در فرانسه به حدی رسید که یکی از کاریکاتوریستهای مصری در روز اول کاریکاتوری را منتشر و در زیر آن نوشت: کشتار روزنامه نگاران و کاریکاتوریست ها در پاریس از سوی اسلامگرایان.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، فهمی هویدی تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای در روزنامه السفیر لبنان نوشت با وجود اینکه ما در همگرایی با احساسات فرانسویها و ناراحتی آنها در کشته شدن کارمندان مجله فکاهی شان تردید نمیکنیم، اما نباید کسی از ما بخواهد که در مورد اتفاقات رخ داده از آنها یا دیگران عذرخواهی کنیم.
(1)
وقتی که 12 روزنامه نگار و کاریکاتوریست فرانسوی در هفتم ژانویه جاری کشته شدند، این خبر به تیتر اصلی بیشتر روزنامههای عربی تبدیل شد، این در حالی بود که در همان روز بیش از 40 یمنی در برابر آکادمی پلیس در صنعا کشته شده و بالغ بر 70 تن دیگر زخمی شدند. اما این خبر در ذیل روزنامههای عربی لندن قرار گرفت و در روزنامههای مصری نیز در صفحات داخلی به چشم خورد.
تقدیر این بود که گزارش دیدهبان حقوق بشر سوریه در مورد آمار کشته شده ها در این کشور در دسامبر گذشته در همان روز منتشر شود. این آمار نشان میداد که تعداد کشته شده ها در دسامبر گذشته 4358 نفر است که به صورت میانگین در روز 150 نفر میشود. این خبر نیز در انبوه اخبار رسانههای عربی و جهانی دیگر گم شد. برخی روزنامههای مصری به آن پرداختند و برخی دیگر از آن عبور کردند.
عملکرد تلویزیونهای عربی نیز متفاوت با این روال نبود، چرا که خبر کشته شدن 12 فرانسوی در صدر اخبار قرار گرفت، اما خبر کشته شدن دهها نفر در یمن و سوریه در رتبههای پایینتر بود و تا اولویت سوم و چهارم تنزل پیدا کرده بود، گویا کشته شدن عربها حتی در ذهن ما یک خبر عادی است، این در حالی است که هدف قرار گرفتن اروپاییها یک جنایت و شوک تلقی میشود.
بیتوجهی رسانه های عرب به زنجیره کشتارهای روزمره
شوک ناشی از رسانههای خبری عرب زبان تنها به تمرکز درباره حادثه کشتار فرانسویها و بیتوجهی به زنجیره کشتارهای روزمره در تعداد بسیار زیاد در میان عربها منحصر نمیشود، بلکه در اعلام همبستگی با مجله شارلی ابدو نیز نمود پیدا میکند، جالب اینجا است که برخی پلاکاردها که در پاریس با عبارت "من شارلی هستم" بر روی دستها گردانده میشود، به تیتر اصلی برخی روزنامههای مصری نیز تبدیل شد.
این در حالی است که ایجاد احساسات ضد اسلام و ضد مسلمانان در فرانسه به حدی رسید که یکی از کاریکاتوریستهای مصری در روز اول کاریکاتوری را منتشر و در زیر آن نوشت: کشتار روزنامه نگاران و کاریکاتوریست ها در پاریس از سوی اسلامگرایان. همین فرد در روز دوم در کاریکاتور خود نوشت: اسلام گرایان آزادی بیان در فرانسه را ترور کردند.
(2)
در حالی که ویژگی اساسی عملکرد رسانههای عربی و بیشتر تریبون ها نشان دهنده حس خود کمتر بینی از یک سو و سطحی نگری و خفت از سوی دیگر است، اما واکنشها در روزهای اخیر در محافل فرهنگی و تبلیغاتی غربی متوازن تر و رشد یافته دنبال می شود. غرب به حق هر صاحب نظر مخالفی احترام می گذارد و حق زندگی وی نیز موضوعی مورد توافق است. البته مواضع مجله که همراه با غلو و معیارهای دوگانه بود این مقدار از توافق را به دست نمیآورد.
رویکردهای بی طرف اتهام زنی به مسلمانان و تعمیم این اتهامات را مردود میداند، این دیدگاهها معتقدند: ما با کشتار مخالفیم و با آزادی بیان همگرایی میکنیم، اما در عین حال با مواضع مجله شارلی ابدو در مورد اسلام و مسلمانان نیز مخالف هستیم.
شاخصهای دشمنی با اسلام و مسلمانان به صورت روزافزون و سریع در پی وقوع این حادثه افزایش پیدا کرد. در فرانسه فضا برای این اقدامات به دلایل متعدد مناسب بود، یکی از این دلایل انتشار کتاب "تسلیم" بود که فرانسویها را از پیامدهای پیروزی احتمالی یک مسلمان در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2022 ترساند. راستگرایان فرانسوی و فاشیستها از این فضا برای تثبیت حضور روزافزون خود در قاره اروپا استفاده کردند، آنها به ویژه در کشورهای آلمان و ایتالیا و اسپانیا صدای خود را بالا برده و شعار "بیگیدا" که نمادی از عبارت " ملیگرایان اروپایی بر ضد اسلامی سازی غرب" است، را منتشر کردند. در عین حال برخی نیز اقدام به ماهیگیری از آب گل آلود حوادث فرانسه کردند، در این راستا در حالی که برخی رسانههای مصری به مرثیه سرایی مشغول بودند، برخی دیگر به شماتت دولت فرانسه پرداختند، چرا که این دولت به سبک دولت مصر با تروریسم مبارزه نکرده است.
البته خبیث ترین این اقدامات از سوی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل صورت گرفت که در تظاهرات ضد تروریستی در پاریس شرکت کرد، این در حالی است که دستان وی به خون تازه 2000 فلسطینی که ارتش وی در تابستان گذشته در نوار غزه به قتل رسانده، آلوده است. وی در صحنهای مبتذل همراه با دروغ و نفاق به گونهای در صفوف تظاهرات نفوذ کرد و در جلوی آن قرار گرفت که گویا فرمانده و تشویق کننده اصلی این تظاهرات بود.
کاربران سایتهای اجتماعی در واکنش به حوادث فرانسه شعار من شارلی هستم را که تنها چند ساعت بعد از وقوع حادثه منتشر شده است را تکرار میکردند، در حالی که این شعار درنتیجه شوک ناشی از این اقدام به سرعت منتشر میشد، برخی افراد به اعلام همبستگی با قربانیان حادثه -و نه مجله شارلی ابدو- پرداختند. از جمله این افراد دیاب ابو جهجة بود که شعار "من احمد هستم" را مطرح کرد. اشاره وی به احمد مرابط یک پلیس فرانسوی با اصالت الجزایری است که در این حادثه کشته شده است. این در حالی است که وی مشغول دفاع از مجلهای بود که به اهانت به فرهنگ و دین وی عادت داشت.
این نظر را میتوان نمادی از سخن معروف والتر دانست که می گفت: «شاید در عقیده با تو اختلاف داشته باشم، اما آماده ام تا برای دفاع از عقاید تو جان بدهم.» نماد قرار دادن این موضوع مهمتر و بهتر از همبستگی با خود این مجله است.
(3)
در پی حوادث فرانسه واکنشها و تحلیلهای متعددی که در مورد محکوم کردن دیدگاه اتهام زنی بر عموم مسلمانان یا تمرکز بر مواضع اسلام ستیزانه و غلو آمیز مجله شارلی مطرح شد که بار دیگر موضوع مسئولیتپذیری در آزادی بیان را مطرح کرد. تعمیم اتهام زنی بر ضد مسلمانان از سوی شخصیتهای متعدد از جمله رابرت مرداک یکی از شخصیت های مشهور جهان مطبوعات و روزنامه نگاری به ویژه در فرانسه دنبال شد. وی در بیان نظرات خود مینویسد: « شاید بیشتر مسلمانان صلح جو باشند، اما تا زمانی که نتوانند سرطان جهاد گراها را از بین ببرند، ما نمیتوانیم آنها را تبرئه کنیم یا از مسئولیت آنها چشمپوشی کنیم. »
البته عده زیادی دیدگاههای وی را رد کردند از جمله این افراد "جی ک. روینگ" نویسنده مشهور انگلیسی و صاحب داستانهای هری پاتر بود. وی در زمینه مینویسد: «من مسیحی به دنیا آمده ام، اما اگر مرداک میخواهد مسئولیت رسواییهای دادگاههای تفتیش عقاید را به عهده من بگذارد، در این صورت خروج از دین بهترین گزینه برای ادامه زندگی در پناه این رسوایی خواهد بود». "بیل دونو هو" یکی از رهبران مسیحیت کاتولیک در این زمینه گفت که کشتار قطعاً مردود است، اما مسلمانان نیز حق دارند نسبت به مواضع این مجله خشمگین باشند، باید اعتراف کرد که عملکرد هیئت تحریریه و کاریکاتوریستهای قربانی این حادثه سهم عمدهای در تحریک جنایتکاران برای انجام این اقدام داشت.
مجله "لندن ریویو اف بوکس" در شماره 9 ژانویه خود مقالهای به قلم آدام شاتز منتشر کرد که عنوان آن وضوح اخلاقی بود، این مقاله مواضع شتابزده غربیها در این حادثه را مورد انتقاد قرار داد و به شرایط اجتماعی مسلمانان مهاجر در فرانسه پرداخت. مقاله مذکور نوشت که افرادی که به ترویج شعار من شارلی ابدو هستم، میپردازند موضعی دفاعی به خود گرفته و میخواهند افکار عمومی غربیها از پیامدهای جنایتهای متعدد بر ضد مسلمانان را پاک کنند. وی ادامه داد که عملکرد دو برادر عامل این اقدام نتیجه طبیعی رفتاری است که مسلمانان مهاجر در جوامع غربی با آن مواجه هستند. احساس به غریبه بودن در این کشورها همواره در ذهن مسلمانان وجود دارد و به همین علت است که پیوستن به اسلام رادیکالی باعث میشود آنها احساس قدرت کنند و تصور کنند که میتوانند بر محیط اطراف خود تأثیرگذار باشند.
روزنامه آلمانی دیر اشپیگل نیز در خلاصهای تاثیر گذار از گزارش مرکز مبارزه با تروریسم وابسته به آکادمی نظامی نیویورک نوشت که مصیبت های مسلمانان از تروریسم بسیار بیشتر از دردسرهایی است که غیر مسلمانان از آن کشیده اند، این گزارش در تبیین دلایل خود از این سخن نوشت که در بین سالهای 2004 تا 2008 قربانیان مسلمانان که در اثر حوادث تروریستی از بین رفتهاند، 8 برابر قربانیان غیرمسلمان است. در همین مدت القاعده 313 حمله انجام داده که به کشته شدن 3010 نفر منجر شده که از این تعداد تنها 371 نفر غیر مسلمان هستند.
لیلی لالامی نویسنده مراکشی مقیم آمریکا در مقالهای به تشریح محیط زندگی دو جوان عامل جنایت شارلی ابدو پرداخته و توضیح داد که چالشهای موجود در نزد مهاجران باعث ایجاد رفتارهای انحرافی میشود، بیکاری در نزد مهاجران 2 برابر بیکاری در نزد شهروندان عادی فرانسوی است و شانس آنها برای تعلیم کمتر از شانس فرانسویها است. وی به این موضوع نیز اشاره کرد که درست است که مجله شارلی ابدو از همه انتقاد میکرد، اما انتقاد آن از مسلمانان گزنده و همراه با اغراق بیشتر بوده است. این در حالی بود که سردبیر این مجله یکی از نویسندگان مطرح آن به نام موریس سینیه را به اتهام یهودی ستیزی اخراج کرد. اتهام فرد اخراج شده این بود که تنها اشاره کرده بود که پسر نیکولا سارکوزی رئیس جمهور سابق فرانسه بعد از ازدواج با یک دختر یهودی احتمالاً آینده مالی درخشانی خواهد داشت. همچنین این مجله و مجلههای دیگر هرگز جرأت پرداختن به موضوع هولوکاست را ندارند و یهودیان اسناد و آمار آن را جزو مقدسات خود میشمارند که هرگز نباید مورد خدشه واقع شود.
(4)
«مطالبه از مسلمانان برای محکوم کردن تروریسم را متوقف کنید، چرا که این نوعی باج خواهی همراه با تعصب و اسلام هراسی است» این سخن از سوی فردی در پایتختهای عربی یا مسلمان مطرح نشده، بلکه عنوان مقالهای است که ماکس فیشر روزنامه نگار آمریکایی آن را نوشته و در یکی از پایگاههای مطرح اینترنتی منتشر کرد. من همبستگی خود را با این سخن اعلام و اضافه میکنم که ما محکوم به عذرخواهی از کسی در مورد حوادث پاریس نیستیم، این در حالی است که ما این حوادث را رد و محکوم میکنیم، اما مجبور نیستیم هر تجاوز یا جنایتی که هر مسلمانی انجام میدهد را محکوم کنیم، چرا که هر کدام از ما تنها در قبال اقداماتی که انجام میدهد محاسبه خواهد شد.
انتهای پیام/ر